تست هوش معنوی جامع (Spiritual Intelligence) چیست؟
فهرست مطالب
- 1 تست هوش معنوی جامع (Spiritual Intelligence) چیست؟
- 2 رابطه هوش معنوی و مدیریت
- 3 نظریه هوش سه گانه چه میگوید؟
- 4 هوش معنوی چه کمکی به ما میکند؟
- 4.1 در تست هوش معنوی جامع چه چیزهایی سنجیده میشود؟
- 4.2 داشبورد فروش و بازاریابی – Sales Dashboard in Power BI
- 4.3 داشبورد کالاهای مصرفی تندگردش – Brand and Product Portfolio Analysis Power BI Template
- 4.4 داشبورد مدیریت فروش، مشتری، محصول، مالی و حسابداری
- 4.5 داشبورد منابع انسانی – HR Analytics in Power BI
- 4.6 داشبورد مالی و بهای تمام شده – Working Capital in Power BI
- 4.7 قالب اکسل داشبورد مدیریت کارکنان
- 4.8 قالب اکسل داشبورد مدیریت منابع انسانی
- 4.9 داشبورد تولید، برنامه ریزی تولید، نگهداری و تعمیرات
- 4.10 قالب داشبورد شاخص های مدیریت عملکرد منابع انسانی
- 4.11 داشبورد شاخص های کلیدی عملکرد تولید و برنامه ریزی | KPI
- 4.12 بسته کامل شرح شغلی برای سازمان ها و شرکت ها
- 4.13 قالب اکسل داشبورد درآمد و هزینه
- 4.14 بسته کامل فرم ها، شاخص ها و شرح شغل های کسب و کاری
آلفرد بینه و تئودور سیمون در سال 1905 میلادی هوش را به عنوان یک توانایی شناختی مطرح کردند. با این که در رابطه با هوش نظریه های متعددی اعلام شده اما با این حال صاحب نظران به یک سخن واحد در رابطه با این پدیده نرسیده اند. در بین تمام نظریات، دو نظریه بیش از دیگران مقبولیت دارند. که در یکی از آن ها به هوش معنوی نیز اشاره شده است.
نظریه هوش چندگانه هوارد گارنر
- هوش کلامی: توانایی تفکر و کمک گرفتن از زبان برای بیان و انتقال تفکرات.
- هوش منطقی – ریاضی: توانایی انجام عملیات ریاضی.
- هوش فضایی: توانایی تفکر چند بعدی.
- هوش بدنی – جنبشی: توانایی تبحر جسمی و دستکاری اشیاء.
- هوش موسیقیایی: واکنش نشان دادن نسبت به ریتم آهنگ، تن صدا و زیر و بم آن.
- هوش بین فردی: توانایی تقابل موثر با دیگران و درک آن ها.
- هوش درون فردی: توانایی درک خود.
- هوش طبیعی: مشاهده الگوهای طبیعت، شناخت نظام های طبیعی و نظام های مصنوعی ساخته دست انسان.
- هوش وجودی: ظرفیت و کشش مطرح کردن پرسش های وجودی.
نظریه هوش سه گانه یان مارشال و دانا زوهار
هوش های سه گانه با هوش جسمانی (PQ) آغاز و بر اساس سیستم های عصبی مغز مشخص میگردند. منظور از هوش جسمانی همان توانایی کنترل بدن و استفاده از اشیاء است. یان مارشال و دانا زوهار اعتقاد دارند سایر هوش ها زیر مجموعه هوش های سه گانه هستند.
هوش عقلانی (IQ)
هوش عقلانی که در حال حاضر بیش از سایر هوش ها به عنوان ملاک موفقیت آموزشی شناخته میشود و مناسب حل مسائل ریاضی و منطقی است، به مهارت های زبان شناسی و مهارت های منطقی انسان مربوط میشود.
هوش هیجانی / عاطفی (EQ)
هوش عاطفی به افراد کمک میکند عواطف و احساسات خود و دیگران را کنترل و مدیریت کنند. این هوش که افراد را در برقراری ارتباط با دیگران یاری میدهد، در موفقیت های حرفهای و شخصی فرد تاثیر بسزایی دارد. هوش عاطفی تا حدی از قابلیت پیشگویی نیز برخوردار است.
هوش معنوی (SQ)
هوش معنوی برخلاف هوش منطقی که سیستم های کامپیوتری نیز از آن برخوردارند و برخلاف هوش هیجانی که در برخی پستانداران مشاهده میشود مختص انسان است.
به نظر یان مارشال و دانا زوهار هوش معنوی چیزی است که در حل مسائل مفهومی و ارزشی مورد استفاده قرار میگیرد. آن ها هوش معنوی را بعد جدیدی از هوش انسان میدانند. این هوش زمینه تمام اعتقادات و باورهای ماست. سوالاتی درباره این که ما از کجا آمدیم؟ و هدف اصلی از خلقت و زندگیمان چیست؟ از نمودهای این هوش هستند.
وجود هوش معنوی برای اثربخشی بیشتر هوش عقلانی و هوش عاطفی ضرورت دارد. در واقع دروازه ورود افراد برای کسب موفقیت در رشته تحصیلی مورد علاقهشان، هوش عقلانی است. اما آنچه که افراد را در زمره بهترین ها در شغل و حرفه مشخص قرار میدهد، هوش عاطفی است.
خودآگاهی، آغاز راه سفر به سوی معنویت و هوش معنوی مستلزم بهرهمندی حداقلی از هوش عاطفی است. از طرفی هوش عاطفی میتواند در ارتقای هوش معنوی نیز موثر باشد. بنابراین هوش معنوی و هوش عاطفی تاثیر مثبت و مستقیم بر یکدیگر دارند. به این صورت که رشد و توسعه هر یک موجب رشد و توسعه دیگری میشود.
دانلود تست هوش معنوی جامع
رابطه میان هوش معنوی و سایر هوش ها (نظریه سیندی ویگلورث)
هوش معنوی جنبه های گوناگون آگاهی ها و زندگی ذهنی و روحی درون فرد را به زندگی بیرون او متصل و یکپارچه میکند. این هوش آگاهی کلی درباره تمامیت جهان به فرد میدهد.
به اعتقاد سیندی ویگلورث، هوش معنوی همان توانایی رفتار کردن با دلسوزی و دانایی، با آرامش صرف نظر از پیشامدها است. با وجود این هوش افراد توانایی رفتار منصفانه و دلسوزانه در حین قضاوت را دارند.
هوش معنوی به انسان این قدرت را میدهد که هر چیز را آنطور که هست ببیند. این هوش، هدایت کننده رهبران محبوب و مشهور جهان است. زیرا ایشان با وجود این هوش رهبران قادر به تحمل بزرگترین فشارها هستند.
از نظر رابرت ایمونز هوش معنوی مجموعهای از توانایی های لازم برای بهرهمندی از منابع معنوی است. او تلاش کرد معنویت را در چهارچوب هوش معنوی و بر اساس تعریف گاردنر از هوش، مطرح کند. ایمونز معتقد است پنج توانایی معرف این هوش است:
- قابلیت تعالی فیزیکی و مادی: هوش معنوی ظرفیت تعالی و تمایل افراد به هوشیاری را افزایش میدهد.
- توانایی ورود به سطوح معنوی بالاتر: افراد با وجود این هوش از یک حقیقت غایی ایجاد کننده وحدت و یگانگی، آگاهی مییابند.
- تقدس یافتن فعالیت ها، اتفاقات و روابط روزمره: هوش معنوی موجب تشخیص حضور الهی در فعالیت های عادی میشود.
- توانایی بهرهمندی از منابع معنوی در جهت حل مسائل زندگی مادی: غلبه بر مشکلات و بحران های روحی، برخورد با استرس ها از ویژگی های ذاتی افراد مذهبی است.
- ظرفیت پرهیزگاری بالا و توانایی انجام رفتار فاضلانه.
البته تاکنون مولفه های متعدد دیگر نیز برای هوش معنوی ذکر شده است. مانند: عقل شهودی، ادراک مستدل، قدرت و عدالت متمرکز، حس ماوراء الطبیعه و تقدس، آگاهی بر خواست و نیت، عملکرد همراه با بصیرت، خیرخواهی عملی و معنوی، دلسوزی، شفا و بخشش، زندگی با عشق، وقار و تعهد، فداکاری و شفقت، ایمان و ایثار، پیوند و خدمت خلاق، آرامش درونی و بیرونی، دیدن وحدت در کثرت، آگاهی و توان دور اندیشی، فضیلت و انسانیت، و راحتی در تنهایی بدون احساس تنهایی.
همچنین روانشناسان صفات دیگری برای افراد برخوردار از هوش معنوی نام میبرند. از جمله:
- خودآگاهی
- کلی نگری
- شهامت داشتن و مستقل بودن
- استقلال از محیط (شجاعت کلی برای انجام عمل برخلاف عرف رایج).
- گفتن ” چرا؟ “
- توانایی مواجهه با مشکلات و ناملایمات و حتی تبدیل کردن آن ها به فرصت
- خود کنترلی (توانمندی در کنترل خویش).
- انعطاف پذیری
- پرداختن به سجایای اخلاقی و اهمیت دادن به آن ها
- درس گرفتن از شکست ها و تجربیات
- خودجوش بودن
- توانایی تفکر درست
- عدم فرار از مشکلات و حوادث
- رهایی از دام ها و لغزش های شیطان
- حسی که موجب هدایت درونی افراد میشود
- بروز کامل عشق در شخصیت فرد
- توانایی شاد زیستن.
افراد دارای هوش معنوی، میدانند چرا و چه چیز را انجام میدهند. یک رسالت مشابه دارند و همیشه بر اساس آن عمل میکنند. زندگی خود را بر پایه و اساس خدمت به دیگران پی ریزی میکنند. این افراد دیگران را سرزنش نمیکنند و همیشه مسئولیت عملکردها و بخشش های خود را میپذیرند.
در رضایت از خود منتظر تصدیق دیگران نمیمانند. فارغ از حس وابستگی به دیگران برای کسب ایمنی هستند چون معتقدند ایمنی عامل درونی است نه بیرونی. از نظر ایشان کار مکانی برای اعتماد به نفس، یادگیری و خلاقیت و در مرحله بعدی جایی برای پول و پاداش است. افراد محیط کار از نگاه آن ها انسان هایی با قوت، ضعف، نگرانی ، نیازها و خواسته های خودشان هستند. برای آن ها روابط جایگاه بالاتری نسبت به کار دارد.
افراد با هوش معنوی از زندگی مادی دست نمیکشند بلکه میان زندگی مادی و اهداف معنوی و متعالی خود تعادل ایجاد میکنند.
مدیر دارای هوش معنوی در مواجهه با موقعیت ها بجای مداخله ایجاد بصیرت میکند. بجای کنترل اعتماد میکند. و فروتنی را جایگزین مطرح کردن خود میکند.
رابطه هوش معنوی و مدیریت
معنویت و هوش معنوی یک موضوع مهم در حوزه مدیریت است. زیرا هوش معنوی با سایر انواع هوش ارتباط داشته و تاثیر فوق العاده و شگرفی بر متغیرهای مهم مدیریت همچون رهبری، خودکنترلی، انگیزش، قابلیت تغییر، عملکرد، ارتباطات و … دارد.
مدیران دارای هوش معنوی تغییر پذیرتر بوده و به دنبال هدف و معنا برای سازمان خود هستند. این مدیران اهمیت اتصال به کل بزرگ را میفهمند. از معنویت خود یک ادراک و بیان فردی دارند. این افراد از ذهنیت وفور برخوردارند یعنی معتقدند و باور دارند نیازی به رقابت نیست زیرا منابع کافی برای همه وجود دارد.
در نتیجه مدیران دارای هوش معنوی آسانتر به یکدیگر اعتماد میکنند. اطلاعات کاری خود را راحتتر با یکدیگر به اشتراک میگذارند. میان اعضای گروه و همکاران خویش هماهنگی برقرار میکنند تا به اهداف نهایی خود برسند. کارکنان سازمان هایی که گرایش معنوی دارند در جهت توانمندسازی یکدیگر تلاش میکنند. در موقعیت های حساس استفاده از راهبردهای همکاری برد – برد را ترجیح میدهند.
مدیریت پروژه با هوش معنوی در مشکلات بجای مداخله به ایجاد بصیرت میپردازند. بجای کنترل افراد به آن ها اعتماد میکنند. و بجای مطرح کردن خویش، فروتنی نشان میدهند. این مدیران تاکید زیادی به ارزش های اخلاقی مانند صداقت، درستی، آزادی و عدالت دارند. ایشان با بهبود هویت اخلاقی کارکنان خود در آن ها تعهد عمقی ایجاد میکنند و روابط سازنده را بین آن ها حاکم میسازند.
توسعه فردی، تصمیم گیری مشترک و کمک به خودشکوفایی از موکدات مدیر معنوی هستند. در صورت مورد تهدید قرار گرفتن ارزش های اصلی اش، آن ها را به چالش میکشد تا به نتیجه والاتر برسد نه این که با عقاید و افکار دیگران تطبیق دهد. ذهن مدیر معنوی همواره با این تهدید روبروست که توسط حاشیه ها و موقعیت های ظاهری به گروگان گرفته میشود، پس چنین فردی هرگز با مقام و موقعیت ذهن خود را درگیر نمیسازد. چنین مدیری خود موقعیت خلق میکند نه این که توسط موقعیت های موجود هدایت شود.
امروزه روانشناسان بر نقش هوش معنوی مدیران و کارکنان در مدیریت استراتژی و موفقیت نهایی سازمان های بزرگ تاکید دارند. البته به اعتقاد آن ها هوش عقلانی و عاطفی نیز این موفقیت را تضمین میکنند. از نظر روانشناسان تشویق معنویت در محیط کار منجر به افزایش خلاقیت، صداقت و اعتماد، حس تکامل شخصی، رضایت شغلی، اخلاق و وجدان کاری، انگیزش، عملکرد و بهرهوری بالا، تعهد سازمانی، مشارکت شغلی خواهد شد.
یک مدیر با هوش معنوی با قدرتی که دارد میتواند در کنار موفقیت سازمان خود قابلیت بهرهمندی از این موفقیت را برای افراد دیگر نیز (مشتریان، کارکنان و افراد جامعه) فراهم آورد.
سالیان سال است که هوش یکی از مسائل جالب و مورد توجه دانشمندان و روانشناسان است. آنها روی حیوانات و انسانها آزمایشهای زیادی برای سنجش هوش انجام دادهاند. برخی از دانشمندان انواع مختلفی از هوش را کشف کردهاند. از مهمترین نظریههای موجود در این رابطه نظریه هوش چندگانه گاردنر و نظریه هوش سه گانه دانا زوهار و یان مارشال است.
نظریه هوش سه گانه چه میگوید؟
بر اساس نظریه هوش سه گانه، انسان سه نوع هوش دارد:
هوش عقلانی (IQ): این هوش مربوط به مهارتهای منطقی و زبانشناسی ماست که درحالحاضر بیش از سایر هوشها بهعنوان ملاک موفقیت آموزشی محسوب میشود و مناسب حل مسئله ریاضی و منطقی است.
هوش عاطفی یا هیجانی (EQ): به افراد کمک میکند تا عواطف خود و دیگران را مدیریت کنند. این هوش در موفقیت حرفهای و شخصی فرد بسیار مؤثر است و آنها را در برقراری ارتباط یاری میدهد و تا حدی از قابلیت پیشگویی نیز برخوردار است.
هوش معنوی (SQ): هوش معنوی برخلاف هوش عقلانی که کامپیوترها هم از آن بهرهمندند و نیز هوش عاطفی که در برخی از پستانداران رده بالا دیده میشود، خاص انسان است. زوهار و مارشال هوش معنوی را یک بعد جدید از هوش انسانی معرفی کردند و به نظر آنها این نوع هوش است که برای حل مسائل مفهومی و ارزشی استفاده میشود. هوش معنوی زمینه تمام آن چیزهایی است که ما به آنها اعتقاد و باور داریم. سؤالهای جدی در مورد اینکه از کجا آمدهایم، به کجا میرویم و هدف اصلی زندگی چیست، از نمودهای هوش معنوی است.
دانلود تست هوش معنوی جامع
ارتباط بین هوش معنوی، هوش عقلانی و هوش عاطفی چیست؟
هوش معنوی برای کارکرد اثربخش هوش عقلانی و هوش عاطفی ضرورت دارد. در واقع هوش عقلانی
دروازه ورود فرد برای کسب موفقیت در رشته تحصیلی مورد علاقهاش است. اما آنچه او را در زمره بهترینها در شغل و حرفه او قرار میدهد، هوش عاطفی است.
بهرهمندی از حداقل هوش عاطفی آغاز راه سفر به سوی معنویت، خودآگاهی و هوش معنوی است که خود موجب تقویت هوش عاطفی میشود. از طرف دیگر هوش عاطفی نیز میتواند در رشد و ارتقای هوش معنوی مؤثر باشد. دو هوش عاطفی و هوش معنوی تأثیری مستقیم و مثبت بر یکدیگر دارند. رشد و توسعه هر یکی باعث پرورش و توسعه دیگری میشود.
هوش معنوی چه کمکی به ما میکند؟
انسان همیشه در این دنیا به دنبال رفع سردرگمیها، کشف معنای زندگی و ایجاد ارتباط با منبعی بوده است که به او آرامش و اطمینان قلبی بدهد. او همیشه در پی پاسخ به سؤالاتی این چنین بوده است:
ار کجا آمدهام؟
برای چه آمدهام؟
به کجا میروم؟
و …
نیازهای معنوی بهعنوان یکی از عمیقترین نیازهای بشر، در ایجاد و بهبود سلامت جسمی و روحی انسانها جایگاه ویژهای دارد. تعاریف مختلفی برای نیازهای معنوی مطرح شده که یکی از آنها توسط استال وود و استول (۱۹۷۵) بیان گردیده است: هر عاملی که برای ایجاد یا ابقای ارتباط پویای فرد با خداوند (که توسط آن فرد تعریف میشود) و خارج از این رابطه، برای تجربه بخشودن، عشق، امید، اعتماد، معنا و هدف در زندگی ضروری است، نیاز معنوی نام دارد.
هوش معنوی چیزی است که به زندگی معنا میبخشد. هوش معنوی مانند عینکی است که از طریق آن فرد تجربیات و رویدادهای زندگیاش را از منظری عالیتر و بالاتر ادراک میکند. هوش معنوی در روابط فرد با خودش، دیگران و جامعه و با جهان ماورا و خدا مؤثر است و بهبود و افزایش آن به بهبود این روابط کمک میکند؛ یعنی هوش معنوی قبل از آگاهی به جهان موجب افزایش خودآگاهی شناخت از خود میشود.
جالب است بدانید که هوش معنوی در طول زمان قابل افزایش است و انسان میتواند بهصورت نامحدود آن را در خود توسعه دهد. مسلماً تجربیات معنوی در توسعه هوش معنوی بسیار مؤثر است.
دانلود تست هوش معنوی جامع
در تست هوش معنوی جامع چه چیزهایی سنجیده میشود؟
نظریات مختلف عوامل زیادی را بهعنوان زیرمجموعه هوش معنوی معرفی کردهاند. یکی از آنها که بر مینای آن تست هوش معنوی جامع (ISIS) طراحی شده است، در سال 2007 توسط آمرام و درایر مطرح شد. تست هوش معنوی جامع در کشورهای مختلف از جمله ایران اعتبارسنجی و تأیید شده است.
اجزای هوش معنوی که در تست هوش معنوی جامع ارزیابی میشوند عبارتند از :
هوشیاری
که شامل موارد زیر است :
آگاهی: توانمندی اداره کردن موقعیتی که در آن هستیم و اهدافی که داریم با سطح هوشیاری بالا در آن لحظه.
ترکیب کردن: از طریق دیدن دیدگاههای مختلف و تعارضات گوناگون، شما قادر به دیدی فراتر از یک دید منطقی ساده هستید.
خوبی
زیبایی: توجه کردن به زیباییهای اطراف و کاری که انجام میدهید و داشتن بیانی خلاقانه برای ابراز این زیبایی.
قدرشناسی: نسبت به چیزهای مثبت در زندگیتان درک و احساس قدرشناسی دارید و آنها را به منزله هدیهای در زندگی در نظر میگیرید.
جهتگیری درونی
بصیرت و قوه درک: شما آگاهید و بر اساس درک درونی و ارزشها و حقیقت درونیتان عمل میکنید.
استقلال و آزادی: شما مستقل از شرایط جامعه عمل میکنید.
معنا و مفهوم:که شامل این موارد است: ۱) هدف: شما یک حس عمیقتر برای هدف و معنای کارتان تجربه میکنید که فراتر از پاداشهای مادی است. ۲) خدمت کردن: شما از طریق خدمت کردن به دیگران و جهان بزرگتر میتوانید معنای زندگی را درک کنید.
وجود و شخصیت
که شامل موارد زیر میشود :
تجسم: شما متفکرانه از بدن و احساس متصل به فطرتتان آگاهید و قادرید که افکار و سر خطهای اصلیتان را از دست ندهید.
بینش و بصیرت: شما از طریق خوابها یا رؤهایتان و … که فراتر از تفکرات خطی هستند، میتوانید موقعیتتان را ارزیابی و تصمیمگیری کنید.
حقیقت و صداقت
که شامل موارد زیر میشود:
پذیرش و قبول: شما عاشق این هستید که بدانید حقیقت چیست و بدون پافشاری و دفع کردن و ناراحت شدن آن را قبول میکنید.
متفکر: شما متفکرانه از تجربیات حالتان آگاهید و میپذیرید (تجربیاتی که در همان لحظه رخ میدهند)
خوشبینی: شما خوشبین هستید و اعتقاد دارید چیزها و رخ دادها به بهترین وجه روی میدهند و قادرید زندگی کنید بدون ترس و واهمه.
مسالمت آمیز: شما احساس متانت و آرامی میکنید و یک آرامش درونی دارید؛ حتی اگر اطرافتان پر از شلوغی و آشفتگی و هرج و مرج باشد.
پذیرش خود: شما خودتان را با تمام محدودیتها و مشکلات میپذیرید و با مهربانی با خودتان رفتار میکنید.
تمامیت و کلیت
که شامل موارد زیر میشود:
تقدس و پاکی: شما به هر چیزی که در اطراف شما هست یک نگاه وسیع و مقدس دارید و احساس میکنید جزئی از یک جهان بزرگتر هستید. شما به دنبال اتحاد و یکپارچگی همه چیزها با هم هستید.
وابستگی: شما نسبت به دیگران احساس همدلی و دلسوزی دارید. ارتباطتان با دیگران را بر این اساس شکل میدهید.
مقدس و روحانی: شما توجه میکنید و احساس میکنید که به یک نیروی مقدس متصلاید و خدا را همه جا حاضر و ناظر میبینید.
خود برتر: شما از یک خود برتر در درونتان آگاهید و به راهنماییهای آن گوش میدهید و با یک هوشیاری بالاتر که بینش و اعتماد عمیقتری به شما میدهد در ارتباطاید.
تمرین و ممارست: بهکار بستن یکسری تمرینات متنوع روحی و وابسته به غور و تعمق که به شما در کارهای روزانهتان کمک میکند.
خودداری: شما قادرید که خود درونتان را کنترل کنید که بر روی واکنشها و روابط شما با دیگران تأثیر نگذارد. مربوط به فروتنی و کنار آمدن با دیگران است.
از طریق لینک زیر میتوانید آزمون آنلاین هوش معنوی جامع را دانلود کنید و نتیجه آن را به صورت نمودار دریافت کنید.
دانلود تست هوش معنوی جامع
مظاهری میگه:
Mz میگه:
مشاوره مدیریت رخ میگه: