Rokh Management Consulting

حاکمیت شرکتی و ایجاد مسیر صحیح در حکمرانی کارآمد شرکت ها

تعریف حاکمیت شرکتی

فهرست مطالب

حاکمیت شرکتی به مجموعه ارتباطات و روابطی اشاره دارد که میان اعضای هیئت مدیره، مدیران سازمان، ذی‌نفعان و سهامداران شکل می‌گیرد. این مفهوم به شکل یک ساختار تعریف می‌شود که امکان تعیین اهداف شرکت، نظارت بر عملکرد آن و استفاده از ابزارهای دستیابی به این اهداف را فراهم می‌کند.

اهمیت حاکمیت شرکتی

حاکمیت شرکتی در دنیای مدرن به عنوان یک ابزار اساسی در مدیریت استراتژیک کسب و کارها شناخته می‌شود. این فرآیند سیستماتیک و پی در پی، به منظور هدایت و بهبود تدریجی سازمان ایجاد شده و نقش مهمی در حفظ عملکرد پایدار شرکت و تعالی اخلاقی آن ایفا می‌کند.

تاریخچه حاکمیت شرکتی

تاریخچه حاکمیت شرکتی نشان‌دهنده تحولات مهم در مدیریت سازمان‌ها و نیاز به ساختارهای نظارتی است. با گسترش و پیچیدگی معاملات در واحدهای کسب و کار، تخصصی شدن مدیریت سازمان‌ها در دوران کنونی افزایش یافته است. این تغییرات منجر به کاهش نقش سهامداران، به ویژه سهامداران جزء بر شرکت و در کنترل سازمان‌ها شده است، و این وضعیت دقیقاً همان حاکمیت شرکتی است که در اینجا به بررسی آن می‌پردازیم. حاکمیت شرکتی علاوه بر تضمین کنترل صحیح شرکت‌ها، امروزه به عنوان یک مسئله بسیار حائز اهمیت و ویژه در جهان اقتصادی مطرح شده است.

تعریف حاکمیت شرکتی به عنوان یک فرآیند سیستماتیک و پی در پی و عادی توصیف می‌شود که به منظور هدایت، یادگیری، و بهبود تدریجی عملکرد سازمان اجرا می‌شود. این فرآیند از یک سو، به بهبود عملکرد پایدار شرکت‌ها و از سوی دیگر، به ارتقاء تعالی اخلاقی در اقدامات آنها منجر می‌شود. در دهه‌های اخیر، توجه به حاکمیت شرکتی به عنوان یک مولفه اساسی در مدیریت استراتژیک کسب و کارها بسیار افزایش یافته است.

حکمرانی شرکتی نه تنها از یک فرآیند متعارف به یک ضرورت اساسی در مدیریت استراتژیک کسب و کارها در قرن 21 تبدیل شده است، بلکه این مسئله به عنوان یک روند جهانی نیز در کسب و کارهای امروزی به ویژه مسئولیت‌پذیری را به تدریج در قالب یک الزام جهانی تبدیل کرده است. از این رو، اهمیت حاکمیت شرکتی به عنوان یک اصل اساسی در مدیریت شرکت‌ها و حفظ اعتبار در محیط کسب و کار، چشمگیر شده و نقش بسیار مهمی را در رشد و پیشرفت سازمان‌ها ایفا می‌کند.

در ادامه، به بررسی برخی از تعاریف حاکمیت شرکتی، دلایل اهمیت آن و موارد مرتبط با این مفهوم خواهیم پرداخت.

حاکمیت شرکتی و ایجاد مسیر صحیح در حکمرانی کارآمد شرکت ها - مشاوره مدیریت رخ

حاکمیت شرکتی (corporate governance) چیست؟

حاکمیت شرکتی به مجموعه روابط و ساختارهایی اشاره دارد که تعیین کننده نحوه مدیریت و کنترل یک شرکت است. در تعریف سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD)، حاکمیت شرکتی به جمع روابط بین هیات مدیره، مدیران، ذینفعان و سهامداران اشاره دارد. این مفهوم نه تنها ساختارهای تصمیم‌گیری در یک سازمان را مشخص می‌کند، بلکه ابزارها و روش‌هایی را فراهم می‌آورد که اجازه تعیین اهداف شرکت، نظارت بر عملکرد و استفاده از منابع را برای دستیابی به اهداف تعیین شده فراهم می‌سازد.

حاکمیت شرکتی برای انگیزه‌دهی مدیران و هیات مدیره در راستای تحقق اهدافی که به نفع سهامداران و کل شرکت است، ضروری است. این سیستم باید همچنین نظارت موثر بر روی اقدامات و تصمیمات مدیران را تسهیل کرده و به شرکت‌ها امکان استفاده موثر از منابع را بخشیده و از پایداری عملکرد آنها حمایت نماید.

حاکمیت شرکتی یک نظام است که کنترل و هدایت شرکت‌ها را تعیین می‌کند و می‌تواند با شکل‌گیری در انواع مختلف، بسته به فرهنگ و ساختار سازمان، پیاده‌سازی و اجرا شود. این نظام به شرکت‌ها کمک می‌کند تا به دیگر سازمان‌ها اطمینان دهند که فعالیت‌ها و تصمیمات آنها به نحوی صحیح و در جهت تحقق اهداف مشترک انجام می‌شود.

اصلی‌ترین مراحل حاکمیت شرکتی

ایجاد انگیزه:

    • این مرحله شامل ترتیب دادن به انگیزه‌های مدیران و هیات مدیره برای تحقق اهداف سازمان می‌شود.
    • ایجاد انگیزه مدیران به منظور تحقق اهداف سهامداران و بهبود عملکرد شرکت از اهمیت ویژه برخوردار است.
    • مکانیسم‌های مالی و غیرمالی مانند بسته حقوقی مناسب و ارتباط شفاف با اهداف سازمان برای ایجاد انگیزه مؤثر اجرایی می‌شوند.

نظارت بر روی کارها:

    • این مرحله شامل تدابیری است که برای نظارت مؤثر بر عملکرد شرکت اجرا می‌شود.
    • هیات مدیره و نهادهای نظارتی مانند کمیته حاکمیت شرکتی نقش اساسی در نظارت بر تصمیمات و اجرای استراتژی‌های ارائه شده دارند.
    • راه‌کارهای متعددی نظیر ایجاد گزارش‌های مالی شفاف، برگزاری جلسات نظارتی منظم، و ایجاد سیستم‌های گزارش‌دهی موثر برای نظارت بر روی عملکرد به کار می‌روند.

فروش بهتر سهام به وسیله سهامداران:

    • این مرحله مربوط به بهبود ارتباطات و ارتباط مستقیم با سهامداران است.
    • برگزاری جلسات عمومی، ارائه گزارشات دوره‌ای شفاف و منظم، و ارتقاء ارتباطات با سهامداران برای اطمینان از فهم بهتر از عملکرد شرکت و استراتژی‌های آینده موثر می‌باشد.
    • ایجاد شفافیت و اطلاع‌رسانی فعّال در مورد دیگر موضوعات نیز مانند سیاست‌ها و تصمیمات اجرایی، در فروش بهتر سهام تأثیرگذار است.

تفویض:

    • در این مرحله، بخشی از اختیارات و مسئولیت‌ها به افراد یا گروه‌های دیگر خارج از هیات مدیره منتقل می‌شود.
    • تفویض مسئولیت‌ها به افراد مؤثر و قابل اعتماد به منظور نظارت بر اجرای راه‌حل‌ها و تصمیمات مدیران شرکت مؤثر است.
    • تفویض موفق بهبود کارایی سازمان را ایجاد کرده و از تمرکز هیات مدیره بر مسائل اساسی حاکمیت شرکتی می‌کاهد.

تعریف مفهوم نظارت در حاکمیت شرکتی

مفهوم نظارت در حاکمیت شرکتی به این معناست که سهامداران بخشی از تصمیمات شرکت را به هیات مدیره واگذار کرده و سپس عملکرد این هیات مدیره در جلسات سالانه نظارت و ارزیابی می‌شود. این نظارت شامل مراحل ارزیابی عملکرد مدیران، تصویب گزارش‌های مالی، و انجام نقدها و سوالات توسط سهامداران می‌شود.

تعریف مفهوم انگیزه در حاکمیت شرکتی:

مفهوم انگیزه در حاکمیت شرکتی به تشویق مدیران و هیات مدیره برای پیگیری اهدافی که به نفع سهامداران و کل شرکت است، اشاره دارد. این انگیزه معمولاً از طریق بسته حقوقی، سیاست‌های پاداش و تشویق، و ایجاد ارتباط وفاداری مدیران به اهداف مشترک شرکت به وجود می‌آید.

تعریف مفهوم تفویض در حاکمیت شرکتی:

مفهوم تفویض در حاکمیت شرکتی به انتقال بخشی از اختیارات و مسئولیت‌ها از هیات مدیره به افراد یا گروه‌های دیگر خارج از هیات مدیره اشاره دارد. این افراد  “مدیران اجرایی” هستند و مسئول نظارت بر اجرای راه‌حل‌ها و تصمیمات مدیران شرکت را برعهده دارند. تفویض باعث بهبود کارایی سازمان و تمرکز هیات مدیره بر مسائل اصلی حاکمیت شرکتی می‌گردد.

حاکمیت شرکتی (corporate governance) چیست؟ - مشاوره مدیریت رخ

مفهوم فروش سهام در حاکمیت شرکتی

فروش سهام در حاکمیت شرکتی به عملی اشاره دارد که سهامداران، به عنوان دارندگان سهام یک شرکت، تصمیم به فروش سهام خود در شرکت می‌گیرند. این عمل به دلیل اهداف و نیازهای مختلف ممکن است انجام شود. افرادی که عضو هیات مدیره نیستند و در فعالیت‌های شرکت مشارکت ندارند، ممکن است به دلایل متعددی به فروش سهام خود اقدام کنند.

عوامل و دلایل ممکن برای فروش سهام:

  1. تغییر در اهداف فردی:
    • افراد ممکن است اهداف شخصی خود را تغییر دهند و فعالیت‌های شرکت را ادامه دهند.
  2. عدم رضایت از عملکرد شرکت:
    • در صورت عدم رضایت از عملکرد شرکت یا سیاست‌ها و تصمیمات مدیریت، سهامداران ممکن است به فروش سهام فکر کنند.
  3. نیاز به منابع مالی:
    • در برخی مواقع، سهامداران به دلیل نیاز به منابع مالی بیشتر یا شرایط مالی شخصی، سهام خود را به فروش می‌رسانند.
  4. تغییرات در بازار:
    • شرایط بازار، اقتصادی یا صنعتی ممکن است به گونه‌ای تغییر کند که سهامداران را به فروش سهام ترغیب کند.
  5. عدم تطابق با استراتژی شخصی:
    • اگر استراتژی و اهداف شرکت با استراتژی و اهداف شخصی سهامداران تطابق نداشته باشد، احتمال فروش سهام افزایش می‌یابد.

تأثیرات فروش سهام بر حاکمیت شرکت:

  1. تغییرات در ترکیب سهامداری:
    • فروش سهام می‌تواند منجر به تغییر در ترکیب سهامداری شرکت شود و بر تعادل قدرت‌ها و تصمیم‌گیری‌ها تأثیر بگذارد.
  2. تأثیر بر اجرای استراتژی:
    • فروش سهام ممکن است تأثیری بر اجرای استراتژی شرکت داشته باشد، زیرا ترکیب سهامداران تأثیر مستقیمی بر تصمیمات مدیریت و عملکرد شرکت دارد.
  3. تأثیر بر روابط بازار مالی:
    • عملیات فروش سهام می‌تواند تأثیری بر روابط شرکت با بازار مالی داشته باشد و احتمالاً باعث نوسانات در قیمت سهام گردد.
  4. پویایی در هیات مدیره:
    • تغییرات در ترکیب سهامداران ممکن است به تغییرات در هیات مدیره منجر شود و نوع نظارت و کنترل بر شرکت را تغییر دهد

تمرکز بر سیستم‌های حاکمیت سازمانی و شرکتی

تمرکز بر سیستم‌های حاکمیت سازمانی و شرکتی به معنای ایجاد یک فرآیند سیستماتیک و مداوم برای بهبود مدیریت و اداره یک نهاد است. این سیستم‌ها به عنوان یک چارچوب کلان برای ارتقاء اصول حاکمیت شرکتی و تأمین حقوق و منافع تمامی ذینفعان نقش مهمی ایفا می‌کنند. از جمله ذینفعان مورد حمایت این سیستم‌ها می‌توان به کارکنان، مشتریان، بستانکاران، دولت، جامعه، تامین‌کنندگان، و رقبا اشاره کرد.

اصول کلان سیستم حاکمیت سازمانی:

  1. شفافیت:
    • اطلاعات و تصمیمات مرتبط با عملکرد سازمان باید به شکل شفاف در دسترس ذینفعان قرار گیرد.
  2. مسئولیت:
    • تعیین و اعلام مسئولیت‌ها به‌ویژه نقش وظیفه‌ای که هر ذینفع در فرآیند حاکمیت دارد.
  3. حسابرسی و نظارت:
    • وجود سیستم حسابرسی و نظارت فعال بر فرآیندها و تصمیمات برای افزایش اعتماد ذینفعان.
  4. پاسخگویی:
    • تمرکز بر پاسخگویی به تمام ذینفعان و اعلام دلایل تصمیمات و عملکرد سازمان.
  5. عدالت:
    • اعمال اصول عدالت و برابری در تصمیم‌گیری‌ها و تخصیص منافع.

سیستم‌های حاکمیت سازمانی و شرکتی

  1. هیات مدیره:
    • تشکیل یک هیات مدیره متعادل و کارآمد با نمایندگی از انواع ذینفعان.
  2. حسابرسی و بازرسی:
    • ایجاد یک سیستم حسابرسی و بازرسی مستقل برای ارزیابی عملکرد و اطمینان از انطباق با استانداردها.
  3. فرآیندهای تصمیم‌گیری:
    • بهبود فرآیندهای تصمیم‌گیری به‌نحوی که تمام ذینفعان در فرآیند شرکت داشته باشند.
  4. پاداش و تنبیه:
    • ایجاد سیستم مناسبی برای پاداش‌دهی به عملکرد مثبت و تنبیه نقاط ضعف.
  5. انتقال اطلاعات:
    • اطمینان از جریان اطلاعات مؤثر و دقیق بین تمام سطوح سازمان.

سیستم‌های حاکمیت سازمانی و شرکتی در نهایت به ارتقاء اخلاقیات و عملکرد پایدار سازمان‌ها منجر شده و تأثیر مثبتی بر ارزش‌آفرینی برای سهامداران و سایر ذینفعان خواهد داشت. این سیستم‌ها از طریق بهبود نظارت و پاسخگویی به نیازها و انتظارات همه ذینفعان، به ارتقاء کیفیت مدیریت سازمانی و تصمیم‌گیری‌های بهتر کمک می‌کنند.

دلایل حائز اهمیت برای حاکمیت شرکتی در عصر حاضر - مشاوره مدیریت رخ

دلایل حائز اهمیت برای حاکمیت شرکتی در عصر حاضر

  1. ارتباط با سرمایه‌گذاران:
    • درک بهتر اصول حاکمیت شرکتی می‌تواند اعتماد سرمایه‌گذاران را جلب کند و نیاز به جلب سرمایه از منابع محلی و بین‌المللی را افزایش دهد.
  2. استقرار در محیط کسب و کار:
    • شرکت‌ها نیاز دارند تا به دلیل توسعه‌ی کسب و کار و جلب منابع مالی به جای انتظار تحمیل قوانین از سوی نهادهای خارجی، دستورالعمل‌های خود را طراحی و اجرا کنند.
  3. تعیین دستورالعمل‌های داخلی:
    • ایجاد دستورالعمل‌های خود برای فرهنگ سازمانی و اجرای فعال این دستورالعمل‌ها.
  4. تسلیح مدیران با قدرت مناسب:
    • تسلیح مدیران و هیات مدیره با قدرت کافی برای مقابله با چالش‌ها و به‌دست آوردن حقوق سهامداران.
  5. توازن اهداف اجتماعی و اقتصادی:
    • بهبود ارتباطات، مشوق‌ها، شفافیت، عدالت افشاگری، مسئولیت اجتماعی و اخلاق کسب و کار جهت ایجاد توازن میان اهداف اجتماعی و اقتصادی.
  6. افزایش اعضای مستقل در هیات مدیره:
    • استخدام افراد مستقل، خارجی و غیراجرایی در هیات مدیره برای افزایش تنوع و تجربه.
  7. استفاده از اصول حسابداری بین‌المللی:
    • تشویق شرکت‌ها به استفاده از اصول حسابداری بین‌المللی، افشای اطلاعات مالی، و رعایت قوانین و استانداردهای مربوط به ورشکستگی.
  8. مدیریت جانشین‌پروری:

در کل، حاکمیت شرکتی نه تنها به بهبود عملکرد اقتصادی شرکت‌ها کمک می‌کند بلکه در تعامل با اقشار مختلف جامعه و ذینفعان نقش کلیدی ایفا می‌کند. برنامه‌ریزی و اجرای این اصول به شرکت‌ها این امکان را می‌دهد که به چالش‌ها پاسخ دهند و تجارت خود را در محیطی پویا اداره کنند.

کلید اصلی حاکمیت شرکتی اثربخش چیست؟

در دنیای امروز، حاکمیت شرکتی به عنوان یکی از عوامل مهم تعیین‌کننده عملکرد شرکت‌ها در مواجهه با چالش‌ها و بهره‌وری مالی شناخته می‌شود. یکی از جوانب کلیدی حاکمیت شرکتی، وجود یک هیات مدیره قدرتمند است که تصمیم‌گیری‌های استراتژیک را به کاربرد عملی می‌گذارد. همچنین، حاکمیت شرکتی اثربخش نقش حیاتی در مقابله با بحران‌ها و مواجهه با چالش‌های مختلف را ایفا می‌کند.

با توجه به تحقیقات گامپرس و همکاران، شرکت‌هایی که از نظر حکمرانی شرکتی ضعیف عمل می‌کنند، همواره با کارایی پایین‌تری مواجه خواهند بود. علاوه بر این، پژوهش‌های کایلر و براون نشان داده است که کیفیت عملکرد شرکت‌ها به طور مستقیم به نوع حاکمیت و حکمرانی آنها وابسته است.

در ارزیابی عملکرد حاکمیت شرکتی، انتخاب سنجه‌های مناسب ضروری است. این سنجه‌ها باید با توجه به ویژگی‌های شرکت تعیین شوند و تاثیر بر مالکیت سهام اعضای هیات مدیره را مورد توجه قرار دهند. مالکیت سهام اعضای هیات مدیره، به طور مستقیم با عملکرد عملیاتی آینده شرکت و احتمال وقوع مدیریت انحرافی در شرکت‌های با حاکمیت ضعیف مرتبط است.

در این راستا، ترکیبی از سنجه‌های مالی و عدم اطمینان از خلاء مدیریت می‌تواند به عنوان ابزاری مؤثر در ارتقاء حاکمیت شرکتی عمل کند. افراد مسئول در شرکت با توجه به این سنجه‌ها، می‌توانند بهبودهای لازم را در حوزه حاکمیت شرکتی اعمال کرده و از طریق سیستم مالی، این اصول را بهبود بخشند.

به طور خلاصه، حاکمیت شرکتی به عنوان یک عامل حیاتی در موفقیت و پایداری شرکت‌ها، نیازمند نگاهی جامع و هوشمندانه به ساختارها و اصول حاکمیتی است تا بتواند تاثیرگذاری و اثربخشی خود را به بهترین شکل ممکن اعمال کند.

مفهوم حاکمیت شرکتی پایدار - مشاوره مدیریت رخ

مفهوم حاکمیت شرکتی پایدار

حاکمیت شرکتی پایدار به معنای ایجاد یک ساختار حکمرانی مستدام و متناسب با نیازها و اهداف جامعه و سازمان است. در این سیاق، مدیران با برخورداری از آگاهی کامل از ماهیت حاکمیت شرکتی و ارتباط آن با ساختارهای دیگر، به بهبود فرایندها و ارتقاء عملکرد شرکت به صورت مستمر می‌پردازند.

تفاوت حاکمیت شرکتی پایدار با حاکمیت معمولی در این است که به جای متمرکز شدن بر اجتناب از مسائل حاکمیتی و رعایت مقررات از دیدگاه محدود، به سوی یک روند مستدام از تصمیمات و اقدامات مسئولان شرکت می‌پردازد. مدیران در این حالت، به برنامه‌ریزی‌های طولانی‌مدت با تمرکز بر تحولات اداری و تغییرات فرهنگی می‌پردازند تا حاکمیت شرکتی را درونی و جذاب کنند.

در حاکمیت شرکتی پایدار، نقش اعضای هیات مدیره و مدیران بسیار حیاتی است. آنها با ارتقاء هویت حقوقی شرکت و فرهنگ سازمانی، به جهت خلق یک سازوکار حاکمیتی مؤثر و پایدار به‌کار می‌پردازند. همچنین، توجه به توسعه فرایندها و تحولات درون سازمان، از دیگر جنبه‌های حاکمیت شرکتی پایدار است.

با فراهم سازی یک محیط مستقر و تداوم‌پذیر، حاکمیت شرکتی پایدار به وسیله تغییرات در رفتارها، انگیزه‌ها و هدف‌گذاری‌های سازمان، به سوی یک عملکرد برتر و هماهنگ با ارزش‌های اجتماعی و اخلاقی پیش می‌رود. این مسیر، به دستیابی به اهداف جامعه و افزایش ارزش‌های سازمانی منجر خواهد شد.

نقش فرهنگ سازمانی در حاکمیت سازمانی و شرکتی

فرهنگ سازمانی نقش بسیار حیاتی در ایجاد یک حاکمیت سازمانی و شرکتی پویا و پایدار دارد. این فرهنگ، یک مجموعه از ارزش‌ها، باورها، و رفتارهای مشترک است که اعضای سازمان را در راستای اهداف و ارزش‌های مشترک هماهنگ می‌کند. در زیر، نقش اصلی فرهنگ سازمانی در حاکمیت سازمانی و شرکتی بررسی شده است:

  1. پذیرش ارزش‌ها و اصول حاکمیتی: فرهنگ سازمانی می‌تواند ارزش‌ها و اصول حاکمیتی را به عنوان بخشی از ارزش‌های خود ادغام کند. این ارتباط تقویت می‌شود و افراد ترغیب به رعایت اصول حاکمیتی می‌شوند.
  2. ترویج رفتار اخلاقی: فرهنگ سازمانی می‌تواند به ترویج رفتار اخلاقی درون سازمان کمک کند. این اخلاقیات در راستای اصول حاکمیتی و تعهد به مسئولیت اجتماعی تقویت می‌شوند.
  3. سازوکارهای شفافیت: ایجاد فرهنگ شفافیت و اطلاع‌رسانی موثر می‌تواند به ارتقاء حاکمیت سازمانی کمک کند. افراد در یک فضای باز و شفاف، بهترین تصمیمات را اتخاذ می‌کنند.
  4. آگاهی از مسئولیت اجتماعی: فرهنگ سازمانی می‌تواند مفهوم مسئولیت اجتماعی را ترویج کند. در این صورت، حاکمیت سازمانی به سمت بهره‌وری اقتصادی و اجتماعی مسئولانه حرکت خواهد کرد.
  5. اهمیت یادگیری و تطابق: ایجاد یک فرهنگ یادگیرنده و تطابقی، سازمان را قادر می‌سازد که به تغییرات محیطی و نیازهای حاکمیتی سریع و اثربخش پاسخ دهد.
  6. تشویق به مشارکت و پذیرش: فرهنگ سازمانی می‌تواند مشارکت فعّال اعضا را تشویق کند و فضایی را برای ارتباط باز و پذیرش نقدها و پیشنهادات ایجاد کند.
  7. سازوکارهای خلاقیت و نوآوری: ایجاد یک فرهنگ پشتیبانی از خلاقیت و نوآوری، حاکمیت سازمانی را بهبود می‌بخشد و امکان بهره‌گیری از فرصت‌ها را افزایش می‌دهد.

به این ترتیب، فرهنگ سازمانی نه تنها ارتقاء حاکمیت سازمانی را تسهیل می‌کند بلکه به تدریج به یک راهبرد مؤثر برای تحقق اهداف اقتصادی و اجتماعی تبدیل می‌شود

منایع: youmattergcsolutionscorpgovicaew

نوشته‌های تازه

آخرین دیدگاه‌ها

دسته‌ها

تازه ها

YektanetPublisher

آنچه مدیر منابع انسانی بهتر است بداند

آنچه مدیر مالی و بهای تمام شده بهتر است بداند

آنچه مدیر بازاریابی بهتر است بداند

آنچه مدیر تولید بهتر است بداند

آنچه مدیر توزیع و فروش بهتر است بداند

آنچه مدیر زنجیره تامین بهتر است بداند

آنچه مدیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بهتر است بداند

آنچه مدیر ارتباط با مشتری بهتر است بداند

توسط |2023-12-30T01:29:31+03:3030th دسامبر, 2023|دسته‌ها: مدیریت استراتژی|برچسب‌ها: , , , |بدون دیدگاه

انتشار در شبکه‌های اجتماعی!

دیدگاه خود را بنویسید

رفتن به بالا