Rokh Management Consulting

نقش مدیریت عملیات در تولید و خدمات و نحوه ارزیابی آن

تعریف مدیریت عملیات چیست؟ نقش مدیریت عملیات در تولید و خدمات و نحوه ارزیابی آن

فهرست مطالب

بررسی میزان اهمیت مدیریت عملیات مسئله حائز اهمیتی است. زیرا کسانی که می دانند عملیات چیست، می توانند تقریبا یک دید کلی از هر حوزه ای داشته باشند. تفاوتی ندارد درس مدیریت در زمینه بازاریابی (Marketing) باشد یا مدیریت منابع انسانی (HR) و دیگر فرایندهایی که در کسب و کارهای مختلف اجرا می شوند.

در کل مدیریت عملیات هم جنبه کلان و هم جزئی مسائل را شامل شده و همیشه دو چشم انداز گلوبال و لوکال را در بر می گیرد. ما قصد داریم در این مقاله به بررسی این مسئله مهم بپردازیم.

نقش تصمیمات لوکال و گلوبال در مدیریت عملیات

تصمیمات ممکن است از دو جنبه دچار تناقض گردند. مثلا ممکن است شخصی از نظر مالی دارای پول نقد نباشد، خانه ای نداشته باشد، خودرویی نداشته باشد. باید بررسی گردد که او از نظر لوکال لازم است چه کند؟ مثل با پول نقدش را باید چه کند؟ با خودروی خود باید چه کند؟ آیا پولش را در بانک گذارد؟ یا خودرواش را تعویض یا تعمیر کند؟ در حالت گلوبال تمامی شرایط بررسی می گردند. از این رو نگاه گلوبال با لوکال دو نتیجه متفاوت در بر دارند. پس باید دید فرد لوکالی تصمیم می گیرد یا گلوبالی؟

تصمیمات متمرکز و غیرمتمرکز

قدم بعدی برای آنکه این مفهوم را بتوان درک کرد، بررسی آن است که تا چه میزان تصمیمات متمرکز centralized یا غیرمتمرکز decentralized هستند. مثلا بودجه را به استان ها دهید و بگوییم هر کاری که می خواهند کنند و یا به دپارتمان ها دهید که هر کدام به صورت مستقل هر کاری می خواهند کنند. این روش بر روی لوکال بودن تصمیمات تاثیرگذار است. اما از نظر دیدگاه متمرکز centralized تصمیمات گلوبال خواهند بود.

مسائلی که به مدیریت عملیات مربوط هستند

مدیریت عملیات در مورد لجستیک و موجودی صحبت می کند و با با توسعه فناوری اطلاعات منجر به تصمیم گیری در مورد مسائل کلی تر شده و باعث به وجود آمدن علم زنجیره تامین گردیده است. در دیدگاه لوکال و گلوبال علم پزشکی می توان چنین مثالی بیان کرد. مثلا زمانی که درد دارید اگر پیش دندانپزشک روید یک نظری بیان می کند.

متخصص معده یه چیزی بیان می کند اما از نظر دیدگاه گلوبال، باید بگوییم همه اینها به هم مرتبط هستند و ممکن است به اعصاب ربط داشته باشند. می توان این رویکرد را به همه جا تعمیم داد. مثلا در یازده سپتامبر CIA سازمان FBI را متهم به عدم انجام درست کار کرد. به این صورت که چرا اجازه خلبانی به فردی بدون مدرک داده شد؟ FBI هم پاسخ داد علت عدم بررسی درست خارجی ها بود.

پس از آن  SECURITY LAND HOME شکل گرفت که وظیفه نگاه کردن به روندها به صورت گلوبال را داشت. از این رو می توان چنین رویکردی را در حوزه مشاوره هم بیان کرد. شرکت های مشاوره مدعی هستند که شاخه ای تخصصی هستند. مثلا آنها در زمینه استراتژی متخصص هستند. این ادعا مربوط به گذشته بود و امروزه روند به سمت گلوبال شدن در حرکت است.

مثلا من اگر بخواهم اقدام به بررسی زنجیره تامین ایران خودرو نمایم، قادر به چشم پوشی از مسائل مالی و منابع انسانی و … آن نخواهم بود و بگوییم تنها مشکل از شما است. شرکت مشاوره در خصوص استراتژی عملیات چنین مشاوره می دهد که باید همه جنبه ها بررسی شوند.

رویکرد یکپارچه در مبحث مدیریت عملیات

رویکرد یکپارچه integrated، در حال گسترش بوده و حتی در مسائل معرفتی هم می توان آن را مشاهده کرد. اگر این رویکرد نباشد، نسخه های غیر مفیدی برای جهان پیچیده خواهد شد. آنگونه که به نظر می رسد، تصمیمات متمرکز به دیدگاه گلوبال نزدیک هستند. ممکن است این نوع تصمیم گیری مفید باشد، اما در صورت زیاده روی در آن، با مشکل مواجه خواهیم شد.

اگر همه چیز بخواهد به صورت متمرکز شود، بیش از حد حساسیت ایجاد شده و آدم ها خود را در سازمان تنها عروسک خواهند دید و معتقد خواهند بود که تنها یک نفر باید در مورد کارهای آنها تصمیم گیری کند. از این رو متمرکز بودن نباید بیش از حد شود که انگیزه نیروی انسانی از بین رود.

نگاه پایین به بالا و بالا به پایین

اگر بخواهیم به شرکت سامسونگ مجزا نگاه کنیم و تمامی بخش ها و قسمت های آن را به صورت جداگانه بررسی نماییم، شاهد یک ساختار بالا به پایین خواهیم بود. مثلا ممکن است قصد داشته باشید در بازار سهام جایگاه خود را حفظ کنید. پس باید افزایش درآمد 15 درصدی را در نظر داشته باشید. از دیدگاه بالا به پایین، مشخص می گردد که مثلا برای گلکسی باید چه میزان فروش را افزایش داد. نگاه پایین به بالا از پایین شروع خواهد شد.

مثلا باید به دپارتمان فروش رفته و بررسی کنیم که تا چه میزان می توان فروش را افزایش داد؟ در نهایت این رویکرد و دیدگاه پایین به بالا، به منظور رسیدن به نتیجه خاصی انجام خواهد شد. در حالت معمول دیدگاه پایین به بالا و بالا به پایین اصلا منسجم نیستند. این دیدگاه حتی در دیدگاه معرفتی هم دیده می شود. مثلا ما انسان ها دارای قدرت اختیار هستیم.

عالم از پدیده های تصادفی randomness تشکیل شده است. از منظر بالا به پایین، همه چیز علت و معلول (خدایی) دارد. چه زلزله چه رعد و برق و … همه از یک نظام علت و معلولی برخوردارند. اگر این دو دیدگاه را با هم قاطی کنیم، اشکال به وجود می‌آید. از نظر دیدگاه بالا به پایین، انسان یک موجود جبری بوده و از دیدگاه پایین به بالا، انسان یک موجود کاملا مختار است و فلاسفه هم دقیقا بر روی همین مسئله با هم اختلاف دارند. این دیدگاه هم تنها به مدیریت عملیات ختم نخواهد شد.

نگاه بلند مدت و کوتاه مدت

بیشتر دیدگاه ها در کشور ما کوتاه مدت هستند. بیشتر وزارتخانه‌ها دارای نیروی انسانی ثابت نیستند، زیرا افرادی که می آیند تنها به یک یا دو سال فکر می کنند. در نگاه کوتاه مدت همیشه تراکنش رخ می دهد، زیرا هزینه های مبادلات بالا است. در واقع نگاه کوتاه مدت از جنس پول نقد به حساب می آید در حالی که نگاه بلند مدت نوعی سرمایه گذاری به شمار می رود. در درس مدیریت عملیات می توان این مباحث را به صورت گسترده مشاهده کرد.

متاسفانه در زبان فارسی کتاب خوبی در زمینه مدیریت عملیات وجود ندارد. دکتر مهدی شیخ زاده مدرس دانشگاه مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف، بر این عقیده است که بیشتر مباحث مطرح شده، تجربی هستند و برگرفته از کتاب خاصی نیستند.

همچنین مباحث گردآوری شده در سایت شریف که مربوط به استراتژی در حوزه مدیریت عملیات و موضوعات مشابه است، تنها حاصل تجربیات دکتر حاجی زاده است و مفاهیم مرتبط با آن به صورت درسنامه به دانشجویان منتقل می شود.

موضوعاتی که مربوط به مدیریت عملیات هستند و در خصوص استراتژی بیان می شوند، در مدیریت خدمات گسترده تر بیان شده اند. زیرا به ندرت دیده می شود که محصولی بدون خدمات به کسی ارائه گردد. خدمات به تکنولوژی نیاز دارند.

در مباحث مربوط به مدیریت عملیات به صورت مختصر به خرید procurement و تدارکات پرداخته شده است. حتی در برخی جاها از سامان پول زیادی برای آن خرج شده و بحث در مورد موجودی است. در نهایت نیز مدیریت تولید و مباحث مرتبط با آن بررسی می گردد.

منظور از مدیریت عملیات خدمات چیست؟

تمامی شرکت ها و بنگاه ها در دنیای عمل، خروجی خدماتی یا محصولی دارند. مثلا شرکتی مشاوره و دانشکده ای خدمات ارائه می کند. به گونه ای که تمامی کارهای سازمان، با خروجی مرتبط هستند و عملیات به شمار می روند. حتی فعالیت های اصلی سازمان ها هم عملیات هستند. اگر سازمانی خدمات آموزشی ارائه کند، هم منابع انسانی و هم دیگر منابع را دارا خواهد بود که نقش حمایتی برای آموزش خواهند داشت.

در واقع عملیات فلسفه وجودی شرکت ها و بنگاه ها است. در صورتی که نیروی انسانی برای آموزش استخدام شده و مواد اولیه برای تولید خریداری شود، همگی مربوط به مدیریت عملیات خواهند بود. تمام کارهایی که به خروجی مرتبط هستند، عملیات بوده و منابع انسانی و … نیز جزو بخش حمایتی خواهند بود.

امروزه خدمات از گسترش بسیاری برخوردارند و خدمات و کالا باندل bundle شده اند. اما زمانی که از کالا و خدمات صحبت می شود، طیف خاصی وجود دارد. اگر محصولی خریداری شود و شامل فرایند تعمیر بعد از آن نشود، کالا به شمار خواهد رفت.

سیستم های عملیاتی

سیستم های عملیاتی، به منظور مهیا کردن شرایط برای خروجی ها، ورودی ها را بسته به نیاز مشتریان تغییر می دهند. در این سیستم منابع فیزیکی به خروجی تبدیل شده و منجر به عملکردی می شود که نیازهای مشتری را تسهیل کرده و برطرف می نماید. همچون مهیا کردن برخی نیازهای مورد استفاده مشتریان.

برخی از سازمان ها دارای محصولات فیزیکی بوده، در حالی که دیگر سازمان ها دارای اقلام خدماتی هستند. از نمونه سیستم های عملیاتی باید به سرویس های تاکسی و اتوبوس، بیمارستان، خیاطی و خانه سازی اشاره کنیم. Everett E. Adam & Ronald J. Ebert از سیستم مدیریت عملیات به عنوان سیستم یک سازمان یاد می کند که بخشی از سازمان به شمار می رود و تامین کننده محصولات خدماتی و فیزیکی سازمان است.

در حالی که Ray Wild سیستم عملیاتی را نوعی سیستم تعریف می کند که از منابع برای پیکربندی آن استفاده می شود و با ارائه خدمات و کالا ترکیب شده است.

تعریف مدیریت عملیات چیست؟

فرایندهای اصلی و پشتیبان مدیریت در تولید و عملیات

بنگاه ها همگی ورودی و خروجی دارند. آنچه میان این این ورودی ها و خروجی ها رخ می دهد، فرایندهای عملیاتی هستند. مواردی همچون برنامه ریزی، طراحی و … از این نمونه به شمار می روند. برای استراتژی های عملیات برخی حلقه ها وجود دارد که حوزه های دیگر سازمان مرتبط هستند. یعنی آنچه استراتژی هر بخش را مشخص می نماید، استراتژی های کلی سازمان در بخش های مختلف است. در واقع فعالیت های عملیاتی قلب تپنده سازمان ها به شمار می روند.

به عنوان مثال نیروی انسانی تعیین می کند که افراد تا چه میزان می توانند فعالیت داشته باشند. اگر لازم باشد از یک برنامه برای افزایش انگیزه کارکنان استفاده شود، ممکن است یک راه حل تغییر عملیات باشد. بار سنگینی که بر روی افراد وجود دارد را می توان برداشت تا اصطلاک میان انسان ها کم گردد. بازاریابی بررسی کننده جنبه تقاضا بوده و عملیات هم پاسخ دهنده جنبه تقاضا است.

اگر این دو با هم ادغام شوند، نمی توان تقاضا را با تبلیغات زیاد کرد اگر مدیریت عملیات انجام نشود و عملیات قادر نباشد میزان تقاضا را پاسخ دهد. حتما لازم است حوزه توسعه و طراحی محصول، با تیم عملیات در تعامل باشند. درک زنجیره تامین از اهمیت برخوردار است. مثلا در فضای خرید سهام، زمانی که قیمت نفت بالا یا پایین رود، می توان با توجه به زنجیره تامین بسیاری از مسائل را درک کرد و در مورد سهام شرکت های مختلف تصمیم گیری نمود.

فرایندهای کنترل عملیات سازمان شامل:

  1. فرایند پشتیبانی: فرایندی که وظیفه پشتیبانی از فرایندهای عملیاتی همچون مدیریت اطلاعات، منابع انسانی، مدیریت سرمایه و مدیریت دانش را بر عهده دارد.
  2. فرایند عملیاتی: شامل فرایندهای اصلی همچون تولید، تامین و فروش می شود.
  3. فرایند مدیریتی: فرایندی که وظیفه دارد کنترل استراتژیک کل سیستم، روند مطلوب سیستم در جهت منافع ذینفعان و حصول اطمینان از حرکت را برنامه ریزی کند. سپس این برنامه ریزی کلان و برنامه ریزی استراتژیک را برای دستیابی به آن مورد بررسی قرار دهد.

تفاوت میان عملیات خدماتی و عملیات تولید

تولید به دلیل طبیعت خروجی (محصولات) شاخص بوده و خروجی هایی که مشتریان مصرف می کنند، نیاز دارد نیروی کار کمتر و ادوات بیشتر را در برگیرد. باید ارتباط با مشتری کم باشد. نباید در فرایند انتقال هیچ مشارکتی از سوی مشتری وجود داشته باشد. در حالی که باید روش های پیچیده ای مربوط به اقدامات تولیدی و مصرف محصولات وجود داشته باشد.

خدمات از آنجایی که خروجی های ناملموس به شمار می روند، شاخص هستند. این خروجی ها را مشتری ها سریع استفاده کرده و منجر به شغل هایی می شوند که در آنها ادوات کمتر و نیروی کار بیشتر استفاده شده است. در این فرایند باید به صورت مستقیم با مشتری تمایل برقرار کرد. یعنی مشتری باید در فرایند انتقال مشارکت داشته باشد و روش های اولیه ای نیز برای مصرف منابع و فعالیت های انتقال وجود دارد.

دسته ای از سرویس ها براساس ادوات بوده و شامل خدمات راه آهن و مخابرات می شوند. در حالی که برخی دیگر بر اساس نیروی کار یا مرم بوده و شامل سرویس مشاوره ی مالیات و … می شود.

ویژگی های متمایز عملیات خدمات و تولید

ویژگی هایی که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد، میان مدیریت عملیات های خدماتی و تولیدی تمایز ایجاد می کنند:

  1. اقدامات مربوط به کارایی
  2. طبیعت ملموس و غیرملموس مرتبط با خروجی
  3. مشارکت مشتری در تبدیل
  4. مصارف خروجی
  5. میزان برقراری ارتباط با مشتری
  6. طبیعت کاری یا شغلی

انواع تایپولوژی و عملیات در مدیریت عملیات

هرچه به سمت بالا در صنایع مختلف می رویم، به طبیعت نزدیک تر می شویم. در حالی که هر چه در صنایع به سما پایین می رویم، تایپولوژی و جنس دچار تغییر می شود. مثلا در صنعت پتروشیمی، سرمایه گذاری ها سنگین هستند و تنها چند محصول با حجم بالا وجود دارند. اما زمانی که پایین بروید، محصولات زیادی را در حجم کم می بینید که سرمایه گذاری بر روی آنها هم کم است.

موضوع بهره مندی از منابع در صنایع بالادست بسیار مهم بوده و مفهومی است که باید در مدیریت عملیات به آن توجه شود. در حالی که در صنایع پایین دست شرکت هایی وجود دارند که material intensive بوده و همزمان چند چیز را با هم تولید می نمایند. در صنعت نیمه رسانا، تایوان رتبه اول را کسب کرده است. در صنایع بالادستی تولید چیپ ها و ویفرها رخ داده و از سرمایه گذاری بالایی برخوردارند. در صنایع پایین دست باید به دل (Dell) و سامسونگ اشاره کنیم که تنها بر روی مونتاژ تمرکز دارند.

در حالت معمول صنایع دارای حجم بالا، از تنوع کمتری برخوردارند؛ از این رو آنها مسائل روزمره و استانداردهای بیشتری هم دارند. علاوه بر آن، در صنایع تولیدی با حجم بالا، در تقاضا تغییرات کمی رخ می دهد. مثلا چندان تغییری در مصرف فلزات و انرژی کل کشور ایجاد نمی شود. تغییرات شدید در میزان تقاضا، مربوط به محصولات پایین دست می شوند.

در نهایت این که محصول به چه کسی می رسد، در visibility مشخص خواهد شد. مثلا در بحث خودرو، شخصی خودرو را سفارش داده و visibility با افزایش مواجه می شود. در صنعت دارو برخی از بنگاه ها برای بنگاه های دیگر تولید کرده و خود بالادستی به شمار می روند. شرکت هایی نیز وجود دارند که شرکت های بیمه و بانک ها را بیمه نموده و در لیست بالادستی ها قرار می گیرند.

ارزیابی کردن عملکرد در مدیریت عملیات

تمام کارهایی که انجام می شوند، لازم است اندازه گیری شوند. در صورت عدم اندازه گیری کاری، باید بگوییم مدیریت عملیات رخ نداده است. مثلا آیا گمرک از شرکت هیوندا (Hyundai) خواهد پرسید که چه تعداد خودرو وارد کرده است؟ آیا واردات و صادرات این شرکت تحت نظارت است؟ باید بگوییم خیر. بسیاری از صنایع بالادستی تنها بر روی مجموعه های زیر دست خود نظارت دقیق و مداوم دارند.

ارزیابی کردن هزینه در مدیریت عملیات

هزینه شاخص مهمی برای اندازه گیری است. یک کار برای انجام به چه میزان هزینه نیاز دارد؟ کشور ما باید به این مسئله توجه داشته باشد. تولید گندم و خودرو در کشور چه هزینه ای نیاز دارد؟ باید در مدیریت عملیات کاری انجام شود که شایستگی ذاتی (core competency) آن وجود داشته باشد. در حالی که باید دیگر کارها برون سپاری شوند. مثلا ایرباس و بوئینگ، باید بردهای الکترونیکی خود را برای تولید به ژاپن بسپارند. آیا این به معنی وابستگی است؟ در جهان جدید هنر در برقراری تعامل با یکدیگر است.

ارزیابی کردن سرعت در مدیریت عملیات

زمانی که از سرعت در مدیریت عملیات صحبت می شود، باید به صورت شفاف پرسید منظور چه میزان سرعتی است؟ کالایی که با ده دلار تولید می شود به دو روز زمان نیاز دارد یا دو هفته؟ کیفیت تولیدی کالا چقدر است؟ در آن انعطاف پذیری وجود دارد؟ اگر بنگاه در حال تولید لامپ 100 وات باشد و تقاضا برای لامپ 6- وات بالا رود آیا می تواند سریع تولید را تغییر دهد؟ تا چه میزان قابلیت اطمینان (dependability) وجود دارد؟ زمانی که بنگاهی تعهد می کند که کاری را دو روزه تحویل دهد، آیا در عمل باید دو روزه تحویل دهد یا به دو ماه نیاز دارد؟

در مدیریت عملیات شاهد مطرح شدن موضوع هزینه های مالکیت خواهیم بود. این مسئله نشان دهنده آن است که مثلا یک ماشین بیست میلیونی، به دلیل هزینه های بعدی همچون قطعات، مقرون به صرفه تر از ماشین پنجاه میلیونی است. این پارامترها را باید مستقل از هم بدانیم. زیرا دیمانسیون آنها با هم تفاوت دارد اما با یکدیگر کورلیشن (correlation) دارند.

روندهای جهانی در حوزه مدیریت عملیات

شناخت روندها می تواند در تصمیم گیری و مدیریت عملیات بسیار موثر باشد. یک روند باید غالب باشد. اما آنچه باید بدانیم این است که روند ها دیر یا زود وارد تمام کشورها می شوند. ما در ادامه به برخی از این روندها اشاره نموده ایم که آشنایی با آنها کمک می کند تا افراد بتوانند مفاهیم را بهتر و عمیق تر درک کنند.

روند تمایل به ارائه خدمات

با گذشت زمان شاهد آن هستیم که بازار به سمت خدماتی شدن پیش می رود. در ابتدا کشاورزی اهمیت داشت. سپس تولید و امروزه در کنار تولید، ارائه خدمات موفق شده است برای خود جا باز کند. مثلا حتی برای خرید یک میز هم، خدماتی همچون تحویل و تعمیر آن وجود دارد و به نوعی تولید و خدمات با یکدیگر باندول شده اند.

حوزه خدمات برای کشورهایی همچون ایران که دارای تکنولوژی نیستند، می تواند مناسب باشد. تصور کنید درب کشور باز شود و تکنولوژی به سرعت وارد گردد، تمام این تکنولوژی ها نیاز به ارائه خدمات خواهند داشت. محصول همیشه و هر زمان مهم نخواهد بود. مدیرانی که عقلشان را به چشمشان بسته اند، فقط به مواردی توجه می کنند که قابل مشاهده است.

مثلا اگر به آنها بگوییم باید برای شرکت فلان میز خریداری شود، قبول خواهند کرد. اما برخی موارد دیگری همچون رضایت مشتریان، به دلیل نامحسوس بودن، اهمیتی نمی دهند و مقاومت خواهند کرد.

فرایند جهانی شدن (Globalization)

شرکت ها به این مسئله باور دارند که هر آنچه دارای قابلیت نیست، نباید انجام شود و لازم است انجام آن را با شرکت های دیگر شریک شوند. این یعنی فرآیند جهانی شدن. مثلا در گذشته شرکت ها همه فعالیت های خود را در داخل انجام می دادند. تمامی کدهای آی تی در شرکت انجام شده و آموزش نیروی انسانی هم در شرکت صورت می گرفت.

اما الان گفته می شود اگر کاری را بلد هستید انجام دهید و در صورت بلد نبودن، آن کار را به دیگری بسپارید. شاید باید بگوییم این کار نوعی ایجاد وابستگی است. اما لزوما چنین نیست و تنها در برخی از آیتم های استراتژیک ممکن است چنین باشد. به دلیل جهانی شدن، حتی مناطق جغرافیایی هم گسترده شده اند. حتی شفافیت اطلاعات هم افزایش یافته است.

مثلا قبلا برای آنکه بتوان یک محصول پزشکی خریداری کرد، باید به یک منطقه خاصی مراجعه می شد. اما امروزه تنها با یک جستجوی ساده در اینترنت، می توان یک محصول را در کشور تایوان پسندیده و در صورت مناسب بودن آن را حتی با قیمت کمتری هم خریداری کرد.

روند بهبود بیشتر محیط زیست

قبلا شرکت ها به هر روشی تولید می کردند و بدون توجه به آلوده کرده هوا، این کار را بدون محدودیت انجام می دادند. اما امروزه بشر به این حقیقت رسیده است که باید این مسئله مورد کنترل قرار گیرد. البته آنها دریافته اند که این مسئله در دنیای زنجیره تامین پیامدهایی هم با خود به همراه خواهد داشت. از سوی دیگر باید بگوییم این مسئله ابعاد مختلفی را شامل می شود که هم ممکن است بار مثبت داشته باشد هم بار منفی.

مثلا ممکن است برای نجات دادن جان یک حیوان، لازم باشد چندین برابر بیشتر از جان او انرژی صرف شود. یا مثلا چینی ها برای پیروزی در بازار رقابت جهانی، همچون برده ها در حال انجام کار هستند که این مسئله می تواند در دنیای جدید مشکلات زیادی را به همراه داشته باشد.

روند مدیریت کردن بهتر زنجیره تامین SCM

در این بخش می توان شاهد تفاوت مدیریت عملیات و مدیریت زنجیره تامین بود. مثلا اگر بخواهیم داخل شرکت را مدیریت نماییم، لازم است چه اقداماتی انجام دهیم؟ این مسئله ارتباط مستقیمی با مدیریت عملیات دارد. اما زمانی که از این هم فراتر رویم، یعنی به نحوه برقراری ارتباط با شرکت های بالادست و پایین دست بپردازیم، وارد مقوله زنجیره تامین خواهیم شد.

روندهایی که بر مدیریت زنجیره تامین حاکم هستند

اگر به فضای کسب و کار از یک زاویه دیگر نگاه کنید، مشاهده خواهید کرد که پیچیدگی در آن، مشغول بالا رفتن است و تکنولوژی هم به آن این اجازه را می دهد که کالاها و محصولات مورد نیاز بازار، پیچیده تولید گردند. از این رو مشتریان انتظارات بالاتری خواهند داشت و شرکت ها در تولیدات خود عملا به صورت سفارشی عمل خواهند کرد و از این رو محصولات را در تنوع بالاتری هم تولید خواهند کرد.

پیامدهایی که این روند با خود به همراه دارد، افزایش نیاز به همکاری و هماهنگی مشترک (coordination) در کسب و کارها است. شرکت ها در گذشته تمامی کارها و فعالیت های خود را در داخل انجام می دانند که این کارها از الف تا ی بودند. اما در جهان جدید، کسی پیروز خواهد شد که قادر باشد به خوبی تعاملات خود را با دیگر کسب و کارها مدیریت نماید.

مثلا بهتر است در دانشکده های آموزشی، اساتیدی از بیرون دعوت شوند که از اعتبار برخوردار بوده و با آنها تعامل برقرار گردد. در ایران چند شرکت داخلی وجود دارد که از قدمت صد ساله برخوردارند؟ میان مدیریت و مالکیت چه تفاوتی باید قائل شد؟ هیئت مدیره اکثر شرکت های داخلی، به صورت خانوادگی است. این مسئله خود مشکلات زیادی را ایجاد کرده است که این مشکلات در تبادل و مدیریت زنجیره تامین با دیگر شرکت های رقیب هم، تاثیرگذار بوده است.

تعامل شرکت ها از منظر تئوری بازی ها

تعامل کردن شرکت ها با یکدیگر از منظر تئوری بازی هم یک مسئله دیگر است که می توان بر روی آن بحث زیادی انجام داد. مثلا در نظریه بازی ها، می توان به prisoners dilemma اشاره نمود که اگر مکررا و با تکرار زیادی انجام شود و بازی به صورت repeated game درآید، می توان شاهد این مسئله بود که برقراری تعامل تا چه میزان حائز اهمیت است.

مثلا می توانیم بیان کنیم که ایران خودرو،  دو مدل ذهنی را در رابطه با قطعه سازان می تواند در پیش گیرد که این دو مدل عبارتند از:

  1. آنها را له کرده و به جای آنکه پرداخته دو ماهه انجام شود، مبالغ تسویه آنها را به صورت چهار ماه پرداخت کنیم.
  2. به آنها برای رشد کردن کمک کنیم.

در حوزه نیمه رساناها، برخی از شرکت ها و بنگاه ها وجود دارند که کلا از ده مهندس طراح تشکیل شده اند. اما جریان کار را به خوبی مدیریت می نمایند و برای انجام کارهای خود را دیگر کشورها به راحتی تعامل برقرار می نمایند. به طور کلی باید بیان کنیم که مثلا در شرکت های نرم افزاری و IT و حتی تمامی شرکت هایی که وجود دارند، کدنویسی انجام می شود. اما زمانی که متوجه می شوند کدنویسی انجام شده مناسب نیست، آن را دور نمی اندازند و مورد استفاده قرار می دهند. دقیقا به همین دلیل هم با مشکلات زیادی مواجه می شوند.

نوشته‌های تازه

آخرین دیدگاه‌ها

دسته‌ها

تازه ها

آنچه مدیر منابع انسانی بهتر است بداند

آنچه مدیر مالی و بهای تمام شده بهتر است بداند

آنچه مدیر بازاریابی بهتر است بداند

آنچه مدیر تولید بهتر است بداند

آنچه مدیر توزیع و فروش بهتر است بداند

آنچه مدیر زنجیره تامین بهتر است بداند

آنچه مدیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بهتر است بداند

آنچه مدیر ارتباط با مشتری بهتر است بداند

توسط |2023-05-27T12:30:08+03:3027th می, 2023|دسته‌ها: مدیریت منابع انسانی|برچسب‌ها: , , , |بدون دیدگاه

انتشار در شبکه‌های اجتماعی!

دیدگاه خود را بنویسید

رفتن به بالا