بیش از نیمی از شرکتهای بزرگ در ایالات متحده، اروپا و آسیا از BSC استفاده میکنند
فهرست مطالب
کارت امتیازی متوازن (BSC) یک سیستم برنامهریزی و مدیریت استراتژیک است که سازمانها از آن استفاده میکنند:
- با آنچه که سعی دارند به انجام برسانند ارتباط برقرار کنند
- تنظیم کار روزانه که هر کسی با استراتژی انجام میدهد
- اولویتبندی پروژهها، محصولات و خدمات
- اندازهگیری و نظارت بر پیشرفت به سمت اهداف استراتژیک
“کارت امتیازی متوازن” از ایده نگاه به معیارهای راهبردی به علاوه اقدامات مالی سنتی برای رسیدن به یک دیدگاه “متعادل” از عملکرد نشات میگیرد. مفهوم کارت امتیازی متوازن فراتر از استفاده ساده از دیدگاه رشد کرده است و اکنون یک سیسترم جامع برای مدیریت استراتژی است. یکی از مزایای کلیدی استفاده از یک چارچوب منظم این است که به سازمانها راهی برای “اتصال نقطهها” بین اجزای مختلف برنامهریزی و مدیریت استراتژیک میدهد، به این معنی که یک ارتباط قابل مشاهده بین پروژهها و برنامههایی که افراد روی آن کار میکنند وجود خواهد داشت، اهداف راهبردی سازمان در تلاش برای تحقق و ماموریت، دیدگاه، و استراتژی سازمان است.
چه کسی از کارت امتیازی متوازن (BSC) استفاده میکند؟
BSCها به طور گسترده در تجارت و صنعت، دولت و سازمانهای غیرانتفاعی در سراسر جهان استفاده میشوند. بیش از نیمی از شرکتهای بزرگ در ایالات متحده، اروپا و آسیا از BSC استفاده میکنند و در آن مناطق و همچنین در خاورمیانه و آفریقا از رشد استفاده میکنند. یک مطالعه جهانی اخیر توسط Bain وCo، کارت رتبه بندی متوازن را در رتبه پنجم در بین ده ابزار برتر مدیریتی در سراسر جهان قرار داده است. BSC همچنین توسط سردبیران Harvard Business Review به عنوان یکی از تأثیرگذارترین ایدههای تجاری در 75 سال گذشته انتخاب شده است.
BSC پیشنهاد میکند که ما یک سازمان را از چهار دیدگاه مختلف برای کمک به توسعه اهداف، معیارهای (KPIs) و ابتکارات نسبت به این دیدگاهها بررسی کنیم.
- مالی (یا نظارت): نمایش عملکرد مالی یک سازمان و استفاده از منابع مالی
- مشتری / ذی نفعان: نمایش عملکرد سازمانی از دیدگاه مشتری یا سهامداران کلیدی سازمان برای خدمت طراحی شدهاست.
- فرآیند داخلی: دیدگاه کیفیت و کارایی یک سازمان مرتبط با محصول، خدمات و یا سایر فرایندهای کلیدی کسبوکار را بررسی میکند.
- ظرفیت سازمانی (یا یادگیری و رشد): دیدگاه سرمایه انسانی، زیرساختار، فنآوری، فرهنگ و دیگر ظرفیتها که کلید رسیدن به عملکرد موفقیت هستند.
اهداف استراتژیک کدامند؟
اهداف استراتژیک اقداماتی هستند که ما باید در فعالیتهای روزمره خود اجرا کنیم تا شاهد بهبود در استراتژیهای خود باشیم. آنها مفاهیم انتزاعی مانند ماموریت و بینش را به مراحل اجرایی تقسیم میکنند.
نقشه راهبرد چیست؟
یکی از قویترین عناصر در روش BSC استفاده از نقشه راهبرد برای تجسم و ارتباط چگونگی ایجاد ارزش توسط سازمان است. نقشه راهبرد یک نمودار ساده است که یک ارتباط منطقی، علت و معلولی بین اهداف راهبردی (که به صورت بیضیشکل روی نقشه نشانداده شدهاست) را نشان میدهد.
معیارهای عملکرد (KPI)ها کدامند؟
برای هر هدف در نقشه راهبرد، حداقل یک معیار یا شاخص کلیدی عملکرد (KPI) شناسایی و در طول زمان ردیابی خواهد شد. KPI نشاندهنده پیشرفت به سمت یک پیامد مطلوب هستند. KPI استراتژیک بر اجرای و اثربخشی استراتژیهای سازمان نظارت دارند، شکاف بین عملکرد واقعی و هدفمند را مشخص میکنند و اثربخشی سازمان و اثربخشی عملیاتی را تعیین میکنند.
ابتکارات استراتژیک چیست؟
طرحهای استراتژیک پروژههایی هستند که برای کمک به سازمان برای دستیابی به اهداف استراتژیک طراحی شدهاند و تاثیر قابلتوجهی در سازمان دارند. آنها رسما مانند هر پروژه دیگری مدیریت میشوند، به این معنی که صراحتا از نظر مالک، زمانبندی، منابع مورد نیاز، گامهای اجرایی، پیشرفت و نتایج مورد انتظار مشخص شدهاند. برخی از ابتکارات استراتژیک کوتاهمدت هستند (تنها چند روز طول میکشند تا اجرا شوند) در حالی که برخی دیگر میتوانند سالها طول بکشد تا به طور کامل اجرا شوند. مدیریت پروژه استراتژیک فرآیند مدیریت پروژهها برای رسیدن به موفقیت استراتژیک است.
استراتژی آبشار چیست؟
استراتژی آبشاری کل سازمان را بر روی استراتژی متمرکز کرده و بین کاری که افراد انجام میدهند و نتایج مطلوب سطح بالا را ایجاد میکند. همانطور که سیستم مدیریت از طریق سازمان تحت فشار قرار میگیرد، اهداف عملیاتی و تاکتیکی میشوند، مانند معیارهای عملکرد. پاسخگویی به دنبال اهداف و اقدامات، به عنوان مالکیت در هر سطح تعریف میشود. این گام همترازسازی برای تبدیل شدن به یک سازمان استراتژی محور حیاتی است.
اتوماسیون BSC و تجزیه و تحلیل عملکرد
هنگامی که کارت امتیازی توسعه و پیادهسازی شد، نرمافزار مدیریت عملکرد را میتوان برای بدست آوردن اطلاعات عملکرد مناسب به افراد مناسب مورد استفاده قرار داد. اتوماسیون ساختار و نظم را به اجرای سیستم کارت امتیازی متوازن میافزاید و به تبدیل دادههای متفاوت شرکت به اطلاعات و دانش و به برقراری ارتباط با اطلاعات عملکرد کمک میکند.
تاریخچه کارت امتیازی متوازن
کارت امتیازی متوازن در اصل توسط دکتر رابرت کاپلان از دانشگاه هاروارد و دکتر دیوید نورتون به عنوان چارچوبی برای اندازهگیری عملکرد سازمانی با استفاده از مجموعهای از معیارهای عملکرد تدوین شد. به طور سنتی، شرکتها از عملکرد مالی کوتاهمدت به عنوان معیار موفقیت استفاده میکردند. “کارت امتیازی متوازن” اقدامات استراتژیک غیر مالی اضافی را برای ترکیب به منظور تمرکز بهتر بر روی موفقیت بلند مدت اضافه کرد. این سیستم در طول سالیان ظهور کردهاست و در حال حاضر یک سیستم مدیریت استراتژیک کاملا یکپارچه در نظر گرفته میشود.
این رویکرد جدید برای مدیریت استراتژیک اولین بار در مجموعهای از مقالات و کتابها توسط دکتر کاپلان و نورتون به تفصیل شرحداده شدهاست. با تشخیص برخی از نقاط ضعف و ابهام رویکردهای مدیریت پیشین، رویکرد کارت امتیازی متوازن یک نسخه واضح از آنچه شرکتها باید برای “تعادل” مالی اندازهگیری کنند ارایه میدهد.
کاپلان و نورتون نوآوری کارت امتیازی متوازن را به شرح زیر توصیف میکنند:
“کارت امتیازی متوازن اقدامات مالی سنتی را حفظ میکند. اما اقدامات مالی داستان وقایع گذشته را روایت میکند، داستانی مناسب برای شرکتهای عصر صنعتی که برای آنها سرمایه گذاری در قابلیتهای بلند مدت و روابط مشتری برای موفقیت مهم نبوده است. این اقدامات مالی ناکافی است، برای هدایت و ارزیابی سفری که شرکت های عصر اطلاعات باید برای ایجاد ارزش آتی از طریق سرمایه گذاری در مشتریان، تأمین کنندگان، کارمندان، فرایندها، فناوری و نوآوری انجام دهند. “
منبع: balancedscorecard
مشاوره مدیریت رخ میگه:
mostafa aliei میگه:
mostafa aliei میگه: