چرا به مدیریت راهبردی نیازمندیم؟
فهرست مطالب
- 1 چرا به مدیریت راهبردی نیازمندیم؟
- 2 فرایند راهبردی در اصول مدیریت راهبردی
- 3 مهارتهای مورد نیاز جهت مدیریت راهبردی کدام است؟
- 3.1 آموزشهای لازم برای مدیرت راهبردی
- 3.2 نتایج بلندمدت در شیوهی تدریس مناسب مدیریت راهبردی
- 3.3 قالب اکسل داشبورد درآمد و هزینه
- 3.4 داشبورد شاخص های کلیدی عملکرد تولید و برنامه ریزی | KPI
- 3.5 داشبورد مدیریت فروش، مشتری، محصول، مالی و حسابداری
- 3.6 داشبورد تولید، برنامه ریزی تولید، نگهداری و تعمیرات
- 3.7 داشبورد منابع انسانی – HR Analytics in Power BI
- 3.8 بسته کامل فرم ها، شاخص ها و شرح شغل های کسب و کاری
- 3.9 داشبورد فروش و بازاریابی – Sales Dashboard in Power BI
- 3.10 قالب اکسل داشبورد مدیریت کارکنان
- 3.11 قالب داشبورد شاخص های مدیریت عملکرد منابع انسانی
- 3.12 بسته کامل شرح شغلی برای سازمان ها و شرکت ها
- 3.13 داشبورد کالاهای مصرفی تندگردش – Brand and Product Portfolio Analysis Power BI Template
- 3.14 داشبورد مالی و بهای تمام شده – Working Capital in Power BI
- 3.15 قالب اکسل داشبورد مدیریت منابع انسانی
اصول مدیریت راهبردی برای افرادی که با این فرایند آشنایی ندارند می تواند از طرفی هیجان انگیز و از طرفی دیگر دلهره آور باشد. معنی “راهبرد” فکری عجیب و نا آشنا به نظر می رسد، با این حال بیشتر از آن که عجیب باشد مهم است. درک درست از راهبرد به شما این امکان را میدهد تا بتوانید در مسیر سنجش و بهینه سازی هدف های حیاتی شرکت خود با دیگران ارتباط داشته باشید. از این رو برای درک کردن مفهوم راهبرد توصیه می کنیم که مطلب ” تعریف راهبرد چیست” را مطالعه نمایید.
درک راهبرد در اصول مدیریت راهبردی
تمام ماجرای راهبرد بر اساس انتخاب محلی جهت سرمایه گذاری، استفاده از اشخاص حرفه ای و اطلاع از چگونگی رقابت و پیروزی پی ریزی شده است. در تشریح کلاسیک جورج دی: “راهبرد جمعی از اقداماتی منسجم برای رقابت با دیگران می باشد”. جک ولش تشریح بسیار ساده تری می دارد: “راهی را انتخاب کن و آن را تا آخر برو.”
راهبرد به معنی آن است که منابع شرکت خود را کجا استفاده کنید که به صورت موفقیت آمیز، به نفع مخاطبین اصلی شما باشد. همینطور وقتی که پای رقیبان وسط است بعضی ها اعتقاد دارند که اجرای راهبرد در معنی استفاده از قدرت مقابل ضعف است.
به علت تعدد چارچوب های مدیریت راهبرد حتما معنای راهبرد می تواند باعث آشفتگی شود و بیشتر وقت ها هم به شکل اشتباه استفاده شود. به طور مثال، هیچ کدام از گزینه های پیش بینی شده در مورد رشد شرکت، یا برنامه ریزی بودجه شرکت، راهبردی نیستند.
راهبرد فقط در لیستی از هدف های مالی خلاصه نمی شود
بازده مالی یک شرکت فقط حاصل کارهای انجام شده برای پیاده سازی یک استراتژی است و نمی تواند تحت عنوان خود استراتژی به شمار آید.
پیشرفت و ترقی، راهبردی به شمار نمی رود
مدیران شرکت ها بعضی اوقات زمان اظهارات عمومی استفاده غلطی از “راهبرد”می نمایند. برای نمونه عبارت ” بر اساس راهبرد ما، انتظار می رود که در سال پیشرفت ده درصدی داشته باشیم.” پیشرفت، به راهبرد یک شرکت ربطی ندارد.
پیاده سازی راهبرد بر اساس بودجه انجام نمی شود
بودجه برای تعریف و اولویت بندی سرمایه گذاری مورد نیاز زمان اجرای برنامه ها استفاده نمی شود. همچنین تشکیل شده از لیست زمان بندی و مقدار کل درآم ها و پرداخت می باشد.
راهبرد در اصول مدیریت راهبردی یک اتفاق به شمار نمی آید
راهبرد روندی فعال است که به سنجش دائمی بازار و بهسازی منظم با توجه به تجربیات بازار نیازمند می باشد. بیشتر پایگاه های اقتصادی، پیاده سازی راهبرد را مرتبط با کار بیرون از محدوده یا جلسات غیر برنامه ریزی شده می دانند.
راهبرد لیست عملیات تاکتیکی و “کارهایی که باید صورت پذیرند” نیست
نتیجه فرایند برنامه ریزی راهبردی در اصول مدیریت راهبردی مجموعه ای از کارهای هماهنگ می باشد. باید به جای لیستی از توسعه های عملیاتی، تمرکز خود را روی مواردی همچون خدمت رسانی به مشتریان، افتتاح بازارهای جدید و پیشرفت توانایی رقابتی قرار داد.
فرایند راهبردی در اصول مدیریت راهبردی
تعداد زیادی از پایگاه ها برای پیشرفت راهبرد به طور معمول به دام استفاده از رویکردهای قدیمی می افتند. یکی از این نمونه های متداول و ناکارآمد، توصیه می کند که شرکت ماموریت خود را مورد سنجش قرار دهد. همینطور چشم اندازی نسبت به آینده شرح می دهد و بعد کارهای خود را در راستای تحقق آن چشم انداز تشریح می نماید. در حالی که همه موارد گفته شده در زمان مناسب، درست به نظر می رسند و استفاده از این فرآیند قدیمی، راهبردی کمی را در بر دارد.
برنامه ریزی مناسب در مدیریت راهبردی دربرگیرنده تحقیق روی موارد زیر است. این موارد از بنیادی ترین اصول مدیریت راهبردی می باشد.
- سنجش وضعیت کنونی شرکت با در نظر داشتن تمامی ذینفعان اصلی که مشتریان، تامین کنندگان، رقبا و شریک های اصلی را در بر می گیرند. در این راستا می توان پنج نیروی پورتر استفاده کرد.
- ارزیابی نقاط قوت، کاستی ها و نقاط ضعف شرکت.
- شناسایی و سنجش تحولات جدید در بازار یا فناوریها تازه ای که فراهم کننده فرصت های تازه یا تهدیدات احتمالی برای شرکت شما می باشند.
- ارزیابی امور تجاری و نیازهای متغیر مشتریان و جستجو در زمینه هایی که شرکت توانایی و همینطور قابلیت سرمایه گذاری یا عدم آن را دارد.
- خلاصه سازی موارد مربوطه به صورت تحلیل یکپارچه و مرتبط.
با توجه به موارد گفته شده، گروه تصمیم گیرنده باید بسنجد که چه سرمایه گذاری هایی را باید انجام دهند و چه کارهایی برای تحقق راهبرد اثر گذار خواهد بود. این موضوع مواردی همچون سنجش گزینه های سرمایه گذاری، شروع پروژه های جدید، شناسایی نیازهای اصلی، سامانه ها و منابع پشتیبانی را در بر می گیرد. این کارها بعد از آن به طرح ریزی پروژه ای مبدل می شود که تعریف کننده برنامه و فرایند پیاده سازی اصولی مدیریت راهبردی در شرکت می باشد.
کار سخت پیاده سازی راهبرد در اصول مدیریت راهبردی
زمانی که تعریف یک راهبرد موثر تقریبا ساده به نظر می رسد اما شناسایی فرصت های قابل انجام و هدفمند، شناخت چگونگی درک آن فرصت ها در فضای رقابتی یا مورد درخواست بازار، کار سختی به شمار می رود. برنامه ریزی راهبردی نیاز به سنجش واقع بینانه از توانایی شرکت و گفتگوی کافی در مورد بهترین شیوه برای رسیدن به فرصت ها می باشد؛ همچون بسیاری از فعالیت های زندگی.
در اصول مدیریت راهبردی هرچه برنامه ریزی بیشتر شود، نتایج بهتری هم ایجاد می شود. در مورد پیاده سازی راهبردی هم، برنامه ریزی باید با توجه به ایده ها و نظرات آشفته انجام شود تا طرحی متقاعدکننده ایجاد شود؛ تا سرویس رسانی به مشتریان و سبقت گرفتن از رقیبان به صورت درستی انجام شود.
اجرای راهبرد در اصول مدیریت راهبردی
تا اینجا با مفاهیم الزام راهبرد آشنا شدیم و دانستیم با برنامه ریزی راهبردی بسیار ساده تر می توان به هدف های شرکت رسید. انجام کارهایی که قبل تر گفته شد همچون داشتن معیار برای پیشرفت و هدف های مالی، در روند پیاده سازی اهمیتی ضروری دارد. یک برنامه اجرایی مناسب در اصول مدیریت راهبردی، ارتباطات توسعه یافته و هماهنگی های درست را شناسایی می نماید. همینطور از راه ابزارهای مدیریت پروژه از اجرای روند راهبردی پشتیبانی می نماید. در کنار آن، یک روند پیاده سازی راهبردی موثر با دخالت بازخوردها، تجربیات بدست آمده در فضای بازار را انعکاس داده و تنظیم می نماید.
چالش های راهبردی در اصول مدیریت راهبردی
برنامه ریزی راهبردی می تواند روندی مخاطره آمیز باشد. زمینه هایی که شرکت در آن با راهبرد مشکل دارند شامل موارد زیر است.
- عمیق نشدن در سنجش توانایی ها و فرصت ها.
- برنامه ریزی عملیاتی را با برنامه ریزی راهبردی اشتباه گرفتن.
- عدم تشریح یک فرایند پیاده سازی دقیق با هدف های واضح و کارهای تکامل یافته.
- کاهش برنامه ریزی راهبردی به دلیل نفس گرایی و سیاست ورزی چون جایگاه قدرت و بودجه بندی را تحت تاثیر قرار میدهد.
- توجه نکردن به سرمایه گذاری برای پیش بینی حادثه های احتمالی و مخرب در دیگر بازارهایی که امکان دارد مشتری زیادی نداشته باشد.
- عدم ایجاد حلقه های بازخورد درونی در انعکاس دادن تجربیات بدست آمده از محیط بازار.
- عدم توانایی در برخورد با راهبرد، به عنوان فرایندی که به سنجش و تازه ازی دائمی نیازمند است.
منظور از مدیریت راهبردی روشی است که برای فعالیتهای شرکت با اهداف واضح مشخص میگردد
طبق یک ضربالمثل ژاپنی، «هنگامی که از تنشگی در حال مرگ باشید، برای حفر چاله بسیار دیر است». این ضربالمثل به اهمیت مدیریت راهبردی جهت موفقیت در هر تلاشی اشاره میکند. امروزه برنامهریزی در زندگی اکثر افراد در یک یا چند زمینه تبدیل به عادتی روزانه شده است. چه به فکر انجام یک تغییر اساسی در شغلتان باشید یا در فکر بیان ایدهای جدید باشید یا هر گونه مسئلهای مربوط دیگر، برنامهریزی قسمتی حیاتی برای شکل گرفتن روند کلی فعالیت مدنظر شما در آن موضوع و زمینه است. با وجود اینکه میتوان اکثر کارها را بدون برنامهریزی قبلی پیش برد، اما پیش گرفتن این روش در بهترین حالت به معنی پذیرفتن ریسکهای پرخطر و دستیابی به نتایجی است که به اندازهی کافی رضایتبخش نیستند. در برخی از زمینهها، برنامهریزی به اندازهی لازمهی وجود آن در رهبری یک شرکت حائز اهمیت است. در حقیقت در چنین زمینههایی برنامهریزی آنقدر مهم است که نام مدیریت راهبردی را به خود اختصاص میدهد.
مدیریت راهبردی خصوصاً هنگامی که به خوبی انجام پذیرد در موفقیت طولانی مدت شرکت مؤثر است. هنگامی که از وجود مدیریت راهبردی در یک شرکت صحبت میکنیم، منظور از مدیریت راهبردی، روشی است که برای فعالیتهای آن شرکت با اهداف واضح مشخص میگردد. پس از مشخص شدن این روند شرکت برنامههای واضح و روشنی در نظر میگیرد و سپس آنها را جهت دستیابی به اهداف و پایبندی به فعالیتها به عمل میرساند تا ارتباطی متناسب و هماهنگ بین حرفه و اهداف مختص آن بوجود آید.
عملکرد یک مدیریت راهبردی درست، فراتر از رسیدن به هدف اصلی آن کسب و کار است. یک برنامهریزی مناسب برای سازمان مورد نظر گواهی معتبر جهت شرکت در فعالیتهای اجتماعی محسوب میشود. امروزه این موضوع تبدیل به مسئلهای حائز اهمیت برای هر حرفه و کسب و کاری شدهاست؛ چراکه هر شرکت دارای سهامداران داخلی و خارجی متفاوتی است. به عنوان مثال مصرفکنندگان هوشیاری بیشتری نسبت به محصولاتی که توسط سازمانهای مختلف به فروش میرسد دارند و همچنین انگیزهی آنها نسبت به محصولات مورد فروش این سازمانها و روشی که این شرکتها در فعالیتهای حرفهای خود پیش میگیرند در حال افزایش است. این مسئله به جز زوایای اخلاقی شامل دیدگاههای مربوط به فعالیتهای محیطی نیز میشود. تمامی این زوایا باید در مدیریت راهبردی و برنامهریزیهای مربوط به حرفه در نظر گرفتهشوند تا از تحقق اهداف شرکت در طولانی مدت اطمینان حاصل گردد.
مهارتهای مورد نیاز جهت مدیریت راهبردی کدام است؟
مدیریت کاربردی فعالیتی چند بعدی است که احتیاج به مهارتهای مختلفی در کسب و کار و رهبری دارد. به عنوان مثال مدیریت راهبردی احتیاج به مدیری دارد که قادر به تحلیل بوده و از مهارتهای ارزشیابی ویژهای برخوردار باشد.
رهبرانی که مسئولیت مدیریت شرکت را به عهده دارند، باید در عین درک دقیق از چگونگی پیوستگی فعالیتهای شرکت دارای دید پرنده و از بالا به شرکت باشند. آنها باید نسبت به انتظارات سهامداران واقف بوده و در جریان احتیاجات مشتریان، بستر رقابتی، ترندهای جهانی و محیطی که شرکت با آن سر و کار دارد باشند.
برای اینکه مدیریت راهبردی شرکت موفقیتآمیز باشد باید، با درک عوامل داخلی در عین رسیدگی به عوامل خارجی که موفقیت شرکت را اندازهگیری میکند، شروع به انجام فعالیت کند. این عوامل چه بلند مدت چه کوتاه مدت باید صادقانه و واضح درک شده و به آنها پرداخته شود.
مدیریت راهبردی وابسته به راهکارو و روش است و به رهبر احتیاج دارد. مدیر باید در دنیای تئوری کسب و کار و تحلیل ماهر باشد و نسبت به راهبردهای حرفهای واقف باشد. مدیران کار باید قادر به تحلیل ارزشیابیهایی که موقعیتهای مختلف برای شرکت را مشخص میکنند بوده و سپس مناسبترین را برای برنامهی پیشبرد انتخاب کرده تا بتوانند یک برنامهی راهبردی ویژه برای چگونگی تحقق اهداف شرکت مشخص کنند. تنها در این صورت است که از این افراد به عنوان مدیری موفق یاد میشود.
مدیریت راهبردی به معنی رهبری است و در نتیجه احتیاج به مهارتهای رهبری مربوطه دارد. مدیر مربوطه باید به قدری توانا باشد که قادر به رهبری پیشبرد مدیریت راهبردی مشخص شده در بازوی مدیریتی شرکت باشد. این مدیر باید با سهامداران داخلی و خارجی شرکت در ارتباط بوده و نسبت به چالشهایی که برنامهی راهبردی ممکن است با آن مواجه شود آگاهی کامل داشته باشد؛ علاوه بر آن مدیر مورد نظر باید مهارتهای لازم جهت رویارویی با این چالشها را نیز داشته باشد.
آموزشهای لازم برای مدیرت راهبردی
تسلط یافتن مهارتهای مدیریتی با به دستآوردن تجربه در شغل مربوطه به نظر ساده میآید؛ در حالی که این مسئله در بهترین حالت به کندی پیش رفته و غیرعملی است. شرکت در برنامههای آموزشی در مدیریت راهبردی از مسائل مهمی است که منجربه یادگیری بهتر و سریعتر مهارتهای مورد نیاز در این موضوع میشود. چنین آموزشی باید زیر نظر مدیری ماهر و توانا انجام پذیرد.
موسسههای بسیاری وجود دارد که برنامههای مختلف آموزشی را جهت یادگیری توسعه و مدیریت شغلی به شما پیشنهاد میدهد. هنگامی که قصد انتخاب مرکز آموزشی مناسب را دارید به دنبال برنامهی آموزشیای باشید که طی آن جنبههای مختلف تحلیلی و راهبردی کسب و کار را یاد بگیرید. چند مورد از مزایای یک برنامهی آموزشی خوب در زمینهی مدیریت راهبردی عبارتاند از:
ادراک
هنگامی که وارد یک دورهی آموزشی در زمینهی مدیریت راهبردی میشوید به مرحلهی بالایی از ادراک دست خواهید یافت که توسط آن پیوستگی موجود در فعالیتهای کسب و کاری امروزه را متوجه خواهید شد.
توسعه
طی گذراندن یک دورهی آموزشی خوب شما موقعیت این را خواهید داشت که تفکر راهبردی خود را به خصوص در زمینههای مربوط به کسب و کار در مراحل بالا و دشوارتر توسعه دهید.
شناسایی
تدریس مناسب مدیریت راهبردی به شما آموزش میدهد تا مهارت شناسایی آسان و سریع موقعیتهای مناسب برای شرکت خود را در مراحل جدیتر وسیعتر شغلی به دست آورید.
خلق
یک دورهی مناسب آموزش مدیرت راهبردی همچنین به شما چگونگی خلق راهبردهای موثر و کارآمد در جنبههای مختلفی که برای کسب و کارتان شناسی میکنید آموزش خواهد داد.
مدیریت
همانطور که انتظار میرود، آموزش صحیح مدیریت راهبردی به شما این قابلیت را میدهد که به طور همزمان سازمان و تیم خود را در عین نزدیک شدن به اهداف برنامه راهبردی خود مدیریت کنید.
بهترین شیوهی تدریس مدیریت راهبردی به شما یاد خواهد داد که به طور متمرکز روی مشکلات و موضوعاتی که روی کسب و کارتان تاثیرگذار است کار کنید. شما چالشهایی که شرکت با آنها مواجه است را تحلیل خواهید کرد و در عین توسعهی راهکار برای آنها پشتیبانی تیمتان را فراموش نخواهید کرد. شیوهی تدریس مناسب همچنین به شما مهارتهای مورد نیاز برای رهبری را آموزش خواهد داد که به کمک آن قادر به عملی کردن برنامههای شرکت خود خواهید بود.
نتایج بلندمدت در شیوهی تدریس مناسب مدیریت راهبردی
هنگامی که به دنبال روش تدریس درست در مدیریت راهبری باشید به آنچه برای رهبری شرکت خود در آینده احتیاج دارید و توانایی بازی کردن نقش اصلی در آن را به دست خواهید آورد؛ شما از مزایای لازم در طول روند بهره خواهید برد و ابزار لازم برای ارزشگذاری شرکت خود در زمان حال و آینده را به دست خواهید آورد.
البته این موضوع به معنای راحت بودن این روند نخواهد بود هرچند که شما با چالشهای بسیاری در این راه رو به رو خواهید شد که بسیاری از آنها برای شرکتتان حیاتی خواهند بود. محیط کاری معاصر، روزانه در حال تغییر و تحول است و سرانجام این مدیریت راهبردی است که در نگهداری جایگاه محکم در مواجهه با تغییرات پیدرپی شرکت به شما کمک خواهد کرد.
منبع: smallbusiness
تعریف جک ولش درخصوص راهبرد بسیار عالی بود از مقاله شما به دلیل توضیح ساده و روان راهبرد استفاده کردم.ممنونم.
جناب آقای مسعود پورکاظم
درود و ادب
از اعتمادتان ممنونیم. موفقیتمان را مدیون وفاداری و حمایت خوانندگان و کاربرانی چون شما هستیم. تلاش میکنیم تا در آینده تجربیات مطالعاتی لذتبخشتری را برایتان فراهم کنیم. خوشحال میشویم در صورت تمایل شبکه لینکدین ما را دنبال نمایید،
https://www.linkedin.com/company/strategicplanningdotme/
سپاس