اجرای درست استراتژی مدیریت زنجیره تأمین میتواند مزایای زیادی برای سازمان در پی داشته باشد.
فهرست مطالب
- 1 اجرای درست استراتژی مدیریت زنجیره تأمین میتواند مزایای زیادی برای سازمان در پی داشته باشد.
- 2 فرآیند تصمیم گیری در مدیریت زنجیره تامین
- 2.1 انواع استراتژیهای زنجیره تامین
- 2.2 انواع زنجیره تامین
- 2.3 عوامل اصلی استراتژی زنجیره تامین
- 2.4 انتخاب استراتژی زنجیره تامین بر اساس مشخصههای عرضه تقاضا
- 2.5
- 2.6 رابطه استراتژی کسب و کار و استراتژی زنجیره تامین
- 2.7 مهمترین مزایای استفاده از استراتژی زنجیره تامین در برنامه ریزی استراتژیک
- 2.8 اجزای اصلی فرآیند مدیریت زنجیره تامین
- 2.9 شبیه سازی استراتژی زنجیره تامین
- 2.10 تعریف مدیریت لجستیک زنجیره تامین
- 2.11 مدیریت روابط زنجیره تامین
- 2.12 معیارهای اندازه گیری استراتژی زنجیره تامین
- 2.13 چالشها و مشکلات مدیریت زنجیره تامین
- 2.14 عدم اعتماد به مدیریت زنجیره تامین
- 2.15 عدم هماهنگی در مدیریت زنجیره تامین
- 2.16 نحوه اندازه گیری عملکرد و استراتژی زنجیره تامین
- 2.17 ساختار شرکای زنجیره تامین
- 2.18 پیاده سازی ارتباطات مشارکتی
- 2.19 خلاصه مدیریت زنجیره تامین و استراتژی آن
- 3 زنجیره تأمین مکمل هر کسب و کاری است و برای کسب رضایت مشتری واجب و اساسی است.
- 4 اهمیت مدیریت زنجیره تأمین
- 4.1 تقویت خدمات مشتریان
- 4.2 کاهش هزینههای اجرایی
- 4.3 بهبود موقعیت اقتصادی
- 4.4 نقش اجتماعی زنجیره تأمین
- 4.5 بهبود کیفیت زندگی
- 4.6 قالب اکسل داشبورد مدیریت منابع انسانی
- 4.7 داشبورد فروش و بازاریابی – Sales Dashboard in Power BI
- 4.8 قالب داشبورد شاخص های مدیریت عملکرد منابع انسانی
- 4.9 بسته کامل شرح شغلی برای سازمان ها و شرکت ها
- 4.10 قالب اکسل داشبورد درآمد و هزینه
- 4.11 داشبورد تولید، برنامه ریزی تولید، نگهداری و تعمیرات
- 4.12 داشبورد شاخص های کلیدی عملکرد تولید و برنامه ریزی | KPI
- 4.13 داشبورد منابع انسانی – HR Analytics in Power BI
- 4.14 قالب اکسل داشبورد مدیریت کارکنان
- 4.15 بسته کامل فرم ها، شاخص ها و شرح شغل های کسب و کاری
- 4.16 داشبورد مدیریت فروش، مشتری، محصول، مالی و حسابداری
- 4.17 داشبورد کالاهای مصرفی تندگردش – Brand and Product Portfolio Analysis Power BI Template
- 4.18 داشبورد مالی و بهای تمام شده – Working Capital in Power BI
هدف از این مقاله شرح استراتژی مدیریت زنجیره تأمین (Supply Chain Strategy) و مشخص کردن فرآیندهای مدیریت زنجیره تامین است. بهکارگیری استراتژی زنجیره تامین توسط سازمانها مشکلات گوناگونی در پی دارد که در ادامه به تمام آنها خواهیم پرداخت. اجرای درست استراتژی زنجیره تامین توسط مدیریت استراتژی، میتواند مزایای زیادی برای سازمان در پی داشته باشد. در انتهای مقاله به اندازهگیری شاخص ارزیابی عملکرد و اثربخشی اجرای استراتژیهای زنجیره تامین پرداختهایم.
مقدمه بحث مدیریت زنجیره تامین
کارایی و اثربخشی هر سازمان نتیجه عملکرد مدیریت زنجیره تامین و ساختار زنجیره تامین آن است. تمام سازمانها از بزرگترین شرکتهای دولتی گرفته تا کسب و کارهای کوچک در پی برآورده ساختن خواستههای مشتریان و سهامداران هستند. بنابراین نیازمند به تهیه مواد اولیه، تجهیزات، تسهیلات و … از سازمانهای دیگر خواهند بود. در نتیجه عملکرد یک سازمان از فعالیتهای سازمانهای دیگر تشکیل دهنده زنجیره تامین، تاثیر میپذیرد. رمز موفقیت و بقای سازمانها در جامعه امروزی در شناخت نیازهای مشتریان و رفع سریع آنها نهفته است.
مدیریت زنجیره تامین شامل تمام فرآیندهای تولید کالا و ارائه خدمات است، از خرید مواد اولیه خام گرفته تا عرضه محصول نهایی قابل مصرف به بازار. نقل و انتقالاتی که در این فرآیند صورت میگیرد علاوه بر جریان مواد، جریان اطلاعات و هزینهها را نیز شامل میشود.
در شکل زیر میتوانید نمونهای کامل از مدیریت زنجیره تامین مشاهده کنید.
هدف نهایی از استراتژی زنجیره تامین، رقابتپذیری است. این موضوع در سقف خانه مدیریت زنجیره تامین شکل بالا نشان داده شده است. با گسترش بازارهای جهانی، افزایش رقابت پذیری و کسب و حفظ مزیت رقابتی تنها راه بقای شرکتها است. در حال حاضر رقابت بین زنجیره تامین جای رقابت بین شرکتهای منفرد را گرفته است. سازمانها برای رسیدن به رقابتپذیری زنجیره تامین باید خدمت به مشتری را در صدر فعالیتهای خود قرار دهند.
همسویی استراتژی زنجیره تامین و استراتژی کسب و کار یکی از روشهای ارتقای مدیریت زنجیره تامین و رقابت پذیری به وسیله آن است. در ادامه مطلب به استراتژیهای مختلف زنجیره تامین اشاره کردهایم. همچنین به بیان هماهنگیهای سه گانه برای یکپارچگی استراتژی زنجیره تامین و کسب و کار پرداختهایم.
تاریخچه مدیریت زنجیره تامین
شروع مدیریت زنجیره تامین به دهههای 60 و 70 میلادی باز میگردد. در آن زمان پیشبینی آینده امر ممکنی بود به چند دلیل، اول بازار تولید دارای رفتارهای نسبتا با ثبات بود، دوم تغییرات رفتاری مشتریان قابل پیشبینی بود و سوم متغیرهای بازار به صورت خطی و پیوسته در حال تغییر بودند. در آن سالها همه افراد میتوانستند در بازار حضور داشته باشند، زیرا شیوههای رقابتی در بازارها اشباع نشده بود. رقابت تنها میان سازمانها به صورت حیطه بندی (کوچک با کوچک، بزرگ با بزرگ) بود. تنها دغدغه رقابتی میان سازمانها نیز کسب سود بیشتر بوده است.
در آن سالها سازمانها افزایش تولید را یک عامل رقابتی میدانستند. به همین دلیل به فکر تولید هماهنگ و منسجم همراه با طراحی قوی بودند. در دهه 90 میلادی تولیدکنندگان به این نتیجه رسیدند که برای بقا در بازار، دیگر مزیت رقابتی تولید بیشتر کافی نیست. آنها دریافتند که برای جلب رضایت مشتریان و کسب مزیت رقابتی باید محصولاتی با بهترین کیفیت و کمترین هزینه تولید کنند. در این میان توزیع کنندگان کالاها نیز میبایست با سیاستهای توسعه بازار سازمان ارتباط داشته و با شناخت و انتقال الگوهای مصرفی جدید به مدیریت استراتژی سازمان، سازمان را در جهت پاسخگویی به نیازها یاری میکردند.
در این دهه بود که سازمانها به سراغ برنامه ریزی منسجم برای مدیریت زنجیره تامین رفتند، زیرا در آن زمان رفتارهای حاکم بر بازار آشفتگی زیادی داشت. به طور مثال رفتارهای بی ثبات و تکرار پذیری کم در خواستههای مشتریان، تغییرات غیر خطی و غیرقابل پیشبینی، تغییرات گسسته متغیرهای بازار باعث غیر ممکن بودن پیشبینی آینده شده بود. از میان شیوههای رقابتی در بازار این دهه نیز میتوان به اشباع بودن بازار و رقابت سنگین و بدون حیطه بندی، دغدغه رقابتی «بود و نبود» اشاره کرد.
مهمترین عوامل برای بهکارگیری استراتژی زنجیره تامین در سازمانها
از مهمترین عوامل بهکارگیری استراتژی زنجیره تامین و گرایش سازمانها به سمت مدیریت زنجیره تامین میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
- بهبود فرآیند تولید همراه با کاهش هزینهها.
- رقابتی شدن بازار و ایجاد محیط پویا در سایه آن.
- ایجاد هماهنگی میان سازمان، تامین کنندگان و توزیع کنندگان برای پاسخگویی سریع به مشتریان.
- القای حس مسئولیت به تامین کنندگان و توزیع کنندگان به عنوان انشعابات سازمان برای جلب رضایت مشتریان.
تعریف دقیق مدیریت زنجیره تامین
مدیریت زنجیره تامین به شکلهای مختلف تعریف شده است. برخی از مهمترین تعریفهای ارائه شده برای آن عبارتند از:
- مدیریت زنجیره تامین در اصل زنجیرهای است که در آن تامین کننده، سازنده، توزیع کننده و به طور کلی تمام اعضا در تلاشند تا محصول یا خدمت مشترکی که مشتری به آن نیاز دارد را به بازار عرضه کنند. شرکتهای این زنجیره در کنار یکدیگر از فرصتهای مشترک نهایت استفاده را میبرند تا بتوانند به مزیت رقابتی خاص دست پیدا کنند. نتیجه فعالیت آنها، محصولی با کیفیت بالا و هزینه پایین است.
- مدیریت زنجیره تامین همان یکپارچه سازی فرآیندهای کسب و کار از تامین کننده تا مصرف کننده است. این یکپارچه سازی با اطلاعاتی که در اختیار تولید کننده میگذارد، امکان تولید محصول یا خدمات ارزشمند از دید مشتری را برای او فراهم میکند.
- مدیریت زنجیره تامین شامل یکپارچه سازی فعالیتهای زنجیره تامین و جریانهای اطلاعاتی مرتبط با آن از طریق بهبود روابط و با هدف دستیابی به مزیت رقابتی قابل اتکا و مستدام است.
در جمعبندی این تعاریف باید گفت: مدیریت زنجیره تامین عبارت است از فرآیند یکپارچه سازی فعالیتهای زنجیره تامین و جریانهای اطلاعاتی مرتبط با آن. این یکپارچه سازی از طریق ایجاد هماهنگی میان فعالیتها در زنجیره تامین، تولید و عرضه محصول به وجود میآید.
فرآیند تصمیم گیری در مدیریت زنجیره تامین
3 مرحله اصلی تصمیم گیری در مدیریت زنجیره تامین به شرح زیر است.
مرحله اول، طراحی استراتژی زنجیره تامین: در اولین مرحله از مدیریت زنجیره تامین باید درباره ایجاد ساختار منسجم و مطابق با استراتژیهای سازمان تصمیم گیری شود. همچنین در این مرحله باید ترکیبها و فرآیندهای مورد نیاز نیز مشخص شود.
مرحله دوم، برنامه ریزی زنجیره تامین: در این مرحله از مدیریت زنجیره تامین باید تصمیمات و سیاستهای عملیاتی درباره فعالیتهای سازمانهای موجود اتخاذ شود. بدون این که در تصمیمات اتخاذ شده در مرحله قبل تغییراتی رخ دهد.
مرحله سوم، عملیات زنجیره تامین: این مرحله از مدیریت زنجیره تامین شامل تصمیم گیری درباره اقدامات است. به طور مثال اتخاذ تصمیم برای پاسخگویی هرچه بهتر به نیازهای مشتریان که در فواصل مشخص مورد بررسی قرار میگیرد.
انواع استراتژیهای زنجیره تامین
مدیریت زنجیره تامین دارای گروههای مختلفی از استراتژی زنجیره تامین است. شروع کننده مبحث مدیریت زنجیره تامین (فیشر) طرحهای طبقه بندی شده مختلفی برای انتخاب این استراتژی پیشنهاد میدهد. به طور مثال او به مدیریت استراتژی شرکتها توصیه میکند میان کالاهای جدید و اساسی تمایز قائل شوند. همچنین بیان میکند که کالاهای جدید به استراتژی واکنشی (چابک) نیازمند هستند. در حالی که محصولات اساسی شرکت که در حال حاضر نیز تولید میشوند به استراتژی زنجیره تامین کارآمد (ناب) نیاز دارند.
مدیریت زنجیره تامین در استراتژی واکنشی بر واکنش دهی و پاسخگویی متمرکز است. در حالی که استراتژی کارآمد بر افزایش کارایی، به طور مثال کاهش هزینهها و افزایش بهرهوری تمرکز دارد. استراتژی واکنشی ریسک کارایی پایین محصول را به دنبال دارد و استراتژی کارآمد ریسک عدم تطابق محصول با نیاز مشتری را به وجود میآورد. بنابراین میان این دو نوع استراتژی زنجیره تامین تفاوتهای اساسی وجود دارد.
انواع زنجیره تامین
ساخت تجمعی برای ذخیره
مدیریت زنجیره تامین در ساخت تجمعی بر جمعآوری تقاضاهای جهت دار مشتریان تمرکز دارد. هدف از جمعآوری تقاضای جهت دار مشتری در زمان واقعی، ذخیره موجودی کالا به طور کارآمد است. این جمعآوری و ذخیره اغلب از طریق سیستم اطلاعاتی یکپارچه انجام میشود. (SCM / ERP) به این صورت که سازمان تقاضاهای مشتریان را در زمان واقعی جمعآوری میکند، البته فقط تقاضاهای موثر بر تعدیل و توسعه برنامههای عملیاتی را. سپس بر طبق اطلاعات جمعآوری شده اقدام به ذخیره اقلام مورد نیاز مشتری میکند.
سیستم مدیریت زنجیره تامین در ساخت تجمعی تمام فعالیتهای برنامه ریزی توزیع، ساخت، برنامه ریزی تفصیلی، کنترل موجودی، هماهنگی تامین با چند کانال توزیع، جریان اطلاعات صحیح درباره تقاضا، سرمایه گذاری، ظرفیت موجودی، برنامه ریزی تفصیلی نقل و انتقال و … را به صورت یکپارچه انجام میدهد.
ذخیره مستمر
ایده این مدل مدیریت زنجیره تامین بر پایه پر کردن موجودی مصرف شده از طریق کار کردن مداوم است. بنابراین در این استراتژی باید ارتباط محکمی میان فرآیند اجرای سفارش و فرآیند تولید وجود داشته باشد. مدل ذخیره مستمر یک مدل کاربردی برای محیطهایی با الگوهای تقاضای ثابت به شمار میرود.
ساخت برای سفارش
این مدل مدیریت زنجیره تامین بر پایه مونتاژ کردن بلافاصله پس از دریافت سفارش استوار است. این مدل به مدیریت موجودیها و تحویل تدارکات لازم در زنجیره تامین، نیاز دارد. مدیران پروژه با استفاده چند منظوره از دستگاهها برای تولید کالاها، میتوانند این نیاز را رفع کنند. این مدل چند مزیت دارد که از میان آنها میتوان به ادراک مشتری از محصول مورد نیاز خود و یا دریافت سریع محصول توسط مشتری اشاره کرد.
مونتاژ کانالی
مدل مونتاژ کانالی (Channel Assembly) مدیریت زنجیره تامین با یک تعدیل جزئی بر مبنای ساخت برای سفارش به وجود میآید. در این مدل محصولات در کانال، توزیع و همزمان با آن جمعآوری و مونتاژ میشوند. شرکتهای رایانهای که در زنجیره توزیع بخشهای مختلف رایانه، آنها را خریداری و مونتاژ میکنند مثالی از این مدل هستند. بنابراین سفارشی که مشتری دارد تنها برای قرار گرفتن در یک وسیله رایانهای توسط شرکت مذکور جمع و به او تحویل داده میشود.
زنجیره تامین جهانی
مدیریت زنجیره تامین که تمام تولیدکنندگان و یا مشتریان در سطح جهان را درگیر کند، زنجیره تامین جهانی شناخته میشود. گرایش شرکتها به زنجیره تامین جهانی چند دلیل دارد. از جمله:
- قیمت پایین مواد اولیه.
- خدمات و منابع انسانی بیشتر.
- دسترسی به فناوریها و محصولات غیر قابل دسترس در داخل کشور.
- کیفیت بالایی که محصولات در بازار جهانی دارند.
- استراتژیهای جهانی در نظر گرفته شده برای فروش محصولات شرکت.
- کاهش هزینههای شرکت به دلیل تشدید رقابت جهانی.
- نیاز به توسعه حضور جهانی و بازرگانی در سطح بین الملل.
البته پیوستن به مدیریت زنجیره تامین جهانی ممکن است مشکلاتی نیز در پی داشته باشد. مشکلات حقوقی، دستمزدها و مالیات دادوستد، اختلافات فرهنگی و زبانی شرکتها، عدم ثبات نرخ پول رایج، تغییر مسائل سیاسی از جمله این مشکلات هستند.
عوامل اصلی استراتژی زنجیره تامین
یک مدل طبقه بندی مدیریت زنجیره تامین توسط کریستوفر ارائه شده است. این مدل طبقه بندی شامل سه عامل میباشد. این عوامل که میتوانند نقش مهمی در طبقه بندی استراتژی زنجیره تامین ایفا کنند عبارتند از:
- نوع تقاضا (ثابت / متغیر)
- نوع محصولات (استاندارد / ویژه)
- زمان تاخیر در بارگیری مجدد (کوتاه / بلند)
در مدیریت زنجیره تامین محصولات یا ویژه هستند یا استاندارد. محصول استاندارد محصولی با تقاضای ثابت، چرخه حیات طولانی و سطح سفارش محدودتر است. از طرف مقابل محصول ویژه محصولی با حجم تولید پایین، تقاضای نامنظم، چرخه حیات کوتاه و سطح سفارش بالا میباشد.
کریستوفر میگوید، زمان تاخیر در بارگیری مجدد باید در تمام دسته بندیهای مناسب انتخاب استراتژی زنجیره تامین مد نظر قرار بگیرد. زیرا تاخیر زمان بارگیری مجدد بر پاسخگویی تاثیر داشته و همچنین امروزه گرایش به افزایش زمان تاخیر به مسئلهای جهانی تبدیل شده است.
از نظر کریستوفر امکان طبقه بندی استراتژیهای زنجیره تامین بر اساس دو مشخصه پیشبینی پذیری و زمان تاخیر وجود دارد. چراکه پیشبینی پذیری، نوع محصول و تقاضای آن ارتباط زیادی با یکدیگر دارند. به طور مثال محصولات استاندارد قابلیت پیشبینی پذیری بالایی دارند.
انتخاب استراتژی زنجیره تامین بر اساس مشخصههای عرضه تقاضا
مدیریت زنجیره تامین شامل چهار استراتژی است. اگر تقاضا قابل پیشبینی باشد و زمان تاخیر بارگیری مجدد آن نیز کوتاه باشد، استراتژی بارگیری مجدد پیوسته ناب مناسب خواهد بود. اما اگر تقاضا غیر قابل پیشبینی بوده و زمان تاخیر بارگیری مجدد آن هم بلند باشد، استراتژی زنجیره تامین ناب – چابک مناسب خواهد بود. استراتژی زنجیره تامین ناب – چابک با به تاخیر انداختن قابل تشخیص است.
حال اگر تقاضا قابل پیشبینی اما زمان تاخیر طولانی باشد باز هم استراتژی ناب مناسب خواهد بود. به طور کلی در تقاضاهای قابل پیشبینی استراتژی ناب و در تقاضاهای غیر قابل پیشبینی استراتژی چابک مناسب است. زیرا در استراتژی چابک پاسخگویی سریع اتفاق میافتد.
کریستوفر همچنین بیان میکند که مدیریت زنجیره تامین با انتخاب هر یک از این استراتژیها تحت تاثیر قرار میگیرد. مثلا در استراتژی تعویق، مدیریت زنجیره تامین در محصولات سفارشی تولید را به تعویق میاندازد. در حالی که با همین استراتژی در محصولات استاندارد، توزیع را به تعویق میاندازد. در ادامه به شرح سه الگوی زنجیره تامین (ناب، چابک – ناب، چابک) خواهیم پرداخت.
- استراتژی ناب در مدیریت زنجیره تامین
مباحثات مدیریت زنجیره تامین در سالهای اخیر بر ناب یا چابک بودن توانایی زنجیره تامین تمرکز داشته اند. «ومک و جونز» در سال 1990 میلادی نظریه تولید ناب را تشریح کردند. این نظریه در سال 1996 توسط آنها به مفهوم گستردهتر تفکر ناب توسعه پیدا کرد. تفکر ناب که بر کاهش میزان ضایعات متمرکز است به مدال نیز شهرت یافته است.
استراتژی و رویکرد ناب از سیستم تولید تویوتا که بر بکارگیری کارآمد منابع از طریق برنامه ریزی مرحلهای تمرکز دارد، نشات میگیرد. تفکر ناب در مدیریت زنجیره تامین به معنای ایجاد یک جریان ارزشی است. این جریان تمام ضایعات را حذف کرده و برنامه ریزی مرحلهای را امکان پذیر میسازد. استراتژی ناب میتواند کاهش موجودی، کاهش حجم تولید، کاهش حجم پایه تحویلی عرضه کننده را در پی داشته باشد. همچنین میتواند عرضه کنندگان را بر اساس کیفیت و عملکرد تحویل، ایجاد ارتباطات بلند مدت با آنها و حذف کاغذبازیها ارزیابی کند. این استراتژی و اصول آن در بازارهایی با تقاضای نسبتا ثابت و به تبع قابل پیشبینی و دارای تنوع پایین قابل استفاده میباشد.
- استراتژی چابک در مدیریت زنجیره تامین
مدیریت زنجیره تامین در بازارهایی با تقاضای متغیر که مشتریان به تنوع بالای محصولات نیاز دارند به سمت چابکی پیش میرود. رویکرد چابکی بیشتر تقاضا محور است تا پیشبینی محور. به همین دلیل با توانایی تطبیق میان عرضه و تقاضا در بازارهای غیر قابل پیشبینی و متغیر و پاسخگو بودن مرتبط است. بسیاری از افراد چابکی را به توانایی پاسخگویی به تغییرات بازار به وسیله کارآمدی در هزینه و سودآوری تعریف میکنند. در حالی که چابکی در نظر کریستوفر به کسب و کاری که شامل ساختارهای سازمانی، فرآیندهای لجستیک و ویژه، سیستمهای اطلاعاتی و مجموعههای ذهنی باشد، تعریف میشود.
بنابراین میتوان گفت چابکی در مدیریت زنجیره تامین پاسخگویی سازمان را با بازار مرتبط میکند تا بتواند بهره لازم را از فرصتهای سودده با تغییرات سریع، ببرد.
چابکی که یک مفهوم تجاری در مدیریت زنجیره تامین است تا حدی از سیستمهای تولید منعطف نشات میگیرد. سیستمهای تولید منعطف تلاش دارند از طریق خودکار سازی (کاهش زمان راه اندازی) به تغییر تجهیزات سرعت ببخشند و به این ترتیب پاسخگوی تغییرات مرکب و حجم محصولات باشند. بعدها که نظریه انعطاف پذیری تولید توسط دیگر محققان به زمینه تجاری کسب و کارهای گستردهتر راه یافت، چابکی به عنوان یک پارادایم زنجیره تامین به وجود آمد.
مدیریت زنجیره تامین در رویکرد چابک تمام تلاشها را بر یکپارچه سازی جریان اطلاعات در زنجیره منعطف میکند. هدف از این امر ایجاد زنجیره تامین بازار محور است. زنجیره تامین بازار محور باعث پاسخ دهی سریع به تقاضاهای غیر قابل پیشبینی بازار شده و نرخ کاهش قیمت اجباری، از دست دادن مشتری و موجودی منسوخ شده را کاهش میدهد.
- استراتژی چابک – ناب در مدیریت زنجیره تامین
اگر چه استراتژیهای ناب و چابک در مدیریت زنجیره تامین دو الگوی متفاوت به نظر میرسند، اما هر دوی آنها یک هدف مشترک دارند؛ آن هم پاسخگویی به نیاز مشتری با کمترین هزینه است. همانطور که گفته شد مشخصههای تقاضا با یکدیگر متفاوتند، پاسخگویی به نیاز مشتری با دو روش چابک و ناب نیز بر اساس مشخصههای تقاضا صورت میگیرد. بنابراین مسلم است که این دو روش متفاوت باشند. اما نتیجه تحقیقات انجام شده حاکی از یکپارچگی این دو رویکرد برای ایجاد استراتژی چابک – ناب میباشد.
یکپارچه سازی جنبههای مثبت این دو رویکرد باعث ارائه استراتژی خاصی شده که در سیستم مدیریت استراتژی به آن رویکرد چابک – ناب میگویند. پس بحث اصلی در اینجا چابک یا ناب بودن استراتژی نیست.
در جدول زیر مقایسهای بین مشخصههای استراتژی چابک، ناب و چابک – ناب نشان داده شده است.
رابطه استراتژی کسب و کار و استراتژی زنجیره تامین
مدیریت استراتژی سازمان باید تلاش کند تا میان استراتژیهای خرد و کلان سازمان هماهنگی ایجاد نماید، به خصوص استراتژیهای کسب و کار و مدیریت زنجیره تامین. زیرا هر سازمان به مثابه یک کل منسجم است که تمام اجزای آن باید با یکدیگر هماهنگ باشند. ایجاد هماهنگی میان استراتژی کسب و کار و زنجیره تامین دو مزیت ویژه دارد:
- متضمن رقابت پذیری سازمان در بازار فروش محصولات است.
- اهداف زنجیره تامین را از اهداف کسب و کار استخراج میکند.
فرآیندهای زنجیره تامین با تحت پوشش قرار دادن ابزارهای مدیریت زنجیره تامین، فرآیندهای مدیریت تقاضا، تولید، مدیریت موجودی، پردازش تقاضا و پاسخگویی به آن، انبارگردانی، حمل و نقل، مدیریت توزیع، مدیریت صادرات و واردات و مد نظر قرار دادن حوزه تمرکز زنجیره تامین مدیریت ارشد، یک استراتژی زنجیره تامین هم افزا و سینرژیک ایجاد میکند.
در نتیجه مدیریت استراتژی و به طور کلی مدیریت ارشد به منظور دستیابی به رقابت پذیری، نیازمند ایجاد هماهنگی میان استراتژی زنجیره تامین و زنجیره کسب و کار هستند.
استراتژی کسب و کار نتیجه اهداف کسب و کار، بکارگیری ابزارها و فرآیندهای مدیریتی و تمرکز مدیر ارشد است. بنابراین برای کسب رقابت پذیری زنجیره تامین، ایجاد هماهنگی و یکپارچگی بردارهای مجموع (بردهای استراتژی کسب و کار و زنجیره تامین) الزامیست. این بردارها از سه بردار اهداف زنجیره تامین، فرآیندهای زنجیره تامین و تمرکز مدیریت بر فعالیتهای زنجیره تامین حاصل میشوند. حال بهترین رویکرد برای ایجاد هماهنگی، ایجاد هماهنگی به صورت جزء به جزء است.
با این حساب عدم هماهنگی میان یکی از جنبههای گفته شده کارایی، اثربخشی و بهینگی مدیریت زنجیره تامین را در پی خواهد داشت. هماهنگی استراتژی کسب و کار و زنجیره تامین مزایایی در پی خواهد داشت که در ادامه به این مزایا اشاره خواهیم کرد.
مهمترین مزایای استفاده از استراتژی زنجیره تامین در برنامه ریزی استراتژیک
مهمترین مزیت مدیریت زنجیره تامین، تاثیر آن در تکمیل سفارشات و پاسخگویی به نیاز مشتریان است. به سخن دیگر این استراتژی روشی آسان برای تعیین این که آیا سازمان زنجیره تامین مناسب برای پاسخگویی به نیاز مشتریان دارد یا خیر، فراهم میآورد. این موضوع اساس رقابت به شمار میرود.
دومین مزیت مدیریت زنجیره تامین، جهت گیری فعالیتهای زنجیره تامین با فعالیتهای کسب و کار است. این جهت گیری باعث تکمیل فعالیتهای مذکور میشود.
آخرین مزیت یکپارچگی استراتژیها، بهبود پاسخگویی زنجیره تامین به محیط کسب و کار و ایجاد تغییر در پایه و اساس رقابت است. این مزیت باعث حصول اطمینان از تکامل زنجیره تامین همراه با تغییر تقاضای بازار و تطابق زنجیره با نیازهای متغیر مشتریان میشود.
حال در صورتی میتوان از حصول همسویی استراتژی زنجیره تامین و کسب و کار اطمینان حاصل کرد که تمام جنبههای سه گانه اهداف مدیریت زنجیره تامین و کسب و کار، فرآیندهای زنجیره تامین، ابزارهای مدیریتی و حوزه تمرکز زنجیره تامین مدیریت ارشد هماهنگ باشند.
اجزای اصلی مدیریت زنجیره تامین
زنجیره تامین مجموعهای از امکاناتی است که توابع زیر را انجام میدهند:
- تهیه مواد اولیه.
- تبدیل مواد اولیه به محصولات میانی و نهایی.
- توزیع محصولات نهایی به مشتریان.
حال مدیریت زنجیره تامین نوعی استراتژی است که با کمک آن میتوان توابع مذکور را ادغام کرد. جامعترین تعریفی که میتوان از مدیریت و استراتژی زنجیره تامین ارائه داد این است که: زنجیره تامین شامل تمام فعالیتهای تولید محصول از مرحله ماده خام تا تحویل به مصرف کننده و تمام جریانهای مرتبط با آن است. این زنجیره از اجزای زیر تشکیل شده است:
1_ زنجیره تامین بالادست
این جزء شامل تامین کنندگان اولیه که میتوانند سازنده و مونتاژ کننده باشند، و همچنین تامین کنندگان آنها است. اصلیترین فعالیت این قسمت خرید و حمل میباشد.
2_ زنجیره تامین داخلی
این بخش تمام فرآیندهای پردازش تبدیل مواد اولیه خام به محصول خروجی را شامل میشود. تمام مراحل از زمان ورود ماده اولیه تا زمان خروج محصول نهایی برای توزیع در این جزء جا دارند. حمل مواد، مدیریت موجودی، ساخت و کنترل کیفیت از فعالیتهای این بخش هستند.
3_ زنجیره تامین پایین دست
این بخش شامل تمام فرآیندهای توزیع و تحویل محصولات به مشتریان نهایی است. بنابراین مدیریت زنجیره تامین در پس از واگذاری محصول به مصرف کننده پایان میپذیرد. توزیع کنندگان این بخش به گروههای مختلف تقسیم میشوند مثل کل فروشان و خرده فروشان.
زنجیره تامین اشکال و اندازههای گوناگون دارد و گاها بسیار پیچیده است. زنجیره تامین ماشین شامل صدها تامین کننده، هزاران کارگاه ساخت و مونتاژ، انبارها، دلالها، فروشندگان مستقیم و عمده فروشان، مشتریان، تیم پشتیبانی از قبیل مهندسی محصول، بانکها و شرکتهای نقل و انتقال، آژانسهای خرید و … است.
در حالت کلی زنجیره تامین زنجیرهای شامل تمام فعالیتهای مرتبط با جریان تولید کالا از خرید مواد اولیه تا تحویل کالای نهایی به مصرف کننده است. این زنجیره حتی در جریان مالی و اعتبارات نیز حضور دارد.
حال مدیریت زنجیره تامین تلفیقی از هنر و علم است که به منظور بهبود دسترسی به مواد اولیه، ساخت محصول و خدمات و انتقال آن به مشتری مورد استفاده قرار میگیرد. در نتیجه مدیریت زنجیره تامین عبارت است از: فرآیند یکپارچه سازی فعالیتهای زنجیره تامین و جریانهای اطلاعاتی مرتبط با آن. این فرآیند از طریق هماهنگی فعالیتها در زنجیره تامین، تولید و عرضه به وجود میآید.
اجزای اصلی فرآیند مدیریت زنجیره تامین
مدیریت زنجیره تامین (SCM) فرآیند تامین مواد اولیهای است که شرکت برای تولید محصول یا خدمات و ارائه آن به مشتریان نیاز دارد. هدف این مدیریت بهبود عملکرد زنجیره تامین است. زیرا اطلاعات دقیق و به موقعی که زنجیره تامین در اختیار تامین کنندگان میگذارد این امکان را به آنها میدهد که تمرکز خود را روی محصولات قابل فروش منعطف کنند. بنابراین میتوان گفت سیستمهای زنجیره تامین باعث کاهش فعالیتهای اضافی تولیدکنندگان و خرده فروشان میشوند. این مسئله منجر به کاهش هزینههای تولید، حمل و نقل، بیمه و ذخیره کالاهای غیر قابل فروش خواهد شد.
6 جزء اصلی مدیریت زنجیره تامین عبارتند از:
- برنامه ریزی
- یافتن منابع مناسب
- تولید
- توزیع کالا
- پشتیبانی
- ارزیابی نهایی
برنامه ریزی: برنامه ریزی یعنی این که شرکتها باید درباره منابع مورد نیاز خود در راستای تامین تقاضای مشتریان، برنامه ریزی و مدیریت داشته باشند. برنامه ریزی شامل تعیین معیارهای زنجیره تامین نیز میباشد و به نوعی باعث طراحی زنجیره تامین کارآمد و موثر خواهد بود.
یافتن منابع مناسب: منظور از این جزء، انتخاب تامین کنندگان مناسب برای تامین مواد اولیهای که شرکتها به آن نیاز دارند میباشد. پس از تنظیم قرارداد میان شرکت تامین کننده و سازمان اصلی، مدیران زنجیره تامین از روشهای مختلفی برای نظارت بر روابط میان دو طرف بهره میبرند. فعالیتهای این بخش مواردی از قبیل سفارش، دریافت، مدیریت موجودی کالا و تایید مجوزهای تامین کننده را شامل میشود.
تولید: مدیریت زنجیره تامین تمام فعالیتهای پذیرش مواد اولیه، تولید محصول، آزمایش کیفیت، بسته بندی، حمل و نقل و تحویل را جزء برنامههای اصولی در نظر میگیرد. بیشتر شرکتها برای این که از تولید محصولاتی مطابق با استانداردهای بازار مطمئن شوند کیفیت، میزان تولید و بهرهوری کارگران را مورد ارزیابی قرار میدهند.
توزیع کالا: توزیع کالا معمولا لجستیک نامیده میشود. این بخش شامل هماهنگی سفارش مشتری، مشخص کردن زمان تحویل، ارسال بار و صورتحساب و دریافت پرداختیها میباشد. بنابراین میتوان گفت اصلیترین ابزار در این بخش وسایل نقلیه برای ارسال سفارشات هستند. برخی از شرکتها انجام این کار را به مراکز متخصص میسپارند به خصوص در زمانهایی که محصولات نیاز به بررسی خاص داشته باشند.
پشتیبانی: محصولات معیوب، محصولاتی که با درخواستهای مشتری مطابقت نداشته باشند یا مازاد بر سفارش تحویل داده شده باشند باید مرجوع شوند. در نتیجه مشتری برای حل این مشکل به یک شبکه پاسخگو نیاز خواهد داشت.
ارزیابی نهایی: مدیریت زنجیره تامین برای کارایی بیشتر نیازمند نظارت بر اطلاعات سراسر زنجیره و اطمینان انطباق آنها با مقررات میباشد. امور مالی، فناوری اطلاعات، منابع انسانی، امکانات، مدیریت نمونه کارها، طراحی محصول، فروش و تضمین کیفیت فرآیندهای این مرحله هستند.
شبیه سازی استراتژی زنجیره تامین
مدیریت زنجیره تامین به دلیل گران بودن معمولا در مدل شبیه سازی میشود. مدل در اصل نشان دهنده یک زنجیره تامین مناسب است. با مطالعه مدل میتوان خواص مربوط به عملکرد زنجیره تامین را استنباط کرد.
شبیه سازی استراتژی زنجیره تامین دلایل متعددی دارد که پرهزینه و غیر ممکن بودن مشاهده فرآیندهای خاص در زنجیره تامین واقعی از جمله این دلایل هستند. به طور مثال توصیف خریدوفروش در سالهای آینده به عنوان معادلات ریاضی امری بیش از حد پیچیده است. حتی استفاده از تکنیکهای تحلیلی برای بدست آوردن راه حل پس از فرمول بندی مدل ریاضی نیز میتواند پیچیده باشد.
مطالعه تغییرات در یک مدل شبیه ساز از زنجیره تامین و بررسی راه حلهای تحلیلی امر ممکنی است. با کمک شبیه سازی زنجیره تامین میتوان به ایدههای ارزشمند در مورد مهمترین متغیرها و نحوه تداخل آنها دست یافت. همچنین شبیه سازی میتواند برای انجام آزمایشات جدید در شرایط عدم وجود اطلاعات یا کمبود اطلاعات نیز مورد استفاده قرار گیرد. این شبیه سازی امکان چک کردن سیاستهای جدید و تصمیم گیری پیش از خطر انجام آزمایش با زنجیره تامین واقعی را فراهم میکند. مطالعه در زنجیره تامین با استفاده از شبیه سازی، با وجود شرایطی خاص امکان پذیر خواهد بود.
تعریف مدیریت لجستیک زنجیره تامین
لجستیک بخش مهمی از مدیریت زنجیره تامین است. لجستیک شامل طرحها و برنامهها، بکارگیری و کنترل کارا و اثربخش فرآیندهای ذخیره کالا و خدمات میباشد. این بخش تمام اطلاعات مرتبط از نقطه شروع تا مصرف را در نظر میگیرد تا به این ترتیب نیازها و الزامات مشتریان را برآورده سازد.
موفقیت مدیریت لجستیک مستلزم وجود 5 اصل اساسی است. که این 5 اصل عبارتند از: عرضه محصولات صحیح، در مکان صحیح و زمان صحیح، با شرایط صحیح به مشتریان مصرف کننده محصول.
مزایای مدیریت لجستیک در مدیریت زنجیره تامین
- افزایش سود
- افزایش بهرهوری
- چابکی بیشتر
- کاهش هزینهها
- موجودی کمتر
- کوتاهتر شدن موعد تحویل
- رعایت حقوق مشتری بیش از قبل
- مشاهده و ردیابی رخدادها
- افزایش ارائه خدمت به مصرف کنندگان
- حفظ موجودی و انباشته به مقدار صحیح
مدیریت روابط زنجیره تامین
مدیریت اطلاعات، مواد یا کالا در فرآیند زنجیره تامین از ضروریات است. یکی از موارد مهم و موثر بر تمام زمینههای زنجیره تامین و سطح عملکرد آن، مدیریت روابط میباشد.
در بسیاری از مواقع حتی با وجود دسترسی به اطلاعات و تکنولوژیهای مورد نیاز فعالیت مدیریت زنجیره تامین (SCM) باز هم شاهد شکست در این زنجیره هستیم. شکستهای اولیه در زنجیره تامین معلول انتقال غلط توقعات و انتظارات و همچنین نتیجه روابط اشتباه میان طرفین درگیر در زنجیره است.
ایجاد ارتباط میان شرکا به طوری که به قابلیتهای یکدیگر اعتماد متقابل داشته باشند، مهمترین فاکتور برای مدیریت زنجیره تامین موفق است.
معیارهای اندازه گیری استراتژی زنجیره تامین
عملکرد اصلی مدیریت زنجیره تامین شامل این موارد است؛ مدیریت موجودی، مدیریت توزیع، مدیریت کانال، مدیریت پرداخت، مدیریت مالی، مدیریت تامین کننده. عملکرد مدیریت زنجیره با معیارهای زیر قابل اندازه گیری میباشد:
ارائه خدمت به مشتری: مدیریت زنجیره تامین باید انتظارات مشتریان را در هر بازاری برآورده سازد. ارائه خدمت به مشتری عملکرد و توانایی زنجیره تامین را در رفع نیازهای مشتریان اندازه میگیرد. مشتریان بسته به نوع بازار ممکن است انتظارات متفاوتی داشته باشند اما در هر صورت هزینه خدمات دریافتی را میپردازند.
کارایی داخلی: برخورداری از سطح مناسب سودآوری و توجیه مالی مناسب و همچنین توانایی سازمان در انجام کارها همان کارایی داخلی در زنجیره تامین است.
انعطاف پذیری تقاضا: در اینجا میزان افزایش در سطح فعلی تقاضا مطابق با توانایی پاسخ دهی زنجیره تامین سنجیده میشود.
توسعه محصول: این معیار توانایی شرکت و زنجیره تامین را در توسعه و ارائه محصول جدید در زمان مناسب و همگام با بازارها، اندازه گیری میکند. توانایی توسعه محصول یکی از موارد ضروری برای موفقیت در بازارهای در حال توسعه است.
چالشها و مشکلات مدیریت زنجیره تامین
تعداد شرکتهای جهانی که قدرت پاسخگویی به تقاضای مشتریان را ندارد کم نیستند. این شرکتهای برای این که بتوانند به فعالیت خود ادامه بدهند مجبور به تحمل پروژههای زیاد و افزایش موجودیها با هزینههای بالا میشوند. به همین دلیل قصد داریم به مشکلات مذکور و علل آنها بپردازیم.
در حالت کلی مشکلات پیش روی مدیریت زنجیره تامین دو علت عمده دارند:
عدم اعتماد به مدیریت زنجیره تامین
عدم اطمینان در مدیریت زنجیره تامین دو منبع دارد؛
- پیشبینی تقاضاها: تقاضا از فاکتورهای متعددی مانند رقابت، قیمتها، شرایط فعلی، توسعه تکنولوژیکی و سطح عمومی تعهد مشتریان تاثیر میپذیرد.
- عدم اطمینان به زمان تحویل: زمان تحویل کالا به مواردی از قبیل خرابی دستگاهها، فرآیند تولید خطی، فشردگی ترافیک که تاثیر مستقیمی بر حمل و نقل کالا دارد و مشکلات کیفیت مواد که تاخیر در تولید را در پی خواهد داشت، وابسته است.
عدم هماهنگی در مدیریت زنجیره تامین
عدم هماهنگی میان بخشهای مختلف شرکت در مدیریت زنجیره تامین زمانی اتفاق میافتد که یک بخش ارتباط خوبی با سایر بخشها نداشته باشد. در چنین مواقعی بخش مذکور یا اصلا از مسائل مطلع نخواهد شد و یا بسیار دیرتر از زمانی که باید، اطلاع پیدا خواهد کرد. این مسئله موجب غیر قابل فهم بودن پیغامهای مهم برای شرکای تجاری خواهد شد.
حال با توجه به علل مشکلاتی که پیش روی مدیریت زنجیره تامین قرار میگیرند، اصلیترین مشکلات زنجیره تامین عبارتند از:
اثر شلاق چرمی (مزمنترین مشکل مدیریت زنجیره تامین)
شلاق چرمی همان افزایش نامنظم سفارشات در بالا و پایین زنجیره تامین است. دلیل اصلی بروز این مشکل بی ثباتی پیشبینی توزیع کنندگان است. بی ثباتی پیشبینی نیز از نوسان قیمت، سهمیه بندی و دسته بندی نادرست تقاضا در زنجیره تامین ، پیشبینی ضعیف تقاضا نشات میگیرد. حال مسئله مذکور سبب ایجاد مشکلاتی مانند موجودی پرهزینه و غیر ضروری، ثبت سفارش غلط به تامین کنندگان، ناکارآمدی، کاهش سود، کاهش درآمد، خدمت رسانی ضعیف به مشتری، حمل و نقل ناموفق خواهد شد.
ذخیره فریبنده
مشکل ذخیره فریبنده در مدیریت زنجیره تامین زمانی اتفاق میافتد که محصول مورد تقاضای مشتریان در دسترس نباشد. به عبارت دیگر محصول وجود دارد اما به دلیل قرار گرفتن در جایی نادرست و یا ذخیره ناصحیح، در دسترس نیست.
نحوه اندازه گیری عملکرد و استراتژی زنجیره تامین
کاربرد اندازه گیری عملکرد، تعیین کارایی و اثربخشی سیستم موجود یا مقایسه سیستمهای رقیب است. اقدامات عملکرد نیز برای طراحی سیستمهای ارائه شده با تعیین ارزشهای متغیرهای تصمیم، کاربرد دارد.
مدیریت زنجیره تامین برای افزایش کارایی استراتژی زنجیره تامین آن را به پنج جزء اصلی تفکیک میکند. این پنج جزء عامل سازماندهی و اثربخشی استراتژی زنجیره تامین هستند. به عبارت دیگر میزان اثربخشی استراتژی زنجیره تامین به اجرای درست این پنچ جزء وابسته است.
ساختار شرکای زنجیره تامین
طراحی زنجیره تامین بر اساس کارایی عوامل استراتژیک و با توجه به نیاز مشتریان پایه ریزی میشود. طراحی این زنجیره باید به گونهای باشد که محدوده محصولات موجود، سرویسها، محصولات جدید یا بخش مشتریان را پوشش دهد.
پیاده سازی ارتباطات مشارکتی
ارتباطات مشارکتی در اصل به تمام مشارکتهای ضروری سازمان اشاره دارد. پیاده سازی ارتباطات مشارکتی ارتباطات و مشارکتهای میان مدیریت زنجیره تامین را با عوامل خارجی گسترش میدهد. ارتباطات میان شرکت با شرکای بیرونی در زنجیره تامین باید به این شکل باشد که هر تغییراتی در زنجیره به اطلاع تمام شرکا برسد و در کل زنجیره پیاده شود.
طراحی زنجیره تامین برای افزایش سود استراتژیک: درست است که مدیریت زنجیره تامین مشارکت موثر با عوامل خارج از شرکت را ضروری میداند، اما مشارکت و ارتباط با شرکتهای خارجی امر آسانی نیست.
اطلاعات مدیریت زنجیره تامین: سیستمهای اطلاعاتی نقش موثری در اصلاح زنجیره تامین دارند. نقش تکنولوژی در اصلاح زنجیره تامین در این بخش نشان داده میشود. تغییرات سیستمی باید تمام فرآیندها و بخش مدیریت استراتژی را تحتالشعاع قرار دهند.
کاهش هزینه زنجیره تامین: اصلیترین شاخص بهبود زنجیره تامین ، کاهش هزینه است. بهبود زنجیره تامین برای استراتژیها و سیاستهای کارا انجام میشود. دلایل اصلی افزایش هزینهها عبارتند از:
- ضعف موجود در طراحی و تولید
- واضح نبودن فرآیند زنجیره تامین
- نداشتن اطلاعات کامل برای تصمیم گیری
- ایجاد تغییر در فرآیندهای داخلی و خارجی شرکت
- ضعف ارتباطات میان حلقههای زنجیره و شرکای زنجیره
خلاصه مدیریت زنجیره تامین و استراتژی آن
بخش خرید یکی از بخشهای مؤثر در افزایش کارایی و اثربخشی سازمانها است. همین عامل باعث شده تا شرکتها به دنبال انتخاب شیوهای مناسب برای دستیابی به اهداف مدیریت استراتژی در زمینه خرید باشند. مدیریت زنجیره تامین یکی از علوم زیربنایی در زمینه تولید و توزیع محصول یا شکل گیری خدمات است. عدم وجود استراتژی زنجیره تامین باعث مسدود شدن راههای رسیدن محصول به دست مصرف کننده نهایی یا اجرای ناقص مراحل آن و در نتیجه متضرر شدن شرکت تولیدی کالا یا ارائه دهنده خدمات میشود.
مدیریت زنجیره تامین و پیادهسازی استراتژیهای آن یک مرحله مهم در فرآیند تولید محصول و مصرف آن توسط مصرف کننده است. اطلاعات زنجیره تامین امروزه یکی از عوامل مهم در تصمیم گیری و بهینهسازی برای توسعه و بقای سازمان است. بنابراین زنجیره تامین شامل دو هدف هماهنگی، پیشبینی و برنامه ریزی میشود. با توجه به اهمیت جریان اطلاعات در زنجیره تامین میتوان گفت، زنجیره تامین سه ویژگی خاص در مقایسه با بنگاههای انفرادی دارد. این سه ویژگی عبارتند از: پوشش بیشتر، کانالهای دسترسی بیشتر، کیفیت مطلوب اطلاعات. فناوری اطلاعات مؤثر در بهبود کارایی زنجیره تامین و جلوگیری از پدید آمدن اثر شلاق چرمی، نقش موثر دارد.
دلایلی از جمله بالا بودن هزینه و غیر ممکن بودن مدیریت زنجیره تامین در موقعیتهای جدید با اطلاعات کم باعث شده تا برای بررسی آن و آزمایش فرآیندهای زنجیره تامین، شرکتها به استفاده از مدل شبیهساز زنجیره تامین روی آورند.
مدیریت زنجیره تامین شامل چند فرآیند اصلی است. از جمله: مدیریت اطلاعات، مدیریت لجستیک، مدیریت روابط و مدیریت استراتژی. در این مقاله مزایای هر یک از فرآیندهای مذکور را بررسی کردیم. داشتن زنجیره تامین کارا و اثربخش و مدیریت صحیح آن یکی از رموز موفقیت سازمانها و محصولات و خدماتی است که ارائه میدهند. جریان داشتن اطلاعات در میان اعضای زنجیره تامین نیز در اثربخش بودن این زنجیره اهمیت بسیاری دارد.
بهکارگیری سیستمها، فناوری اطلاعات و نرم افزارها میتواند در زمینه اثربخشی، زنجیره تامین را حمایت کند. موارد گفته شده همچنین باعث برقراری ارتباطی مؤثر میان سازمان و مشتری شده و به این ترتیب دسترسی به اطلاعات را با درجه بالایی از شفافیت، سرعت و دقت برای سازمان فراهم میآورد. از طرفی تمام برنامه ریزیهای فرآیند تولید محصول یا ارائه خدمت بر مبنای همین اطلاعات شکل میگیرد.
زنجیره تأمین مکمل هر کسب و کاری است و برای کسب رضایت مشتری واجب و اساسی است.
مدیریت زنجیره تأمین یک مدیریت فعال از فعالیتهای زنجیره تأمین برای افزایش ارزش مشتری و دستیابی به یک مزیت رقابتی پایدار است. درواقع مدیریت زنجیره تأمین نشان دهنده یک تلاش آگاهانه توسط مدیریت زنجیره تأمین یک شرکت برای توسعه و راهاندازی زنجیره تأمین به صورت مؤثر و کارآمد است. فعالیتهای زنجیره تأمین هر چیزی را از توسعه محصول، منبع، تولید، لوجستیک تا اطلاعاتی که برای هماهنگی این فعالیتها نیاز است، در بر میگیرد.
مفهوم و پایه و اساس مدیریت زنجیره تأمین بر اساس دو تفکر اصلی زیر است:
۱. اول این است که عملاً هر محصولی که به یک کاربر نهایی میرسد، نشان دهنده یک تلاش جمعی از جانب سازمانها و بخشهای متعدد است. این سازمانها به طور کلی زنجیره تأمین معرفی میشوند.
۲. دوم این است که درحالی که زنجیره تأمین مدت زیادی است که وجود دارد، اما بیشتر سازمانها فقط به اتفاقی که در درون سازمانشان رخ میدهد توجه میکنند و از دیگر فعالیتهایی که در خارج از چارجوب سازمانشان رخ میدهد، خبر ندارند. نتیجه این کار هم یک زنجیره تأمین ناکارآمد است.
سازمانهایی که زنجیره تأمین را شکل میدهند به هم متصلند؛ از لحاظ جریانهای فیزیکی و جریانهای اطلاعاتی. حال این جریانهای فیزیکی و اطلاعاتی یعنی چه؟
جریان فیزیکی
جریان فیزیکی شامل دگرگونیها و ذخیره و انبار مواد و کالا است. اینها جنبههایی از زنجیره تأمین هستند که مشخص و دیدنیاند.
جریان اطلاعاتی
جریان اطلاعاتی به شرکای زنجیره تأمین این امکان را میدهد تا برنامههای بلندمدت را با یکدیگر هماهنگ کنند و کالا و مواد را روزانه با یکدیگر بررسی کنند.
اهمیت مدیریت زنجیره تأمین
اینطور شناخته شده است که زنجیره تأمین مکمل هر کسب و کاری است و برای کسب رضایت مشتری واجب و اساسی است. اما دقیقاً زنجیره تأمین چه کاری را برای سازمان ما انجام میدهد و منافعی را برای کسب و کار ما ایجاد میکند؟
تقویت خدمات مشتریان
کاهش هزینههای اجرایی
کاهش هزینههای خرید
خرده فروشان با استفاده از زنجیره تأمین خود که محصولات گرانتر را به سرعت به دست مشتری میرساند، میتوانند از هزینههای جانبی نگهداری آنها بکاهند.
کاهش هزینههای تولید
تولیدکنندگان با استفاده از زنجیره تأمین خود مواد اولیه را به تعداد و به موقع به کارگران میرسانند تا از لحاظ تولید دچار کمبود نشوند.
کاهش هزینههای کلی زنجیره تأمین
تولیدکنندگان و خرده فروشان با استفاده از مدیران زنجیره تأمین، شبکهای کارآمد را طراحی میکنند تا خدمات مشتریان نیازهای خود را با کمترین هزینهها برطرف کنند. زنجیره تأمین کارآمد این امکان را برای شرکتها فراهم میکند تا در بازارها نیز رقابت بهتری با رقبای خود داشته باشند.
بهبود موقعیت اقتصادی
افزایش سهم سود
مدیران زنجیره تأمین برای شرکتها ارزش و اهمیت زیادی دارند، چراکه باعث میشوند کنترل بهتری بر روی زنجیره تأمین داشته باشند و هزینههای آن را پایین بیاورند.
کاهش داراییهای ثابت
مدیران زنجیره تأمین اهمیت زیادی برای شرکتها دارند، چراکه باعث میشوند استفاده از داراییهای ثابت شرکت مثل وسایل حمل و نقل و انبارها کاهش یابند. برای مثال اگر مدیران زنجیره تأمین بتوانند شبکهای را طراحی کنند که محصولات را از ۶ انبار به جای ۱۰ انبار به مشتریان برساند، بنابراین شرکت نیازی ندارد هزینههای زیادی را برای ساخت انبار بیشتر صرف کند.
افزایش جریان نقدینگی
مدیران زنجیره تأمین اهمیت زیادی برای شرکتها دارند، چراکه باعث میشوند تا جریانهای محصولات برای مشتریان سرعت بیشتری پیدا کند. برای مثال اگر زنجیره تأمین بتواند محصولات را به جای ۶۰ روز، ظرف ۱۰ روز به مشتریان برساند، صورتحساب محصول خیلی زودتر به جیبشان میرود و سریعتر به پول خود میرسند.
نقش اجتماعی زنجیره تأمین
بد نیست بدانید که زنجیره تأمین در جامعه هم نقش مهمی ایفا میکند. دانش زنجیره تأمین و ظرفیتهای آن میتواند برای حمایت از مأموریتهای پزشکی، انجام عملیاتهای امدادرسانی و رسیدگی به دیگر انواع عملیاتهای اورژانسی و اضطراری استفاده شود.
مهم نیست که مدیران زنجیره تأمین با چه چیزی سروکار دارند، یک جریان محصول عادی و روزانه و یا یک فاجعه طبیعی و غیرمنتظره؛ آنها آستینها را بالا میزنند و مشغول به کار میشوند، به سرعت مشکلات را تشخیص میدهند و با انجام کارهای خلاقانه سعی دارند کالاهای مهم و اساسی را هر چه سریعتر به مردم برسانند.
تضمین بقای بشر
زنجیره تأمین در حفظ بقای بشر کمک میکند
زنجیره تأمین به انسانها کمک میکند تا نیازهای اولیه همچون غذا و آب را به دستشان برساند. هر کدام از شاهراههای حیاتی به مشکل بر بخورد، زندگی انسانها با خطر مواجه میشود. برای مثال، در طوفان سال ۲۰۰۵ نیواورلئان امریکا، ساکنین این منطقه به غذا و آب تمیز دسترسی نداشتند. در طول اولین هفته بعد از وقوع طوفان، ۱.۹ میلیون وعده غذایی و ۶.۷ میلیون لیتر آب به افراد این منطقه تحویل داده شد.
زنجیره تأمین مراقبتهای بهداشتی افراد را بهبود میبخشد
زنجیره تأمین به انسانها این امکان را میدهد تا دارو و مراقبتهای بهداشتی بهتری داشته باشند. در موقعیتهای اضطراری، اجرای زنجیره تأمین میتواند نقش حیاتی در مرگ و زندگی افراد ایفا کند.
زنجیره تأمین افراد از تغییرات آب و هوایی محافظت میکند
زنجیره تأمین میتواند انرژی الکتریکی را به منظور روشنایی، گرمایش و سرمایش و تهویه هوا به خانهها و کسب و کارها برساند.
بهبود کیفیت زندگی
بنیاد رشد اقتصادی
جوامعی که زیرساخت زنجیره تأمین پیشرفته دارند (سیستم راه آهن پیشرفته، شبکههای ریلی وسیع، انواع بندرها و فرودگاههای مختلف) قادرند تا اجناس و کالاهای زیادی را بین کسب و کارها و مشتریان با سرعت زیاد و با هزینه کم جابهجا کنند. درنتیجه این امر اقتصاد رشد میکند. درواقع وجه مشترک بسیاری از جوامع فقیر، نبود زیرساختهای زنجیره تأمین است.
بهبود استانداردهای زندگی
جوامعی که زیرساخت زنجیره تأمین پیشرفته دارند (سیستم راه آهن پیشرفته، شبکههای ریلی وسیع، انواع بندرها و فرودگاههای مختلف) قادرند تا اجناس و کالاهای زیادی را بین کسب و کارها و مشتریان با سرعت زیاد و با هزینه کم جابهجا کنند. درنتیجه این امر مشتریان توانایی مالی کالاهای بیشتری را با درآمد خود دارند که درنتیجه استاندارهای زندگی آن جامعه بیشتر خواهد شد.
اشتغال زایی
یک زنجیره تأمین حرفهای باید حمل و نقل، انبارها، بستهبندی و لوجستیک و … را مدیریت کند که درنتیجه این فرآیند، در زمینه زنجیره تأمین شغلهای بسیاری ایجاد خواهد شد.
کاهش آلودگی و مصرف انرژی: اگر زنجیره تأمین به خوبی و به صورت حرفهای اجرا شود، این فرصت فراهم میشود که از آلودگیهای زیست محیطی بکاهد. همچنین با یک زنجیره تأمین حرفهای و کارآمد میتوام مصرف انرژی را کاهش داد که چه از لحاظ مالی چه زیستمحیطی به نفع سازمان است.
منبع: the next-generation digital supply chain
What Are the Five Basic Components of a Supply Chain
Supply Chain – Overview, Importance, and Examples
Supply Chain Management and Logistics, Retail Examples
Supply Chain Digital – Procurement & Supply Chain Platform
Supply Chain Strategy: Back to Basics – Strategy+Business
مظاهری میگه:
Mz میگه:
مشاوره مدیریت رخ میگه: