مشاوره مدیریت راهکار حل مسئله است
فهرست مطالب
- 1 مشاوره مدیریت راهکار حل مسئله است
- 2 مشاوره منابع انسانی چیست؟
- 3 مفهوم دقیق فروش چیست؟
- 4 چگونه مشاور تبلیغات شویم؟
- 4.1 آموزشهای مورد نیاز برای تبدیل شدن به یک مشاور تبلیغات
- 4.2 تفاوت بازاریابی و مشاوره تبلیغات در چیست؟
- 4.3 خصوصیات مورد نیاز برای موفقیت درحرفه مشاوره تبلیغات
- 4.4 پیش فرضهای لازم برای حرفه مشاوره تبلیغات
- 4.5 چرا به یک مشاور تولید احتیاج داریم؟
- 4.6 چه کسی مشاور تولید نامیده میشود؟
- 4.7 انواع متداول نرم افزار برای مشاوره مدیریت
- 5 در نرم افزار CRM به دنبال چه ویژگی هایی می گردید؟
- 6 مشاوره مدیریت استراتژیک چیست؟
- 7 چگونه یک برنامه استراتژیک تنظیم کنیم؟
مشاوره مدیریت خدماتی است كه توسط شركتهای مشاوره برای كمک به مشتریان، در بهبود اثربخشی استراتژی، فرآیندهای عملیاتی و ساختار یک سازمان ارائه میشود. امروزه مشاغل با مشکلات بیشماری روبرو هستند که بسیاری از آنها برای عملکرد موثر زیان آور هستند. با تغییر چشم انداز بازار و ظهور فناوریهای جدید، کسب و کارها باید به پیشرفت خود ادامه دهند. شرکتها اغلب برای اجرای تغییرات حیاتی و برای سلامت اقتصادی خود به کمک نیاز دارند. مشاوران مدیریت میتوانند تخصص خود را برای کمک به مشتریان، در دستیابی به کارآیی از طریق تغییرات پیشنهادی ارائه دهند.
وظایف مشاوره مدیریت در تصمیم سازی
اگر به نحوه کار یک کسب و کار، استراتژی، ساختار، مدیریت و عملیات آن، علاقهمند هستید، ممکن است حرفه مشاوره مدیریت برای شما مناسب باشد. مشاوران مدیریت با ارائه مشاوره تخصصی برای حل مشکلات و تشویق رشد مشاغل، به بهبود عملکرد مشاغل کمک میکنند. آنها در طیف گستردهای از بخش ها، از جمله استراتژی تجارت، امور مالی، منابع انسانی و بازاریابی کار میکنند. این فقط مختص شرکتهای خصوصی نیست، بلکه بسیاری از موسسات دولتی از مشاوره مدیریت برای بهبود شیوهها و کارایی خود استفاده میکنند. در اصطلاح اساسی نقش مشاور این است که مشتری خود را با ممیزی رویههای فعلی، توصیههای خود برای بهبود و یک برنامه عملی برای اجرا آشنا کند. آنها میتوانند توسط مشاغل به کار گرفته شوند تا به مشاوران ارشد در مورد یک پروژه خاص یا به طور گستردهتر در مورد ساختار و روشهای یک شرکت مشاوره دهند. شرکتهای مشاورهای خدمات را در تمام زمینههای تجاری – از منابع انسانی و بازاریابی گرفته تا فناوری اطلاعات و امور مالی ارائه میدهند. دامنه وسیع کار مشاوره، با ارائه انواع پروژهها، چالشها و فرصتهای پیشرفت شخصی، آن را به یک حرفه جذاب تبدیل کرده است.
دیدگاه لاسه لوند در مورد صنعت مشاوره مدیریت
لاسه لوند، که در سال 2013 برنده جایزه انجمن مشاوره مدیریت (MCA) شده است، بینش خود را در مورد این حرفه چنین بیان می کند: “من واقعاً مجذوب کار با مشتریان مختلف در پروژههای مختلف هستم، و از تحرک و هیجانی که در سازمان ها ایجاد می کنیم، بسیار لذت می برم. من دوست دارم در میان تمام قطعات مختلفی که، نیاز به جمع شدن دارند، حضور داشته باشم. به عنوان مثال، یک مسئله پیش می آید و شما فرض کنید که، من قبلا آن را ندیده ام، من نیاز دارم افراد مناسب را از تیم های مناسب جذب کنم، من نیاز دارم فرایندهای درست را و فناوری مناسب را، برای حل این مسئله بدست آورم و در جایش قرار دهم. وقتی این مشکل رفع شد، مورد جدیدی وجود خواهد داشت. هیجان پیرامون پروژه های جدید و همچنین یادگیری چیزهای جدید،که به نوبه خود شما را برای پروژه بعدی مجهزتر می کند. ” هیچ مسیر شغلی مشخصی در صنعت وجود ندارد، اگرچه بسیاری از شرکت های بزرگ مشاوره ای فارغ التحصیلان را مستقیماً از دانشگاه جذب می کنند. استعداد برای مدیریت مشتری، گوش دادن، برنامه ریزی استراتژیک، تجزیه و تحلیل کسب و کار و تیم سازی، برای مشاوران جذاب است، همچنین خلاقیت ، انعطاف پذیری و مهارت های قوی بین فردی. در ادامه، ما بینشی را که مشاوره مدیریت شامل می شود و اینکه چگونه می توانید خودتان مشاور شوید، ارائه خواهیم داد و همچنین برخی از تفسیرهای بی طرفانه، از جنبه های خوب و بد صنعت مشاوره مدیریت، را به اشتراک خواهیم گذاشت.
یک مشاور مدیریت روزمره چه کارهایی انجام می دهد؟
بسته به پیشرفت پروژه، چهار نوع کار اصلی وجود دارد که یک مشاور مدیریت در آن کار خواهد کرد.
1. درک کردن هدف: درک آنچه مشتری به دنبال آن است برای موفقیت پروژه مشاوره اساسی است. مشاوران مدت زمان قابل توجهی را برای هماهنگی با تیم مدیریت مشتری می گذرانند. همچنین بحث های مختلفی در مورد منابع مورد نیاز مشاوران مانند دسترسی به اطلاعات مالی و مصاحبه با کارمندان اصلی انجام می شود. مشاوران نیز معمولاً با یک فرضیه در مورد راه حل های بالقوه شروع می کنند و در مورد داده های درستی که برای آزمایش نظریه های خود نیاز دارند، فکر می کنند.
2. جمع آوری داده ها و تحقیقات: مشاوران مدیریت زمان زیادی را برای جمع آوری داده های مناسب برای حمایت از فرضیه های خود صرف می کنند. این می تواند شامل بدست آوردن ارقام مالی داخلی شرکت، میزبانی از گروه های متمرکز با اشخاص ثالث، سرچ کردن گزارش های تحقیقات صنعت، مصاحبه با کارمندان شرکت و موارد دیگر باشد. همه این کارها معمولاً شامل فایلهای عظیم با مقادیر زیاد داده های خام، در اکسل است که باید ساختار یافته و قابل فهم باشد.
3. انجام دادن آنالیز عمیق: با در دست داشتن داده ها، مشاوران مدیریت بر روی دستیابی به بینشی که برای افزایش ذخایر مالی، دریافت می کنند تمرکز می کنند. مشاوران داده ها را معمولاً در Excel سازماندهی میکنند و اطلاعات کلیدی را از نمودارهای PowerPoint استخراج می کنند. این تجسم ها اغلب به کشف راه حل های بالقوه کمک می کند، که می تواند منجر به نتیجه در چندین جهت غیر منتظره شود.
4. ایجاد محصولات تحویل پذیر: پاورپوینت و اکسل، بهترین دوستان مشاور مدیریت هستند. مشاوران ساعت های زیادی را صرف اطمینان از کامل بودن جزئیات می کنند و سخنرانی هایی را تهیه می کنند که تمیز، قابل فهم و قدرتمند باشد. بخش عمده ای از وقت مشاور به ایجاد محصولات قابل تحویل اختصاص می یابد که دائماً توسط اعضای ارشد تیم مشاور و همچنین اعضای جوان تیم مشتری بررسی می شود. این بررسی ها منجر به بازنگری مداوم می شود تا زمانی که ارائه، برای تحویل به تیم مدیریت ارشد مشتری آماده شود.
جنبههای مثبت حرفه مشاوره مدیریت
1. فرصت های یادگیری خارق العاده: شرکت های مشاوره مدیریت فرصت یادگیری شگفت انگیزی را برای مشاوران در همه سطوح فراهم می کنند. این به چند دلیل امکان پذیر است:
2. انعطاف پذیری و تنوع: شرکتهای مشاوره مدیریت فرصتی منحصر به فرد برای یادگیری از طیف وسیعی از مردم، مشکلات و صنایع را ارائه می دهند.
3. فرصت های شگفت انگیز خروج: مشاوران مدیریت در میان بیشترین افراد متقاضی، بیشترین استخدام در کلیه صنایع هستند. فارغ التحصیلان رشته مشاوره مدیریت در شرکت های برتر، اغلب به مدیران سطح مجموعه تبدیل می شوند. اگرچه مشاوران مدیریت بسیار سخت کار می کنند، اما آنها اغلب می گویند ارزش همه چیز این است که می توان در کار یاد گرفت چه چیزهایی را می توان برای نقش های دیگر استفاده کرد.
جنبه های منفی حرفه مشاوره مدیریت
1. عدم وجود نتایج ملموس: اگر به دنبال شغلی هستید که کار شما به نتایج ملموس منجر شود، ممکن است مشاوره مدیریت برای شما مناسب نباشد. حتی اگر تیم شما ماه ها کار کند و توصیه های شگفت انگیز غیرقابل انکاری را ارائه دهد، اجرای آن کاملاً به عهده مشتری است. مشاوران مدیریت به ندرت می توانند نتایج تمام تلاش خود را ببینند زیرا به محض اتمام یک پروژه، آنها باید به پروژه بعدی بروند.
2. استرس و انتظارات زیاد: تیم و مشتری شما هر دو خواستار شرکتهای مشاوره مدیریت خواهند بود. از آنجا که شما معمولاً با بزرگترین شرکتهای جهان کار می کنید، سهم مخاطب معمولاً بسیار زیاد است. این صنعت بسیار سریع گام برمی دارد و ضرب الاجلهای ثابتی وجود دارد که منجر به ساعت های طولانی کار می شود. در بعضی مواقع، ممکن است ساعاتی مشابه بانک سرمایه گذاری، مشغول به کار باشید، اما به شما جبران خسارت زیادی نمی شود در نتیجه، بسیاری از مشاوران مدیریت از کار می افتند و به صنایع دیگر می روند.
3. فقدان محیط خلاق: اگرچه تفکر انتقادی زیادی در مشاوره مدیریت وجود دارد، اما به همان اندازه، خلاقیت وجود ندارد. به خصوص اگر در شرکت، نیروی تازه کار باشید، کارهای زیادی شامل جمع آوری تحقیقات و تجزیه و تحلیل داده ها وجود دارند که این وظایف در مقایسه با زمینههایی مانند مدیریت محصول و کارآفرینی، به خلاقیت زیادی نیاز ندارند. اگر شما یک فرد واقعاً خلاق هستید که می خواهید محصولات، خدمات یا مشاغلی را راه اندازی، مشاوره مدیریت برای شما مناسب نیست.
چرا باید برای توسعه کسب و کار از یک مشاور مدیریت استفاده کرد؟
یک مشاور مدیریت توصیه هایی را ارائه می دهد تا به روند کار شرکت کمک کند و در طولانی مدت در افزایش بهره وری و سودآوری تاثیر گذار باشد. سازمانها به دلایل بسیار زیادی از یک مشاور مدیریت کمک می گیرند. در همه موارد، آنها می خواهند یک متخصص تجاری بصورت کاملا بی طرف و به عنوان یک فرد خارجی به کار شرکت نگاه کند، بدون اینکه قبلا از چرایی کارها به روش خاصی اطلاع داشته باشد. سازمانها معمولاً به دلیل اینکه کارمندی ندارند که از تجربه، دانش و مهارت کافی برخوردار باشد ممکن است برای کمک به یک پروژه خاص، به تخصص مشاور نیاز داشته باشند.
مشاوران مدیریت معمولاً به هر یک از جنبه های زیر در یک کسب و کار توجه می کنند:
آنها در بسیاری از صنایع و بخشهای مختلف کار میکنند:
مسئولیت های اصلی یک مشاور مدیریت، اولاً، کسب نمای کلی از سازمان، سپس تجزیه و تحلیل سازمان و شناسایی زمینه هایی است که میتوان در آن پیشرفت هایی ایجاد کرد. سرانجام، (بسته به قرارداد) آنها رویه ها و فرآیندهای جدید را پیاده سازی می کنند.
به عنوان یک مشاور مدیریت، نقش شغلی شما شامل موارد زیر است:
مهارت ها و صلاحیت های شخصیتی و بین فردی مشاور مدیریت
مشاوران مدیریت باید مهارت های زیر را داشته باشند، که جز خصوصیات شخصیتی است که به آنها کمک می کند تا در کار خود موفق شوند:
خود انگیزشی و انضباط شخصی: مشاوران مدیریت اغلب بدون مافوق خود کار می کنند و باید با کمترین نظارت، انگیزه شخصی داشته باشند تا کار را به موقع انجام دهند و توانایی ساختار بخشی و مدیریت کارهای فشرده را داشته باشند.
مهارتهای سازمانی: مشاوران مدیریت، باید از درجه بالای هوش هیجانی برای برخورد موثر با مشتریان و تیمهای متنوع و اعتماد به نفس و بلوغ فکری برای کار با مدیران ارشد برخوردار باشند.
مهارت های تحلیلی، حل مسئله و تفکر انتقادی: مشاوران باید بتوانند اطلاعات زیادی در مورد کسب و کار مشتری، کسب کنند، داده ها را تجزیه و تحلیل کنند و توصیه های روشن و مفیدی ارائه دهند.
گوش دادن، ارتباط کلامی و مهارت های بین فردی: مشاوران نیاز به تعامل با بسیاری از کارمندان در سطوح مختلف سازمان دارند و باید بتوانند این کار را با دیپلماسی و مهارت های ارتباطی موثر انجام دهند.
مهارت نوشتن: مشاوران مدیریت معمولاً نتایج کار خود را به صورت گزارش،کتابچه راهنما و سایر مستندات که به مهارت نوشتاری خوب نیاز دارند، ارائه می دهند.
خلاقیت: مشاوران باید بتوانند با انعطاف پذیری و خلاقیت خود، مشکل یا شرایط غیرقابل پیش بینی، که مطابق هدف کار نمی کند و ممکن است در حین اجرای راه حل هایی برای مشتری به وجود آید را، حل کنند.
مشاوران مدیریت ممکن است به مشتری کمک کنند تا در یک پروژه بسیار حساس به زمان کار کنند، بنابراین توانایی کنار آمدن موثر با استرس یکی دیگر از ویژگی های مهم یک مشاور خوب است.
در چه زمانی یک مشاور مدیریت وارد عمل می شود؟
در اینجا برخی از دلایل استخدام مشاوران می تواند کمک کننده باشد:
تخصصهای گوناگون در مشاوره مدیریت
شرکت های مشاوره مدیریت از نظر تخصص متفاوت هستند و تا حد زیادی به کیفیت و دانش مشاورانی که در آنجا کار می کنند بستگی دارند.
مشاوره شامل طیف گسترده ای از مسائل مدیریتی است که می تواند به دسته های زیر تقسیم شود:
تفاوت بین یک شرکت مشاوره ای و یک شرکت خدمات حرفه ای به طور فزاینده ای کمرنگ شده است. امروزه، برای شرکت های بزرگ معمول است که چندین تخصص، یا حتی همه تخصص های مشاوره را ارائه دهند.
مشاوره منابع انسانی چیست؟
در واقع مشاوره منابع انسانی، مشاوره و خدمات تخصصی ارائه شده توسط شخص ثالث، برای کمک به مشاغل در به حداکثر رساندن کارایی عملیات منابع انسانی و اجرای سیاستها و رویه های جدید به بهترین شکل ممکن است. مشاوره منابع انسانی غالباً برای رفع یک مشکل یا کسری خاصی از مشکلات ارائه می شود و وظیفه ارزیابی، حسابرسی، پیشنهاد و اجرای سیاستی را دارد که برای رفع کسری بودجه و ایجاد تغییرات سازمانی طراحی شده است.این صنعت تحت سلطه شرکتهای بزرگ چند ملیتی است گرچه مشاغل کوچک و متوسط نیز در حال فعالیت هستند.
چه برای ایجاد یک سازمان به یک استراتژی گسترده نیاز داشته باشید و چه برای مدیریت، به کارهای ساده پرسنلی نیاز داشته باشید، مشاوران منابع انسانی می توانند به شما کمک کنند تا تلاش خود را بهینه کنید. مشاوره منابع انسانی شغلی است که فرصت های مختلفی را برای مدیریت، ارزیابی و برنامه ریزی و اجرای نیازها فراهم می کند.
ایجاد و حفظ نیروی کار در منابع انسانی
قبل از استخدام مشاور منابع انسانی، بهتر است همه عواملی را که در ایجاد و حفظ نیروی کار موثر هستند، درک کنید. منابع انسانی هم شامل استراتژی های بلند مدت با اهداف خاص و هم تاکتیک های فردی برای رسیدن به این اهداف است.
1. برنامه ریزی: نقطه شروع کار با یک مشاور منابع انسانی باید تجزیه و تحلیل نیازهای مدیریت نیروی کار شرکت شما باشد. این مورد شامل بررسی نمودار سازمانی شما، تهیه نمودارهای سازمانی کوتاه مدت و بلندمدت بهینه، بررسی انطباق قانونی، بحث در مورد بودجه، برنامه هایی برای به حداکثر رساندن بهره وری کارگران و بررسی سیاست ها و رویه های شرکت شما است. این امر مستلزم تهیه شرح وظایف برای هر کارمند و فرآیند بازبینی سالانه است. مروری بر شیوه های استخدام، آموزش، جبران خسارت و مدیریت رقبا می تواند به شما در جذب و حفظ استعدادهای اصلی کمک کند.
2. توسعه سیاست: اگر دفترچه راهنمای شرکت ندارید، یک شرکت مشاوره منابع انسانی یا پیمانکار می تواند به شما کمک کند راهنمایی برای سیاست ها و روش ها تهیه کنید که اطلاعات اساسی در مورد ساعات اداری و طرز پوشش، روش های روز پرداخت ، رفتار، بررسی های سالانه، ایمنی محل کار و شکایات را ارائه دهید. دفترچه راهنمای شرکت می تواند در صورت شکایت، به شما کمک کند و یا به شما آسیب برساند، و یک مشاور منابع انسانی باید بتواند راهنمایی را ایجاد کند که این کار را انجام دهد، نه مورد دوم.
3. خدمات اساسی: علاوه بر برنامه ریزی گسترده، یک مشاور منابع انسانی می تواند به شما کمک کند تا زمینه های خاصی از نیروی کار را مدیریت کنید. برخی از متخصصان منابع انسانی در زمینه مزایا مدیریت ، برنامه های سلامتی، ایمنی و امنیت محل کار، جبران خسارت، رعایت قانون، حقوق و دستمزد، آموزش، روحیه، جستجوهای اجرایی و طراحی فضای اداری تخصص دارند. هنگام ملاقات با یک مشاور منابع انسانی، می توانید یک برنامه منابع انسانی پیمانه ایجاد کنید که به شما اجازه می دهد تا بر اساس بودجه خود، به صورت جداگانه به مناطق مختلف بپردازید. به عنوان مثال، یک مشاور منابع انسانی می تواند به شما در یافتن مزایای داوطلبانه کمک کند که هزینه دیگری برای شما ندارد.
4. استفاده از پیمانکاران: برخی از مشاغل کوچک برای تأمین کلیه نیازهای مدیریت نیروی کار خود از یک شرکت مشاوره منابع انسانی استفاده می کنند. برخی دیگر یک فرد اداری داخلی را منصوب می کنند تا به عنوان شخص اصلی، بر کار یک پیمانکار نظارت داشته باشد، در نهایت این کارمند را به سمت مدیر منابع انسانی ارتقا می دهد یا یک متخصص مشاور منابع انسانی آموزش دیده را استخدام می کند تا کارهای پیمانکاری بیشتری را بر عهده بگیرد و آن را در داخل انجام دهد. برخی از شرکتها وظایف منابع انسانی را تحت شرح وظیفه مدیر حسابداری یا امور مالی قرار می دهند، بنابراین این شخص باید از یک پیمانکار برای کمک به حقوق و دستمزد، مزایا، اشکال قانونی و سایر مواردی که با کارمندان وارد کار می شود استفاده کند.
شرکتها از بخش منابع انسانی خود چه انتظاری دارند؟
نیازهای منابع انسانی یک تجارت با افزایش کارکنان آن افزایش می یابد، با شرکت های بسیار کوچک که نیاز به مدیریت اساسی پرسنل و شرکت های متوسط دارند تا برنامه ریزی استراتژیک خود را اضافه کنند. شناخت خدمات مختلفی که منابع انسانی به شرکت ها ارائه می دهد به شما کمک می کند تا تصمیم بگیرید کدام یک را به صفحه مدیریت پرسنل خود اضافه کنید.
1. مدیریت کارکنان: اساسی ترین وظیفه یک بخش منابع انسانی کمک به جذب، جهت یابی، آموزش و اخراج کارمندان است. در شرکت های کوچکتر، منابع انسانی با مالک کار می کنند تا یاد بگیرند که کدام مهارتهای کارمند را در یک استخدام جدید جستجو کنند. سپس آنها برای موقعیت، رزومه ها، معرفی نامزدهای مالک برای مصاحبه، تبلیغ می کنند و پس از استخدام کارمند، جهت یابی می کنند. این آخرین فرآیند شامل آشنایی کارمند با سیاست ها و رویه های شرکت، گشت و گذار در دفتر کار یا کارخانه، معرفی وی به همکاران و ورود وی به سیستم حقوق و دستمزد شرکت است. منابع انسانی ممکن است بررسی های سالانه انجام دهد، آموزش ارائه دهد، شکایات را رسیدگی کند و بر مراحل فسخ نظارت کند.
2. جبران خسارت و مدیریت مزایا: یک بخش منابع انسانی با استفاده از تحقیق در مورد نرخ صنعت و بحث در مورد بودجه شرکت با قسمت مالی، به تنظیم مقیاس پرداخت کمک می کند. منابع انسانی ممکن است بررسی سالانه یک کارمند را انجام دهد و براساس مصاحبه و گفتگوها با سرپرست، افزایش پایه و ترفیع شغلی انجام دهد. یک مدیر منابع انسانی با ارائه دهندگان بیمه و مزایا، برای ایجاد جذاب ترین بسته در بودجه شرکت کار می کند.
3. برنامه ریزی استراتژیک: با رشد شرکت ها، بخشهای مختلف منابع انسانی به نیازهای طولانی مدت کارکنان و تأثیرات کسب و کار در رأس شرکت توجه می کنند. یک بخش منابع انسانی به ایجاد یک نمودار سازمانی طولانی مدت، سلسله مراتبی و شرح وظایف کتبی کمک می کند تا به مدیریت کمک کند که کارکنان جدید را به روشی فعالانه، و نه واکنشی، جذب کند. منابع انسانی ممکن است با تولید و حسابداری کار کند تا سطح کارکنان را بر اساس جریان نقدی شرکت بررسی کند و روش هایی را برای بهینه سازی هزینه های زمان بندی نیروی کار توسعه دهد. این ممکن است شامل استفاده از کارگران نیمه وقت یا کارگران پیمانی باشد.
4. مجموع پاداش ها: علاوه بر حقوق، دستمزد و مزایا، کارمندان هنگام تصمیم گیری در مورد محل کار به دنبال انواع برنامه ها و مزایا هستند. یک بخش منابع انسانی با ایجاد یک برنامه پاداش کلی که شامل مزایایی مانند حمل و نقل سریع، جشن های تولد دفتر ماهانه دفتر، برنامه های پاداش و تشویق و ابتکارات سلامتی است. برنامه های سلامتی نه تنها به نفع کارگران است، بلکه به مشاغل در بهبود بهره وری، کاهش هزینه های مراقبت های بهداشتی و بهبود حضور کمک می کند.
5. انطباق: نقش حیاتی هر بخش منابع انسانی، سازگاری یک شرکت با قوانین و مقررات کار است. این مورد شامل ایجاد سیاست ها و رویه های شرکت برای کاهش یا از بین بردن موارد تبعیض، ایمن نگه داشتن کارگران و انجام تعهدات در مورد حداقل دستمزد و اضافه کار است.
ماهیت کار مشاوران منابع انسانی چگونه است؟
مشاوران منابع انسانی اساساً صاحبان مشاغل کوچک هستند و باید ویژگی هایی مشابه سایر کارآفرینان را داشته باشند. این ویژگیها شامل:
علاوه براین، مشاوران موفق منابع انسانی، دارای تخصص در زمینه خاصی از عملکرد منابع انسانی، یا تخصص گسترده به عنوان یک متخصص عمومی هستند که می توانند به عنوان مشاور منابع انسانی، مشاوره دهند. برای جذب مشتری، مشاوران منابع انسانی باید بتوانند از طریق سابقه و تجربه خود نشان دهند که می توانند اهداف و مقاصد خاصی را محقق کنند. مشتریان بالقوه علاقه دارند بدانند که مشاور منابع انسانی چه چیزی می تواند ارائه دهد و دیدن، نشان می دهد که مشاور، در گذشته کار مشابهی انجام داده است. تجربه متنوع یک مشاور با چندین سازمان می تواند بدون تضعیف توانایی کارکنان داخلی، یک مزیت را به وجود آورد. موضع خنثی مشاوران منابع انسانی برای سازمانها ارزشمند است. این بی طرفی به مشاوران اجازه می دهد تا به جای سیاست داخلی، روی مسائل و راه حل های واقعی تمرکز کنند.
مفهوم دقیق فروش چیست؟
فروش معاملهای است که کالا یا خدماتی با پول مبادله می شود همچنین به روند ترغیب شخص یا سازمانی برای خرید چیزی اشاره دارد. اما برای رسیدن به جایی که کسی مایل باشد از پول خود برای تهیه کالا یا خدماتی استفاده کند، اغلب نیاز به متقاعد سازی است. همه معاملات فروش برابر نیستند. تفاوت زیادی بین خرید بنزین برای ماشین و خرید ماشین وجود دارد. به عنوان مثال برای خرید بنزین به دلیل خالی بودن مخزن، اقناعی در کار نیست. از طرف دیگر، خرید ماشین غالباً یک نیاز قریب الوقوع نیست، نیاز به سرمایه گذاری بیشتری برای خرید دارد و به طور کلی نیاز به فروشنده ای است که به شما برای خرید کمک کند.
فروش بر حال حاضر متمرکز است
فروش تیمی است که وظیفه آن فروش موجودی است. فروش، روابط با مشتریان و یا شرکای کانال را ایجاد می کند. آنها درها را می زنند، بر اعتراضات غلبه می كنند، در مورد قیمت و شرایط مذاكره می كنند و اغلب در داخل كار می كنند تا مطمئن شوند كه سفارشات مشتریان پر شده است. چشم انداز فروش از داخل شرکت به سمت مشتریان است. فروش باید در حال حاضر متمرکز باشد. شما نمی توانید یک شرکت را اداره کنید مگر اینکه تیم فروش شما متمرکز بر روی تجارت امروز باشد. شما نمی توانید از مدیر فروش خود سوال کنید که شرکت بعدی باید به کجا برسد و برنامه 18 ماهه، برای رسیدن به آنجا را با از دست دادن تمرکز بر درآمد امروز تهیه کنید. علاوه بر این، اگر مدیر فروش شما واقعاً در تدوین استراتژیهای تجاری متمرکز بر آینده و گره زدن این استراتژی به برنامه ها و ابزارهای بازاریابی برای تحقق آن، مهارت داشت آن وقت یک فرد بازاریاب می بود و نه یک فرد فروشنده متمرکز براکنون. بنابراین چشم انداز فروش روی این هفته و این ماه متمرکز است. اگر فروش در حال حاضر متمرکز نباشد، ممکن است در این هفته یا ماه درآمدی حاصل نشود.
الزامات فروش
اگر کالایی یا خدماتی را می فروشید، باید تلاش خود را برای انتقال مزایا به خریدار متمرکز کنید. مردم چیزهایی را خریداری می کنند که معتقدند زندگی آنها بهتر و شادتر خواهد شد یا نیاز خاصی از آنها برآورده خواهد شد. فروشنده باید خریدار را، متقاعد کند که چگونه محصول یا خدمات، نیاز آنها را برآورده می کند یا زندگی آنها را بهبود می بخشد. فروش برای موفقیت در تجارت بسیار مهم است، اما اغلب افراد از آن می ترسند. خوشبختانه، فروش را می توان آموخت و می توان آن را بدون دشنام انجام داد. در اینجا چند ویژگی و مهارت برای موفقیت در فروش بیان کرده ایم:
انواع استراتژیهای فروش
تاکتیک ها و سیستمهای فروش گوناگونی وجود دارند که برخی از آنها موثر هستند و از برخی دیگر باید اجتناب شود. در اینجا برخی از رایج ترین رویکردها آورده شده است:
1. فروش با فشار بالا: معمولاً به متخصصان فروش گفته می شود كه خریداران دروغگو هستند و برای بدست آوردن هدف در فروش، باید خریداران را سخت تحت فشار قرار داد.گرچه بیشتر خریداران نمی خواهند تحت فشار قرار بگیرند. فروش پر فشار معمولاً منجر به شکست می شود یا منجر به خریداری می شود که از خریدش احساس پشیمانی می کند.
2. فروش معامله ای: این روش بر روی فروش سریع متمرکز است. هیچ تلاشی برای ایجاد رابطه طولانی مدت با مشتری وجود ندارد. گرچه فروش معامله گرایانه مورد انتقاد قرار می گیرد، اما جایگاه خاص خود را دارد. با نگاهی به مشتری از دید خود مشتری، گاهی اوقات یک معامله ساده همان خواسته یا نیاز مشتری است. به عنوان مثال، خرید بنزین برای اتومبیل یا لباس جدید.
3. فروش مشورتی (فروش رابطه ای): این رویكرد شامل ایجاد یك رابطه مداوم با مشتری است. هدف فروشنده این است که نیازها و خواسته های مشتری را بشناسد تا بتواند بهترین عملکرد را ارائه دهد و به مشتری آنچه می خواهد بدهد.
4. فروش مشارکتی: این سبک فروش، رابطه را یک گام جلوتر می برد از این رو که رویکرد فروش شامل ایجاد مشارکت بین خریدار و فروشنده است. این نوع فروش شامل اعتماد بالایی است که خریدار نسبت به فروشنده، در ذهن خود دارد.
روشی که باید استفاده کنید به شخصیت، صنعت و مشتری شما بستگی دارد. به عنوان یک فروشنده، با برخی از سبک های فروش راحت تر از دیگران خواهید بود و احتمالاً در فروش موفقیت بیشتری خواهید داشت.
تعریف بازاریابی
هنگامی که برای اولین بار در بازاریابی کار خود را شروع می کنید، ممکن است فکر کنید که با شعارهای جذاب و تصاویر رنگی می توانید مصرف کنندگان را به فروشگاهی که در آن مشغول به کار هستید، جلب کنید.گرچه این قطعاً بخشی از یک استراتژی کلی بازاریابی است، اما کاری که یک تیم بازاریابی حرفه ای انجام می دهد، کمی پیچیده است. واقعا بازاریابی چیست؟ خیلی چیزها، بازاریابی موثر، از مرحله برند تجاری یک شرکت آغاز می شود و پس از فروش تا پایان راه دنبال می شود. یک تیم بازاریابی، مصرف کننده را در کل چرخه فروش دنبال می کنند و اگر به خوبی انجام شود، فراتر از آن نیز ادامه می یابد.کل فرآیند بازاریابی با تحقیقات بازار، شناسایی بازار هدف شما و درک نیازهای مشتری آغاز می شود. عملیات بازاریابی شامل تمام جنبه های تجارت، از توسعه مفهوم محصول تا تبلیغات است.
بازاریابی همسو شدن با مشتریان، در اکنون و آینده است
یک کار اصلی بازاریابی درک بازار از دید مشتری است که به شرکت در هدایتش به آینده کمک می کند. وظیفه بازاریابی این است که سازمان را به سمت بخشها یا گروههای مشتری و کانالهایی هدایت کند که می تواند باعث سودآوری بیشتر شرکت شود. بازاریابی به سازمان کمک می کند تا ببیند چگونه می تواند محصولات پیشنهادی، قیمت گذاری و ارتباطات خود را اصلاح کند تا نیازهای کانال توزیع یا مشتریان نهایی را برآورده کند. بازاریابی همچنین نیاز دارد تا درک بازار را به ابزار و تاکتیک هایی برای جذب بازار، ایجاد روابط و ایجاد هدایت تبدیل کند. بدون فروش، تلاش های بازاریابی کوتاه است. توجه داشته باشید که اگر بازاریابی به عملکرد پشتیبانی فروش تبدیل شود که فقط بر حال حاضر متمرکز است، آینده می تواند از دست برود.
مفهوم بازاریابی چیست؟
در حالی که امروزه متخصصان بازاریابی قبل از ایجاد برنامه بازاریابی خود، واقعاً این پنج مفهوم را مطالعه نمی کنند، درک چگونگی تأثیرگذاری این مفاهیم در اطلاع رسانی از استراتژی تجارت بسیار مهم است. این مفاهیم، به عنوان “فلسفه مدیریت بازاریابی” نیز شناخته می شوند و برای درک مکان شرکت و مشتری بالقوه مفید هستند.
1. مفهوم تولید: مفهوم بازاریابی متمرکز بر تولید، همزمان با شروع انقلاب صنعتی آغاز شد و شرکت ها بیشتر در تولید متمرکز بودند و همین امر رقابت تولید را بین آنها ایجاد کرد. مزیت رقابتی این بود که بتوانند هرچه بیشتر محصولات را با کمترین هزینه ممکن تهیه کنند. متخصصان بازاریابی در آن مدت فقط باید مشتری بالقوه را متقاعد می کردند که ارزان ترین محصولات موجود را خریداری کنند. از آنجا که با افزایش تولید، قیمت محصولات کاهش یافت، اکثر شرکت ها تولید انبوه را در صورت امکان انتخاب کردند.
2. مفهوم محصول: هنگامی که شرکت ها از مفهوم محصول برای توسعه استراتژی بازاریابی خود استفاده می کنند، آنها روی کیفیت و کمیت متمرکز می شوند. بجای اینکه کیفیت را در ازای هزینه کم فدا کنند، تمرکز خود را روی بهبود کیفیت محصولاتشان می گذارند تا نیازهای مشتری را بهتر برآورده کنند. درک مخاطب به شما کمک می کند ارزش مشتری را در یک محصول خاص مشخص کنید تا بتوانید آن را در بازاریابی خود به روشنی بیان کنید.
3. مفهوم فروش: هیچ مدیر بازاریابی خوبی فقط به فروش تمرکز نخواهد کرد اما برخی از فروشگاههای آنلاین حتی در بازاریابی مدرن نیز از مفهوم فروش پیروی می کنند. چرا؟ چون این روش منجر به پول بیشتر می شود. مشاغلی که در وهله اول بر فروش تمرکز دارند، هر کاری که لازم باشد برای سودآوری انجام می دهند. بنابراین بیشترین بازاریابی صرف تبلیغات پولی، تخفیف ارزان و تولید کم هزینه می شود. توجه بسیار کمی، به مصرف کننده کالاها می شود و در نتیجه، اغلب منجر به رضایت ضعیف می شود. با توجه به اینکه بررسی های مشتریان به شدت بر روند تصمیم گیری مصرف کنندگان تأثیر می گذارد، مفهوم فروش یک روش تا حدودی ناپایدار برای اجرای یک تیم بازاریابی است.
4. مفهوم بازاریابی: بازاریابی سنتی و بازاریابی مدرن به طور یکسان هنگام تهیه یک برنامه بازاریابی موثر، از مفهوم بازاریابی پیروی می کنند. با استفاده از این مفهوم، همه چیز، از توسعه محصول تا خدمات به مشتری، بر مصرف کننده متمرکز است. برخی از برنامه های بازاریابی بیش از بقیه بر مصرف کننده تمرکز دارند. به عنوان مثال، هدف از ایجاد بازاریابی رابطه ای، رابطه مادام العمر با مشتری از طریق نام تجاری است تا بتواند برای تمام عمر خود مشتری داشته باشد. از طرف دیگر، بازاریابی محتوا به دنبال درک مشتری بالقوه است تا بتواند محتوای مورد علاقه آنها را تولید کند.
5. مفهوم بازاریابی اجتماعی: با حدود 8 میلیارد نفر در این کره خاکی، منطقی است که فعالیت های بازاریابی اجتماعی، رفاه مردم را نسبت به سود، در رأس قرار دهند. در برند های متمرکز بر مفهوم بازاریابی اجتماعی، آنها تمام فعالیت های بازاریابی را به سمت درک بهبود زندگی نه تنها بازار هدف، بلکه کل جامعه هدایت می کنند. این مورد را معمولاً هنگامی مشاهده خواهید کرد که برند های خیریه را در کار بازاریابی خود بگنجانند.
چه تفاوتی بین فروش و بازاریابی وجود دارد؟
آیا تا به حال از خود پرسیده اید: تفاوت بین فروش و بازاریابی چیست؟ اگر چنین است، شما به جای مناسب آمده اید. دلیل این امر این است که در پست امروز، ما به شما کمک خواهیم کرد تا تفاوت بین برنامه بازاریابی و استراتژی فروش خود را درک کنید. بیشتر سردرگمی ها از این واقعیت ناشی می شود که فعالیت های فروش و تلاش های بازاریابی اغلب شبیه به هم هستند و بنابراین می توانید خود را به خاطر در هم آمیختن این دو مفهوم ببخشید. تیمهای بازاریابی معمولاً هدفشان ایجاد هدایت برای قیف فروش شما است تا نمایندگان فروش شما بتوانند آنها را پیگیری کنند.گویی به اندازه کافی گیج کننده نیست، نمایندگان فروش اغلب از روش های بازاریابی، مانند پیشنهادات ویژه یا هدایای رایگان، برای تشویق مردم به عبور از خط استفاده می کنند. هنوز هم، اگر صاحب کسب وکاری هستید، اگر می خواهید موفق باشید باید تفاوت بین فعالیتهای بازاریابی و فروش را بدانید. در عین حال، شما باید شباهت های این دو را به خاطر بسپارید، بالاخره هر دو رشته در نهایت در مورد بهبود تصویر برند شما و ایجاد ارتباط با مشتریان هستند. اما به این معنی نیست که شما نمی توانید تفاوت را درک کنید و خبر خوب این است که دیگر نیازی به نگرانی نیست زیرا ما در اینجا هستیم تا همه چیزهایی را که باید بدانید به شما آموزش دهیم.
یک تعریف خوب این است که بازاریابی در واقع علاقه مندی مردم به محصولات و خدمات شرکت شما است، در حالی که فروش به طور خاص، فروش آن محصولات و خدمات است. بازاریابی لزوماً نباید در مورد فروش باشد. به عنوان مثال، تیم های بازاریابی، اغلب وقت و توجه خود را، صرف کارهای غیر مشهود مانند توسعه و بهبود برند تجاری یا راه اندازی یک کمپین روابط عمومی می کنند. در حالیکه ممکن است نیروی فروش شما بر اساس تعداد فروش مستقیم، اندازه گیری و کنترل شود و تیم بازاریابی شما به احتمال زیاد در طیف وسیعی از ویژگی های مختلف ارزیابی شود. به طور معمول، بیشتر تلاشهای بازاریابی را می توان در یکی از دو دسته زیر طبقه بندی کرد:
بازاریابی خروجی
این سبک قدیمی بازاریابی، شامل ایجاد آگاهی در افراد با تبلیغات و سایر تکنیک های غیره منتظره است.
این روش، هنوز هم در یک برنامه بازاریابی مدرن جای دارد، اما مطمئناً همه چیز نیست. برخی از متداول ترین، تمرکز بازاریابی خروجی عبارتند از:
- بازاریابی چاپی – بازاریابی سنتی، بیشتر از رسانه های چاپی همانند مجلات ، بیلبوردها و روزنامه ها استفاده می کند و از طریق کمپین های تبلیغاتی مثل تبلیغات تلویزیونی در مخاطبان خود تاثیر می گذارد.
- ایمیل مستقیم
بازاریابی ورودی
این رویکرد جدید در بازاریابی شامل ارائه محتوای بازاریابی ضربه ای برای سرگرمی، تعجب و لذت مشتریان شماست. این احتمالاً توسط بازاریابی دیجیتال ساخته شده است، گرچه مترادف آن نیست. هدف این است که افراد را به جای قطع ارتباط با تبلیغات، در موتورهای جستجو و شبکه های اجتماعی به سمت خود جلب کنید. برخی از متداول ترین، تمرکز بازاریابی ورودی عبارتند از:
توسعه استراتژی بازاریابی کاملاً به این بستگی دارد که شما بازار هدف خود را، به خوبی درک کرده باشید و آنها بیشتر اوقات آنلاین هستند. بسته به مشتری شما، می توانید از هر کدام از انواع بازاریابی استفاده کنید.
چهار P از بازاریابی، برای توصیف زمینه های مختلف کسب و کار
در حدود شصت سال پیش،E Jerome McCarthy چهار P بازاریابی را، به عنوان راهی برای توصیف زمینه های مختلف کسب و کار که یک استراتژی بازاریابی موثر درگیر آن است، توسعه داد.
1. تولید محصول (product): راهی برای بازاریابی خوب محصول است. تیم بازاریابی تحقیقات بازاریابی را انجام می دهند تا مشخص كنند كه مخاطبان چه کسانی هستند و آیا تقاضا برای محصول وجود دارد یا خیر. آنها بهترین کانالهای بازاریابی را برای ارتباط با مشتری تعیین می کنند و حتی بینشی در مورد چگونگی بهبود محصول برای مطابقت بیشتر، با نیازهای مشتری ارائه می دهند.
2. قیمت (price): یک مشاوره فروش و بازاریابی به شما کمک می کند تا با ارزیابی بازار فعلی، بهترین نقاط قیمت محصول خود را تعیین کنید.
3. محل (place): مشاوره فروش و بازاریابی می تواند به تعیین بهترین مکان برای فروش محصولات شما کمک کند. اگر بازار هدف شما کمی قدیمی تر یا بین المللی است، بخش بازاریابی می تواند در تعیین بهترین مکان برای فروش به آنها نیز کمک کند.
4. ترویج (promotion): از بین همه اهداف بازاریابی، ترویج محصول همان چیزی است که اکثر مردم وقتی به فکر یک تیم بازاریابی هستند، به آن بیشتر توجه می کنند. ترویج فروش، تبلیغات و کمپین های روابط عمومی برای افزایش مشتری به محصول شما، که همه تحت پوشش تیم بازاریابی هستند.
بدون بازاریابی، فروش رنج میبرد
اگر شکارچیان در حال تیراندازی به جاهای خالی باشند، حتی بهترین شکارچیان نمیتوانند شام را به خانه ببرند. بازارها دائماً در حال تغییر هستند. وظیفه بازاریابی این است که از تغییرات جلوگیری کند و به شکارچیان کمک کند تا ببینند که در کجا باید شکار کنند و مهمات مناسب را برای آنها فراهم کنند. اگر بازاریابی فقط به تحویل مهمات امروز متمرکز باشد، هیچ کس نمی تواند بفهمد صنعت به کجا منتقل خواهد شد.
امروزه تعاریف بیشماری برای بازاریابی وجود دارد، بیشتر به این دلیل که اهداف مختلف بازاریابی برای یک محصول واحد، شکلهای مختلفی دارد. هدف نهایی از مشاوره فروش و بازاریابی، ایجاد علاقه به محصول شما و افزایش فروش است. از آنجا که فرآیند بازاریابی شامل تمام جنبه های یک کسب و کار است، مهم است که دقیقاً یک دیدگاه جامع در مورد بازاریابی داشته باشید.
آیا می توانید هم بخش فروش باشید و هم بخش بازاریابی؟
مهارت های مورد نیاز برای تمرکز بر حال و فشار فروش متفاوت است. از بسیاری جهات، فروش مغایر مهارت نگاه به آینده و دیدگاه مشتری در بازاریابی است. هر شرکت مشاوره فروش احساس می کند درک خوبی از مشتریان خود دارد. اما هر مکالمه تیم فروش با مشتری، معامله فروش در پس زمینه است. بنابراین، مشتریان هرگز نمی توانند هنگام گفتگو با یک فروشنده، کاملاً در مورد نیازها و خواسته هایشان باز عمل کنند. برای اینکه یک شرکت واقعاً رشد کند، کسی باید باشد که از پنجره، به جایی که شرکت در آینده باید به آنجا برود، نگاه کند. برای بسیاری از شرکت ها، این وظیفه مدیرعامل است تا شخصی را برای فروش استخدام کند تا پشتیبانی فروش را انجام دهد و به او، عنوان بازاریابی می دهد (یعنی با سمت فروشنده کار بازاریابی را هم انجام می دهد.) اما با رشد شرکت ها، شغل مدیر عامل هم به خودی خود یک شغل تمام وقت می شود و نقش استراتژیک بازاریابی کوتاه می شود. مطالعه دانشگاههای تگزاس در مورد شرکتهای متوسط نشان داده که شرکتهای که نقش بازاریابی و فروش را تفکیک کرده اند، بسیار سریعتر درصنعت رشد کرده اند.
چگونه فروش و بازاریابی را همسو کنیم؟
تحقیقات نشان می دهد مشاغلی که به چشم انداز درآمدی شرکت خود می رسند یا بر آن غلبه می كنند. در فروش و بازاریابی همسو هستند. اگرچه سالها است که در مورد اهمیت همسان سازی فروش و بازاریابی زمزمه هایی را می شنویم، اما در بسیاری از شرکت ها این دیدگاه دست نیافتنی است. چرا؟ زیرا گفتن آن، آسانتر از انجام آن است. بدون مداخله هدفمند، تیم های فروش و بازاریابی با سرعت های متفاوتی به راه خود ادامه می دهند. برای اطمینان از هم ترازی، شما باید مکانیزم هایی را برای هدایت تیم های فروش و بازاریابی در یک جهت ایجاد کنید.
1. یک استراتژی فروش و بازاریابی مشترک ایجاد کنید
همكاران فروش و بازاریابی باید یك استراتژی برای ایجاد مشاغل ایجاد كنند. این استراتژی باید بازارها و مخاطبان هدف، محصولات یا خدمات، قیمت گذاری، کانال های توزیع، تکنیک های بازاریابی، فروش و اهداف درآمد مشترک آنها را مشخص کند. همه این عناصر ضروری هستند زیرا هر یک از آنها می تواند منجر به اختلاف نظر شود. به عنوان مثال، مطالعه وضعیت فروش و ترازبندی بازاریابی 2018 کشف کرد که مهمترین دلیل عدم انطباق، اختلاف نظر در بازار هدف اصلی است.
2. در مورد تعاریف لیدها (مشتریان بالقوه) موافق باشید
با ایجاد یک تعریف مشترک از بازاریابی و فروش می توانید از بروز اختلافات در بخش فروش و بازاریابی جلوگیری کنید. اول اینکه باید بدانید، چه چیزی بازاریابی لید (مشتریان بالقوه) واجد شرایط را، ترسیم می کند، یعنی شخصی که ارزش وقت، انرژی و سرمایه گذاری در بازاریابی را دارد. با استفاده از اقدامات فرموگرافی و دموگرافیک این لیدها (مشتریان بالقوه) را شرح دهید به عنوان مثال، شما می توانید صنعت، ارزش بالقوه فروش، اندازه شرکت، عملکرد و سطح را تعیین کنید.
معیارهای فوق به تنهایی کافی نیستند که به عنوان لیدهای (مشتریان بالقوه) واجد شرایط فروش در نظر گرفته شوند. پیش از آنکه فروشندگان مشتاق پیگیری آگهی های تبلیغاتی باشند، آنها بازاریابی را می خواهند که از پول و قدرت خرید، علاقه به حل مشکلی که، محصول یا راه حل شما ارائه می دهد و سریع اقدام می کند، اطمینان حاصل کنند.
تعاریف مشترک لید (مشتریان بالقوه)، بازاریابی را مجبور می کند قبل از توزیع آنها به فروش، کار سخت پرورش و واجد شرایط بودن لیدها (مشتریان بالقوه) را انجام دهد. به علاوه، این تعاریف، هیچ بهانه ای به فروشندگان، برای عبور از لیدهای (مشتریان بالقوه) که سر راهشان قرار می گیرد، نمی دهند.
3. روند دستیابی به لید (مشتری بالقوه) را تعریف کنید
حتی اگر یک لید (مشتری بالقوه)، واجد شرایط فروش باشد، اگر با تمام اطلاعاتی که برای انجام کارهای خود نیاز دارند، به دست فروشنده نرسد، سرعت کار فروشندگان کاهش می یابد. به همین دلیل قبل از پیگیری، آنها باید به دنبال اطلاعات گمشده باشند یا برای دستیابی به آنها با بازاریابی تماس بگیرند. با توجه به محدودیت های زمانی، فروشندگان ممکن است تصمیم بگیرند بجای طی مسیر، دنبال لید (مشتری بالقوه)، بعدی باشند،که شامل تمام داده های مهم است. برای جلوگیری از این مشکل، فروش و بازاریابی باید تصمیم بگیرند که چه اطلاعاتی را باید در هنگام بازاریابی برای فروش به همراه داشته باشید. اطلاعات اصلی شامل نام، شماره تلفن و ایمیل است. فراتر از این، ممکن است بخواهید بینش های به دست آمده در مورد مشکلی که مخاطب با آن روبرو است، اختیار تصمیم گیری آنها، سایر طرف های تصمیم، سطح بودجه، راه حل های رقابتی که در نظر دارند و زمانی که وی انتظار دارد کالایی را انتخاب کند، قرار دهید.
4.با کفشهای یکدیگر قدم بزنید
مطالعه همکاری فروش و بازاریابی B2B در سال 2016 نشان داد که شرکتهایی که از چشم انداز درآمد خود پیشی می گیرند، دو برابر بیشتر از کسانی که موفق به رسیدن به اهداف خود نمی شوند، بازاریابانی را که در جلسات مشتری شرکت می کنند، دارند.
همکاران بازاریابی باید هر سال چند روز با همکاری، همکاران خود در فروش وقت صرف کنند. شاید، لازم باشد آنها برای انجام تماسهای حضوری فروش، یک یا دو سفر میدانی را با هم انجام دهند. این به بازاریاب ها فرصتی را می دهد تا مستقیما با مشتریان کار کنند و با فروشندگان ارتباط برقرار کنند.
همچنین به فروش کمک می کند تا حدی در تصمیم گیری های بازاریابی نقش داشته باشد. شاید آنها بتوانند در زمینه محتوای بازاریابی، انتخاب داده ها و سایر مواد فروش با آنها همکاری کنند. گزینه دیگر دیدار با بازاریاب است. این فرایندها فرصتی را برای درک احساس سخت کوشی در اجرای برنامه های بازاریابی و مبادلات بودجه ای که هنگام تصمیم گیری در مورد چگونگی تولید بهترین لید(مشتری بالقوه)، است، فراهم می کنند.
5. شرکتهای فروش و بازاریابی را ادغام کنید
یک روش قدرتمند برای اطمینان از یک تلاش یکپارچه این است که فروش و بازاریابی را در یک عملکرد واحد، تحت عنوان، مدیر ارشد فروش و بازاریابی انجام دهید. یک نفر مسئول ایجاد یک تیم منسجم است که مسئولیت بهینه سازی کل سفر مشتری و ارزش طول عمر و همچنین تحقق اهداف درآمد فروش را بر عهده دارد. تا زمانی که تلاشی هماهنگ، برای گردهم آوردن دو تیم در کار نباشد، بعید است که هماهنگی در فروش و بازاریابی اتفاق بیفتد. برای کمک به این موضوع ، شرکت شما باید یک استراتژی مشاوره فروش و بازاریابی مشترک ایجاد کند. سپس در مورد تعاریف لید (مشتری بالقوه)، و روند انتقال لید (مشتری بالقوه)، به توافق برسید. همکاران فروش و بازاریابی باید برای کار مشترک وقت بگذارند. سرانجام، متحد کردن دو رشته تحت یک رهبر می تواند آنها را به هم نزدیک کند.
اکنون که فهمیدید در مورد فروش و بازاریابی چه چیزهایی باید بدانید، این به شما بستگی دارد که چگونه از استراتژی های مشاوره فروش و بازاریابی خود، برای عملکرد بهتر استفاده کرده و هماهنگی کاملی بین دو تیم خود ایجاد کنید. خبر خوب این است که برای مدرنیزه کردن بخش فروش خود یا بازنگری در رویکرد خود با متخصصان بازاریابی، هرگز دیر نیست. در واقع، با صرف اطمینان از همسو بودن استراتژی فروش و بازاریابی و تلاش برای دستیابی به یک هدف مشترک، می توانید عملکرد شرکت خود را به طور چشمگیری بهبود بخشید و همزمان مشتریان راضی و وفادارتری ایجاد کنید. درک تفاوت بین نیروی فروش و تیم بازاریابی شما دیگر موضوعی نیست که بتوانید از آن چشم پوشی کنید. این یک شرط پیش فرض برای انجام تجارت است. این امر برای مشاغل کوچک، که مجبورند چندین کلاه مختلف بپوشند دشوارتر است. اگر خود اشتغال هستید یا مشاغل کوچکی اداره می کنید، احتمالاً فروش و بازاریابی هم در حیطه وظایف شما است و مهمترین چیزی که وجود دارد، درک اهمیت تفاوت ها و شباهت ها است و علاوه بر این، شما می توانید شرط بگذارید که حتی اگر در فروش و بازاریابی تمرکز نکنید و هر دو را به هم نزدیک کنید، رقبای شما همچنان هستند. اگر مواظب نباشید و اگر قدم های مشخصی برای همگام شدن با آنها بر ندارید، در خطر جدی عقب ماندن هستید.
چگونه مشاور تبلیغات شویم؟
شما برای تبدیل شدن به یک مشاور تبلیغات به سال ها تجربه در صنعت تبلیغات یا تحصیلات پیشرفته نیاز دارید. این به شما کمک می کند تا در زمینه خاصی از تبلیغات تخصص کسب کنید و همچنین شبکه بزرگی از مخاطبین و مشتریان بالقوه را ایجاد کنید. اگرچه یک الزام رسمی نیست، اما داشتن مدرک کارشناسی یا کارشناسی ارشد مرتبط با تبلیغات در این حرفه سود زیادی خواهد داشت. اگر می خواهید در این زمینه موفق شوید، باید مطمئن شوید که این حرفه با علاقه، مهارت ها و ویژگی های شخصیتی شما همسو است.
آیا موارد زیر شما را توصیف می کند؟
در زیر ما اطلاعات دقیق در مورد آنچه شما برای شروع در این مسیر شغلی نیاز دارید ارائه داده ایم.
مشاوران تبلیغات در زمینه خاصی از تبلیغات، که ممکن است نوعی محصول یا خدمات، صنعت، یک تکنیک تبلیغاتی، یک رسانه تبلیغاتی یا حوزه دیگر باشد، تخصص داشته باشند. به منظور توسعه این تخصص، احتمالاً قبل از شروع شغل مشاوره تبلیغات، باید حداقل چند سال در یک آژانس تبلیغاتی کار کنید. در این سالها تجربه عملی به شما کمک می کند تا شبکه بزرگی از ارتباطات حرفه ای و مشتریان بالقوه را ایجاد کنید.
آموزشهای مورد نیاز برای تبدیل شدن به یک مشاور تبلیغات
در حالی که مسلماً تجربه مهمترین چیزی است که شما برای تبدیل شدن به یک مشاور تبلیغات نیاز دارید ، یک زمینه آموزشی جامع در استراتژی های تبلیغات و بازاریابی نیز بسیار سودمند است. اکثر مشاوران حداقل مدرک لیسانس خود را در بازاریابی، تبلیغات، ارتباطات یا یک زمینه نزدیک به هم دریافت کرده اند.
شرح شغل مشاوره تبلیغات
مشاوران تبلیغات، پیمانکاران یا نمایندگان یک آژانس تبلیغاتی مستقل هستند که توسط شرکت ها برای راهنمایی تبلیغات کوتاه مدت یا بلند مدت فراخوانی می شوند.آنها با مشاوره تبلیغات، در مورد چگونگی تبلیغات بهتر کالا یا خدمات در محدوده بودجه مشخص، به مشتریان خود کمک می کنند تا درآمد کسب کنند. آنها باید بتوانند راه حل های تبلیغاتی خلاقانه ای را برای تیمهای خاص یا استراتژی های عمومی بلند مدت، مبتنی بر درک کامل از نیازها واهداف خاص فروش ارائه دهند. مشاوران تبلیغاتی اساساً به عنوان یک پایگاه دانش برای چگونگی دستیابی شرکت به مشتریان جدید یا فروش بالاتر برای مشتریان فعلی خود عمل می کنند. علاوه بر ارائه مشاوره تبلیغات، آنها ممکن است مسئول توسعه تیمهای تبلیغاتی استراتژیک، نوشتن نسخه یا خرید فضای تبلیغاتی مناسب باشند.
وظایف عمومی حرفه مشاوره تبلیغات
تفاوت بازاریابی و مشاوره تبلیغات در چیست؟
به لطف نمایش های اعتیاد آور، آسان است که بازاریابی را با تبلیغات اشتباه بگیریم. در تجارت، بازاریابی به برنامه ریزی و اقدامات انجام شده برای گردهم آوردن تجار و مصرف کنندگان گفته می شود. مشاوره تبلیغات تنها یک قدم در این فرآیند است. مشاوره تبلیغات شامل بیان کلمه در مورد یک تجارت، یک محصول یا خدماتی است که یک تجارت ارائه می دهد.علاوه بر مولفه تبلیغات، بازاریابی همچنین شامل توسعه محصول، پشتیبانی از مشتری، تحقیقات بازار، تجزیه و تحلیل قیمت ها، ایجاد روابط عمومی، استراتژی فروش و سایر زمینه ها می شود. برخلاف مشاوران بازاریابی، مشاوران تبلیغات فقط وظیفه نظارت بر مولفه تبلیغات در کل استراتژی بازاریابی یک شرکت را بر عهده دارند.
خصوصیات مورد نیاز برای موفقیت درحرفه مشاوره تبلیغات
برای اینکه در حرفه مشاوره تبلیغات موفق شوید، باید بتوانید از فراز و نشیب های ذاتی آن جان سالم به در ببرید. اگر می خواهید انرژی حرفه ای خود را صرف آن کنید، باید از کاری که می کنید لذت ببرید. ویژگی های شخصیتی لازم برای موفقیت در این حرفه عبارتند از:
پیش فرضهای لازم برای حرفه مشاوره تبلیغات
اگر می خواهید به عنوان یک مشاور تبلیغاتی مطمئن فعالیت کنید، داشتن ذهن عالی برای تبلیغات کافی نیست. به هر حال، اگر نمی توانید خدمات خود را به طور موثر بازاریابی کنید، داشتن مهارت در این حرفه چه فایده ای دارد؟ برای استخدام به عنوان مشاور تبلیغات، به یک مجموعه مهارت اضافی مربوط به بازاریابی، تبلیغ و فروش خدمات خود، نیاز دارید از جمله:
مهارت های لازم برای پیشرفت در حرفه مشاوره تبلیغات
برای داشتن مهارت در حرفه مشاوره تبلیغات به مجموعه خاصی از مهارت ها نیاز دارید، از جمله:
چه کسی برای مشاوران تبلیغاتی شغل ایجاد می کند؟
حرفه مشاوره تبلیغات را می توان در هر شرکتی، با هر اندازه و تقریباً در هر صنعتی یافت. مشاوران تبلیغات زمانی استخدام می شوند که ذهن تبلیغاتی با سابقه موفقیت آمیز آنها اثبات شده باشد. آنها معمولاً به عنوان پیمانکار مستقل استخدام می شوند، زیرا کارفرما به تجربه و تخصص آنها احتیاج دارد. بعضی اوقات، کارفرمایان به جای پیمانکاران مستقل برای انجام کارهای مشاوره تبلیغات، آژانس های تبلیغاتی را استخدام می کنند. بسیاری از آژانس های تبلیغاتی مشاوران تبلیغاتی را به عنوان کارمندان تمام وقت استخدام می کنند و آنها را به کار در پروژه های خاصی که با آنها قرارداد بسته شده اختصاص می دهند.
چرا به یک مشاور تولید احتیاج داریم؟
شما مرحله طراحی محصول جدید خود را به پایان رسانده اید و آماده شروع تولید هستید. برای بسیاری از شرکت ها، سوال بعدی این است که، حالا چه باید کرد؟ از یافتن مواد اولیه گرفته تا ایجاد مشخصات کیفیت، دلایل مختلفی وجود دارد که شما به یک مشاور تولید احتیاج دارید.
چه کسی مشاور تولید نامیده میشود؟
مشاوران تولید تجربه بیرونی را به همراه می آورند که می تواند تأثیر مثبتی در این مرحله از فرآیند تولید محصول داشته باشد. آنها می فهمند که شما در سطح حرفه ای و حتی شخصی چه چیزی را پشت سر می گذارید و می توانند کمک کنند تا مرحله تولید بسیار نرمتر شود. تجربه آنها همچنین می تواند میانبرهایی برای دانش فنی فراهم کند که منجر به انتقال دانش به تیم کارخانه می شود که بسیار طولانی است. مشاور مناسب می تواند کمک سریع و مقرون به صرفه ای انجام دهد. به طور کلی، یک مشاور تولید می تواند در مرحله تولید فرآیند محصول ، راه حل ها، آموزش و موارد عملی را ارائه دهد.
مشاوران میتوانند به ایجاد زیرساختهای مناسب برای تولید کمک کنند
مشاوران تولید می توانند با ایجاد زیرساختهای لازم برای تولید، در موفقیت مرحله تولید یک پروژه سهیم شوند. این می تواند شامل ایجاد مشخصات کنترل کیفیت برای انواع مختلف اجزای مختلف یا مراحل مونتاژ باشد. آنها می توانند در تعیین معیارهای خط تولید برای ادامه مسیر، به موقع و در حد بودجه کمک کنند. آنها یک منبع تخصصی برای بهینه سازی کارایی سیستم، توان عملیاتی، قابلیت اطمینان و به حداقل رساندن زباله ها هستند.
مشاوران تولید میتوانند به کانالهای فروشنده کمک کنند
تعدادی از شرکت ها در شناسایی و ایجاد کانال های فروشنده، با چالشهای بسیار زیادی روبرو هستند. اینجاست که حرفه مشاوره تولید می تواند بسیار ارزشمند باشد. از طریق مشاوره تولید، شرکت ها می توانند در شناسایی فروشندگان مواد اولیه، یافتن فروشندگان برای تولید قطعات جداگانه و مکان یابی فروشندگان برای مونتاژ (در صورت لزوم) کمک بگیرند. تخصص و تجربه عمیق آنها می تواند روند مکان یابی چندین فروشنده مورد نیاز در مرحله تولید را ساده تر و مقرون به صرفه کند. یافتن یک تولید کننده معتبر و قابل اعتماد که از کار با آن لذت خواهید برد و امکانات تولیدی وی می تواند محصولی با کیفیت و قیمت مناسب تولید کند، کاملاً چالش برانگیز است. یک مشاور می تواند شما را از اشتباهات آماتور در هنگام انتخاب تولید کننده دور کند، زیرا آنها در شناسایی بهترین فروشندگان برای تولید، مهارت کافی دارند.
مشاوران تولید می توانند در توزیع مناسب محصول به شما کمک کنند
پس از پایان تولید، یک مشاور تولید می تواند در یافتن انبار مناسب برای محصول نهایی و همچنین شناسایی مراکز توزیع در صورت نیاز در سراسر کشور و خارج از کشور، کمک کند. مصرف کنندگان، خدمات خود را، از فروشندگان درخواست می کنند. در نتیجه، اجرای یک برنامه کارآمد توزیع خروجی برای هر شرکتی که علاقه مند به نگهداری و جذب مشتری است، اهمیت بیشتری دارد. مشاوران تولید می توانند در تعیین پارامترهای تحویل به موقع کمک کنند. آنها می توانند در مورد چند مرکز توزیع برای بهترین بازدهی در هزینه، به شما مشاوره تولید دهند. آنها حتی می توانند رویکرد کاربردی در بازارهای توزیع ایده آل را ارائه دهند. همه اینها می تواند صرفه جویی فوق العاده ای در هزینه و بهبود کارایی ایجاد کند. مشاوره تولید بخشی مهم از فرآیند تولید محصول هستند و می توانند به کارآیی و مقرون به صرفه بودن فرآیند کلی کمک کند.
با استفاده از نرم افزار، روش مشاوره مدیریت خود را بهبود ببخشید
مشاوره مدیریت یک تجارت منحصر به فرد چالش برانگیز است، که به افراد، دانش و روابط مربوط می شود. مشاوران شما هر روز سر کار می روند تا چالش برانگیزترین مشکلات تجاری که مشتریان شما با آن روبرو هستند را برطرف کنند. اطمینان از اینکه آنها می توانند کار خود را به طور موثر انجام دهند آسان نیست. چگونه آنها را آموزش و توسعه می دهید؟ چگونه آنها را به ابزارهای لازم برای انجام کار مجهز می کنید؟ چگونه از دانش شرکت استفاده می کنید؟ چگونه آنها را برای مدیریت زمان و هزینه ها آماده می کنید؟ علاوه بر کارهای روزمره، در سطح کلی شرکت تعدادی چالش خاص وجود دارد.
چگونه می توانید شرکت مشاوره خود را گسترش داده و با مشتریان، فارغ التحصیلان و جامعه تجاری گسترده، ارتباط برقرار کنید؟ چگونه می توانید عوامل اصلی سودآوری خود در زمان واقعی ببینید؟ چگونه انتخاب، نگهداری و آموزش مشاوران خود را مدیریت می کنید؟ یا فرایند فروش را مدیریت کرده و روابط مشتری را پیگیری کنید؟
نرم افزار مناسب می تواند یک دارایی قدرتمند در اجرای یک عمل موفق مشاوره مدیریت باشد. نرم افزاری برای ساده سازی و بهبود هر عملکرد کلیدی در کسب و کار شما وجود دارد، آیا از آن کاملاً استفاده می کنید؟
انواع متداول نرم افزار برای مشاوره مدیریت
نرم افزار برای هر عملکرد کلیدی در روش مشاوره شما در دسترس است. برخی از رایج ترین راهحل های نرم افزاری موجود در مشاوره ها عبارتند از:
1. نرم افزار جدول زمانی (Timesheet)
با این نرم افزار می توانید برای تولید فاکتور و دریافت اطلاعاتی در مورد عملکرد پروژه ها یا بطور کلی شرکت استفاده کنید. به طور معمول، نرم افزار جدول زمانی به شما امکان می دهد بین زمان قابل پرداخت و غیر قابل پرداخت تفاوت قائل شوید، نرخ های مختلف صورتحساب را برای شرایط مختلف تعیین کنید و روند تأیید را مدیریت کنید، و در اکثر سیستم ها، هزینه ها را نیز مدیریت می کنند.
2. نرم افزار مدیریت هزینه (Expense Management)
پیگیری هزینه های کار مشتری با یک سیستم مدیریت هزینه مناسب، راحت تر است. مشاوران می توانند هزینه های خود را ارائه دهند، مدیران می توانند آنها را تأیید کنند و امور مالی می توانند هزینه های آنها را بازپرداخت کرده و بر این اساس از مشتری هزینه دریافت کنند.
3. نرم افزار مدیریت پروژه ( Project Management)
پروژه های خود را با نرم افزار خوب مدیریت پروژه در مسیر خود قرار دهید. وظایف اصلی را که باید انجام شود تعیین کنید، آنها را بر اساس برنامه زمانی تنظیم کنید و مسئولیت ها را به هر مشاور اختصاص دهید. گزارشات را اجرا کنید تا ببینید پروژه ها چگونه کار می کنند و مشکلات جدید را شناسایی می کنند.
4. نرم افزار روابط مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)
نرم افزار CRM یک نرم افزار کلیدی برای مشاوره است و به شما امکان می دهد در مدیریت روابط مشتری خود پیش قدم باشید. پیگیری اطلاعات تماس مشتری با یک سیستم پیچیده تر که چشم انداز فروش شما را مدیریت می کند و همه تعاملات را ثبت می کند، یک سیستم CRM وجود دارد که می تواند به بهبود روابط مشتری شما کمک کند.
5. نرم افزار مدیریت منابع انسانی (HRM)
افراد یکی از بزرگترین دارایی های شما هستند، بنابراین مهم است که آنها را به طور مناسب مدیریت کنید. تمام کارمندان خود را پیگیری کنید، برنامه های آموزشی و توسعه آنها را مدیریت کنید و روند جذب را ساده کنید. این و موارد دیگر با راه حل مناسب HRM امکان پذیر است. انواع فرعی شامل مدیریت یادگیری (LMS) و ردیابی متقاضی (ATS) است.
6. نرم افزار بازاریابی از طریق ایمیل (Email Marketing)
با استفاده از نرم افزار قدرتمند بازاریابی از طریق ایمیل، انتشار ایمیل خود به مشتریان،کارمندان و فارغ التحصیلان مدیریت کنید و از نرخ تحویل بالا اطمینان حاصل کنید، بدانید کدام محتوا بهترین کار را می کند، ببینید چه کسی پیام های شما را باز کرده و به آنها پاسخ داده است و موارد دیگر.
در نرم افزار CRM به دنبال چه ویژگی هایی می گردید؟
نرم افزار CRM در اصل برای کمک به مشاغل در ایجاد و حفظ روابط با مشتریان جدید و فعلی طراحی شده است. از آن زمان تا حال، نرم افزار CRM از یک سیستم مدیریت ارتباط ساده به ابزاری قدرتمند تبدیل شده است که به کاربران کمک می کند تا معاملات خرید و فروش، بازاریابی، نقطه فروش (POS) ، حسابداری، فروشندگان و سایر انواع داده های عملیاتی را در یک راه حل قابل دسترسی آسان مدیریت کنند. از نقطه نظر رشد،CRM به شما کمک می کند تا لید ( مشتری بالقوه ) شوید، از طریق خطوط فروش به دنبال چشم اندازها باشید و آنها را پرورش دهید، CRM همچنین برای حفظ وفاداری مشتری از طریق ذخیره سازی اطلاعات کلیدی برای افزایش فروش استفاده می کند. به عنوان مثال، با شخصی سازی تجربه و ارائه پشتیبانی عالی از مشتری.
در کل CRM فقط ارتباطات شما را مرتب نگه نمی دارد بلکه مجموعه ای از ابزارها را برای کمک به شما در افزایش فروش و اجرای فعالیتهای بازاریابی موثرتر ارائه می دهد. در اینجا بیشتر در مورد ویژگی های نرم افزار CRM به مشاغل کوچک، صحبت می شود.
مدیریت لید (مشتری بالقوه) و فروش: با تولید خودکار لیدها (مشتریان بالقوه) از منابع مختلف مانند رسانه های اجتماعی ، بازدیدکنندگان وب سایت ، ثبت نام در خبرنامه و موارد دیگر مشتریان جدیدی پیدا کنید. با استفاده از ایمیل ها و وظایف از پیش تعیین شده ، به صورت خودکار پیگیری کنید یا خودتان مستقیماً با آنها تماس بگیرید CRM می تواند چشم اندازها را از طریق خط فروش، از تولید لید (مشتری بالقوه) تا انتهای فروش تغذیه کند. علاوه بر این، بسیاری از CRM ها، به کاربران امکان می دهند قیمت فروش و ایجاد فاکتورها را ذخیره کنند.
بازار یابی: بسیاری از راه حل های CRM دارای ابزارهای داخلی بازاریابی، از جمله الگوهای ایمیل، پیام کوتاه و ابزارهای مدیریت پروژه سبک هستند. حتی برخی از آنها قابلیت ردیابی و پیش بینی رقابت را ارائه می دهند.
گردش کار / تأییدیهها: مصوبات مدیریت پروژه جنبه مهم هر CRM است. بیشتر CRM با کیفیت بالا دارای گردش کار داخلی و تأییدیه هایی به سبک علامت گذاری هستند که به مدیریت و سازماندهی وظایف کمک می کنند. با این حال، میزان شخصی سازی این ابزارهای مدیریت پروژه از کالایی به کالای دیگر متفاوت است.
سه مرحله برای خرید نرم افزار CRM
مشاوره خرید نرم افزار CRM، را با ما بیاموزید. طبق گزارش گارتنر، بسیاری از موارد ناموفق CRM رخ داده است زیرا تصمیم گیرندگان از مراحل اولیه فرآیند انتخاب و اجرای CRM چشم پوشی می کنند.
اولین قدم در مشاوره خرید نرم افزار CRM اطمینان از درک مدیران اجرایی مشاغل و تصمیم
گیرندگان تجاری از سیستم CRM و تنظیمات اصلی CRM است.
- مفهوم CRM را بفهمید: اگر شما درک مبهمی از این ابزار نرم افزاری دارید، دیگر سرمایه گذاری در CRM فایده ای ندارد.به یاد داشته باشید هنگامی که به تمام اطلاعات لازم مجهز شدید، سنجش دانش فروشندگان برای شما آسان خواهد بود.بگذارید بگوییم، شما می توانید از فروشنده خود چند ویژگی بخواهید و ببینید آیا آنها می توانند آنها را به زبان ساده توضیح دهند.اگر فروشنده نتوانست توضیحی قانع کننده درباره عملکرد برنامه CRM ارائه دهد، آن را خریداری نکنید.
دومین قدم در مشاوره خرید نرم افزار CRM، درک کامل نحوه کار تجارت شما است.
- تجارت خود را بشناسید : ما در مورد نحوه کار تجارت خود فرضیاتی ارائه می دهیم.فاصله بین این مفروضات و واقعیت می تواند چشمگیر باشد.انجام نگاشت دقیق از چگونگی عملکرد فرآیندهای کسب و کار مهم است.بهترین راه برای این کار شروع با فرآیندهایی است که کار نمی کنند.این فرایندها نشان دهنده مشکلاتی است کهCRM شما باید حل کندیا کارهایی که کارمندان شما می توانند بهتر انجام دهند.
توجه: اجرای تمرین نگاشت فرایند ممکن است دشوار باشد، به خصوص به این دلیل که هیچ کس نمی خواهد بشنود که روندی که مدیریت می کند شکسته یا ناکارآمد است. برای جلوگیری از بروز چنین شرایط ناجور در سازمان خود، می توانید یک مشاور شخص ثالث برای انجام این مرحله استخدام کنید.
در پایان فرآیند نگاشت، شما باید لیستی از فرایندهای لازم برای بهبود آنها را داشته باشید.
سومین قدم در مشاوره خرید نرم افزار CRM انتخاب افراد مناسب برای تیم است.
- در مورد افرادی که در انتخاب CRM مشارکت خواهند داشت، فکر کنید: بیشتر اوقات انتخاب CRM بدون ورود افرادی که از آنها استفاده می کنند انجام می شود. از همان استراتژی پیروی نکنید. درک کنید در حالیکه مشارکت مدیران و رهبران فناوری اطلاعات مهم است، پذیرش کاربر نهایی اهمیت بیشتری دارد. درک دقیق نحوه کار مردم ، نقاط درد شخصی، نگرانی ها، اهداف، ترس ها و زمینه های بهبود پیشنهادی آنها می تواند در انتخاب مناسب CRM به شما کمک کند.
مشاوره مدیریت بر عملکردهای مختلفی که سازمان انجام می دهد تمرکز دارد. معمولاً سوالی که مشاوران می پرسند این است که آیا سیستم ها به طور موثر کار می کنند؟ گام بعدی این است که بدانید چگونه می توان در اسرع وقت، کارایی را افزایش داد که در بیشتر اوقات، راه حلها، مربوط به کاهش هزینه ها است.
مشاوره مدیریت استراتژیک چیست؟
مشاوره مدیریت استراتژیک با شناسایی و توسعه چشم انداز شرکت، اجرای فرایندهایی برای تسهیل تغییر در شرکت ها، آموزش کارکنان اصلی و امکان مدیریت شرکت ها به روشی که موفقیت را افزایش می دهد، در تلاش برای کشف راهی از موفقیت است. همه رهبران شرکت ها نیاز به تعریف موقعیت رقابتی در بازار خود را، درک می کنند. با این حال، پیاده سازی این موقعیت تعریف شده، اغلب توسط رهبران شرکت ها نادیده گرفته می شود، درحالیکه اگر مشاوره مدیریت استراتژیک به کار گرفته شود و به درستی استفاده شود، می تواند کل شرکت را متمرکز کرده و باعث افزایش چشمگیر عملکرد شرکت شود.
مشاوره مدیریت استراتژیک برای عملیات ایمن و پایدار
شرکتها در زمانهای نامشخص اقتصادی که تحت فشار هستند تا نتایج خود را ارائه دهند و تصمیمات دشوار بگیرند، از شرکتهای مشاوره مدیریت استراتژیک کمک می گیرند. وقتی تیم مشاوره ای مناسب تشکیل شود، به شرکت ها چشم انداز جدیدی در مورد عملکرد فعلی آنها داده می شود. برنامه ریزی استراتژیک، شامل توسعه ارتباط شرکت، بهبود مدیریت فرایند و پی ریزی ساختار سازمانی است. پیگیری توسط تیم مشاوره شامل بررسی دوره ای موارد قابل اجرا، ارائه راهکارهایی برای نقاط قوت و اطمینان از این است که کل سازمان و نه فقط مدیریت اصلی، درگیر و مسئول اجرای برنامه ها هستند. هر طرحی که توسط یک مشاور تهیه شود باید نقش هر یک از اعضای تیم های اجرایی و مدیریتی را در نظر گرفته و شامل شود و همچنین ابزارها و آموزش های لازم را برای تحقق هر هدف فراهم شود. مشاور همچنین باید ضمن ارائه روابط رسانه ای که چشم انداز و فرآیندهای جدید شرکت را به بهترین شکل ممکن ارتقا می بخشد، راهی برای مدیریت فعلی در جهت بهبود و توسعه فرآیندهای موجود فراهم کند. اغلب اوقات، تیم های اجرایی درگیر کارهای روزمره شرکت می شوند و تمرکز خود را بر توسعه و رشد شرکت از دست می دهند.
بقای تجارت در مدیریت استراتژیک
یک جمله ژاپنی وجود دارد که می گوید: “وقتی از تشنگی می میرید، فکر کردن در مورد حفر چاه خیلی دیر است.” این گفته اهمیت مشاوره مدیریت استراتژیک را برای موفقیت در هر کاری عالی جلوه می دهد. برنامه ریزی چیزی است که در بسیاری از افراد، به یک عادت تبدیل شده است. خواه یک حرکت بزرگ در حرفه خود انجام دهید خواه ایدهای ارائه دهید. برنامه ریزی تقریباً بخشی از هر کاری است که انجام می دهیم و بسیاری از مراحلی که در زندگی برمی داریم نیاز به برنامه ریزی بسیار زیادی دارد. با این حال، در بیشتر مواقع که کارها را بدون برنامه ریزی انجام می دهیم، خطرهای بزرگی را متحمل می شویم و در بهترین حالت نتیجه ای که اغلب دلسردکننده یا ناخوشایند است، می گیریم. در واقع برنامه ریزی در تجارت هم، آنقدر مهم است که عنوان منحصر به فردی دارد : مدیریت استراتژیک. مدیریت استراتژیک، به ویژه اگر به خوبی انجام شود، برای موفقیت بلند مدت یک کسب و کار مهم است. وقتی می گوییم یک تجارت در حال انجام مدیریت استراتژیک است، منظور این است که “مدیریت استراتژیک” استراتژی را برای فعالیت های تجاری خود، با اهداف مشخص تعریف می کند.
ویژگی یک برنامه مدیریت استراتژیک
یک برنامه مدیریت استراتژیک خوب، فراتر از بهبود خط اصلی کسب و کار است. همچنین یک طرح خوب به شرکت مجوز اجتماعی معتبری برای فعالیت می دهد. در شرایط امروز، این امر در حال تبدیل شدن به جنبه مهمتری برای هر شغلی است، زیرا مشاغل دارای سهامداران داخلی و خارجی متعددی هستند. به عنوان مثال، مصرف کنندگان شاهد افزایش آگاهی خود از محصولاتی که توسط شرکت ها فروخته می شوند، هستند. آنها همچنین به طور فزاینده ای علاقه مند می شوند، نه تنها به محصولاتی که یک تجارت تولید می کند، بلکه به روشی که یک شرکت فعالیت های تجاری خود را انجام می دهد. این موضوع شامل عملیات، از نظر زیست محیطی و اخلاقی است. همه این جنبه ها باید در مدیریت استراتژیک در نظر گرفته شوند و باید در برنامه های تجاری گنجانده شوند، طوریکه بقای تجارت را در طولانی مدت تضمین کنند.
مهارت های مورد نیاز برای مدیریت استراتژیک
مدیریت استراتژیک، عملیاتی چند وجهی است که به مهارتهای مختلف زیادی در تجارت و رهبری نیاز دارد. به عنوان مثال، مدیریت استراتژیک مستلزم آن است که، مدیر بسیار تحلیلی باشد و از مهارتهای تحلیلی لطیفی برخوردار باشد. همچنین رهبرانی که استراتژی هایی را برای ایجاد مشاغل توسعه می دهند لازم است درک صحیحی از چگونگی ارتباط همه چیز در تجارت داشته باشند. آنها باید مواردی مانند انتظارات ذینفعان، نیازهای مشتریان، فضای رقابتی، روند جهانی، محیطی را که تجارت در آن فعالیت می کند را، درک کنند. اهمیت مدیریت استراتژیک تماماً مربوط به استراتژی است و بنابراین به استراتژی نیز نیاز دارد. مدیران کسب و کار باید بتوانند تجزیه و تحلیل تجارت را بررسی کنند، بنابراین بتوانند فرصت هایی را که تجزیه و تحلیل نشان می دهد شناسایی کنند. سپس آنها باید بتوانند فرصت هایی را که دنبال می کنند انتخاب کنند تا بتوانند یک استراتژی منحصر به فرد تدوین کنند که، تعریف می کند چگونه کسب و کار از فرصت ها استفاده می کند، تا موفق شوند. همچنین، مدیریت استراتژیک همه چیز در مورد رهبری است. مدیر باید به اندازه کافی رهبری قدرتمند باشد تا بتواند استراتژی تجاری را که بازوی مدیریت استراتژیک بیان شده است، پیاده سازی کند. مدیران باید با ذینفعان شرکت، هم در داخل و هم در خارج ، درگیر شوند و از چالش های اجرای استراتژیک آگاه باشند.
آموزشهای مورد نیاز برای مدیریت استراتژیک
حداقل از لحاظ تئوری، تسلط بر مهارتهای مورد نیاز مدیریت استراتژیک، صرفاً با کسب تجربه در کار، امکان پذیر است. با این حال، این مورد در بهترین حالت غیر عملی و کند است. تهیه یک برنامه آموزشی برای مدیریت استراتژیک بسیار مهم است تا دستیابی به توانایی های مورد نیاز مدیریت استراتژیک سریعتر باشد. این آموزش همچنین باید تحت هدایت یک متخصص مدیریت استراتژیک انجام شود. بسیاری از موسسات که دوره های توسعه و مدیریت تجارت را ارائه می دهند در خارج از کشور هستند. همانطور که گفته شد، یک مشاوره مدیریت استراتژیک خوب چندین مزیت دارد:
1. آگاهی: هنگامی که شما یک دوره مشاوره مدیریت استراتژیک را، می گذرانید درک درستی از نحوه اتصال و جهانی بودن فضای کسب و کار به دست می آورید.
2. توسعه: هنگامی که شما یک دوره مشاوره مدیریت استراتژیک را، می گذرانید این فرصت را پیدا می کنید که مهارت های تفکر استراتژیک خود را توسعه دهید، به ویژه در رابطه با نحوه فعالیت شما در محیط های کسب و کار بزرگتر.
3. شناسایی: آموزش خوب در زمینه مدیریت استراتژیک به شما این توانایی را می دهد تا به سرعت و به آسانی فرصت های شرکت خود را در فضای کسب و کار بزرگتر شناسایی کنید.
4. ایجاد: یک دوره مشاوره مدیریت استراتژیک به شما می آموزد که چگونه استراتژی هایی ایجاد کنید که هم موثر و هم کارآمد باشند در نفوذ فرصتهایی که برای کسب وکار خود شناسایی کرده اید.
پس همانطور که انتظار می رود، آموزش خوب در مدیریت استراتژیک به شما توانایی مدیریت تیم و کل سازمان را می دهد، زیرا برای دستیابی به اهداف برنامه استراتژیک خود، به جلو حرکت می کنید. بهترین نوع آموزش در مدیریت استراتژیک به شما این توانایی را می دهد که مستقیماً روی موضوعاتی که بر روی تجارت شما تأثیر می گذارد کار کنید. این آموزشها به شما کمک می کند که هنگام تدوین سند استراتژی، چالش های پیش روی تجارت خود را تجزیه و تحلیل کرده و از آن پشتیبانی کنید. همچنین آموزش خوب، مهارت های لازم رهبری را در اختیار شما قرار می دهد و به شما در اجرای استراتژی های تجاری کمک می کند.
چگونه یک برنامه استراتژیک تنظیم کنیم؟
تدوین سند استراتژی، حتی برای افراد حرفه ای در زمینه استراتژی، می تواند یک روند دلهره آور باشد. با این حال، اگر دانش عمیقی از تجارت خود دارید و مدل استراتژیک روشنی برای پیروی از آن دارید، نوشتن یک برنامه استراتژیک در واقع به طرز شگفت انگیزی آسان است.
در اینجا ما به شما آموزش می دهیم که چگونه با استفاده از یک مدل ساده یک برنامه استراتژیک بنویسید که به شما کمک کند دقیقاً آنچه را که می خواهید بدست آورید و نحوه رسیدن به آن را تعیین کنید:
قبل از ایجاد برنامه استراتژیک خود، باید در مورد ساختاری که استفاده خواهید کرد تصمیم بگیرید. هزاران روش برای ساختار یک برنامه استراتژیک وجود دارد. شما به احتمال زیاد در مورد مدل های استراتژیک معروف مانند OKR شنیده اید. اما فراتر از مدل های شناخته شده، تعداد بیشماری از مدل های دیگر، از بسیار ساده تا پیچیده نیز وجود دارند.
مشکل بسیاری از مدلهای استراتژیک موجود این است که آنها روی کاغذ به خوبی کار می کنند، اما وقتی که به واقعیت می رسد، به دلیل زیر، آنها در مورد چگونگی تدوین سند استراتژی، شما را راهنمایی نمی کنند.
در این بخش، ما روش ساده و موثرتری برای تدوین سند استراتژی به شما نشان خواهیم داد. ما آن را مدل استراتژی آبشاری می نامیم. در حالی که با برخی از محبوب ترین مدل های استراتژی شباهت چندانی ندارد، در یافته ایم که این مدل استراتژیک در هنگام اجرا، به سادگی موثرتر از هر مدل دیگری است که ما آن را، امتحان کرده ایم.
1. مدل آبشاری
استراتژی خود را به عنوان یک نمودار جریان تصور کنید که از بالا به پایین خوانده می شود، قبل از رفتن به مرحله بعدی، انجام هر مرحله اجباری است. دلیل اینکه ما محصول خود را آبشار نامیده ایم این است که استراتژی نه تنها باید در سازمان شما جریان داشته باشد، بلکه نیاز دارد که از یک بیانیه ماموریت، به ارزش ها ، مناطق تمرکز ، اهداف و غیره جریان داشته باشد. مدل آبشاری بیش از همه مدلها، به گونه ای طراحی شده است که آماده اجرا می باشد، به عبارت دیگر در ارائه موفقیت، بسیار فراتر از مرحله برنامه ریزی استراتژیک آزمایش شده، است و این به یک فرایند مدیریت استراتژیک موفقیت آمیز می افزاید.
2. چگونه یک بیانیه چشم انداز خوب بنویسیم
قبل از اینکه به چگونگی نوشتن یک برنامه استراتژیک بپردازیم، ابتدا باید اجزای مختلف یک برنامه را بررسی کنیم.
بیانه چشم انداز (بیانیه ماموریت) شما مشخص می کند که به کجا می خواهید برسید. برنامه استراتژیک خود را بدون تعریف بیانیه ماموریت خود شروع نکنید! مقالات زیادی در مورد ارزش یک بیانیه ماموریت خوب نوشته شده است، اما ما در ادامه نگاه کوتاهی به آن کرده ایم:
یکی از بزرگترین موانع اجرای موفقیت آمیز یک برنامه استراتژیک، زمانی است که تلاش می کنید با یک حرکت افراطی به نتیجه برسید. ایجاد بیانیه ماموریت به شما کمک می کند تا از همان ابتدا از این دام جلوگیری کنید. نه تنها این، بلکه یک بیانیه ماموریت خوب نوشته شده، راهنمایی و الهام بخشی برای کارکنان شما خواهد بود. حتی ممکن است در جذب استعداد و سرمایه گذاری در سازمان به شما کمک کند.
3. نحوه ایجاد ارزشهای شرکت
متأسفانه، مفهوم ارزشهای شرکتی طی یک قرن گذشته مورد سوء استفاده قرار گرفته است. طبق گفته فولکس واگن، ارزشهای شرکت عبارتند از : ” یکپارچگی و پاسخگویی” وقتی نوبت به نوشتن یک برنامه استراتژیک می رسد، ارزشها بیانگر نحوه رفتار شما به عنوان یک سازمان، هنگام کار، در جهت رسیدن به چشم انداز است.
غالباً، سازمان ها به سادگی کلماتی را که فکر می کنند در یک بروشور بازاریابی، خوب به نظر می رسد، بیرون می کشند. برداشت ما از ارزشها، نگاهی متفاوت و تا حدودی عملی تر است. ارزشها را به عنوان فعال کننده در بیانیه ماموریت خود در نظر بگیرید. از اینکه باید درمورد نحوه رفتار و تفکر مردم خود صادق باشید و نترسید.
4. ایجاد نقاط تمرکز استراتژیک
نقاط تمرکز شما، مواردی هستند که هنگام تلاش برای دیدن، تلاش خود را به سمت آنها معطوف خواهید کرد. نقاط تمرکز باید از چشم انداز شما، محدودتر باشند.
ما معمولاً ایجاد بین 3 تا 5 نقطه تمرکز را پیشنهاد می کنیم. کمتر از این تعداد احتمالا خیلی مبهم خواهد بود. و بیش از 5 نقطه تمرکز، نمی توان تمرکز کرد.
نقاط تمرکزی که بخوبی نوشته شده اند می توانند انگیزه بخش باشند. آنها به شما کمک خواهند کرد تا سازمان را در پشت یک هدف مشترک متحد کنید و یک احساس همبستگی و تعلق را به وجود می آورند
که به کاهش تنش هایی که ممکن است بین تیم ها و همکاران ایجاد شود، کمک می کنند.
5. نحوه نوشتن اهداف استراتژیک
اهداف استراتژیک نشان دهنده آن چیزی است که شما می خواهید به انجام برسانید، از نظر منطقی در سطح بالایی قرار دارند اما هنوز باید ضرب الاجلها به آنها ضمیمه شوند. اهداف استراتژیک شما باید با یک یا چند مورد از نقاط تمرکز شما همسو باشد. اهداف استراتژیک شما قلب و روح برنامه شماست، بدون آنها، شما هیچ برنامه ای ندارید!
6. نحوه ایجاد پروژه های موثر
پروژه ها توصیف می کنند که شما برای تحقق اهداف خود چه خواهید کرد. آنها باید کاملاً مشخص باشند و حاوی یک ضرب الاجل و بیان صریح اقدامات شما باشند. پروژه های شما باید حداقل با یکی از اهداف استراتژیک شما همسو باشد و نحوه دستیابی شما به هدف استراتژیک را توصیف کنند. به طور معمول شما برای هر یک از اهداف استراتژیک چندین پروژه ایجاد خواهید کرد.
پروژه ها لایه ای از برنامه استراتژیک هستند که اقدامات ملموسی را که افراد سازمان برای دستیابی به نتایج واقعی انجام می دهند، مشخص می کنند. یکی از مشکلات اساسی برنامه های استراتژیک این است که آنها هرگز کاملاً به جزئیات کاری که واقعاً می خواهید انجام دهید، نمی رسند. این ساده است که بیان کنیم “ما باید تجارت خود را توسعه دهیم” بدون پروژه های مشخص، این برنامه ها برای همیشه در قالب الگوهای پاورپوینت قرار می گیرند.
چگونه می توان شاخص کلیدی عملکرد (KPI) را نوشت
شاخص کلیدی عملکرد (KPI) نحوه ارزیابی پیشرفت شما در رسیدن به اهداف استراتژیک است. این مقادیر قابل اندازه گیری که پیشرفت سازمان شما را در دستیابی به اهداف کلیدی تجارت نشان می دهند. شاخص های کلیدی عملکرد باید برای دستیابی به یک هدف یا هدف خاص تولید شوند. اگر آنها با هدف خاصی در نظر گرفته نشده باشند، خطر سرقت توجه، وقت و هزینه شاخص های کلیدی عملکرد را دارند که در دستیابی به اهداف استراتژیک کمک می کنند. شاخص های کلیدی عملکرد نوعی ارتباط در یک سازمان است. آنها به شما امکان می دهند تعیین کنید که آیا در مسیر، عقب هستید، جلو هستید یا به اهداف خود رسیده اید. آنها رهبران مشاغل را از پیشرفت سازمان خود در جهت دستیابی به اهداف اصلی کسب و کار آگاه می کنند.
به طور خلاصه:
این روش ساده برای چگونگی نوشتن یک برنامه استراتژیک از اصطلاحات گیج کننده جلوگیری می کند و دارای عناصری است که کل سازمان می تواند آنها را پشت سر بگذارد و درک کند.
رویکرد مشاوره مدیریت و مشاوره استراتژی در امر مدیریت
مشاوره مدیریت به عنوان مشاور عملیاتی نیز شناخته می شود. مشاوره مدیریت با هدف بهبود عملکردهای یک سازمان انجام می شود. این کار بر روی نتیجه گیری کوتاه مدت و میان مدت متمرکز است تا کار موثرتر باشد. این امر معمولاً منجر به کاهش هزینه ها می شود و با زمینه های زیر در ارتباط با مشتری ارتباط برقرار می کند:
رویکرد مشاوره استراتژی در مقابل مدیریت معمولی شامل موارد زیر است:
همه اینها با توجه به هدف سازمان برای دستیابی به آن انجام می شود. همانطور که بسیاری از شرکت ها از پس این کار برمی آیند، می توان نتیجه گرفت که هدف اصلی مشاوره مدیریت افزایش عملکرد و کارایی یک شرکت است.
شباهت مشاوره مدیریت با مشاوره مدیریت استراتژیک در چیست؟
به طور معمول، هم مشاوره مدیریت و هم مشاوره مدیریت استراتژیک شامل مهارت های مالی، مدیریت ریسک و منابع انسانی است. علاوه بر این افراد و مهارت ها نیز حیاتی هستند. این به این دلیل است که هر وظیفه ای که یک مشاور داشته باشد شامل افراد یا سیستم هایی است که مسئولیت آن را بر عهده دارند. برقراری ارتباط ضروری است و صحبت با مدیران یا کارمندان، بخشی از تمرکز اصلی شما خواهد بود.
تفاوت مشاوره مدیریت با مشاوره مدیریت استراتژیک در چیست؟
اگرچه مشاوره مدیریت و مشاوره مدیریت استراتژیک شبیه به هم هستند، اما تمایز مشخصی بین این دو وجود دارد. بزرگترین تفاوت این است که مشاوره مدیریت استراتژیک در سطح اجرایی، معمولاً با مدیران عامل یا هیئت مدیره انجام می شود. هدف در اینجا تعیین استراتژی های طولانی مدت است که می تواند برای شرکت اتخاذ شود. تفاوت دیگر مشاوره مدیریت و مشاوره مدیریت استراتژیک این است که هر یک از آنها برای موقعیت های مختلف تجاری مناسب است. مشاوره مدیریت بیشتر به دنبال ایجاد روشهای قابل تکرار است که راه حلهای سریعتری را برای مسائلی که برای حل آنها طراحی شده است، به ارمغان بیاورد. همچنین در هر سازمانی برتری عملکردی را در مقیاس قابل توجهی ارائه می دهد. در مقایسه، مشاوره مدیریت استراتژیک اجازه می دهد تا یک فرد در صنایع مختلف کار کند. دو ماه طول می کشد تا یک طرح مشاور نشان دهد که چگونه می توان هزینه ها را کاهش داد، محصول جدیدی را تبلیغ کرد و غیره. به عبارت ساده تر، مشاوره مدیریت استراتژیک بیشتر رویکرد حل مسئله است. این مستقیماً به نیازهای فردی مشتری می رود و هدف، جلب رضایت آنها است. یکی دیگر از جنبه های مهم مشاوره مدیریت در مقابل مشاوره مدیریت استراتژیک این است که شرکت های بزرگ مشاورانی استخدام می کنند که بر سیاست های خاص خود تمرکز دارند. مشاوران مدیریت معمولاً در اندازه های مختلف شرکت استخدام می شوند و آنها می توانند دانش خود را در حوزه های مختلف به کار گیرند.
مشاوره مدیریت استراتژیک چگونه می تواند کمک کند؟
آیا وقتی شرکتی بخواهد محصول جدیدی را به بازار عرضه کند، آیا رقابت این شرکت میتواند جایگزین بهتری ارائه دهد؟ چگونه میتوان جلوی آن را گرفت؟
مهارتهای مورد نیاز برای مشاوره مدیریت استراتژیک
اگر ما مشاوره مدیریت و مشاوره مدیریت استراتژیک را مقایسه کنیم، بدیهی است که استراتژی دشوارتر است. مشاوره مدیریت استراتژیک نیاز به یک مجموعه تحلیلی عمیق از مهارت ها و همچنین استفاده از مهارت های قوی حل مسئله دارد. علاوه بر این، بسته به تمرکز، دانش خاصی از صنعت درخواست خواهد شد. این مهارتهای بعدی بیشتر عمومی هستند اما برای شروع کار در مشاوره استراتژی لازم هستند.
معمولاً یک مشاور استراتژی قرار است برای مدیرعامل شرکت کار کند. آنها با مهمترین موضوعاتی که یک سازمان باید با آنها سر و کار داشته باشد، کار می کنند. نتایجی که آنها بدست می آورند باید در مدت زمان کوتاهی (معمولاً 3-6 ماه) انجام شود و تأثیر قابل توجهی داشته باشد. این بدان معنی است که آنها نقش اساسی در آینده شرکت دارند.
مدیریت استراتژیک به چه سو الاتی پاسخ میدهد؟
اگر انگیزه دارید، از حل مسئله لذت می برید و علاقه دارید به سازمان ها کمک کنید تا عملکرد بهتری داشته باشند، پس مشاوره مدیریت حرفه شماست. امیدواریم این مقاله به شما در پاسخ به برخی از سو الات شما کمک کرده باشد، تا بتوانید بسته به اهدافی که دنبال می کنید به درستی برای انتخاب یک شغل اقدام کنید.
منابع: academicinvest – hrzone – wikijob – managementconsulted – theguardian – connellcurtis – brightnetwork – fourfeathersgroup – fourfeathersgroup – thebalancesmb – consultyasser – hubspot – consulting practiceignition – authenticbrand – authenticbrand – influenceandco – mystartupland – business2community – hrzone – smallbusiness – smallbusiness – softwareshortlist – wikihow – softwareengineering – smallbusiness – gisma – executestrategy – timezy