Rokh Management Consulting

۱۵ توانایی مهم که مدیران باید آنها را کسب کنند

توانایی مدیر در هدایت سازمان خود نقش بسزایی دارد. مدیر باید بتواند به کلیه مدیران و کارکنان انگیزه لازم را بدهد. اگرچه روش‌های مدیریتی نسبت به هم متفاوت است ولی هدف نهایی یکسان است. هدف، انگیزه به کارکنان، جهت بهره وری بالا و عملکردی بهتر نسبت به وضعیت قبلی خود است. تمامی شرکت‌های موفق با عملکرد بالای کارکنان توانسته به جایگاه کنونی خود دست یافته اند. تمامی برندهای موفق جهان بدین گونه عمل کرده‌اند.

مدیریت موثر بخش‌های مختلف سازمان

فهرست مطالب

توانایی مدیر در بخش‌های مختلف مدیریت منابع انسانی، مدیریت پروژه، مدیریت مالی، مدیریت تولید، مدیریت استراتژی، مدیریت فروش، مدیریت بازاریابی می‌تواند باعث موفقیت کلی سازمان شود. مدیران لازم است که در مقایسه با سایر اعضای سازمان، بهترین عملکرد را داشته باشند. برخی از مدیران عملکردی ضعیف داشته و در نتیجه سازمان نیز به نتایج ضعیف و متوسطی دست خواهد یافت.

برخی مدیران حتی به درستی از ویژگی‌های برجسته ای که باید داشته باشند آگاه نیستند. همین امر موجب می‌شود که سلیقه‌ای عمل کنند، در نتیجه به اهداف مورد نظر خود هرگز دست نخواهند یافت، مگر این که در روش مدیریتی تغییرات بنیادین به اجرا در بیاید. موفقیت مقطعی و دوره‌ای نتیجه مدیریت سلیقه‌ای مدیران بی کفایت است. مدیر لازم است که تمامی ویژگی‌های مورد نظر را دارا باشد. مدیران به دو گروه تقسیم می‌شوند:

دسته اول، افرادی که به صورت طبیعی تمامی مزایای مدیریت در وجود آن‌ها نهادینه شده است. دسته دوم، افرادی که لازم است برای کسب این ویژگی‌ها در کلاس‌های مدیریتی شرکت کنند. رشد شخصی، برای کسب این مهارت‌ها لازم و ضروری است. هیچ فرمول و راز جادویی برای کسب این مهارت‌ها وجود ندارد. شخص لازم است که جهت کسب این مهارت روزانه تلاش و کوشش کند.

البته به طور یقین همه مدیران به طور طبیعی به چنین ویژگی‌هایی مجهز نیستند، به همین دلیل یادگیری چنین مهارت‌هایی لازم و ضروری است. هر چه انگیزه، کار و تلاش مدیر بیشتر باشد به همان اندازه مدیر موفقیت بیشتری کسب خواهد کرد.

۱۵ توانایی مهم که مدیران باید آنها را کسب کنند

توانایی های مهم مدیران

ارتباط نزدیک و دوستانه

توانایی مدیر در ارتباط با نفرات مختلف در درون و برون سازمان مشخص می‌شود. توانایی برقراری ارتباط از اهمیت بسزایی برخوردار است. هر چقدر که مدیر بتواند با نفرات مختلف ارتباط برقرار کند به همان اندازه می‌تواند قرارداد انجام کار پروژه‌های مختلفی را منعقد کرده و درآمد کسب کند.

توانایی مدیر در برقراری ارتباط با کارکنان و مدیران شرکت‌های مختلف مهم است. ارتباط با نفرات برون سازمانی چالش بزرگی است. ارتباط با شرکای تجاری و شرکت در سمینارها و کنفرانس‌های تجاری برای برخی مدیران چالش بزرگی محسوب می‌شود. ایجاد انگیزه در کارکنان با روحیات مختلف می‌تواند چالش بزرگی محسوب شود.

توانایی مدیر در برقراری ارتباط دوستانه موجب می‌شود تا کارکنان بتوانند با مدیریت به راحتی ارتباط برقرار کنند. با این روش می‌توانند مشکلات کاری را به ساده‌ترین شکل ممکن بیان کنند. رابطه دوستانه موجب می‌شود که مدیریت بتواند به راحتی اهداف کاری کسب و کار را با کارکنان مطرح کند.

ارتباط ساده مدیریت و کارکنان یکی از پایه‌های حفظ کسب و کار است. در صورتی که کارکنان در محل کار احساس کم ارزشی کنند یا این که مدیریت به نظرات و پیشنهادهای آن‌ها ارزشی قائل نیست به تدریج از کار خود سرد می‌شوند. بنابراین در امورات کسب و کار هم مشارکت نمی‌کنند؛ در نتیجه میزان بهره‌وری آن‌ها به شدت کاهش می‌یابد.

توانایی مدیر در کاهش تعارض بین مدیریت و کارکنان موجب افزایش بهره وری آن‌ها خواهد شد. مدیریت لازم است که تعارض خود را با کلیه کارکنان کاهش دهد. هر چقدر که مدیر بتواند با کارکنان رابطه نزدیکی داشته باشد به همان اندازه انگیزه کارکنان برای کار کردن انگیزه بیشتری خواهند داشت.

مدیر لازم است که با همه برخورد یکسانی داشته باشد و بین کارمندان خود تبعیضی قائل نشود، در این صورت همه کارکنان با رضایت خاطر کار خواهند کرد.

برخی کارمندان از اعتماد به نفس بالایی برخوردار هستند. این افراد هرگز چرب زبانی و چاپلوسی نمی‌کنند، بلکه وظایف خود را دقیق انجام می‌دهند. مدیر لازم است همه کارکنان خود را زیر نظر داشته باشد. حتی بهتر است که از این چنین کارکنان، گزارش‌های شفاهی و کتبی دریافت کند. افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند به دنبال جلب توجه نیستند و کار درست را انجام می دهند.

تماس با رخ

رفتار دوستانه

توانایی مدیر در ایجاد ارتباط دوستانه ضروری به نظر می‌رسد. مدیران کاریزماتیک مورد علاقه کارکنان و مشتریان هستند. هر چقدر که مدیر بتواند مطابق روحیات افراد مختلف، ارتباط برقرار کند، به همان اندازه موفق خواهد بود. تمامی مدیران موفق می‌توانند با نفرات مختلف ارتباط برقرار کنند. کارهای مدیران خیلی بیشتر از توصیه‌های آن‌ها تاثیر گذار خواهد بود. فن بیان یکی از مهمترین مهارت‌هایی است که مدیران لازم است از این ویژگی برخوردار باشند، هر چقدر که میزان اعتماد بیشتر باشد به همان اندازه نفرات مختلف می‌توانند با مدیران بخش‌های مختلف به نحو موثری ارتباط برقرار کنند. توصیه مدیران به کارکنان تنها زمانی محقق خواهد شد که خود به گفته‌هایش عمل کنند.

توانایی مدیر در برقراری ارتباط دوستانه موجب خواهد شد تا کارکنان نسبت به محیط شرکت احساس بیگانگی نداشته باشند. البته حس ارتباط دوستانه لازم است به گونه‌ای باشد که موجب بی احترامی‌های بعدی کارکنان به او نشود. مدیریت در ایجاد ارتباط دوستانه لازم است به نحوی رفتار کند که کارکنان، همچنان ضمن حفظ فاصله، بتوانند مشکلات خود را با مدیر مطرح کنند.

انعطاف پذیری

توانایی مدیر در انعطاف پذیری در محیط‌های اقتصادی و اجتماعی به رفتار پسندیده‌ای تبدیل می‌شود. مدیر منعطف می‌تواند در مقابل شرایط پیش بینی نشده رفتار منطقی داشته باشد. این چنین مدیرانی به طور یقین می‌توانند به موفقیت کسب و کار کمک کنند.

توانایی مدیر در نائل شدن به اهداف همزمان با رفتار انعطاف پذیری را می‌توان پیش بینی کرد. در غیر این صورت کسب و کار با شکست‌های بزرگی مواجه خواهد شد. امروزه تغییرات کسب و کار به قدری زیاد است که مدیران لازم است رفتارهای منعطف را روزانه به نمایش بگذارند. برخی قوانین را در جهت افزایش کارایی و بهره وری کارکنان، فروش بیشتر را می‌توان با انعطاف پذیری مدیریت، تغییر داد.

توانایی مدیر در انعطاف پذیری می‌تواند باعث شود تا سایر کارکنان نیز، رفتارهای قدیمی و منسوخ شده خود را کنار بگذارند. مدیران موفق می‌توانند خود را با شرایط و محیط‌های مختلف سازگار کنند. مدیریت کسب و کار گاهی اوقات با دشواری‌هایی همراه است. کسب و کار با چالش‌های مختلفی برخورد می‌کند. انعطاف پذیری موجب می‌شود که کسب و کار بتواند در هر شرایطی به حیات خود ادامه دهد. مدیران موفق همیشه الگوی کارکنان خواهد بود. مدیران لازم است که با توجه به نتایج بدست آمده در کسب و کار، رفتارهای خود یا دیگران را تغییر دهند. انعطاف پذیری نه تنها برای مدیر بلکه برای سایر اعضای سازمان پسندیده است.

توانایی مدیر در انعطاف پذیری موجب خواهد شد تا در وضعیت‌های بعدی، رفتار بهتری از خود نشان دهد. انعطاف پذیری در هر ارکان سازمان می‌تواند صورت گیرد. مدیران در هر وضعیتی که با مشکل مواجه می‌شوند لازم است که انعطاف پذیری داشته باشند تا در نهایت مشکل ایجاد شده را حل کنند. مدیریت در بسیاری از موقع برای حل مشکلات ظاهر می‌شود.

توانایی مدیر در ارزیابی پیشرفت کسب و کار و سازمان می‌تواند موجب شود تا رفتارهای انعطاف پذیری به روش‌های گوناگون اتخاذ کنند. مدیران ارشد و میانی نیز لازم است که متناسب با وضعیت بخش خود، تغییرات لازم را ایجاد کنند.

مسئولیت پذیری

مدیر لازم است که نسبت به عملکرد کلی شرکت مسئول باشد. مدیر لازم است که به واسطه مدیران ارشد و میانی از عملکرد بخش‌های مختلف آگاهی داشته باشد. مدیران موفق نقاط قوت و ضعف هر بخش سازمان را مشخص می‌کنند. هر چقدر که مسئولیت پذیری مدیری بالا باشد به همان اندازه شرکت نیز عملکرد بهتری خواهد داشت.

توانایی مدیر در انتقال مسئولیت پذیری به کلیه کارکنان مهم است. در این صورت عملکرد سازمان هم بهتر خواهد بود. نفرات مختلف سازمان لازم است که نسبت به وظایف خود مسئول بوده و حتی در صورت امکان فراتر از وظایف و مسئولیت‌های خود عمل کنند.

توانایی مدیر در واگذاری مسئولیت‌های مختلف به نفرات و گروه‌های مختلف باعث به کار گرفتن افراد در مشاغل مختلف می‌شود. این نکته در موفقیت حرفه ای کسب و کار بسیار مهم است.

۱۵ توانایی مهم که مدیران باید آنها را کسب کنند

سازمان‌ها به صورت سلسله مراتب اداره می‌شوند. نمودار سازمانی یا ساختار شرکت و روابط مشاغل و مسئولیت‌ها، از بالا به پایین، ممکن است شامل مدیر عامل، معاون، مدیر و سپس مدیر باشد. هر یک از این افراد وظایف جداگانه و حیاتی را انجام می دهند و به حیات اقتصادی سازمان کمک می‌کنند.

توانایی مدیر در واگذاری مسئولیت موجب می‌شود تا افراد و بخش‌های مختلف سازمان به نحو موثری کار کنند. بخش‌های نزدیک به مدیر عامل و معاون آن نسبت به کارکنان رده پایین، کمتر کار می‌کنند. کارکنان رده پایین در برخی مواقع لازم است که کنترل شوند؛ در این صورت بهره وری بالایی خواهند داشت.

در حالی که مدیر عامل و معاون او بیشتر تلاش خود را بر روی موضوعات استراتژی، سرمایه گذاری و هماهنگی کلی متمرکز می‌کنند، مدیران به طور مستقیم با افرادی درگیر هستند که به مشتریان خدمات ارائه می دهند، کالاها یا خدمات شرکت را تولید و به فروش می رسانند، و پشتیبانی داخلی را برای گروه‌های دیگر ارائه می دهند.

بروز رسانی دانش مدیریت

توانایی مدیر در بروز رسانی دانش مدیریت موجب خواهد شد تا همیشه مطابق دانش روز مدیریت، شرکت خود را مدیریت کند. مدیران لازم است که روزانه، ساعاتی را برای یادگیری مهارت‌های فنی اختصاص دهند. شاید در نگاه اول این موضوع قدری دشوار به نظر برسد ولی می‌توان با مدیریت زمان، این امر را محقق کرد.

توانایی مدیر در به‌روز رسانی دانش و اطلاعات موجب می‌شود تا بتواند کسب و کار خود را مطابق شرایط جدید اداره کند. مدیر لازم است که در هر دوره زمانی، دانش و اطلاعات خود را به‌روز رسانی کند. مدیریت نیز مانند سایر علوم امروزه در حال تغییر است. بنابراین لازم است که مطابق شرایط، مدیر در کسب و کار و دانش خود تغییرات بنیادین را ایجاد کند. تغییراتی که در بخش‌های مختلف سازمان رخ می‌دهد به دوام هر چه بیشتر آن کمک خواهد کرد.

توانایی مدیر در به‌روز رسانی دانش مدیریت و یادگیری علوم و مهارت‌های جدید موجب ایجاد بخش‌های جدیدی در سازمان خواهد شد. مدیریت، به دلیل استفاده از سایر علوم و مهارت‌ها بسیار حساس است. به همین دلیل لازم است که متناسب با تغییرات کسب و کار، مدیر نیز بتواند سرعت پیشرفت کسب و کار خود را افزایش دهد.

توانایی انطباق پذیری

توانایی مدیر در انطباق با تغییرات محیطی بسیار مهم است. امروزه تغییرات به سرعت در حوزه مدیریت رخ می‌دهد. کسب و کارها همیشه با تغییرات مواجه می‌شوند. مدیران موفق می‌توانند کسب و کار خود را در هر شرایطی وفق دهند. پیش بینی تغییرات آینده موجب می‌شود تا مدیران بتوانند کسب و کار خود را با شرایط جدید وفق دهند. این توانایی موجب می‌شود تا کسب و کار بتواند به حیات اقتصادی خود ادامه دهد.

توانایی انطباق یک مهارت حیاتی برای رهبران و کسانی است که آرزوی رهبری دارند. ماهیت در حال تغییر سریع چشم انداز کسب و کار مستلزم آن است که رهبران سازگاری یا پذیرش تغییر را بپذیرند تا با تیم‌های خود مؤثر باشند و در بازار رقابت کنند.

رهبران سازگار به سازمان‌ها کمک می‌کنند تا مشکلات را با سهولت بیشتری پشت سر بگذارند. آنها همچنین می‌توانند دیگران را برای سازگاری ترغیب کنند، که می‌تواند به یک کسب و کار کمک کند کارآمدتر کار کند.

مدیران سازگار می‌توانند در مواقع اضطراری، راه حل‌ها را بیابند. حتی می‌توانند چندین راه حل ارائه کنند. استرس موجود در محیط کاری را به شدت کاهش دهند، روش‌های کاری را تغییر داده و از روش‌های جایگزین استفاده کنند، تغییرات پیش بینی نشده را مدیریت کنند.

ویژگی‌های مدیران سازگار موجب می‌شود که بتوانند حتی در بدترین شرایط، کسب و کار خود را مدیریت کنند. این مدیران، اعتماد به نفس بالایی دارند، به نظرات افراد مختلف گوش می‌کنند. گاهی اوقات خود را به‌جای مشتری یا شریک خود قرار داده و از زاویه طرف مقابل، وضعیت موجود را بررسی می‌کنند. به عقاید دیگران و نفرات مختلف گوش فرا می‌دهند. در مقابل سختی‌های کسب و کار، تحمل بسیار زیادی دارند. دور اندیش بوده و به دنبال نتایج بزرگ هستند.

مدیران سازگار همیشه به دنبال راه حل بوده تا مشکل موجود را حل کنند. انتقاد پذیر هستند. مدیران سازگار با این ویژگی‌ها می‌توانند کسب و کارهای تجاری را گسترش دهند.

خروج از منطقه امن

توانایی مدیر برای خروج از منطقه امن موجب پیشرفت در کسب و کار خواهد شد. تمامی پیشرفت‌های انسان و کسب و کارها در خارج از منطقه امن اتفاق می‌افتد. مدیر می‌تواند در این مورد با مشاوران تخصصی مشورت کند تا بتواند بهترین تصمیم را بگیرد. توانایی مدیر برای ریسک پذیری موجب می‌شود که بتواند بهترین تصمیم‌ها را بگیرد. مدیر شرکت لازم است که تمامی جوانب و زوایای فعالیت‌های اقتصادی مورد نظر خود را بررسی کرده و اقدام کند.

برای خروج از منطقه امن مدیر لازم است که از اعتماد به نفس بالایی برخوردار باشد. تمامی موفقیت‌های کسب و کار در خارج از منطقه امن رخ می‌دهد.

فروتنی

توانایی مدیر در فروتنی و تواضع موجب محبوبیت هر چه بیشتر او خواهد شد. فروتنی موجب ارتباط سریع با نفرات و کارکنان خواهد شد. هر چقدر که فاصله بین مدیریت و کارکنان بیشتر باشد به همان اندازه مدیریت کسب و کار هم سخت خواهد بود. البته مدیریت لازم است که همیشه فاصله خود را با کارکنان حفظ کند. نزدیکی بیش از حد موجب از بین رفتن اعتبار و ابهت وی خواهد شد. تواضع در حین کسب اعتبار و احترام تنها نکته ای است که مدیران لازم است به آن توجه کرده و آن را رعایت کنند.

وقتی به مهارت‌های رهبری فکر می کنید، فروتنی ممکن است اولین ویژگی نباشد، اما مطالعات نشان می‌دهد که یکی از حیاتی‌ترین ویژگی‌های رهبران موفق است. رهبران که تواضع را تمرین می‌کنند اعتماد را ایجاد می‌کنند، کارکنان خود را توانمند می‌کنند، به شکست‌ها به عنوان چالش نگاه می‌کنند و روحیه تیمی را توسعه می دهند منجر به کارکنان شاد و سود بیشتر برای شرکت می‌شود. مدیران فروتن باعث مشارکت هر چه بیشتر کارکنان خود می‌شوند.

۱۵ توانایی مهم که مدیران باید آنها را کسب کنند

این مدیران به کارکنان کمک می‌کنند تا بتوانند در محیط خود نوآوری ایجاد کنند. فروتنی واقعی همچنین مستلزم شجاعت و اعتمادی است که از اعتماد رهبران به خود و توانایی‌های آن‌ها نشات می گیرد. مدیران فروتن همیشه به یادگیری فکر می‌کنند. همواره مهارت‌های خود را ارتقاء می‌دهند.

فروتنی ممکن است به راحتی به عنوان یک ویژگی رهبری رد شود، زیرا مردم آن را نقطه ضعف مدیریت قلمداد می‌کنند، اما به گفته چندین متخصص رهبری، فروتنی به سادگی به معنای درک نقاط قوت و ضعف خود و شناخت نقاط قوت و ضعف دیگران است.

برای تقویت حس فروتنی، باید نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنید. از کارمندان و همسالان خود بازخورد صادقانه درخواست کنید، به خصوص در مورد اینکه چقدر خوب به ایده‌ها گوش می دهید.

نشان دادن فروتنی به معنای صحبت در مورد هدف بالاتر از پاسخگویی به کسب و کار یا جامعه است. به این ترتیب، قدرت را از شما سلب نمی‌کند، بلکه اقتدار شما را به عنوان رهبر افزایش می‌دهد. مدیران فروتن باعث ایجاد حس مسئولیت در کارکنان خود می‌شوند. این نوع مدیران، برای سایرین الگو بوده و هرگز خودخواه نیستند. فروتنی با خود آگاهی، قدردانی از مشارکت دیگران و آمادگی دریافت نظرهای جدید شروع می‌شود.

عدم سخت گیری

توانایی مدیر در عدم سخت گیری موجب خواهد شد تا بتواند به راحتی با کارکنان ارتباط برقرار کند. سخت گیری از مهم ترین چالش‌های مدیریت برندهای مختلف است. عدم سخت گیری موجب می‌شود که کارکنان در ارتباط با مدیریت، هیچ مشکلی نداشته باشند. در این روش مدیر می‌تواند براساس استعداد و توانایی هر کارمندی با او رفتار کند. از آن جایی که استعدادها و توانایی افراد متفاوت است، بنابراین مدیریت لازم است که براساس شناختی از کارمندان بدست می آورد، با آن‌ها ارتباط داشته باشد.

عدم سخت گیری به معنای نادیده گرفتن قوانین و شرایط کسب و کار نیست. بلکه مدیر متناسب با شرایط زمانی و مکانی با کارکنان رفتار خواهد کرد.

مدیر مفید و کارآمد

توانایی مدیر با کمک کردن به کارکنان بیشتر مشخص می‌شود. مدیر با این روش می‌تواند پرسنل شرکت به اهداف شرکت هدایت کند. کارکنان لازم است که متناسب با اهداف شرکت، کار و فعالیت کنند. مدیر لازم است که متناسب با بخش‌های مختلف سازمان، توصیه‌های کاربردی را مشخص کند. مدیر لازم است که متناسب با مسائل و مشکلاتی که در سازمان اتفاق می افتد، راهکارهای اجرایی را به مدیران ارشد و کارکنان ارائه کند.

توانایی مدیر فقط نظارت کردن بر فعالیت‌های کارکنان نیست. هر چقدر که مدیر در جریان کلیه اموراتی که انجام می‌شود قرار گیرد، به همان اندازه نیز کسب و کار به جایگاه‌های بالاتری دست خواهد یافت.

کاهش فضای سرد و سنگین کسب و کار

توانایی مدیر با کاهش فضای سرد و سنگین می‌تواند به پیشرفت کسب و کار منجر شود. کار جدی و همیشگی موجب ایجاد فضای سرد و سنگینی می‌شود. مدیر لایق همواره سعی می‌کند که فشار کاری را به حداقل برساند. جدی بودن در کار با کاهش تنش و اضطراب دو مقوله متفاوت است. در روش‌های قدیمی، همواره در شرکت‌ها، فضای سرد و سنگینی برقرار می‌شود. ولی در این روش مدیریتی، کارکنان از کار خود رضایت خواهند داشت.

تلفیق وضعیت‌های درونگرایی و برون گرایی مدیران

توانایی مدیر در تلفیق وضعیت‌های درونگرایی و برون گرایی موجب چند برابر شدن موفقیت‌های حرفه‌ای خواهد شد. مدیر موفق کسی است که بتواند متناسب با همه افراد به نحو موثری ارتباط برقرار کند. درونگرایی اصلا وضعیت روحی منفی به شمار نمی‌رود. با تلفیق وضعیت‌های درونگرایی و برون گرایی می‌توان در حوزه‌های رشد فردی و رشد و توسعه کسب و کار می‌توان گام برداشت.

مثبت اندیشی

توانایی مدیر در مثبت اندیشی و نگاه واقع گرایانه موجب پیشرفت دو برابری کسب و کار خواهد شد. مثال معروفی است که آدم‌های منفی برای هر راه حل، مشکلی می یابند. برعکس افراد و مدیران مثبت اندیش، برای هر مشکلی، راه حلی می یابند. مثبت اندیشی و حس خوب می‌تواند به راحتی در هر سازمانی توسط مدیر ایجاد شده و به سایر افراد منتقل شود. هر چقدر که با توجه به واقعیت‌های کسب و کار، مدیر بتواند مثبت اندیشی را رواج دهد به همان اندازه کارکنان در حوزه خود به موفقیت‌های شخصی دست می یابند. این کار به نوبه خود موجب پیشرفت کلی سازمان خواهد شد.

علاقه و اشتیاق به کار

توانایی مدیر در ایجاد علاقه و اشتیاق به کار می‌تواند نتایج شگفت انگیزی ایجاد کند. همیشه شور و اشتیاق در کسب موفقیت‌های حرفه ای نقش موثری دارد. مدیر می‌تواند در زمان مصاحبه از شور و اشتیاق نفرات مصاحبه شونده اطلاع یابد. مدیر می‌تواند در کارکنان، انگیزه و شور و اشتیاق لازم را با روش‌های مختلفی ایجاد کند. شور و اشتیاق لازم است که در همه پرسنل شرکت وجود داشته باشد.

ثبات و حفظ آرامش

توانایی مدیر در کسب مهارت‌های چند گانه موجب موفقیت‌های حرفه ای می‌شود. برخی از مدیران فقط در یک حوزه به خصوص مهارت و تخصص را بدست می آورند. هر چه قدر که مدیر، مهارت‌های مؤثر و کارآمدی داشته باشد به همان اندازه می‌تواند کسب و کار خود را بهتر و مؤثرتر اداره کند. کسب مهارت‌های جدید و حفظ آرامش در برخورد با مشکلات و چالش‌ها رمز موفقیت به شمار می رود. با این روش کسب و کار می‌تواند به موفقیت‌های مختلف خود دست یابد. گام برداشتن برای تبدیل به کسب و کار بین المللی می‌تواند هدف بعدی باشد.

۱۵ توانایی مهم که مدیران باید آنها را کسب کنند

مدیران باید یک سری از توانایی‌ها مدیریتی را در خود پرورش دهند.

هر فردی می‌تواند مدیر خوبی باشد، اما بیشتر مردم از توانایی‌های مدیریتی باخبر نیستند. مدیران نسبت به سایر افراد باید ظرفیت‌ و توانایی‌های بهتری داشته باشند، ظرفیت‌هایی که با کمی توجه می‌توان به آنها پی برد و در خود ایجاد کرد. یک سری از این توانایی‌ها به شرح زیر است:

۵ تونایی که هر مدیر باید داشته باشد

۱. توانایی انگیزه دادن

مدیران خوب نه تنها باید در انگیزه دادن به کارمندان خود ماهر باشند، بلکه باید بتوانند به خودشان هم انگیزه بدهند.

برای اینکه کارمندان توجه ویژه‌ای به استعدادهای خود داشته باشند و تلاش خود را در زمینه کاری خود بیشتر کنند، مدیران باید طرز تفکر کارمندان را تغییر دهند، آنها باید آنان را از «ازم بخواید تا انجام دهم» به «من می‌خوام انجام بدم» تغییر دهند بهترین راه برای رسیدن به این مهم، انگیزه دادن به کارمندان است.

اگر سعی کنیم به جای دستور دادن از انگیزه دادن به کارمندان استفاده کنیم، کارمندان مطمئناً حس بهتری برای انجام کار و رسیدن به دستاوردهای مهم خواهند داشت.

به عنوان یک مدیر، باید توانید توانایی انگیزه دادن به خودتان را هم تقویت کنید تا بتوانید فشارهای کاری را در خود کاهش دهید و اعتماد به نفس را در موفقیت‌های کاری خود افزایش دهید.

۲. توانایی کنترل احساسات

یک رهبر بالغ و با تجربه باید توانایی قوی کنترل احساسات را داشته باشد. وقتی یک مدیر حال و احوال بدی داشته باشد، کارمندان کمتری تمایل دارند تا  گزارش کارهای خود را به او بدهند. این حال و احوال بد یک مدیر بر روی کار کارمندان نیز تأثیر می‌گذارد و مطمئناً ارزیابی عملکرد متقاوتی از آنها به دست می‌آید.

کیفیت بالای احساسات یک مدیر حتی بر روی جو و فضای کل شرکت و سازمان تأثیر می‌گذارد. اگر او نتواند احساسات خود را کنترل کند (حتی برای چند بار)، بر روی بهره‌وری کل شرکت تأثیر می‌گذارد. درواقع زمانی که شما مدیر سازمانی هستید، احساسات شما دیگر مسئله‌ای شخصی نیست؛ این احساسات بر روی کارمندان و اعضای تیم شما تأثیر می‌گذارد.

وقتی یک مدیر از کارمند خود انتقاد می‌کند، باید توانایی کنترل بر روی احساسات خود را داشته باشد و حس عدم رضایت را به کارمند خود انتقال ندهد. برای اینکه کنترل احساسات خود را در این زمینه از دست ندهید، بهتر است زمانی که به آرامش رسیدید و به خود مسلط شدید، با او صحبت کنید. گاهی اوقات نیز احساس عصبانیت کنترل شده در هنگام انتقاد از کارمند می‌تواند بسیار مفید و تأثیرگذار باشد و باعث شود کارمند نسبت به شرایط خود آگاهی پیدا کند.

توانایی کنترل احساسات را هر مدیری ندارد. نباید بگذارید کارمند شما حس عدم رضایت شما را متوجه شود.

۳. توانایی داشتن حس شوخ‌طبعی

شوخ‌طبعی به افراد حس خوبی می‌دهد. مدیرانی که حس شوخ‌طبعی دارند می‌توانند احساس خوب و راحتی را به کارمندان خود بدهند. هدف مدیران این است که شرایطی را فراهم کنند تا کارمندان کارهای خود را به طور کامل و به بهترین شکل انجام دهند؛ فضایی درست کنند که در آن راحت و ریلکس باشند. این مهم می‌تواند با حس شوخ‌طبعی از جانب مدیران به‌دست آید.

البته باید در نظر داشت که شوخی‌های نا به‌جا می‌تواند حس عدم رضایت و ناراحتی را در کارمندان پدید آورد و آن فضای راحت و ریلکس برای کار کردن را از بین ببرد.

حس‌ شوخ‌طبعی را می‌‌توان با کمی تمرین به دست آورد.

۴. داشتن مهارت ارائه

رهبران خوب مهارت ارائه دادن خوب را هم دارند،‌ مخصوصاً رهبرانی که معروفند؛ مثلاً افراد و رهبران سیاسی باید، حتماً، توانایی صحبت و ارائه در جمع را داشته باشند. نقش صحبت کردن این است که افراد دیدگاه آنها را در مسائل مختلف بفهمند و آنها را تشویق کنند که از آنها حمایت کنند. بنابراین،‌ نه تنها رهبران سیاسی،‌ بلکه همه رهبران و مدیران باید توانایی صحبت و ارائه را در جمع داشته باشند.

توانایی صحبت در جمع می‌تواند بسته به تعداد صحبت‌هایی باشد که در جمع کرده است. درواقع این توانایی فقط با تمرین کردن به دست می‌آید. سعی کنید در جمع‌های کوچک‌تر لکچر ارائه دهید و کم‌کم این جمع‌ها را بزرگ‌تر کنید.

۵. توانایی گوش دادن

بسیاری از مدیران این تجربه را داشته‌اند که کارمندشان از شرایطی ناراضی بوده  و صحبت‌‌های خود را با مدیر خود درمیان گذاشته‌ است. برای اینکه مدیر بتواند قضاوت خوبی داشته باشد، باید بتوانند خوب به حرف‌های او گوش دهد. وقتی صحبت‌های کارمند تمام شد، مطمئناً حس بهتری خواهد داشت و حتماُ آرام‌تر خواهد بود.

وقتی توانایی گوش دادن داشته باشید و شنونده خوبی باشید، مردم حس می‌کنند شما فروتن و خاکی هستید و همچنین شما چیزهای بیشتری یاد می‌گیرید. وقتی یک مدیر به حرف‌های کارمندان خود گوش دهد، با آنها و نیازهای آنها نیز بیشتر آشنا می‌شود. اگر این توانایی را ندارید، سریعاً آن را کسب کنید. همیشه به یاد داشته باشید:

قبل از اینکه حرف افراد تمام نشود، دهان خود را برای صحبت کردن باز نکنید.

منبع: projectsmart

نوشته‌های تازه

آخرین دیدگاه‌ها

دسته‌ها

تازه ها

YektanetPublisher

آنچه مدیر منابع انسانی بهتر است بداند

آنچه مدیر مالی و بهای تمام شده بهتر است بداند

آنچه مدیر بازاریابی بهتر است بداند

آنچه مدیر تولید بهتر است بداند

آنچه مدیر توزیع و فروش بهتر است بداند

آنچه مدیر زنجیره تامین بهتر است بداند

آنچه مدیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بهتر است بداند

آنچه مدیر ارتباط با مشتری بهتر است بداند

انتشار در شبکه‌های اجتماعی!

دیدگاه خود را بنویسید

رفتن به بالا