Rokh Management Consulting

حسابداری مدیریت استراتژیک چیست؟

عوامل متعددی وجود دارند که باعث شده‌اند بنیان‌ها و پایه‌های حسابداری مدیریت روز به روز تغییر پیدا کنند. از جمله این عوامل می‌توانیم به تغییر و تحولات سریع موجود در محیط، افزایش رقابت‌ها و لزوم جهت‌گیری اشاره داشته باشیم. این عوامل منجر شده‌اند تا در مفاهیم حسابداری بازنگری‌هایی انجام شوند. در محیط کسب‌وکار سامانه‌های مختلفی وجود دارند که می‌توانند به عنوان یک ابزار مفید ظاهر شوند. حسابداری مدیریت استراتژیک نمونه‌ای از این سامانه‌ها است و باعث کمک بزرگی در تصمیم‌گیری‌های مدیران به منظور رسیدن به زنجیره ارزش خواهد شد. همچنین این سامانه تحت تعابیر گوناگونی مورد تفسیر قرار گرفته است؛ از جمله حسابداری رقابتی، نظارت راهبردی بر اساس گرایش بازاریابی، نقش حسابداری در فرایند تصمیم‌گیری به صورت راهبردی و…

در ابتدا از حسابداری مدیریت به منظور محاسبه انواع هزینه‌ها بهره برده می‌شد. در واقع این نوع از حسابداری یک نوع رویکرد فنی بود. به مرور زمان رویکردهای جدیدی به حسابداری اضافه شدند که اصلی‌ترین آن‌ها با محوریت تصمیم‌گیری بودند. این رویکرد توانست مزیت‌های زیادی را با خود به همراه داشته باشد؛ به گونه‌ای که امروزه یک کمک بزرگ برای مدیریت منابع انسانی است. مدیریت مدرن برای اینکه بتواند دست به تجزیه و تحلیل استراتژیک شرکت بزند، به موارد مختلفی همچون اهداف و ابزار گوناگونی نیاز دارد؛ از این رو با بررسی‌هایی که در این زمینه صورت گرفته‌اند به این نتیجه دست پیدا شده که اگر ابزارها و اهداف حسابداری که در دست مدیران قرار می‌گیرند مفید باشند، می‌توانند عملکرد خوبی را از خود در زمینه تحلیل استراتژیک شرکت به نمایش بگذارند.

ارزش در برابر هزینه و کاربرد آن در تصمیمات مالی

ایجاد یک محیط تجاری پویا

فهرست مطالب

این رویکرد استراتژیک در حسابداری مدیریت از قابلیت تجدید نیز برخوردار است. برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری بلند مدت قابلیت تجدید را به وجود خواهند آورد؛ نتیجه این امر رسیدن به مزیت رقابتی پایدار است. عوامل مختلفی گرد هم آمده‌اند تا یک محیط تجاری پویا را به وجود بیاورند. از جمله این عوامل می‌توانیم به گزینه‌های زیر اشاره داشته باشیم:

  • تغییراتی که در محیط کسب‌وکار به وجود می‌آیند؛ مثل جهانی شدن: جهانی شدن شامل موارد مختلفی همچون شکل‌گیری انواع مختلف اتحادیه‌ها و همچنین پیمان‌های اقتصادی بین‌المللی می‌شود.
  • تغییرات فناوری: از جمله این فناوری‌ها می‌توانیم به فناوری تولید، اطلاعات، اینترنت و تجارت الکترونیک اشاره داشته باشیم.
  • افزایش رقابت
  • تمرکز بر مشتریان
  • همچنین شرایط حاکم بر موارد اجتماعی، سیاسی و فرهنگی

تغییرات همراه با خود نتیجه‌ای نیز به همراه داشتند. تغییر در رویکردها و دیدگاه‌های حسابداری مدیریت در بین این تغییرات و دگرگونی‌ها جای می‌گیرند. همچنین این تغییر و تحولات موجب شدند تا رویکرد جدیدی از حسابداری تحت عنوان حسابداری مدیریت استراتژیک یا راهبردی پدید بیاید.

حسابداری مدیریت چیست؟

حسابداری مدیریت را در واقع می‌توانیم نوعی سیستم اندازه‌گیری به حساب بیاوریم که از آن برای گردآوری انواع اطلاعات مالی و عملیاتی بهره برده می‌شود. این رویکرد می‌تواند هدایت فعالیت‌های مدیریتی و رفتارهای انگیزه‌ای را برعهده بگیرد. همچنین حمایت آن دسته از ارزش‌های فرهنگی را به دست می‌گیرد که می‌توانند باعث رسیدن به هدف‌های استراتژیک سازمان شوند. در داخل این نوع تعریف از حسابداری، چهار عقیده بسیار کلیدی وجود دارند. این چهار عقیده شامل گزینه‌های ماهیت، محدوده، هدف و در نهایت شاخص‌های حسابداری می‌شوند. به موارد زیر توجه کنید:

  • اگر بخواهیم از نظر ماهیت به این موضوع نگاه کنیم می‌توانیم اینطور بگوییم که حسابداری به صورت مدیریت یک نوع اندازه‌گیری است.
  • اگر بخواهیم از نظر محدوده به این موضوع نگاه کنیم می‌توانیم اینطور بیان کنیم که اطلاعات مختلفی درباره این موضوع وجود دارند؛ از جمله اطلاعات عملیاتی. این اطلاعات گزینه‌هایی همچون نقص یا کمبودهای واحد را به خود اختصاص داده‌اند.
  • هدف از حسابداری مدیریت کمک به سازمان است. سازمان از این طریق می‌تواند به اهداف استراتژیک کلیدی دست پیدا کند.

اطلاعات مناسبی که در حسابداری وجود دارند دارای سه شاخصه اصلی و بارز هستند. این شاخصه‌ها شامل گزینه‌های زیر می‌شوند:

  • شاخص فنی: شاخص فنی برای افزایش درک پدیده اندازه‌گیری و جمع‌آوری اطلاعات به کار گرفته می‌شود. این اطلاعات در حوزه تصمیم‌های استراتژیک هستند.
  • شاخص رفتاری: شاخص رفتاری اعمالی را تشویق و ترغیب می‌کند که سازگاری بالایی با هدف‌های استراتژیک سازمان دارند.
  • شاخص فرهنگی: شاخص فرهنگی نیز یک رشته از ارزش‌های فرهنگی را حمایت یا خلق می‌کند. ارزش‌های فرهنگی در سازمان تقسیم شده‌اند.

تعاریف دیگر از حسابداری مدیریت

تعاریفی که با شما به اشتراک گذاشتیم تشکیل‌شده از برخی عقاید هستند؛ به همین علت ممکن است شاهد تفاوت در دیگر حوزه‌ها باشید. به عنوان مثال انجمن حسابداران مدیریت که به اختصار IMA نیز نامیده می‌شود، حسابداری مدیریت را به این شکل تعریف می‌کند:

حسابداری مدیریت یک فرایند است که در آن به تشخیص، اندازه‌گیری، تحلیل، جمع‌آوری، تهیه، تفسیر، ارزیابی و در نهایت کنترل داخلی انواع فعالیت‌های سازمان پرداخته می‌شود. هدف از این کار این بوده که بتوان سرمایه را تضمین کرد و استفاده مناسبی از آن داشت. همچنین می‌توانیم اینطور بیان کنیم که حسابداری به شکل مدیریت تهیه انواع گزارش‌های مالی برای گروه‌های غیرمدیریتی را به خود اختصاص داده است. این گروه‌ها شامل سهامداران، بستانکاران، اعتباردهندگان و در نهایت صاحب‌نظران مالی می‌شوند.

مقایسه بین تعاریف مقاله و انجمن حسابداران مدیریت

اگر بخواهیم به مقایسه هر یک از این تعاریف بپردازیم، می‌توانیم شاهد آشکار شدن تعداد زیادی تفاوت شویم. این اختلافات شامل گزینه‌های زیر می‌شوند:

  • در تعریف انجمن حسابداران مدیریت می‌توانید شاهد متمرکز بودن بر روی چیزهایی باشید که این رویکرد از حسابداری آن‌ها را انجام می‌دهد، ولی در تعریف مقاله بر روی هدف فعالیت‌ها تاکید دارد. این اهداف همان حفظ هدف‌های استراتژیک هستند.
  • تعریفی که انجمن حسابداران مدیریت ارائه می‌دهد، تنها اطلاعات مالی را به خود اختصاص داده است، ولی در تعریف مقاله علاوه بر اطلاعات مالی شاهد اطلاعات مالیاتی نیز خواهید بود. اگر یک موسسه بخواهد به مزیت رقابتی دست پیدا کند و در عین حال آن را نیز حفظ کند، باید از هر دو گروه اطلاعات بهره ببرد. در واقع هر دو مدل از اطلاعات حساس و حائز اهمیت هستند.
  • در تعریف انجمن حسابداران مدیریت بخشی از حسابداری شامل انواع گزارش‌های مالیاتی به منظور رسیدن به مقاصد مالیاتی هستند. هر چند این موضوع وظیفه‌ای بوده که بر عهده مدیریت است، اما این گزارش‌ها در کنار تایید قوانین و احکام قرار داده شده باید انواع اطلاعات استراتژیک را نیز فراهم کند. مدیریت به این اطلاعات بسیار نیازمند است.
  • در نهایت باید اینطور بیان کنیم تعریف انجمن حسابداران مدیریت که در رابطه با شاخصه‌های اطلاعات حسابداری مدیریت هستند، به صورت مسکوت باقی می‌مانند، اما تعریفی که در این مقاله با شما به اشتراک گذاشتیم به ارائه شاخصه‌های ثابتی از حسابداری می‌پردازد.

۵۰ شاخص کلیدی عملکرد که برای کسب و کارتان لازم است

حسابداری مدیریت استراتژیک چیست؟

در این بخش قصد داریم به بررسی حسابداری مدیریت استراتژیک بپردازیم. این اصطلاح تلفیقی از دو واژه است که شامل حسابداری مدیریت و مدیریت استراتژیک می‌شوند. حسابداری از نوع مدیریت به فرایندی می‌پردازد که تشکیل‌شده از شناسایی، اندازه‌گیری و جمع‌آوری اطلاعات مالی است. این اطلاعات توسط مدیریت مورد استفاده قرار می‌گیرند. اولین کسی که این اصطلاح را مطرح کرد، پروفسور سیموندز بود. سیموندز در سال 1981 این تعریف را ارائه کرد. این تعریف به شکل زیر بود:

حسابداری انواع اطلاعات را تهیه کرده و سپس دست به تحلیل آن‌ها می‌زند. این اطلاعات در رابطه با یک واحد تجاری هستند. هدف از انجام این کار، تدوین استراتژی واحد تجاری است.

از اصلی‌ترین نقش‌هایی که حسابداری مدیریت استراتژیک برعهده دارد، سنجش و ارزیابی عملکرد است. این نوع از حسابداری مجموعه‌ای از تکنیک‌ها را در کنار ابزارهای مالی و غیرمالی گرد هم می‌آورد تا بتواند عملکرد را اندازه‌گیری و ارزیابی کند؛ بنابراین می‌توانیم اینطور بیان کنیم که سیستم ذکر شده، این قابلیت را دارد تا باعث توانایی سازمان در تدوین استانداردها شود. این استانداردها در واقع بازتابی از نتایج دلخواه از عملکرد سازمان هستند. همچنین این سیستم قادر است تا به یاری سازمان در زمینه اندازه‌گیری و ارزیابی از نتایج واقعی بیاید.

حسابداری استراتژیک یا راهبردی انواع اطلاعات مالی و غیرمالی که پیرامون عملیات شرکت هستند را جمع‌آوری، طبقه‌بندی، تلخیص و تحلیل می‌کند. همچنین تمامی فرایندهای ذکر شده را برای شرکت‌ها و سازمان‌های رقیب نیز انجام می‌دهد. این اطلاعات باید به گونه‌ای باشند که تاثیرگذاری خود را در زمینه تدوین راهبرد شرکت اعمال کنند.

فرایند مدیریت هزینه استراتژیک

اندرسون در سال 2006 بیان کرد که مدیریت هزینه استراتژیک را می‌توان به دو شکل انجام داد. این دو شامل گزینه‌های زیر می‌شوند:

  • مدیریت هزینه ساختاری: ابزارهای طراحی سازمانی مختلفی وجود دارند که ارتباط نزدیکی با استراتژی دارند. این ابزارها برای طراحی محصولات و فرایندها به کار گرفته می‌شوند و هدف از این کار ایجاد یک ساختار هزینه است.
  • مدیریت هزینه اجرایی: این بخش نیز شامل انواع ابزارهای گوناگون برای اندازه‌گیری، تحلیل و ارزیابی عملکرد هزینه‌ها می‌شود. از جمله تحلیل‌هایی که انجام می‌شوند می‌توانیم به تحلیل واریانس و تحلیل محرک‌های هزینه اشاره داشته باشیم.

ال دسیتی نیز در سال 2007 برای اینکه به مدیریت هزینه استراتژیک جامه عمل بپوشاند، یک چارچوبی را ارائه داد. ارائه این چارچوب بر مبنای روابط داخلی و دوجانبه‌ میان تکنیک‌ها و فرایندها بود. این چارچوب انواع دیدگاه‌های مختلف پژوهشگران را با یکدیگر ترکیب می‌کند. این دیدگاه‌ها در ارتباط با تکنیک‌های حسابداری مدیریت استراتژیک هستند. هدف از ترکیب این دیدگاه‌ها با یکدیگر ایجاد مزیت رقابتی پایدار است. این مزیت رقابتی باعث خواهد شد تا سازمان‌ها بتوانند به رقبای خود غلبه کنند. چارچوبی که ال دسیتی ارائه داده، دارای یک سری ابزار مدیریت استراتژیک است. این ابزارها می‌توانند باعث ایجاد و خلق ارزش و مزیت رقابتی پایدار شوند. شایان ذکر است این چارچوب دارای چندین مرحله است. اولین و مهم‌ترین مرحله آن تحلیل استراتژیک است.

جهت‌گیری حسابداری مدیریت برای دستیابی به انواع اهداف استراتژیک

گاهی اوقات برای اطمینان پیدا کردن از تخصیص موثر منابع، نیاز است تا تصمیماتی گرفته شوند. این تصمیمات به انواع اطلاعات حسابداری نیاز دارند. حسابداری مدیریت می‌تواند انواع اطلاعات را برای مدیران به ارمغان بیاورد. همانطور که اشاره کردیم نقش‌هایی که این نوع از حسابداری داشت، با توجه به شرایط اقتصادی و در طول زمان مورد تغییر واقع شدند. زمانی که مدیران در یک محیط پیچیده، آشفته و همچنین نامطمئن قرار می‌‌گیرند، به اطلاعات رو به رشد و متنوعی نیاز دارند. این نوع از حسابداری می‌تواند به عنوان یک منبع ممتاز از انواع اطلاعات مورد استفاده قرار بگیرد. سیستم مدیریت باید با شرایط موجود کنار بیاید. شرط کنار آمدن با این وضعیت وفق دادن ابزارها با شیوه و درخواست کلی تصمیم‌گیرندگان است.

در دهه 80 مفهوم حسابداری مدیریت استراتژیک در یک ادبیات تخصصی‌تر به چالش کشیده شد. در واقع این نوع از حسابداری تحت عنوان رویکرد عمومی حسابداری به منظور موقعیت‌یابی استراتژیک به شناخت رسیده است. طبیعتی که این نوع از استراتژیک با خود به همراه دارد، جهت‌گیری خارجی و همچنین آینده‌نگری است. در نگاهی دیگر می‌توانیم اینطور بیان کنیم که حسابداری راهبردی مدیریت فرایندی است که در آن انواع داده‌های حسابداری شناسایی، جمع‌آوری، انتخاب و در نهایت تجزیه و تحلیل می‌شوند. تمامی این فرایندها به منظور کمک به تیم مدیریت انجام می‌شوند. تیم مدیریت با بهره‌مندی از این فرایندها می‌تواند تصمیم‌گیری‌های استراتژیک را رقم بزند و اثربخشی سازمان را به صورت عالی ارزیابی کند.

انواع روش‌های حسابداری مدیریت استراتژیک یا راهبردی

انواع مختلفی از روش‌های حسابداری مدیریت استراتژیک یا راهبردی وجود دارند که هر کدام از آن‌ها ویژگی‌های خاص خودشان را دارند. رهبرانی که مدیریت پروژه را برعهده می‌گیرند، با کمک مدیریت استراتژی، مشاوره منابع انسانی، مشاوره مدیریت و مشاوره سیستم ها فرآیندها می‌توانند این روش‌ها را با موفقیت پشت سر بگذارند. شایان ذکر است در انتهای هر عملیاتی باید از شاخص ارزیابی عملکرد بهره برده شود. از جمله روش‌های حسابداری راهبردی مدیریت می‌توانیم به موارد زیر اشاره داشته باشیم:

هزینه‌یابی بر مبنای فعالیت یا مدیریت

این روش بر روی مدیریت فعالیت‌هایی تمرکز می‌کند که با استفاده از آن‌ها می‌توان تعاریف لازم را به منظور دست پیدا کردن به یک مزیت رقابتی داشت.

هزینه‌یابی ویژگی

این روش از حسابداری مدیریت راهبردی، انواع محصولات و خدمات را به عنوان یک مجموعه از ویژگی‌ها در نظر می‌گیرد. این موارد از قابلیت تعیین بهای تمام شده برخوردار هستند. پایه و اساس این تکنیک به نگرش برون سازمانی اشاره دارد؛ از این رو می‌توانیم اینطور بیان کنیم ویژگی‌ها و همچنین خدمات یک محصول بر اساس نیازهایی که مشتریان دارند، تعیین می‌شوند.

الگویابی

الگویابی به سازمان‌ها کمک می‌کند تا بتوانند انواع شیوه‌ها و عملکردها را با یکدیگر مقایسه کنند و سپس دست به بهبود شرکت بزنند. تاکید این روش بیشتر بر روی جهت‌گیری استراتژیک خارجی در مقایسه با رقبا است. با کمک الگویابی می‌توان مدیریت مالی، مدیریت تولید و همچنین مدیریت بازاریابی را در بهترین شکل به انجام رساند.

نظارت بر موقعیت رقابتی؛ روش دیگر مدیریت حسابداری

اهداف مختلفی پشت این روش از حسابداری مدیریت راهبردی وجود دارد. به عنوان مثال با کمک این روش می‌توان اطلاعات را در زمینه‌های گوناگون درباره رقبا جمع‌آوری کرد. این اطلاعات می‌توانند در زمینه‌هایی همچون فروش، سهم بازار، حجم و هزینه‌های واحد باشند. با کمک این روش شرکت می‌تواند موقعیت خود را در مقایسه با رقبای اصلی ارزیابی کند. نتیجه این امر کنترل، تدوین و در نهایت فرموله کردن استراتژی است.

ارزیابی هزینه رقبا

این روش از مدیریت حسابداری برعکس روش‌های قبلی است. بدین صورت که تمرکز خود را بر روی ساختارهای هزینه رقبا گذاشته است. اصلی‌ترین انتقادی که بر روی این روش وارد بوده، منابع اطلاعاتی است.

حسابداری مشتری؛ از دیگر روش‌های حسابداری مدیریت استراتژیک

از دیگر روش‌های حسابداری مدیریت راهبردی می‌توانیم به حسابداری مشتری اشاره داشته باشیم. این تکنیک با کمک تجزیه و تحلیل حسابداری دست به انتخاب و ارزیابی مشتریان می‌زند.

هزینه‌یابی چرخه عمر

اصلی‌ترین هدفی که این روش برعهده دارد این بوده که بتواند بهای تمام شده کل یک واحد را که در طول چرخه عمر وجود دارد، محاسبه کند. این تکنیک دارای یک دیدگاه بلند مدت و بازار نگر است.

ابزارهای تحلیلی استراتژیک مختلفی وجود دارد که می‌تواند برای حسابداری مدیریت استراتژیک به کار گرفته شوند

حسابداری مدیریت استراتژیک به عنوان “شکلی از حسابداری مدیریت است که در آن تأکید بر اطلاعاتی است که به عوامل خارج از نهاد، و همین‌طور اطلاعات غیرمالی و اطلاعات تولید شده در داخل مربوط هستند”. ابزارهای تحلیلی استراتژیک مختلفی وجود دارد که می‌تواند برای حسابداری مدیریت استراتژیک به کار گرفته شوند، از جمله ارزیابی مقایسه‌ای، کارت امتیازی متوازن، تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش، و مدل زنجیره ارزش پورتر.

منابع اولیه این اطلاعات از مصاحبه‌هایی در آمریکا، انگلیس، استرالیا و نیوزیلند با مشاوران کشاورزی، بانکداران و حسابداران به دست آمده است. دیگر بحث‌ها با دانشگاهیانی که در این حوزه کار می‌کنند، با مالکان کسب و کارهای کشاورزی بزرگ (معمولا 5000 هکتار یا بیشتر) و با تیم حسابداری شرکت کشاورزی انگلیسی انجام گرفت.

یافته‌های اصلی

براساس مطالعاتی که در دانشگاه لینکولن در نیوزیلند انجام گرفت دریافتیم که کشاورزان موفق از نظر داشتن اطلاعات در سطح بالایی هستند. در طول این پروژه با موقعیت‌هایی مواجهه شدیم که در آن کشاورزان و مشاوران آنها از اطلاعات بهره برداری می‌کردند تا بر مشتریان تمرکز داشته باشند، مزایایی رقابتی را کسب کنند و یک موقعیت استراتژیک به‌وجود آورند. به هرحال میزان به‌کارگیری ابزارهای حسابداری مدیریت استراتژیک محدود بود. این ابزارها تنها توسط اقلیت تولیدکنندگان اولیه مورد استفاده قرار می‌گرفت. هدف این تولیدکنندگان کارآفرینی بیشتر و کسب و کار زراعتی بزرگتر در صنعت بود.

میزان به‌کارگیری روش‌های حسابداری مدیریت در هر کشوری از یک الگوی مشابه پیروی می‌کند، اگرچه انگیزه برای حفظ بهتر سوابق متفاوت است. در نیوزیلند اتفاق مهمی که همه مصاحبه شوندگان ذکر کردند معرفی مالیات بر کالاها “بدون معافیت” بود. در آمریکا هدف تعداد زیادی از برنامه‌‌های آموزشی این است که کشاورزان سوابق را حفظ کنند.

نتایج هر دو کشور نشان داد که هیچ شاهدی برای به‌کارگیری گسترده فعالیت‌های حسابداری مدیریت استراتژیک در تجارت کشاورزی وجود ندارد. با این وجود اقلیتی از کشاورزان از سیستم‌های حسابداری هزینه کامپیوتری برای مدیریت کارشان استفاده میکردند، بودجه خود را حفظ می‌کردند، پیش‌ینی‌هایی می‌کردند و همچنین در برنامه‌های ارزیابی مقایسه‌ای شرکت می‌کردند.

 ارزیابی مقایسه‌ای

معیار سنجش صنعت

ارزیابی مقایسه‌ای براساس داده‌های مالی مزرعه فعالیتی است که زمان زیادی است در کشاورزی بنا نهاده شده است. اقتصاددانان در اروپا با حساب‌هایی از سال 1898 و با کمک کشاورزان داده‌هایی جمع‌آوری کردند، اگرچه جمع‌آوری داده با روش نظرسنجی در آمریکا از دهه 20 آغاز شد.

مجموعه داده‌های مشارکتی ایجاد شده به وسیله این روش، برای تولید ارقام میانگین برای تحلیل مقایسه‌ای مزرعه به‌کار برده می‌شوند. این ارقام تولیدکنندگان، محققان و سیاست گذاران را آگاه می‌کند.

ارزیابی مقایسه‌ای همکاری و شبکه

گروه‌های بهبود تجارت مزرعه (گاهی به عنوان انجمن‌های تجاری یا گروه‌های ارزیابی مقایسه‌ای نامیده می‌شوند) در نیوزیلند از اواخر دهه 50 پایه‌ریزی شدند. این گروه‌ها در استرالیا از دهه 80 و در انگلیس از اواخر دهه 90 تأسیس شدند و تنها تعداد کمی در سال‌های گذشته در امریکا به‌وجود آمدند. این گروه‌ها از الگوهای مشابهی پیروی می‌کنند؛ آنها به‌طور منظم (ماهانه، سه ماه یک بار یا سالانه) با هم ملاقات می‌کنند و مشاوران از بخش خصوصی یا دولتی یا هیئت مدیره به آنها کمک می‌کنند.

گروه داده‌های مالی و دیگر داده‌ها را در مورد مزارع‌شان که در یک پایگاه داده توسط تسهیل کنندگان یا سازمان‌هایشان اداره می‌شوند، به اشتراک می‌گذارد. تسهیل کننده داده‌ها را تجزیه و تحلیل می‌کند و در جلسه ارائه می‌دهد، و بحثی را در مورد عملکردهای خاص اعضایی که کار خود را بهتر انجام می‌دهند ارائه می‌دهند. ملاقات منظم از مزارع یکدیگر و سخنرانان دعوت شده نیز به طور برجسته نشان داده می‌شوند.

یک نوع از گروه ارزیابی مقایسه‌ای در نیوزیلند تأسیس “مزرعه‌های پایش” است، فعالیتی که در دهه 90 پایه ریزی شد. یک مزرعه به عنوان بستر آزمون نوآوری‌ها و شیوه‌های جدید عمل می‌کند و با یک گروه از کشاورزان که برای به اشتراک گذاشتن ایده‌ها و یادگیری از “مزرعه پایش” با هم ملاقات می‌کنند، ارزیابی می‌شود.

این طرح پیچیدگی‌های زیادی داشت و این پیچیدگی‌ها در به‌کارگیری شکل‌ها برای مقایسه عملکرد مدیریتی درون مزرعه‌ای نشان داده شدند.

ارزیابی مقایسه‌ای فرایند

شواهدی وجود دارد که ارزیابی مقایسه‌ای گروه تجاری، همان‌طور که کشاورزان یاد می‌گیرند و به دنبال به‌دست آوردن مزایای رقابتی هستند، تکامل می‌یابد. در جایی که تولید کنندگان عملکردهای فردی یا هزینه‌ها را بررسی می‌کنند، ارزیابی مقایسه‌ای فرایند برای کاهش هزینه‌ها و افزایش بهروری ظهور می‌یابد. مطالعه موردی در مرکز زنجیره غذایی انگلیس نشان می‌دهد که چگونه تجارت مزرعه بر کنترل هزینه‌های دامپزشکی، قبل از مخارج کلی تأکید دارد. گروه کشاورزی سرمایه‌گذاری مشترک در انگلیس بر هزینه‌های ماشین آلات و نیروی کار تأکید دارد. گروه‌های خاصی برای محصولات فردی یا حیوانات وجود دارند که اجازه می‌دهند آنچه که به طور مؤثر ارزیابی مقایسه‌ای فرایند محسوب می‌شود انجام شود.

ارزیابی مقایسه‌ای برای پایداری

پیشرفت جدید در کشاورزی ایجاد استانداردهای محیط زیست است. مطالعه دقیق در مورد پایداری خارج از حوزه این پژوهش است، اما باید ذکر شود کسانی که با آنها مصاحبه شد ارزیابی مقایسه‌ای را پذیرفته‌اند و از آن به طور مستقیم برای مدیریت محیط زیست استفاده می‌کنند. به هر حال، تعدادی از مزارع انگلیس به این مقوله پیوسته‌اند و طرح نظارت بر محیط زیست که از سوی دولت مدیریت می‌شود به آنها بودجه اختصاص داد. این مزارع به معیارها و استانداردهای عملکرد محیط زیست متعهد هستند. کیل پاتریک و همکاران (2004) در مطالعه‌اش شواهدی ارائه کرد که نشان می‌دهد بعضی از تولیدکنندگان استرالیایی تلاش دارند که از گروه‌های ارزیابی مقایسه‌ای موجود برای اجرا و پایش اهدافشان در جهت بهبودها محیط زیست خاک و آب استفاده کنند.

استفاده از ارزیابی مقایسه‌ای در آینده

شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهند تولیدکنندگان فعالانه برنامه‌ریزی می‌کنند و برای تجارتشان تغییرات استراتژیک مهمی، براساس اطلاعاتی که از طریق شکل‌های ارزیابی مقایسه‌ای طرح‌ریزی شده در بالا ارائه شد، ایجاد می‌کنند. توسعه و ارتقاء ارزیابی مقایسه‌ای فرایند باید برای مشاوران، مربیان و سیاست‌گذاران این حوزه یک الویت باشد.

کارت امتیازی متوازن

استفاده درست از شاخص‌های عملکرد کلیدی درهر کشوری از طریق تجزیه و تحلیل تطبیقی همراه با نیاز برای ارتقاء مشتری و تمرکز استراتژیک موجب شده است که آزمایش با کارت امتیازی متوازن در سه کشور انجام گیرد. پروژه‌های فردی در نیوزیلند، انگلیس و آمریکا شناسایی شدند، اما هنوز هیچ شاهدی نرخ موفقیت کارت امتیازی متوازن را نشان نداده است. اگر چه کارت امتیازی متوازن رویکردیست که به طور گسترده منتشر شده است، تعداد کمی از مصاحبه شوندگان از کاربرد آن در کشاورزی آگاه بودند.

کاربرد اولیه کارت امتیازی متوازن در دانشگاه میسی انجام شد و شادبولت و مارتیت این مدل را توصیف کردند. نتایج اولین تحقیق بر روی کارت امتیازی متوازن در تعاونی کشاورزی در نیوزیلند توسط کاردمیل-کاتوناریک و شادبولت در سال 2006 به چاپ رسید. آنها اینگونه گزارش کردند:

“از بین موضوعات مختلف، تحقیق ابتدا در مورد این موضوع انجام گرفت که آیا استراتژی رقابتی سازمان می‌تواند از طریق چارچوب کارت امتیازی متوازن اجرا شود و دریافتیم که حتی اگر در تعاون و همکاری استراتژی به‌کار گرفته نشده است، اما از همه موارد کارت امتیازی متوازن، شامل اهداف، ارزیابی‌ها، اهداف، و اقدامات در چهار دیدگاه به نام‌های مالی، مشتری، فرایندهای داخلی و آموزش و رشد استفاده شده است.”

کسانی که در پروژه‌های نیوزیلند و انگلیس دخیل بودند در مصاحبه اظهار داشتند که موضوع مهم این است که تولیدکنندگان مایلند بر اهداف و ارزیابی‌های مربوط به تولید تمرکز کنند، بنابراین پتانسیل یادگیری از طریق کل تجارت کاهش می یابد  و به عنوان حوزه‌ای برای فراگیری‌های بعدی باقی می‌ماند.

ارزش شناخت بازار

پروژه نیچه پورک در آیووا مثالی در مورد گرد هم آوردن اطلاعات بازاریابی و مالی برای ایجاد طرح‌های استراتژیکی که مسیر تجارت کشاورزی را تغییر می‌دهد و برای صاحبانش ارزش ایجاد می‌کند، بود که توسط کشاورزان آیووا و مرکز لیوپاد برای پایداری در دانشگاه ایالت آیووا اجرا شد. محصولات نیچه پورک محصولات برتری هستند؛ به عنوان مثال از نژادهای نادر یا آنتی بیوتیک رایگان. کشاورزان روستایی سوابق مالی و فیزیکی خود را حفظ می‌کنند و فعالیت‌ها را ارزیابی می‌کنند و تسهیل‌کنندگان دانش و اطلاعات بازار را ارائه می‌دهند.

پرواضح است که تمرکز بر روی یک بازار خاص فعالیت‌های حسابداری را در پی دارد. یک مثال از یک مزرعه بزرگ در انگلیس وجود دارد که خود فروشگاه مزرعه خود را تأمین می‌کند و دارای گردش قابل توجهی است. مدیر مزرعه سیستم خود را برای پایش هزینه‌ها توسعه داد و اظهار داشت که:

“اطلاع از هزینه یک گاو چیزی بود که من کار خود را با آن پایان دادم، من می‌دانم که شارژ جایگزین چیست، بنابراین می‌د‌انم خروجی خالص چیست. می‌توانم بر روی آنچه که انجام داده‌ام کنترل داشته باشم، می‌توانم آنها را به مغازه منتقل کنم و هزینه‌هایم را برای هر کیلو دریافت کنم. می‌توانم بر آن ممارست کنم.”

مثالی بعدی در مورد اطلاعات بازاریابی یک تعاونی بزرگ گوشت گاو در استرالیاست که کار تولید و پخش را انجام می‌داد. این مثال در مورد زمانی  است که پویایی بازار را برای محصولات ارگانیک برتر خود درک کردند.

 مدیریت هزینه هدف

مدیریت هزینه هدف چیست؟

هزینه‌یابی هدف بهتر است که به عنوان فلسفه مدیریت پایه‌ای گسترده درنظر گرفته شود تا به عنوان یک تکنیک حسابداری مدیریت و بهتر است که با اصطلاح “مدیریت هزینه هدف” توصیف شود. مدیریت هزینه هدف یک رویکرد مبتنی بر بازار است تا یک رویکرد هزینه محور و سه مرحله دارد:

  •  تعیین قیمتی که مشتریان رضایت به پرداخت در بازار دارند.
  •  موارد سود و حاشیه که تجارت آنها را در دراز مدت دنبال می‌کند؛ این امر منجر به هزینه شناور، هزینه هدف و محدودیتی می‌شود که تولیدکننده باید آن را انجام دهد.
  •  فرایندهای ارزش مهندسی مجدد؛ گاهی اوقات به عنوان “طراحی به هزینه” معرفی می‌شود. در این مرحله مدیران به دنبال شناسایی کاهش هزینه‌ها از پیش هستند. اگر نتوان هیچ هزینه‌ای را شناسایی کرد یا به‌دست آوردن حاشیه در مورد قیمت غیرممکن باشد، پروژه باید در این سطح رها شود. هدف کاهش هزینه مداوم در طول زمان است.

آخرین جنبه مدیریت هزینه هدف پایش مداوم هر سه جنبه است، ایجاد بهبود مداوم هم در فرایندهای تولید فردی، محصولات و کل تجارت.

مدیریت ثروت و ابزارهای مالی

کل حسابداری مزرعه اصل مشاوره مزرعه است، اما کاملاً واضح است که سودهای حاصل از حساب‌ها بیشتر به واسطه نگه داشتن یا فروش زمین است تا تجارت واقعی حاصل از تولید کشاورزی. سه مشاوری که با آنها مصاحبه شد (در آمریکا و نیوزیلند) ادعا داشتند که مراجعه کنندگان آنها مدیریت ثروت را از عملکردهای تجاری جدا می‌کنند تا بتوانند در تصمیم‌گیری‌های استراتژیک شفاف‌سازی کنند.

یک تأثیر این امر این است که به کشاورزان اجازه دهیم که به روش‌های مختلف ریسک‌های خود را مدیریت کنند. تولیدکنندگان به طور فزاینده‌ای از ابزارهای مالی برای ایجاد مانع در برابر ریسک‌ها استفاده می‌کنند. بازار کالا و پیش فروش محصولات کشاورزی در کشاورزی انجام می‌شود. این امر اول یک قیمت رو به جلو برای تولید را تأمین می‌کند و دوم مانع ضرر و زیان می‌شود. بعلاوه، در نیوزیلند شواهدی وجود دارد که کشاورزان جلوی ضررهای ناشی از نرخ بهره و نوسانات ارز مربوط به نگهداری زمین ها و همچنین تولیداتشان را گرفته‌اند .

نتیجه‌گیری و مطالعات آینده

ابزارهای حسابداری مدیریت استراتژیک، همان‌طور که در مثال‌های این مطالعه نشان داده شد، توسط تولیدکنندگان اولیه به کار گرفته می‌شوند. به هر حال به نظر می‌رسد که این ابزارها توسط اقلیتی از تولیدکنندگان اولیه، عمدتاً تجارت‌های سازمانی بزرگتر و بیشتر در صنعت پذیرفته شده‌اند.

ابزاری که به‌طور گسترده پذیرفته شده است ارزیابی مقایسه‌ایست، به شکل تجزیه و تحلیل تطبیقی، گروه‌های بهبود تجاری، ارزیابی فرایند نوظهور، که برای ارائه اطلاعات برای تصمیم‌گیری استفاده می‌شود. پیشرفت در مدیریت استراتژیک توسط مشاوران و محققان پیشنهاد شده است و این پیشرفت‌ها براساس فعالیت‌های ارزیابی مقایسه‌ای در صنعت هستند.

مشاوران و دانشگاهیان کارت امتیازی متوازن، مدیریت هزینه هدف و تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش را معرفی کردند، اما برای ارزیابی تاثیر طولانی مدت این ابزارها یا سود آنها برای تولیدکنندگان خیلی زود است. این ابزارها با توجه به ارزیابی فرایند به نظر می‌رسد که پتانسیل بالایی دارند و باید در آینده توسعه یابند.

شواهد بعدی در مورد نگرانی تولیدکنندگان نسبت به تمرکز مشتری، بقای بلند مدت و موقعیت‌یابی استراتژیک می‌تواند در رویکردهای استراتژیک برای گرفتن داده‌های بازاریابی و مدیریت مالکیت زمین، و بکارگیری ابزارهای مالی آنها مشاهده شود. پروژه‌هایی که دانش بازاریابی و داده‌های حسابداری را گردهم می‌آورد برای تولیدکنندگان این پتانسیل را دارد که تفکر استراتژیک را یاد بگیرند و عملکردها را به جهت دستیابی به ملزومات، اجتناب از اتلاف و یادگیری چگونگی مذاکره با مشتریان شرکت تغییر دهند.

پروژه من برای ارائه اساسی برای تحقیقات بعدی، با شناسایی و گرد هم آوردن پیشرفت‌ها در حسابداری مدیریت استراتژیک در کشاورزی چهار کشور ارائه شده است. بنابراین می‌توان دامنه پروژه را برای اجرای فعالیت‌ها در اروپا، کانادا و کشورهای در حال توسعه گسترش داد.

پروژه‌های بعدی باید مطالعات استفاده از شاخص‌های پایدار را در برنامه‌ریزی استراتژیک ترکیب کند. پروژه‌های تحقیقاتی عملی در ارزیابی فرایند، کارت امتیازی متوازن، و مدیریت هزینه هدف همچون پایش پیشرفت این ابزارها و تکنیک‌ها برای پیشرفت روش‌شناسی در جهت بکارگیری این ابزارها در کشاورزی مورد نیاز هستند.

در پایان باید گفت که پژوهش‌های بعدی باید استفاده از داده‌های بازاریابی را در رابطه با داده‌های حسابداری در تجارت‌های مربوط به زمین توسعه دهد. به جای ابزار حسابداری خاص، آگاهی و استفاده از اطلاعات بازاریابی در کنار اطلاعات حسابداری و همکاری و مذاکره با زنجیره تامین، سودآورترین توسعه برای تولیدکنندگان در مدیریت استراتژیک است.

نوشته‌های تازه

آخرین دیدگاه‌ها

دسته‌ها

تازه ها

YektanetPublisher

آنچه مدیر منابع انسانی بهتر است بداند

آنچه مدیر مالی و بهای تمام شده بهتر است بداند

آنچه مدیر بازاریابی بهتر است بداند

آنچه مدیر تولید بهتر است بداند

آنچه مدیر توزیع و فروش بهتر است بداند

آنچه مدیر زنجیره تامین بهتر است بداند

آنچه مدیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بهتر است بداند

آنچه مدیر ارتباط با مشتری بهتر است بداند

انتشار در شبکه‌های اجتماعی!

دیدگاه خود را بنویسید

رفتن به بالا