Rokh Management Consulting

استراتژی مردمی در کنار مدیریت استعداد شما را به هدف می‌رساند

مدیریت استعداد یکی از مهارت‌هایی است که امروزه شرکت‌ها و مدیران برای استخدام نیروهایی متناسب با فرصت‌های شغلی هر سازمانی به آن نیاز دارند. این برنامه مدیران را قادر می‌سازد تا با سرمایه‌گذاری بلندمدت در شکوفایی استعدادهای افراد و آموزش آن‌ها در فرآیند یافتن نیروی کار ماهر، سریع‌تر و موفق‌تر عمل کرده و در زمان خود صرفه‌جویی کنند. زیرا، تعداد متقاضیان مشاغل مختلف زیاد است، اما مهارت این افراد گاهی با فرصت‌های شغلی موجود در سازمان‌ها تناسبی ندارد. یک برنامه جامع مدیریت استعداد به نفع هر دو گروه می‌تواند انجام شود: هم کسانی که دنبال کار هستند و هم سازمان‌هایی که به دنبال استخدام نیروی جدید هستند.

بدون شک یکی از بهترین زمان‌ها برای مدیریت استعدادها همین روزها است. زیرا این روزها فرآیند استخدام بسیار دشوارتر از حفظ کارمندان خوب شده است. مدیریت استعداد به معنای داشتن یک استراتژی استخدام ثابت است که کارکنان خوبی را به شرکت شما می‌آورد. همچنین با ایجاد تجربیات عالی به رشد و توسعه آنها کمک می‌کند.

شاخص‌های مدیریت استعداد در توسعه استراتژی کسب و کار

مدیریت استعداد چیست؟

فهرست مطالب

مدیریت استعداد اعمال این مراحل در زمینه مورد نظر اهداف شرکت است: مراحل استخدام کارکنان جدید، نگهداری و تربیت نیروی کار با استعداد و مناسب و فعال نگه داشتن آنها از ضروریات مدیریت استعداد است. مدیریت استعداد، قدرت تفکر تجربه‌ای است که کارکنان یکی پس از دیگری در محل کار خواهند داشت. به همان شیوه‌ای که مدیریت مشتریان یک شرکت را انجام می‌دهند. رویکرد کلی به مدیریت استعداد شامل روانشناسی کارکنان و استفاده از آخرین اطلاعات برای شناسایی، پاداش دادن، هدف قرار دادن و کنترل تمامی‌ اثرات عملکرد کارکنان است.

با این حال، بسیاری از شرکت‌ها این فرآیند را برای استخدام کارکنان جدید دنبال نمی‌کنند. اما اگر مدیریت استعداد بدیهی تلقی نشود، احتمالاً فرآیند استخدام غیرفعال و صرفاً از سر ضرورت خواهد بود. دلیل اینکه کارفرمایان رویکردی منفعلانه برای استخدام نیروی انسانی جدید اتخاذ می‌کنند تا حدودی قابل درک است.  یافتن کارکنان جدید برای پست‌های کلیدی شرکت به طور خودکار شما را تحت فشار قرار می‌دهد. به نظر می‌رسد زمانی برای طراحی یک فرآیند استخدام کلیدی و طولانی مدت باقی نمانده است.

امروز یک ماه کامل طول می‌کشد تا تمام نیروی انسانی مناسب را استخدام کنید. اما اگر برنامه مدیریت استعداد مناسبی داشته باشید، می‌توانید آن را با اضطراب کمتر و موفقیت بیشتر انجام دهید. آیا می‌توانید یک ماه صبر کنید تا نیروی جدید پیدا کنید؟ اگر نه، این محصول جدید فقط برای شماست! این برنامه ممکن است در کوتاه مدت هزینه زیادی برای شما داشته باشد. اما در دراز مدت زمانی به نتیجه خواهید رسید که بدانید نیروی جدید شما از کجا آمده است.

مدیریت استعداد را به استراتژی کسب و کار خود مرتبط کنید

مدیریت استعداد یک نگاه گسترده به منابع انسانی است. در واقع، مدیریت استعداد، نیروی انسانی کل شرکت را از بالاترین مقام تا پایین ترین، بدون توجه به موقعیت هر فرد، وظایف یک بخش و یک سرپرست را تضمین می‌کند. در مدیریت استعداد، همه، از مدیر مجموعه گرفته تا کارمند ساده، وظیفه دارند کارکنان جدید را کشف کنند. افراد بزرگ را به شرکت جذب کنند و رشد آنها را تضمین کنند. همچنین روش‌های عملکرد شرکت باید الهام بخش این تازه واردان و ادامه همکاری آنها با شرکت باشد. در چنین شرکتی که مدیریت استعداد انجام می‌شود، همه مسئول ایجاد یک تجربه خوب از همکاری هستند. مدیر منابع انسانی و مدیر مجموعه باید از این روش پیروی کنند. با کار بر روی یک برنامه مدیریتی بلندمدت و درک اهمیت آن می‌توانند آماده استخدام نیروهای جدید در آینده باشند. مدیران به تازگی به اهمیت این برنامه ریزی پی برده‌اند. در نمودار زیر رتبه بندی مدیریت استعداد را از دیدگاه مدیران مختلف مشاهده می‌کنیم.

فرآیند مدیریت استعداد چگونه رشد می‌کند

روند مدیریت استعداد امروزه در حال گسترش است. نگه داشتن نیروی کار در هر پست و هر سازمان رو به کاهش است که با میانگین 4-4 سال در یک شغل (برای ایالات متحده) است. در حالی که جذب نیروهای جدید در حال افزایش است. در نتیجه مدیریت استعداد در حال تغییر است. هم سرعت و هم کیفیت استخدام باید بهبود یابد تا خدمات شرکت برای مشتریان جذاب‌تر شود و روند استخدام تسریع شود.

مشارکت کارکنان نیز عامل مهمی‌ در این زمینه است. در آمریکا این اشتغال 30 درصد است و در هر نسل نسبت به نسل قبل رو به کاهش است.  اشتغال کمتر به معنای حفظ کارمندان کمتر در مشاغل خود و همچنین سودآوری و بهره وری کمتر و در عین حال با عوارض بیشتر است.

در حالی که مدیریت استعداد در حال رشد است و هم مدیر عامل و هم منابع انسانی از ارزش و پیچیدگی فرآیند استخدام آگاه هستند، جالب است بدانید که 35 درصد از شرکت‌ها به روش‌های منفعل قدیمی‌ متعهد می‌مانند و تنها در صورت نیاز کارکنان جدید را استخدام می‌کنند.

تنها 13 درصد از شرکت‌ها فعال هستند و رویکرد مدیریت استعدادی دارند که با نیازهای آینده و برنامه‌های تجاری آنها همسو است. بدیهی است که این توضیحات برای درک کامل مدیریت استعداد کافی نخواهد بود. تا زمانی که شرکت‌ها و سازمان‌ها اقدامی‌انجام دهند و راهی برای کشف، پرورش و رشد قابلیت‌های نیروی کار پیدا کنند.

مدیران چگونه بهترین افراد را پیدا می‌کنند؟

امروزه یافتن یک کارمند با استعداد با مهارت‌های مناسب بسیار سخت‌تر از همیشه است. در واقع، به نظر می‌رسد چیزی به نام عدم تعادل بین مهارت‌های مورد نیاز کارفرمایان و مهارت‌های جویندگان کار در تاریخ آمریکا وجود نداشته باشد.

در اینجا اگر مدیری با استعداد دارید که با نوشتن آگهی‌های شغلی بهتر، هویت سازمانی پیشرفته‌تر و ایجاد فرآیند استخدام مناسب‌تر مشکل شما را حل می‌کند، شانس آورده‌اید. با مدیریت استعداد افراد از تمامی‌ ابزار و منابع موجود استفاده کرده و تمامی‌ افراد شرکت را به کار دعوت خواهید کرد.

مدیریت استعداد به حفظ نیروی کار کمک می‌کند

همانطور که قبلا ذکر شد، همکاری مداوم کارکنان در سازمان‌ها رو به کاهش است. در واقع روند تغییرات شغلی در بین نیروهای تازه فارغ التحصیل شده در سال‌های گذشته رو به افزایش بوده و تقریباً دو برابر شده است. خوشبختانه، حفظ نیروی کار یکی از بند‌های پر تکرار در مدیریت رویکرد استعداد است. در زمینه نیروی کار، اگر فقط می‌خواهید داوطلبان را برای حل مشکلات جذب کنید و به حفظ نیروی کار موجود در سازمان اهمیت ندهید، شغل شما مانند تلاش برای پر کردن یک سوراخ است. تمام زحمات شما روز به روز به هدر می‌رود. مدیرانی که استعداد دارند، می‌دانند که حفظ نیروی کاری که در حال انجام وظیفه بسیار مهم‌تر است. کارکنانی که استخدام می‌شوند 87 درصد بیشتر در شغل خود باقی می‌مانند.

شاخص‌های مدیریت استعداد در توسعه استراتژی کسب و کار

چگونه می‌توانیم اشتغال و حفظ آن را بهبود بخشیم؟

  • تشخیص: وقتی کارمندان حتی به میزان کمی‌ پیشرفت می‌کنند آنها را بشناسید و سایر کارمندان را تشویق کنید که همین کار را انجام دهند.
  • ایجاد استقلال: گاهی اوقات به کارمندان در پروژه‌ها، ساعات کار یا جایی که کار می‌کنند حق انتخاب می‌دهیم.
  • هدف گذاری: به کارکنان کمک کنید تا اهمیت و جایگاه کار خود را در طول پروژه بهتر درک کنند.

جالب است بدانید که آموزش بهتر و رشد بیشتر یکی دیگر از ابزارهای موثر در کمک به حفظ نیروی کار و حجم کاری بالا است.

پرورش استعداد با برنامه‌های آموزشی

همچنین زمانی که بازار کار دارای تعداد کمی‌ متقاضی با مهارت‌های لازم و تمایل به ادامه همکاری باشد، به نفع شما خواهد بود. این روش به سرعت کارکنان جدید را متناسب با نیازهای شما جذب می‌کند. همچنین با برنامه‌های توسعه مناسب، کارکنان مورد نیاز شما را از آن افراد استخدام می‌کند. گوگل تغییرات شغلی زیادی دارد و اکثر افرادی که استخدام می‌شوند فقط یک سال کار می‌کنند. با این شرایط، صاحبان این شرکت چگونه توانسته‌اند از توقف و ادامه فعالیت چرخ دنده‌های یکی از بزرگترین شرکت‌های جهان جلوگیری کنند؟ یکی از عوامل کلیدی در موفقیت تداوم کسب و کار گوگل، سابقه عالی آن در توسعه و آموزش است.

در واقع آنها از برنامه آموزشی پیشرفته‌تر استفاده کرده اند و رویکردی استعداد محور برای مقابله با این مشکل در پیش گرفته اند. آنها فرهنگ یادگیری را در شرکت خود ایجاد کرده اند. این فرهنگ نه تنها کارمندان را تشویق می‌کند تا چیزهای جدیدی را در حرفه خود بیاموزند، بلکه به آنها امکان می‌دهد در زمینه‌های مورد علاقه از یکدیگر بیاموزند. از طراحی و برنامه نویسی گرفته تا یوگا و فرزند پروری. نکته کلی آموزش و توسعه در این دیدگاه، برنامه ریزی دقیق است، برنامه‌ای که افراد با مهارت‌های مورد نیاز سازمان شما را پرورش می‌دهد. برخی از مشاغل با موانع بیشتری برای استخدام مواجه هستند. این مشاغل باید شناسایی شوند و یک برنامه مدیریت توسعه برای آنها تدوین شود یا یک برنامه آموزشی برای پرورش کارکنان توانمند و با استعداد طراحی شود.

اقداماتی برای کمک به ارزیابی استعداد و مدیریت عملکرد

چگونه تشخیص می‌دهید که تمرکز بر مدیریت استعداد باعث بهبود عملکرد شرکت شما شده است؟ با خواندن این مقاله نکاتی را مشاهده خواهید کرد که فرآیند استخدام، حفظ و بکارگیری کارمندان را به شما نشان می‌دهد. سایر معیارهای ارزیابی عبارتند از: استخدام داخلی یا خارجی (به عنوان راهی برای ارزیابی اثربخشی برنامه‌های آموزشی) و واکنش متقاضیان به برنامه استخدام شما.

قطعاً پیدا کردن استعداد‌ها و تشخیص آن‌ها یک موضوع است و انجام دادن آن موضوعی دیگر. اگر می‌خواهید برنامه مدیریت استعداد خود را از صفر شروع کنید، خوشبختانه نرم افزاری برای کمک به ارزیابی شایستگی‌ها و اعمال قوانین مدیریت استعداد در دسترس است.

نرم افزارهایی که به شما کمک می‌کنند سریعتر به نتیجه برسید:

نرم افزار‌هالوژن: برای کمک به اندازه گیری و مدیریت عملکرد، توسعه، استخدام و تلاش برای آموزش مهارت‌ها در جویندگان کار.

Talentsoft: دارای ویژگی‌های بسیاری از جمله: تجزیه و تحلیل منابع انسانی برای کمک به مدیریت استعدادها.

TalentGuard: نرم افزاری برای استخدام، مدیریت و توسعه نیروی کار.

HighGround: برای اندازه گیری و بهبود عملکرد و مشارکت کارکنان.

استراتژی مردمی تعریف می‌کند، مدیریت استعداد ارائه می‌دهد

احتمال این وجود دارد که سازمان شما استراتژی کسب‌وکار تعریف‌شده خوبی داشته باشد. این احتمال وجود دارد که سازمانتان آن را میان کارکنانش به اشتراک بگذارد و حتی در گزارش سالانه‌‌اش منتشر کند. اما استراتژی مردمی سازمان شما چیست؟

شما نمی‌توانید آن را در هر گزارش سالانه و احتمالا در هیچ گونه اسناد داخلی پیدا کنید. اگر از تیم رهبری در اغلب شرکت‌ها بپرسید، احتمالا اصلا نمی‌دانند در مورد چه چیزی صحبت می‌کنید و نهایتا شما را به بخش منابع انسانی ارجاع می‌دهند. با این حال، این مدیران همگی توافق خواهند کرد که “افراد مهم‌ترین دارایی ما هستند.” استراتژی مردمی پیوند بین استراتژی کسب‌وکار و مفاهیم در حوزه منابع انسانی است. اما آیا می‌تواند به سوالاتی مانند در چه چیزی مهارت داریم؟ به چه توانایی‌هایی نیاز داریم و چه زمان و کجا به آنها نیاز داریم، پاسخ دهد؟

مهارت چیست؟ تفاوتش با استعداد چیست؟

مدیریت استعداد فرآیند ارائه پاسخ به این سوالات است و بر چگونگی واکنش مدیریت استعداد به استراتژی کسب‌وکار متمرکز است و مبتنی بر اهدافی است که معمولا در حیطه منابع انسانی است. استراتژی مردمی استراتژی کسب‌وکار را پشتیبانی می‌کند و هدف نهایی سازمان قالب اصلی این استراتژی را تشکیل می‌دهد.

استراتژی مردمی جنبه منطقی استراتژی کسب و کار است و نشان می‌دهد چگونه این سازمان قصد دارد از مهم‌ترین دارایی خود برای رسیدن به اهداف خود استفاده کند. این کار تابع استراتژی کسب‌وکار نیست. هنگامی که به درستی استفاده شود، استراتژی مردم به استراتژی کسب‌وکار اطلاع می‌دهد و به مدیران اجرایی کمک می‌کند تا تصمیم بگیرند که بهترین رویکرد برای این سازمان چه خواهد بود. هر دو از اهداف شرکتی سرچشمه می‌گیرند و با هم کار می‌کنند تا سازمان را قادر به ارائه خدمات کند.

همانند استراتژی شرکتی، استراتژی مردمی با چالش‌های کلیدی تکامل می‌یابد و تغییر می‌کند. کسب و کارهای محلی بعید است که فرهنگ سازمانی خود را تعریف کنند. اما همانطور که یک کسب‌وکار قلمرو خود را گسترش می‌دهد، حوزه کنترل گسترش می‌یابد و لازم می‌شود که فرهنگ را از طریق استانداردها و بیانیه‌های ارزشی مشخص کند. استراتژی مردمی ممکن است نیاز باشد راه‌هایی برای تحمیل فرهنگ شرکت پیدا کند تا اطمینان حاصل شود که کنترل توسط سازمان اصلی حفظ می‌شود. زمانی که یک سازمان جهانی می‌شود، شروع به پذیرفتن فرهنگ‌های مختلف می‌کند و استراتژی مردمی دوباره به یکی از موارد سازمان گنجانده می‌شود.

منابع انسانی با درک توانایی‌های این سازمان آغاز می‌شود. آیا ما یک سازمان نوآور هستیم یا در سیستم‌سازی فرآیندها بهتر عمل می‌کنیم؟ آیا افراد ما در تحقیقات بنیادی خوب هستند و یا در بهره‌برداری از ایده‌های توسعه‌یافته بهتر عمل می‌کنند؟ پاسخ به این سوالات از تصمیم‌گیری استراتژیک پشتیبانی می‌کند. اگر ما در یک نقطه خاص توانایی نداریم، بهتر است که آن را بپذیریم و بر نقاط قوت خود تمرکز کنیم، یا زمان و انرژی را برای ساختن این قابلیت بکار بگیریم؟ و بنابراین استراتژی کسب‌وکار به نوبه خود بر استراتژی مردمی اثر می‌گذارد.

ایجاد یک استراتژی منسجم و قوی یک فرآیند پیچیده است؛ هیچ راه مناسبی برای انجام این کار وجود ندارد و هر سازمان یک استراتژی منحصر به فرد، مجموعه توانایی، ساختار و فرهنگ دارد که همه آن‌ها نقشی را در شکل‌گیری مناسب‌ترین استراتژی برای شرکت دارند. آنچه واضح است این است که منابع انسانی نمی‌تواند این بحث‌ها را در انزوا انجام دهد. تیم رهبری باید کاملا درگیر این فرآیند و صاحب نتیجه کار باشد.

ملاحظات زیر هنگام تدوین یک استراتژی مردمی در نظر گرفته می‌شوند:

ماموریت شرکت

بیانیه‌ای از دیدگاه رهبر در مورد هدف و جهت سازمان است. این گزارش تجارتی را توصیف می‌کند که رهبران شرکت می‌خواهند برای ۵ تا ۲۰ سال آینده داشته باشند، هدفی که سازمان به خاطر آن موجودیت دارد و دارایی‌هایی که در آینده خواهد داشت.

اهداف شرکت

این اهداف همان اهدافی هستند که تا پایان سال آینده سازمان باید به آنها برسد. این موارد به گونه‌ای بیان شده‌اند که امکان سنجش آن فراهم باشد تا بتوان به آنها دست یافت.

استراتژی کسب‌وکار

کدام مسیر استراتژیک سازمان است که به دنبال آن اهداف به دست می‌آیند؟

قابلیت سازمان

چه قابلیت‌هایی در سازمان وجود دارد که استراتژی را هم در زمان حال و هم در آینده اجرا کنند؟

فرهنگ شرکت

فرهنگ سازمان مجموعه مشترکی از نگرش‌ها، ارزش‌ها و باورهایی است که روش تصمیم‌گیری و نحوه اجرای آنها را مشخص می‌کند.

ساختار سازمان

مناسب‌ترین ساختار سازمانی که به شرکت اجازه می‌دهد تا بیش‌ترین افراد را تشکیل دهد و در نتیجه به طور موثر عمل کند کدام است؟

منابع انسانی

معیارهای افراد در این سازمان در سطح فردی و تیمی که منبع استعداد را تعریف می‌کنند، چیست؟

استراتژی مدیریت استعداد

این استراتژی تعریف می‌کند که چگونه این سازمان می‌تواند به بهترین نحو استخدام، نظارت، پشتیبانی، توسعه و ترویج افراد خود برای ارائه استراتژی را انجام دهد.

هر بخش باید در سطح سازمانی، تیمی و فردی مورد بازبینی قرار گیرد تا یک رویکرد منسجم ایجاد کند که برای ارائه راهنمایی کافی باشد، با این حال انعطاف‌پذیری کافی برای مقابله با تغییرات نیز از واجبات است.

درست مانند یک استراتژی سازمان، استراتژی مردم باید در طول زمان مورد بررسی قرار گیرد تا اطمینان حاصل شود که هنوز هم مرتبط با سازمان و محیط آن است. اگر این فرآیند به بخش ذاتی توسعه استراتژی سازمان تبدیل شود، آنگاه استراتژی مردمی به جای اینکه به آن واکنش نشان دهد، استراتژی کلی را اعلام خواهد کرد.

شرکت مدیریت مشاوره رخ با داشتن تیمی مجرب در زمینه مدیریت استراتژیک و برنامه‌ریزی استراتژیک می‌تواند سازمان و شرکت شما را در مسیری درست برنامه‌ریزی، ارزیابی و نظارت کند. مشاوران از ابتدای کار با شما هستند، تا بتوانید بهترین تجربه مدیریتی و نظارتی را داشته باشید.

منبع: hfi

[/fusion_text]

[/fusion_builder_column]

نوشته‌های تازه

آخرین دیدگاه‌ها

دسته‌ها

تازه ها

YektanetPublisher

آنچه مدیر منابع انسانی بهتر است بداند

آنچه مدیر مالی و بهای تمام شده بهتر است بداند

آنچه مدیر بازاریابی بهتر است بداند

آنچه مدیر تولید بهتر است بداند

آنچه مدیر توزیع و فروش بهتر است بداند

آنچه مدیر زنجیره تامین بهتر است بداند

آنچه مدیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بهتر است بداند

آنچه مدیر ارتباط با مشتری بهتر است بداند

[/fusion_builder_row][/fusion_builder_container]

انتشار در شبکه‌های اجتماعی!

دیدگاه خود را بنویسید

رفتن به بالا