Rokh Management Consulting

نقش هیئت مدیره و وظایف آن در شرکت

شرکت ها با این هدف تاسیس می گردند که دسته ای از افراد و گروه ها بتوانند به مزایای چندجانبه و منافعی دست یابند. این گروه ها تخصص، سرمایه و نیروی کار خود را به کار گرفته و به اشتراک می گذارند. سهامدار و سرمایه گذار نیز بدون این که هیچ مسئولیتی در قبال شرکت داشته باشد، در منافع و سود شرکت سهیم می شود. مدیریت نیز بدون این که بخواهد شخصا مسئول تامین مالی شرکت گردد، تنها اداره کردن آن را بر عهده می گیرد.

برای این که اداره شرکت موثر باشد، برخی قوانین تصویب شده اند که مسئولیت سهامداران را نیز محدود کرده است. از این رو سهامداران دخالت محدودی در فعالیت های شرکت دارند. نقش هیئت مدیره و مدیران این است که به عنوان نماینده ای از سوی سهامداران، اختیار و مسئولیت داشته باشند تا سیاست های اصلی شرکت را مشخص کنند. همچنین آنها باید تبعیت و پیروی از این سیاست ها را نیز تضمین نمایند.

نقش هیئت مدیره در شرکت

فهرست مطالب

به طور کلی باید بگوییم نقش هیئت مدیره تصویب کردن تمام تصمیم هایی است که می توانند بر روی عملکرد شرکت تاثیرگذار باشند. یعنی شرکت در اصل توسط هیئت مدیره اداره شده و این هیئت با سازگاری و هماهنگی سهامداران نیز، بر کار مدیران ارشد نظارت می کنند. منظور از حاکمیت شرکتی همان رابطه میان این سه گروه (‌سهامداران، هیات مدیره و مدیریت) است. این گروه ها عملکرد و جهت حرکت شرکت را نیز تعیین می کنند.

در دهه گذشته گروه های ذی نفع و سهامداران در خصوص نقش هیئت مدیره در شرکت، با برخی سوالات مواجه شده اند. آنها با این مسئله مواجه شده اند که آیا هیئت مدیره در داخل سازمان می تواند از موقعیت خود برای تامین آتیه استفاده کند؟ یعنی به نوعی بار خود را بسته و از سهامداران سوءاستفاده کند؟ همچنین آنها نگران این مسئله هستند که اعضای هیئت مدیره در خارج سازمان، اکثرا از دانش کافی برخوردار نیستند و از این رو هیچ اشتیاق و مشارکتی برای هدایت کردن مدیران ارشد ندارند.

در شرکت های ورلد کام، انرون، تیکو، گلوبال کراسینگ و کوئست فساد و اقدامات مالی مشکوک بسیاری مشاهده شده که به نظر می رسد نگرانی و ملاحظات بیشتر را برای شرکت های دیگر به ارمغان آورده است. مثلا اعضای هیئت مدیره شرکت تیکو به دنبال آن بودند که مدیر عامل (کوز لوسکی) را در خصوص حفاظت از منافع سهامداران خوشحال کنند. آنچه منجر شد تا در 2003 مجددا اعضای هیئت مدیره در این شرکت منصوب شوند، بی خیالی زیاد هیئت مدیره آن در کنار اقدامات مشکوک مالی بود.

بیشتر مردم امروزه بیش از پیش به عدم مسئولیت اعضای هیئت مدیره نسبت به فعالیت های شرکت  واقف شده اند و به آن انتقاد دارند. همچنین آنها دولت را وادار نموده اند که نقش هیئت مدیره شرکت ها را در پاسخگویی به خواسته ها و انتقادات مردم مجبور و ترغیب نماید. با این کار هیات مدیره های فعال و حرفه ای جای هیئت مدیره های سنتی و کاغذی را در شرکت ها گرفته اند.

نقش هیئت مدیره و وظایف آن در شرکت

مدیر عامل در شرکت چه نقشی دارد؟

بالاترین مقام اجرایی در شرکت، مدیرعامل یا (Chief Executive Officer (CEO است. مدیرعامل وظیفه دارد توسعه و پیاده سازی و اجرای استراتژی ها را در سطح بالایی انجام دهد. همچنین به مدیریت کل عملیات و منابع شرکت، تصمیم گیری های اصلی شرکت و عمل کردن به نقطه اصلی ارتباط میان عملیات شرکت و هیئت مدیره نیز توجه نماید.

مدیرعامل اصولا توسط هیئت مدیره انتخاب می شود و حتی در برخی موارد مدیرعامل همان رئیس هیئت مدیره است. هیئت مدیره به مدیرعامل اختیاراتی تفویض نموده و او را به عنوان نماینده شرکت انتخاب کرده و حق امضاء به او می دهند. مدیرعامل در هر شرکتی بسته به اندازه و سازمان نقش متفاوتی را ایفا می کند.

مدیرعامل در شرکت های کوچک نسبت به شرکت های بزرگ نقش بیشتری دارد و تصمیمات تجاری بیشتری می گیرد. حتی در این شرکت ها در استخدام کارمندان نیز دخالت دارد. اما در شرکت های بزرگتر بیشتر به استراتژی سطح بالای شرکت می پردازد. یعنی مدیریت بخش های مختلف سازمان به او سپرده شده و دیگر وظایف را بخش های مختلف و مدیران دیگر انجام می دهند.

رئیس هیئت مدیره در شرکت چه نقشی دارد؟

مدیری که توسط هیئت مدیره شرکت انتخاب می شود و وظیفه دارد بر جلسات هیئت مدیره ریاست و مدیریت نماید، رئیس هیئت مدیره یا (chairman) است. رئیس هیئت مدیره در اصل درستی و نظم جلسات را بررسی می کند تا دریابد آیا جلسات مطابق دستور برگزار شده اند یا خیر؛ تا به یک توافق عام در تصمیم گیری های هیئت مدیره دست یابد.

جایگاه رئیس هیئت مدیره با مدیر عامل در شرکت متفاوت است. یعنی می تواند هم پاره وقت( غیراجرایی) هم تمام وقت (اجرایی) باشد. البته باید بیان کنیم در برخی شرکت ها نقش رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل ترکیب می شود. در شرکت هایی که مسئولیت پذیری و شفافیت پایین است. یا شرکت هایی که مسائل مربوط به نظارت بر عملکرد و جلوگیری از فساد مدیران جدی گرفته نمی شود. در این شرکت ها دو جایگاه به یک نفر داده می شود و این مسئله باعث ایجاد تخلفات مالی، فساد و تخلفات اجرایی می گردد.

مهمترین مسئولیت های هیئت مدیره در سازمان

قوانین و استانداردهایی که نقش هیئت مدیره را تعیین می کنند، در هر کشوری متفاوت است. مثلا در انتاریو کانادا، نقش هیئت مدیره رعایت و اجرای بیش از 100 قانون فدرالی و استانی مربوط به مسئولیت مدیران شرکت ها است. این که هیئت مدیره چه الزامات خاصی دارند، بسته به هر ایالت و اساسنامه شرکت که تهیه می گردد متفاوت خواهد بود.

در حال حاضر مردم نسبتا با مسئولیت های اصلی و نقش هیئت مدیره آشنا شده اند. حتی مصاحبه ای که با 200 تن از اعضای هیئت مدیره 8 کشور بزرگ دنیا (آلمان، کانادا، سوئیس، ونزوئلا، فنلاند، انگلیس، فرانسه و هلند) انجام شده، نشان داد که همه آنها بر روی 5 مسئولیت و نقش هیئت مدیره که در زیر بیان نموده ایم، با یکدیگر اتفاق نظر دارند:

  • توجه  به حفظ منافع تمام سهامداران
  • جهت گیری کلان، تعیین کردن استراتژی، ماموریت و چشم انداز شرکت در آینده
  • بررسی و تصویب نمودن چگونگی استفاده از منابع
  • عزل و نصب کردن مدیران ارشد و مدیرعامل
  • نظارت، کنترل و سرپرستی مدیران ارشد

علاوه بر این وظایف، در آمریکا نقش هیئت مدیره کسب اطمینان در این خصوص است که آیا شرکت طبق قوانینی که با آن تاسیس شده است مدیریت می گردد یا خیر؟ اعضای هیئت مدیره همچنین باید از التزام مدیران به رعایت این قوانین همچون بازرگانی داخلی، صدور اوراق بهادار و موارد دیگر بسته به موقعیت های خاص، اطمینان حاصل نمایند. علاوه بر آن، آنها باید از تمامی درخواست ها و نیازهای گروه های قانونی هم آگاه گردد. پس از آن قادر خواهند بود میان فعالیت های شرکت و درخواست های گروه توازن ایجاد کنند.

از نظر قانونی، نقش هیئت مدیره مدیریت امور شرکت نیست بلکه هدایت است. قانون آنها را به انجام مسئولیت های خود با دقت، موظف نموده است. اگر یکی از اعضای هیئت مدیره یا یکی از آنها به وظایف خود عمل نکند، شرکت متضرر می گردد. پس عضو یا اعضای بی دقت و مسئولیت ناپذیر، به صورت مستقیم مسئول جبران زیان های وارده به شرکت هستند. البته باید بیان کنیم که این مسئله، چندان کوپ نیست. زیرا با بررسی اعضای هیئت مدیره که خارج از سازمان هستند، می توان شاهد آن بود که بیش از 40% آنها، علیه شرکت مدعی هستند.

نقش هیئت مدیره و وظایف آن در شرکت

رئیس هیئت مدیره چه مسئولیتی دارد؟

وظیفه رئیس هیئت مدیره، رهبری و مدیریت هیات است. اما علاوه بر این، وظایف دیگری نیز دارد. از جمله:

  1.  ریاست مجمع عمومی به عنوان رئیس
  2. ریاست هیئت مدیره
  3. دعوت برای تشکیل مجمع عمومی به نمایندگی از هیات
  4. دعوت از اعضای هیات برای تشکیل جلسه

نقش هیئت مدیره در مدیریت استراتژیک

در مورد این که هیئت مدیره مسئولیت های مختلف خود را چگونه انجام می دهد چه می دانید؟ باید بگوییم در نقش هیئت مدیره مدیریت استراتژیک با انجام سه وظیفه زیر صورت می گیرد:

  • آغاز به تعیین و اقدام سند راهبردی: هیئت مدیره باید ماموریت شرکت را ترسیم کرده و برای مدیران گزینه های استراتژیک را مشخص نماید. در این حوزه نقش هیئت مدیره بسیار فعال بوده و باید به درستی انجام شود.
  • ارزیابی و نفوذ: دومین نقش هیئت مدیره بررسی تصمیمات، پیشنهادات، اقدامات و اعمال مدیران برای موافقت یا مخالفت است. سپس باید آنها را راهنمایی کرده و پیشنهاداتی ارائه کند تا در نهایت گزینه هایی ترسیم شوند. همچنین هیئت مدیره باید علاوه بر این کار، بر روی فعالیت مدیران نیز نظارت داشته باشد.
  • نظارت بر عملکرد شرکت و سازمان: کمیته های هیئت مدیره تمامی تحولات داخل و خارج شرکت را به اطلاع هیئت مدیره می رساند. همچنین مدیران می توانند از طریق آنها به تحولاتی که از دیدشان مخفی مانده پی ببرند. این کوچکترین کاری است که هیئت مدیره انجام می دهد.

پیوستار نقش هیئت مدیره در شرکت چیست؟

هیئت مدیره تا زمانی که سه وظیفه اصلی خود (نظارت، آغاز به اقدام و تعیین و ارزیابی و نفوذ) را انجام دهد، در مدیریت استراتژیک مشارکت خواهد داشت. در نمودار زیر می توان پیوستار هیئت مدیره (board of directors continuum) را مشاهده کرد، که نشان دهنده میزان مشارکت هیئت مدیره در فرایند مدیریت استراتژیک به صورت کم یا زیاد است.

نقش هیئت مدیره ممکن است از حالت شبح یا بدون مشارکت واقعی تا درجه مشارکت بالا و تسریع کننده تغییر کند. طبق تحقیقات، مشارکت فعال اعضای هیئت مدیره در مدیریت استراتژیک با عملکرد مالی رابطه مستقیمی دارد. به این صورت که فعال بودن مشارکت هیئت مدیره در مدیریت استراتژیک شرکت موثر است.

پیوستار نقش هیئت مدیره

آنها وظایف سه گانه خود را با جدیت انجام می دهند. در زمان لزوم توصیه هایی به مدیران خود ارائه نموده و آنها را هوشیار نگه می دارند. همانطور که در نمودار بالا نشان داده شده است، مشارکت هیئت مدیره فعال در فرایند مدیریت استراتژیک، منجر می شود که آنها در موقعیت فعال یا تسریع شده قرار گیرند. مثلا با بررسی موسسه بین المللی کرن فری که از شرکت های بزرگ آمریکا است، مشخص شد بیش از 60% اعضای هیئت مدیره آن در فرایند تعیین استراتژیک مشارکت فعالی دارند. همچنین 54% از پاسخ دهندگان بیان کردند که هیئت مدیره در تمامی جلسات برنامه ریزی و سالانه شرکت می کنند.

از این رو بیش از ⅔ نقش هیئت مدیره تنها پس از تعیین شدن استراتژی توسط مدیریت، اغاز می شود که در زمینه بررسی و بازبینی آن است. 1% نیز بیان کرده اند که در تعیین و تدوین استراتژی شرکت هیچ نقشی ندارند. این مطالعات و دیگر مطالعات نشان می دهند که اکثر شرکت های بزرگ: مبتنی بر مالکیت عموم بوده و دارای هیئت مدیره ای هستند که مشارکت فعالی در موقعیت های مختلف همچون مشارکت تشریفاتی یا رسمی دارند.

شرکت هایی که هیئت مدیره آنها در فرایند برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک مشارکت فعال دارند، عبارتند از: شرکت رولم و هاس، مید، جنرال الکتریک، وار پوله، تگزاس اینسترومنتز، تری ام، فیزر و آپریا هلث کر. هرچه هیئت مدیره در مشارکت فعالیت کمتری داشته باشد، آن شرکت در نمودار به سمت چپ پیوستار حرکت خواهد کرد.

در انتهای پیوستار چپ، هیئت مدیره های شبح وجود دارند که برای تعیین و اجرای استراتژی هیچ اقدامی نمی کنند. مگر آنکه بحرانی برای سازمان رخ دهد( همچون هیئت مدیره شرکت تیکو). مدیر عامل نیز در این شرایط همچون رئیس هیئت مدیره عمل می کند و اقدام به منصوب کردن دیگر مدیران نموده و از طریق سیاست« پرورش قارچ»( نگهداری در جای تاریک و کود دادن) برای تحت کنترل قرار دادن اعضای هیئت مدیره اقداماتی انجام می دهد.

میزان مشارکت اعضای هیئت مدیره در فرایند مدیریت استراتژیک آن

به طور کلی هر چه شرکت کوچکتر باشد، مشارکت اعضای هیئت مدیره نیز در فرایند مدیریت استراتژیک کمتر خواهد بود. مثلا در یک فعالیت و کسب و کار کارآفرینانه توسط شرکت های خصوصی، ممکن است این شرکت از هیئت مدیره فعالی برخوردار نباشد. زیرا منافع مالکان و مدیران کاملا مشخص شده است.

در چنین شرایطی وجود و نقش هیئت مدیره اصلا ضروری نیست. با این حال اگر برای رشد مالی و افزایش نقدینگی یا قرار فروش سهم به خارج، نقش هیئت مدیره فعال شود، می تواند تصمیماتی را اتخاذ نماید. سرمایه گذاران کلیدی در این شرایط تمایل دارند در هیئت مدیره عضویت داشته و قادر باشند بر روی سرمایه خود نظارت نمایند.

بسته به این که بنیانگذاران شرکت بیشترین سهام را در اختیار دارند، بر نقش هیئت مدیره نیز تسلط بیشتری خواهند داشت. اصولا اعضای خانواده، دوستان و سهامداران کلیدی در هیئت مدیره این شرکت ها عضو می شوند که عملا یک مهر تایید یا مهر پلاستیکی از سوی مدیران مالک خواهند بود. با این حال زمانی که شرکتی عمومی گردد و سهام آن توزیع شود، باید این نوع روابط میان اعضای هیئت مدیره برچیده شده و تغییر کند.

موسسات و بنیان گذارانی که مدیران شرکت نیز هستند، ممکن است تصمیمات متضاد با نیاز دیگر سهامداران بگیرند. مخصوصا اگر کمتر از 50% سهام مشترک شرکت به موسس هایی که شرکت را در تملک خود دارند تعلق داشته باشد. در این حالت اگر هیئت مدیره به نقش، وظایف و مسئولیت های خود عمل کند، مشکلاتی را برای شرکت به وجود خواهد آورد.

۱۵ توانایی مهم که مدیران باید آنها را کسب کنند

نقش هیئت مدیره در حاکمیت شرکتی

احتمالا در آینده نقش هیئت مدیره در مدیریت استراتژیک فعال تر می شود و سهم بیشتری در امور بلندمدت ایفا خواهد کرد. با وجود آنکه بررسی شرکت مشاوره مک کینزی نشان می دهد، ترکیب هیئت مدیره و ساختار رهبری بر عملکرد شرکت تاثیر چندانی نداشته است، اما حدود 16% بیشتر سرمایه گذاران تمایل دارند سهام شرکت هایی را خریداری کنند که به خوبی اداره می شوند.

سرمایه گذاران در این زمینه بیان می کنند که آنها معتقدند، 1) حکمرانی مناسب عملکرد بهتر را در طول زمان به همراه خواهد داشت، 2) حکمرانی مناسب خطر مواجه با مشکلات و معضلات را کمتر خواهد کرد، 3) حکمرانی بحث عمده استراتژیک به شمار می رود.

برخی از روندهای حکمرانی کنونی به خصوص در انگلستان و آمریکا، که احتمال تداوم آنها وجود دارد، عبارتند از:

  • سرمایه گذاران نهادی همچون شرکت های بیمه، صندوق های مشترک و بازنشستگی؛ بسیار در نقش هیئت مدیره فعال هستند. آنها بر مدیریت ارشد فشار وارد می کنند تا در عملکرد آنها را بهبود بخشند. مثلا نظام بازنشستگی کارکنان دولتی کالیفرنیا (CalPERS)، به عنوان بزرگترین نظام بازنشستگی در آمریکا، هر سال اقدام به منتشر کردن لیستی از شرکت ها با عملکرد ضعیف می نماید. سپس مدیران آنها را به انجام اقدامات علاج بخش مجاب می کند.
  • هیئت مدیره ها هم در بررسی و ارزیابی استراتژیک هم در طرح ریزی و تدوین این برنامه ها مشارکت دارند.
  • سهامداران به این که اعضای هیئت مدیره  مدیران ارشد سهام بیشتری را در شرکت به خود اختصاص داده اند معترض هستند. این شرایط به این صورت است که سهام به صورت روزافزون برای جبران بخشی از خدمات، به آنها عرضه می گردد.
  • شرکت ها هر روز بیشتر جهانی می شوند. آنها به دنبال آن هستند که برای اعضای هیئت مدیره خود، افراد با تجربه بین المللی را استخدام کنند.
  • اعضای خارجی غیر مدیریتی در هیئت مدیره، به دنبال آن هستند که در صورت محروم ماندن از این سمت، در شرکت های دولتی به عنوان مدیرعامل مشغول به کار شوند.  این اعضای خارجی مسئول ارزیابی سالانه مدیرعامل را در هیئت مدیره عهده دار هستند.
  • هیئت مدیره ها از طریق جداسازی دو پست ترکیبی مدیرعامل/ رئیس هیئت مدیره، یا از طریق ایجاد کردن هیئت مدیره خارجی ناظر، به دنبال آن هستند که بر کارکردهای هیئت مدیره کنترل بیشتری داشته باشند.
  • نقش هیئت مدیره هر روز کوچکتر می شود.این مسئله از یک سو به دلیل کم شدن تعداد اعضای داخل سازمان بوده و از سوی دیگر به دلیل آن است که هیئت مدیره ها به داشتن مدیران جدید و با تجربه و متخصص علاقه مند شده اند.
  • جامعه به عنوان مجموعه از گروه های ذی نفع و ترکیبی ویژه، از هیئت مدیره انتظار دارد تا میان نیازهای اجتماعی جامعه و هدف اقتصادی سودآور، ارتباط و توازن برقرار کند. مسائلی همچون محیط زیست و نیروی کار مباحثی هستند که توسط هیئت مدیره امروزه بررسی می گردند. مثلا هیئت مدیره شرکت چیس منهتن، مدیریت ارشد شرکت خود را در خصوص اقلیت ها در سمت مدیریتی و تلاش برای افزایش تعداد کم زنان مورد سوال قرار داد.

هیئت مدیره در عدم تقارن اطلاعاتی چه نقشی دارد؟

زمانی که از میان دو طرف معامله، یکی دارای اطلاعات بیشتری باشد، از نظر نظام اقتصادی آنها با هم نامتقارن هستند. مهمترین معیار نامتقارن بودن نیز اختلاف در فروش سهام شرکت و قیمت پیشنهادی خرید است. میان این عدم تقارن و نظام راهبردی مناسب برای شرکت ها در بازار سرمایه، رابطه عکس وجود دارد. زیرا هر چه سطح کیفی راهبری شرکتی بیشتر شود، عدم تقارن اطلاعاتی کمتر خواهد شد. همچنین این مسئله منجر به شفافیت کمی و کیفی اطلاعات مربوط به سهام شرکت ها در بازار سرمایه نیز می گردد.

شرکت های که از راهبرد شرکتی مناسب برخوردارند، کمتر درگیر اختلاف قیمت پیشنهادی خرید شده و سهام کمتری به فروش می رسانند و شاخص کیفیت بازار آنها نیز بالاتر است. همچنین احتمال دارد که معاملات سهامی آنها که بر اطلاعات نهانی مبتنی است، کاهش یابد. کیفیت اعمال بهتر حاکمیت شرکتی توسط هیئت مدیره منجر می شود تا عدم تقارن اطلاعاتی کاهش یابد.

در نهایت نیز شرکت هایی که از نقش هیئت مدیره کارایی برخوردارند،  دقیق تر و مناسب تر سود را پیش بینی می کنند. ثابت شده است که در چنین شرکت هایی همیشه کیفیت و مقدار اطلاعاتی که از طرف مدیران افشا می شود، زیاد است؛ در حالی که عدم تقارن اطلاعات در آنها کم است. در نتیجه شرکت هایی که دارای راهبرد موثر و قوی با عدم تقارن اطلاعات کم هستند، شفافیت عملیاتی و مالی در آنها بیشتر است.

خلاصه آنکه  یک  راهبرد شرکتی مناسب، می تواند در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی حائز اهمیت باشد. زیرا یکی از موثرترین عوامل افزایش نقدشوندگی سهام، همین مسئله بوده و نقش هیئت مدیره در این زمینه حیاتی و پررنگ خواهد بود. اعضای هیئت مدیره می توانند به راحتی این فرایند را انجام داده و منجر به کاهش عدم تقارن اطلاعات سازمانی گردند. با این کار نتیجه بسیار عالی را برای شرکت و سازمان به بار خواهند آورد.

نقش هیئت مدیره در شرکت های غیر انتفاعی

دقیقا همچون دیگر شرکت ها، نقش هیئت مدیره در سازمان های غیرانتفاعی نیز دارای سه وظیفه اصلی است. این وظایف عبارتند از « وظیفه وفاداری»، « وظیفه مراقبت» و « وظیفه اطاعت».

  • وظیفه وفاداری: این وظیفه فعالیت ها و معاملاتی که در راستای پیشبرد رسالت سازمان موقر هستند را تضمین می کند. همچنین به شناسایی و برطرف کردن تضاد منافع، تصمیم گیری به نفع شرکت و نه به نفع هیچ یک از اعضای هیئت مدیره می پردازد.
  • وظیفه مراقبت: هیئت مدیره وظیفه دارد از موسسه غیرانتفاعی با احتیاط و تضمین استفاده مناسب از تمامی دارایی ها همچون سرقفلی، تاسیسات و افراد مراقبت کند.
  • وظیفه اطاعت: نقش هیئت مدیره تضمین اطاعت از قوانین و مقررات قابل اجرا است. او وظیفه وارد قوانی و مقررات داخلی را رعایت کرده و عملکرد خود را طبق رسالت و اهداف شرکت تضمین کند.

در واقع نقش هیئت مدیره صرفا انجام برخی وظایف قانونی و عمل کردن به آنها به عنوان شخصی که از دارایی های سازمان امانت داری می کند نیست. اعضای هیئت مدیره در اصل باید همچون حامیان و سفرای سازمان عمل کرده و بر روی هدف استراتژیک، فرهنگ سازمانی، اثربخشی، نقش معنادار و مهم در هدایت موسسات غیرانتفاعی و پایداری مالی تاثیرگذار باشند. اعضای هیئت مدیره علاوه بر انجام وظایفی که قانونی هستند، برای سازمان منابع مهمی هم به شمار می روند.

از این رو باید بیان کنیم که نقش هیئت مدیره در سازمان ها بسیار مهم است و باید جدی گرفته شود. پس سازمان ها می توانند بسته به نیاز خود، از ساختارهای مختلفی برای تعیین هیئت مدیره شرکت یا سازمان استفاده کنند. به این صورت که یا هیئت مدیره های دوگانه برای مدیریت استراتژیک سازمان انتخاب نمایند و یا مدیریت را به یک هیئت مدیره بسپارند.

منظور از ساختار راهبری تک لایه ای و دولایه ای چیست؟

ساختارهای راهبردی که دو دو دسته دولایه ای و تک لایه ای دسته بندی می شوند، از معانی خاصی برخوردارند. به این صورت که:

ساختار دو لایه ای: بیشتر در کشورهای شرق آسیا و اتحادیه اروپا مشاهده می شود و رواج دارد. در این ساختار راهبردی، دو هیئت مدیره وجود دارد که یکی از آنها هیات عالی تر سیاست گذاری یا هیات ناظر بوده و وظیفه تصمیم گیری های کلان را بر عهده دارد. از سوی دیگر نیز هیات پایین تری وجود دارد که با عنوان هیات عامل شناخته می شود و وظیفه اداره کارهای اجرایی را بر عهده دارد.

ساختار تک لایه ای: از این ساختار راهبردی در دیگر کشورهای جهان از جمله ایران استفاده می شود. به این صورت که تنها یک هیئت مدیره برای شرکت یا سازمان در نظر گرفته شده و باید تمامی وظایف توسط یک هیئت مدیره انجام شود. البته در این نوع کشورها نیز همچون کشورهای اروپا و شرق آسیا ممکن است شرکت ها با ساختار راهبردی دولایه ای اداره گردند. مثلا ساختار راهبردی دولایه ای تشکیل شده از هیئت مدیره و  مدیرعامل، هیات امنا و هیئت مدیره و … داشته باشند.

منابع: councilofnonprofitshbriastateiodaicd

نوشته‌های تازه

آخرین دیدگاه‌ها

دسته‌ها

تازه ها

YektanetPublisher

آنچه مدیر منابع انسانی بهتر است بداند

آنچه مدیر مالی و بهای تمام شده بهتر است بداند

آنچه مدیر بازاریابی بهتر است بداند

آنچه مدیر تولید بهتر است بداند

آنچه مدیر توزیع و فروش بهتر است بداند

آنچه مدیر زنجیره تامین بهتر است بداند

آنچه مدیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بهتر است بداند

آنچه مدیر ارتباط با مشتری بهتر است بداند

توسط |2023-08-12T13:37:41+03:3012th آگوست, 2023|دسته‌ها: مدیریت منابع انسانی|برچسب‌ها: , , , , |بدون دیدگاه

انتشار در شبکه‌های اجتماعی!

دیدگاه خود را بنویسید

رفتن به بالا