Rokh Logo

مراحل فرآیند تدوین استراتژی چیست و چگونه انجام می‌شود؟

چگونگی انجام فرآیند تدوین استراتژی توسط شرکت‌ها، یکی از مهم‌ترین مباحثی است که شما باید به آن توجه داشته باشید. جالب است بدانید که شرکت‌ها هر کدام فرایند‌های خاص خود را برای دستیابی به این سرویس انجام می‌دهند. شرکت‌های بزرگ در طی دهه 60 میلادی از روش‌های مختلفی همچون برنامه ریزی دقیق برای انجام این فعالیت‌ها استفاده می‌کردند. ولی این روش‌ها همیشه خوب و پر بازده نبوده و گاهی اوقات افراد را با چالش‌های مختلفی مواجه می‌کرد. این روش معمولا به عنوان یک روش رسمی در جهت فرآیند تدوین استراتژی به حساب می‌آمد. استراتژی‌های سازمانی ‌می‌تواند از طریق انطباق با شرایط خاص شرکت نیز پدیدار شود.

مراحل فرآیند تدوین استراتژی چیست و چگونه انجام می‌شود؟

مراحل فرآیند تدوین استراتژی

آیا استفاده از فرآیند تدوین استراتژی پر اهمیت است؟

فهرست مطالب

بیشتر انسان‌های موفق به صورت مستقیم به مباحث مربوط به فرآیند تدوین استراتژی نپرداخته‌اند. اکثر شرکت‌های موفق در این زمینه، نتیجه طراحی‌های خیلی بزرگ و عجیب نیستند. در ماه آگوست سال 2011، شرکت اپل از اکسون موبیل پیشی گرفت این شرکت توانست تا به با ارزش‌ترین شرکت دنیا تبدیل شود. موفقیت اپل فقط به یک چیز وابسته بود. آن هم استراتژی ایجاد محصولات الکترونیکی مصرفی بود. دیگر همه ما با گوشی‌های آیفون و سایر محصولات اپل آشنایی داریم. این دستگاه‌ها سخت افزار، نرم افزار و جزئیات مناسبی دارند. شرکت اپل بر روی تجربه کاربری حساسیت زیادی نشان می دهد.

بیایید تا داستان فرآیند تدوین استراتژی شرکت اپل را بررسی کنیم. اپل کار خود را با استفاده از استیو جابز، از پتانسیل تکاملی پردازش شخصی و چشم انداز ساخت یک کامپیوتر شروع کرد. حتما می‌دانید که استیو جابز یک متخصص الکترونیک بود و چندین شرکت مختلف را ایجاد کرده بود. شرکت اپل بر روی استراتژی خود پافشاری کرد و هم اکنون یکی از موفق‌ترین شرکت‌های دنیا به حساب می‌آید. جالب است بدانید که در فرآیند تدوین استراتژیک شرکت‌ها، شما باید به یک سری مباحث خاص توجه کنید. در این میان یک سری سوال‌های خاص هم مطرح می شود. مثلا آیا مدیران باید از طریق یک فرایند سیستماتیک منطقی استراتژی را تدوین کنند؟ یا اینکه فقط باید از عملکرد و دستور‌های مختلف تبعیت کنند تا با مشکل خاصی مواجه نشوند؟

مراحل فرآیند تدوین استراتژی چیست و چگونه انجام می‌شود؟

استراتژی طراحی شده در برابر استراتژی نوپدید

هنری مینزبرگ یکی از مهم ترین منتقدان روش‌های عقلانی برای طراحی فرآیند‌های استراتژی به حساب می آید. این فرد در میان استراتژی‌های طراحی شده، محقق شده و نوپدید تمایز‌های زیادی قائل می شود. استراتژی طراحی شده به نوعی از انواع استراتژی گفته می شود که تیم مدیریت ارشد آن را طراحی کرده است. به همین علت هم در یک شرکت از اهمیت فوق‌العاده زیادی برخوردار است. حتی در این قسمت هم استراتژی‌های طراحی شده، معمولا محصولات مذاکره هستند. خیلی کم پیش می‌آید که این مدل از استراتژی نتیجه تحقیق و بررسی محصولات مختلف باشد. البته، شما باید به این مسئله هم توجه داشته باشید که استراتژی محقق شده ‌می‌تواند فقط تا حد کمی به استراتژی طراحی شده مرتبط باشد.

تحقیقات مینتزبرگ نشان داده است که فقط 10 تا 30 درصد استراتژی‌های طراحی شده توسط افراد ارشد شرکت موفق می شوند. یکی از اصلی ترین و مهم ترین عوامل تعیین کننده استراتژی‌های محقق شده، چیزی است که این محقق آنها را استراتژی نوپدید ‌می‌خواند. این استراتژی شامل تصمیماتی ناشی از فرآیند‌های پیچیده ای است. جالب است بدانید که این استراتژی با شرایط در حال تغییر خود را وفق داده و نیاز‌های کاربران را تامین می‌کنند. طبق نظر این فرد، طراحی عقلانی یک توضیح دقیق از نحوه تدوين سازی واقعی استراتژی‌ها نیست. بلکه این استراتژی فرآیند تدوین استراتژی را به خوبی بیان نکرده و ‌می‌تواند روش ضعیفی داشته باشد. مینتزبرگ در این زمینه گفته است:

“این عقیده که استراتژی چیزی است که باید بسیار متفاوت با جزئیات هدایت روزمره سازمان اتفاق بیفتد، یکی از اشتباهات بزرگ مدیریت استراتژیک رایج است”.

مراحل مختلف در فرآیند تدوین استراتژی‌های سازمان

بین دو گروه اصلی فعال در زمینه فرآیند تدوین استراتژی، یک بحث جالب شکل گرفته است. این بحث میان کسانی که تدوین استراتژی را به عنوان فرایندی عقلانی و تحلیلی می‌دانند و کسانی که تدوین استراتژی را به عنوان یک فرایند نوپدید می شناسند شکل گرفته است. به گروه اول مکتب طراحی در فرآیند تدوین استراتژی هم گفته می‌شود و به گروه دوم مکتب پیدایش یا یادگیری در فرآیند تدوین استراتژی گفته می‌شود. اصلی‌ترین دلیلی این بحث مربوط به ورود موفق شرکت هوندا به بازار موتورسیکلت آمریکا در اوایل دهه ۱۹۶۰ است. گروه مشاوره بوستون شرکت هوندا را به خاطر پیگیری یک استراتژی جهانی خاص ستوده است. این استراتژی بر اساس بهره برداری از صرفه جويي مقیاس در علم اقتصاد و صرفه جويی در یادگیری برای رهبری در هزینه ایجاد شده است، اما در این میان یک اتفاق جالب افتاده است.

مدیران و مسئولان شرکت هوندا که وظیفه ورود به بازار آمریکا را داشتند، یک داستان دیگر را از استراتژی خود تعریف می‌کننند؛ یک داستان که فقط در مورد آزمایش، روش‌های اتفاقی و تحلیل‌های کم است. این خبر از شرکت هوندا همه مردم را به تعجب باز داشت. نقل قول مینتزبرگ در این زمینه را مشاهده کنیم: با وجود استراتژی درخشان این شرکت، مدیران هوندا تقریباً هر اشتباهی که تصور بکنید انجام دادند تا این که بازار در نهایت آن‌ها را با یک فرمول درست و کامل به موفقیت رساند.

نیازمندی‌های فرآیند تدوین استراتژی

این فرآیند در عمل تقریبا همیشه به چند عامل به شدت خاص و ویژه نیاز دارد. معمولا افراد برای تدوین استراتژی به ترکیب طراحی منطقی متمرکز و تطبیق غیر متمرکز نیاز دارند. جنبه‌های پنهان و آشکار این فرایند ‌می‌تواند مربوط به تعدادی از فرایند‌ها و اطلاعات خاص سازمانی شود. بررسی، بحث و تصمیم گیری استراتژیک در مورد نحوه انتخاب استراتژی‌ها از طریق این سیستم انجام می شود. این فرایند‌ها در شرکت‌های بزرگتر شامل هیئت مدیره و فرایند رسمی برنامه ریزی استراتژیک هم می‌شوند.

همچنین در این شرکت‌ها استراتژی بر اساس تصمیمات اتخاذ شده از سوی همه اعضای فعال به خصوص مدیریت میانی تصويب می‌شود. معمولا فرایند غیر متمرکز و پایین به بالایی که مربوط به تدوین رسمی استراتژی است، اهمیت زیادی دارد. فقط کافی است که نگاهی به شرکت اینتل بیندازیم. تصمیم تاریخی این شرکت برای متوقف کردن چیپ‌های حافظه و تمرکز بر روی پردازنده‌های اصلی یک استراتژی مهم بود. استراتژی که نام اینتل را برای همیشه در تاریخ ثبت کرد و توانست تا محبوبیت این شرکت را چندین برابر کند. اگر این شرکت هم اکنون بر روی حافظه تمرکز داشت، معلوم نبود که در کجای تاریخ محو شده بود، ولی این شرکت بر روی ریز پردازنده‌ها تمرکز کرد و نتیجه خوبی را نیز دریافت کرد. شرکت اینتل پس از موفقیت در این زمینه، ساخت و طراحی پردازنده را به عنوان استراتژی ارشد خود مطرح کرد.

تاثیر این فرایند در شرکت‌های مختلف

مطمئنا فرآیند تدوین استراتژی در شرکت‌های مختلف توانسته است بازدهی بالایی داشته باشد. این فرایند در شرکت‌ها توانسته است تا دو مبحث طراحی و پیدایش را یکی کند. نام این ترکیب، پیدایش برنامه ریزی شده است. توازن بین این دو مبحث هم اهمیت زیادی دارد. چرا که توازن آنها به اثبات رسیده و ‌می‌تواند باعث شود تا قابلیت‌ها و محیط کسب و کار مد نظر را به طور کامل پیش بینی کنیم. شاید این فعالیت یک فعالیت ساده و بی ارزش به نظر برسد ولی، افراد متخصص می‌دانند که همه این فرآیند‌ها در شرکت‌های مختلف، نتایج متنوعی را نیز به همراه خواهد داشت. در این زمینه ‌می‌توانیم به داستان کلیسای کاتولیک رم و لاپوست اشاره کنیم. این دو شرکت همیشه در این پروسه حضر فعالی ندارند.

آنها ‌می‌توانند با استفاده از فعالیت‌های خاص، منابع را با جزئیات بررسی نمایند و خود را برای آینده آماده سازند. برنامه ریزی و مدیریت استراتژِک برای ویکی لیکس هم بازدهی زیادی داشته است. شما باید بدانید که همه تصمیمات استراتژیک، باید واکنشی در برابر شرایط پیش آمده باشند؛ در غیر این صورت، شرکت و تیم با مشکل مواجه می‌شوند. هنگامی‌ که محیط کسب و کار غیر قابل پیش بینی باشد، تدوین استراتژی با تصمیمات جزئی ارتباط کمتری پیدا می‌کنند؛ در این شرایط، تدوین با دستورالعمل‌ها و جهت کلی شرکت رابطه بهتری برقرار کرده و به صورت مستقیم بر روی آن تاثیر می‌گذارد تا شرکت با مشکل خاصی مواجه نشود.

واکنش شرکت‌های مختلف در مورد فرآیند تدوین استراتژی

شرکت‌های مختلف برای فرآیند تدوین استراتژی، داستان‌های متنوعی را طرح کرده‌اند. از جمله این شرکت‌ها ‌می‌توان به مک دونالد اشاره کرد. ما در قسمت‌های قبل تر به بیانیه مک دونالد در این زمینه اشاره کردیم. جالب است بدانید که این بیانیه توانست شرکت مک دونالد را تغییر زیادی بدهد. از جمله دیگر شرکت‌هایی که در این پروسه دخالت داشته‌‌اند، ‌می‌توان به سوث وست ایرلاینز اشاره کرد. این شرکت هواپیمایی که برای جنوب به غرب است، استراتژی خود را خیلی ساده بیان کرده است. این شرکت اطلاعات دقیقی را در این زمینه به ما نداده است؛ فقط گفته که رفع نیاز سفر‌های کوتاه مشتریان با کرایه‌های رقابتی، مهم ترین استراتژی این شرکت بوده است.

دو شخصیت معروف در زمینه مدیریت یعنی دون سال و کتی آیزنهارت هم برای حمایت از قواعد ساده در شرکت‌های مختلف، موارد خاصی را ایجاد کرده‌اند. این افراد برای اینکه استراتژی‌ها بتوانند به پیروز شدن کسب و کار کمک کنند، مباحث مشابهی را مطرح کرده اند. این مباحث شباهت‌های زیادی در مقایسه با مباحث ارائه شده توسط مک دونالد و سایر شرکت‌ها خواهد داشت. مثلا شرکت لگو طرح‌های جدید برای ساخت محصولات متنوع را با یک روش خاص بررسی می‌کنند. آیا محصول با ظاهر شرکت لگو همخوانی دارد؟

نقش تحلیل در فرآیند تدوین استراتژی

با اینکه مینتزبرگ و دیگر متخصصان فعال در این زمینه نسبت به رویکرد‌های منطقی و تحلیلی در فرآیند تدوین استراتژی انتقاد کردند، باز هم ما به شما استفاده از این روش‌ها را توصیه می‌کنیم. تاکید ما استفاده از روش‌های تحلیلی فرآیند تدوین استراتژی است. این بدان معنا نیست که همه ما ‌می‌خواهیم نقش شهود، خود انگیختگی یا خلاقیت را کم ارزش یا بی ارزش جلوه دهیم. مطمئنا این مباحث جزو مهم ترین اجزای استراتژی‌های موفق به حساب می آیند. اما، چه تدوین استراتژی به صورت رسمی انجام شود و چه به صورت غیر رسمی صورت گیرد، فرآیند تدوین استراتژی اهمیت زیادی دارد.

شما باید به مواردی همچون مفاهیم، نظریه‌ها، ابزار‌های تحلیلی، ابزار‌های مکمل شهود و خلاقیت توجه کنید. شما تحت هیچ شرایطی نباید سعی کنید که این موارد را جایگزین نمایید، چرا که این کار باعث ایجاد آسیب در شرکت و ساختار استراتژیکی شرکت شما خواهد شد. پس، تا حد ممکن از این اشتباه دوری کنید تا با هیچ مشکل یا چالش خاصی مواجه نشوید.

 مفاهیم مربوط به تحلیل در فرآیند تحلیل استراتژی

این موضوع مربوط به تایید رویکرد‌های کنونی در تحلیل استراتژیک نیست. حوزه مدیریت استراتژیک، یک حوزه جوان و تازه وارد به حساب می آید که هنوز به ابزار‌های زیادی نیاز دارد. این حوزه از دارا بودن تکنیک‌های نا کافی و مشکلات خاصی همچون نا آشنا بودن مدیران شرکت‌ها رنج می‌برد.

هدف از تحلیل در این فرایند چیست؟

شما باید این نکته را مد نظر خود قرار دهید که هدف از تحلیل استراتژی فقط ارائه پاسخ نیست. بلکه هدف از استفاده از این سیستم، کمک به شرکت در مسائل مختلف است. اکثر تکنیک‌های تحلیلی معرفی شده در کتاب‌های مختلف، ‌می‌توانند چارچوب‌های خاصی را برای شما مشخص کنند. چارچوب‌هایی که امکان شناسایی، دسته بندی و درک عوامل اصلی را برای ما فراهم خواهند کرد. البته که این چارچوب‌ها به شدت با ارزش بوده و ‌می‌توانند به ما کمک کنند تا با پیچیدگی‌های تصمیمات استراتژیک وفق پیدا کنیم.

نوشته‌های تازه

آخرین دیدگاه‌ها

دسته‌ها

تازه ها

آنچه مدیر منابع انسانی بهتر است بداند

آنچه مدیر مالی و بهای تمام شده بهتر است بداند

آنچه مدیر بازاریابی بهتر است بداند

آنچه مدیر تولید بهتر است بداند

آنچه مدیر توزیع و فروش بهتر است بداند

آنچه مدیر زنجیره تامین بهتر است بداند

آنچه مدیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بهتر است بداند

آنچه مدیر ارتباط با مشتری بهتر است بداند

 

انتشار در شبکه‌های اجتماعی!

4 دیدگاه

  1. علی فرخنده 2023-10-01 در 22:25 - پاسخ

    مطلب بسیار مفید و ارزشمندی بود با تشکر

  2. جناب آقای علی فرخنده
    درود و ادب
    از کامنت دلگرم کننده شما بسیار سپاسگزاریم، موفقیتمان را مدیون وفاداری و حمایت خوانندگان و کاربرانی چون شما هستیم. تلاش می‌کنیم تا در آینده تجربیات مطالعاتی لذت‌بخش‌تری را برایتان فراهم کنیم. خوشحال میشویم در صورت تمایل شبکه لینکدین ما را دنبال نمایید،
    https://www.linkedin.com/company/strategicplanningdotme/

  3. هادی حاجی حیدری 2024-02-26 در 16:44 - پاسخ

    با سلام

  4. هادی حاجی حیدری 2024-02-28 در 12:41 - پاسخ

    مطالب بسیار جالب و با ارزشی دارید . به خوبی در حال مطالعه هستم .

دیدگاه خود را بنویسید

رفتن به بالا