بینش مشتری کمک میکند تا برای فروش محصولات خود تصمیمات بهتر بگیرید
فهرست مطالب
بینش مشتری اصطلاحی است در کسبوکار که برای درک عمیقتر احساسات و افکار مخاطبان بهکار میرود و کمک میکند برای چگونگی فروش محصولات خود تصمیمهای بهتری بگیرید. تحلیل و بررسی رفتارهای انسانی به سازمانها اجازه میدهد تا به این درک واقعی برسند که مشتریان چه نیازهایی دارند و مهمتر از همه چرا اینگونه فکر میکنند. وقتی پژوهشهای بینش مشتری بهدرستی انجام شود، چگونگی ارتباط شرکت با مشتریان اثربخشتر خواهد بود، بهطوری که رفتار مشتری را تغییر و درنتیجه فروش را افزایش میدهد.
بینش مشتری به چهار بخش تقسیم میشود:
برای اینکه تیم بازاریابی بتواند در کمپینهای خود از بینش مشتری بهطورمؤثر استفاده کند باید چهار مؤلفهی زیر را داشته باشد:
۱) دسترسی کامل به دادههای شفاف، کامل و قابل اعتماد.
۲) ابزارهای مناسب برای تجزیهوتحلیل دادهها
۳) مهارتهای لازم برای تفسیر دادهها
۴) فناوری مناسب برای عمل کردن طبق بینش مشتری
دادههای شفاف و قابل اعتماد
با استفاده از دادههای شفاف و قابل اعتماد میتوانید مطمئن شوید که بینشهای شما براساس حقایق است. کامل بودن اطلاعات نیز تأیید میکند که شما هیچ دادهی تأثیرگذاری از دست ندادهاید. مثلاً زمانی که قصد دارید مشتریان خود را از لحاظ ارزش مشتری یا RFM تحلیل کنید اگر اطلاعاتی ازجمله بازپرداخت و بازگشت را لحاظ نکنید، نتایج درستی نخواهید داشت. مشتریانی که شش قلم چیز میخرند، اما پنج مورد را برمیگردانند اگر اقلام برگشتخورده در تجزیهوتحلیل نبوده باشد، خیلی متفاوت به نظر میرسد.
ابزار مناسب
در هر فناوری فروشندگان به شما میگویند که وسیلهی مناسب شما را دارند و در دنیای MarTech، که بیش از ۸۰۰۰ راهحل بالقوه برای «ابزار مناسب» وجود دارد، نوشتن الزامات و مطابقت آنها با راهحلهای موجود بسیار مهم است. الزامات مربوط به سیستم بینش مشتری نباید مبهم باشد و باید اهداف قابل اندازهگیری داشته باشد.
مهارت تفسیر دادهها
طبق نظرسنجی که بر روی بیش از ۶۰۰ بازاریاب انجام شد، مهارتی که بازاریابان احساس میکنند بیشتر از همه باید آن را توسعه دهند «آنالیز دادهها» است. نتایج نشان میدهد که از هر پنج بازاریاب، چهار نفر معتقدند که مهارتهای لازم را ندارند. در حقیقت، دنیای مصورسازی دادهها در پنج سال گذشته دچار افت و خیز بوده است و در تحلیل و بینش مشتری بیشتر از نمودار، گراف و نقشه استفاده شده است تا این که اعداد و خانهها آنالیز و دستکاری شوند.
تکنولوژی مناسب
«تکنولوژی مناسب» که بتواند طبق بینش مشتری شما عمل کند موضوعی کاملاً فکری و ذهنی است. این مورد را میتوان یک پلتفرم بازاریابی چندکاناله یا انواع مختلفی از پلتفرمهای بازاریابی معرفی کرد که بهطور یکپارچه یا مستقل عمل میکنند. ممکن است شما بخشی از اتوماسیون بازاریابی را برای کسبوکار مستقیم خود به کار ببرید، یا یک آژانس تبلیغاتی و پلتفرم اختصاصی برای اجتماع.
هرگاه تکنولوژی استفاده شود، باید به این پنج عامل بیشتر فکر کنیم: مردم، اطلاعات یا دادهها، فناوری، فرهنگ، فرآیند.
پلتفرم دادههای مشتری (CDP) وحدت، شفافیت و تکمیل بودن دادهها را برای بینش قابلاعتماد تضمین میکند. برخی از آنها (CDPs) قابلیت تحلیل، تقسیمبندی و اتوماسیون بازاریابی دارند. این موضوع باعث میشود بازاریابان از یک پلتفرم بهطور بالقوه استفاده کنند تا پاسخگوی هر چهار عامل بینش مشتری باشد.
از آنجایی که جمعبندی بینشهای مشتری بسیار چالشبرانگیز است در این قسمت مواردی را بیان میکنیم که برای استفاده صحیح و مناسب از بینشهای مشتری نیاز دارید:
کیفیت دادههای خوب
چگونگی کیفیت داده برای جمعآوری بینشهای مشتری امری حیاتی است. بنابراین بدون دادههای باکیفیت نتایج شما مطلوب نخواهد بود.
ایجاد یک تیم تحلیلی اختصاصی
نقش تیم آنالیز دادهها برای درک چگونگی رفتار و افکار مشتریان بسیار ضروری است. اگر تیم مناسبی نداشته باشید، درک آنچه که دادهها میخواهد به شما بگوید ساده نیست.
تحقیقات مشتری
یکی از نکتههای مهم این است که رفتارهای مشتری را بفهمیم و تأیید کنیم. بینشهای مشتری به شما کمک میکند تا با احساسات مشتری ارتباط برقرار کنید. بهمنظور انجام این کار نباید نتایج تحقیقات مشتری خود را نادیده بگیرید چه با آنها موافق باشید چه مخالف.
بازاریابی تقسیمبندی و پایگاه دادهها
بازاریابی پایگاه داده نوعی بازاریابی است که برای ایجاد ارتباطات شخصی از پایگاه دادهی مشتری استفاده میکند. این پایگاه دادهها میتواند به افراد، مخاطبان یا بخشهای مختلف منجر شود. از آنجایی که بینشهای مشتری به صورت تئوری است وقی به مرحلهی یادگیری و آزمایش میرسید، بازاریابی پایگاه داده یکی دیگر از عناصر مهم در تحقیق شماست. در واقع، اگر میخواهید بینشها را به واقعیت تبدیل کنید، عملیات آزمون ضروری است.
منبع: bluevenn
مشاوره مدیریت رخ میگه:
mostafa aliei میگه:
mostafa aliei میگه: