Rokh Management Consulting

انواع هوش را بشناسید تا با تیم خود بهتر ارتباط برقرار کنید

انواع هوش طبق نظریه هوش‌های چندگانه گاردنر

فهرست مطالب

تصور بسیاری از افراد در رابطه با افراد با هوش زیاد این است که این افراد مهارت‌ها و اطلاعات زیادی دارند و قادر به استفاده صحیح از این اطلاعات و مهارت‌ها هستند. البته این تصور تا حدودی صحیح است. به عبارت دیگر امروزه از این تعریف برای ارزیابی مفهوم هوش استفاده می‌شود. اما همیشه و برای تمام انواع هوش نمی‌توان از این تعریف استفاده کرد. در ادامه به بررسی انواع هوش و چگونگی تشخیص و سنجش آن‌ها خواهیم پرداخت.

انواع هوش از نظر کتل – هورن

ریموند کتل و جان هورن دو روانشناس آمریکایی بودند. این دو روانشناس انواع هوش را به دو دسته تقسیم کردند:

  1. هوش سیال
  2. هوش متبلور

آن‌ها معتقد بودند هوش انسان نتیجه آمیزش و برهم کنش (تاثیر متقابل) مهارت‌ها و توانایی‌های مختلف است.

هوش سیال

هوش سیال که یکی از انواع هوش از نظر کتل و هورن می‌باشد، عبارت است از: توانایی تفکر انتزاعی، استدلال، تشخیص الگوها، حل مشکلات و درک روابط. هوش سیال یک توانایی ذاتی است. بنابراین افراد با تحصیل و تمرین و تجربه قادر به کسب آن نخواهند بود. هوش سیال در مواقعی مانند حل معما و رفع مشکلات ظاهر می‌شود. به طور مثال فردی که در شهری شلوغ، مسیری پیدا می‌کند دارای هوش سیال است.

کتل و هورن علاوه بر تقسیم انواع هوش، روش‌هایی برای تشخیص آن‌ها نیز بیان کرده اند. به عنوان مثال قابلیت انعطاف پذیری و سازگاری هوش سیال را یکی از روش‌های تشخیص آن قرار داده اند. این نوع هوش در موقعیت‌های مختلف اشکال مختلفی به خود می‌گیرد.

هوش متبلور

هوش متبلور که یکی دیگر از انواع هوش در نظریه کتل و هورن است، دقیقا در نقطه مقابل هوش سیال قرار دارد. به این ترتیب که هوش سیال ذاتی است، اما هوش متبلور اکتسابی است، یعنی فرد با تحصیل و تمرین و تجربه قادر به کسب این هوش خواهد بود. همچنین هوش سیال در طول زندگی انسان ثابت است، در حالی که هوش متبلور قابل ارتقا است.

افزایش تعداد واژگان در دایره لغات هر فرد، مثالی از هوش متبلور است. افراد در طول دوران تحصیل خود و کسب دانش، با واژگان بیشتری آشنا می‌شوند. دانش ریاضیات نیز یکی دیگر از نمونه‌های هوش متبلور است. گذشت زمان باعث افزایش اطلاعات و مهارت‌های شخص در رابطه با نظریه‌ها و علم ریاضی می‌شود.

هوش هیجانی چیست و چگونه آن را بسنجیم؟

انواع هوش طبق نظریه هوش‌های چندگانه گاردنر

هاوارد گاردنر که یک روانشناس آمریکایی بود، در سال 1983 نظریه خود مبنی بر وجود انواع هوش را ارائه داد. نظریه‌ی گاردنر به نظریه هوش‌های چندگانه گاردنر شهرت یافت. این نظریه به نوعی ثابت کننده ادعای کتل و هورن (وجود بیش از یک نوع هوش) بود. گاردنر اعتقاد داشت هوشمند بودن را نمی‌توان فقط در مهارت زبانی یا مهارت حل مسئله ریاضی محدود کرد.

هوش منطقی – ریاضی

در بیشتر مراکز برای تشخیص میزان هوش افراد، توانایی منطقی آن‌ها در حل مسائل ریاضی سنجیده می‌شود. این هوش که یکی از شناخته شده‌ترین انواع هوش است در نظریه هوش‌های چندگانه گاردنر هوش منطقی – ریاضی نامیده می‌شود.

هر یک از انواع هوش‌های چندگانه گاردنر به شکلی نمود پیدا می‌کند. هوش منطقی – ریاضی نیز با توانایی انجام محاسبات و قدرت استدلال در افراد، شناسایی می‌شود. افراد دارای این نوع هوش قدرت تفکر به صورت ذهنی و عقلانی را دارند و الگوها و روابط را به راحتی در هر موقعیتی تشخیص می‌دهند.

خصوصیات زیر از جمله خصوصیاتی هستند که در افراد دارای هوش منطقی – ریاضی مشاهده می‌شوند:

  • قدرت محاسباتی بالا و مهارت در حل فرمول‌های ریاضی.
  • علاقمندی به انجام آزمایشات و تحقیق برای اثبات فرضیه‌ها.
  • تمایل به استفاده از بازی‌های استدلالی و استراتژیک که باعث پرورش انواع هوش می‌شوند.
  • لذت بردن از حل معما و کشف اسرار.
  • مطرح کردن سوالات بنیادین و عمیق که از حس کنجکاوی آن‌ها نشات می‌گیرد.

وجود هوش منطقی – ریاضی در افراد باعث می‌شود تا ایشان پیش از بکارگیری دانش و اطلاعات خود، به دنبال کسب دانش در رابطه با مفاهیم مختلف باشند. وجود هر یک از انواع هوش‌های چندگانه گاردنر در افراد، آن‌ها را برای شغلی خاص آماده می‌کند. به طور مثال افرادی که از هوش منطقی – ریاضی بالایی برخوردارند، ریاضی دان، کارآگاه، روزنامه نگار، محقق و دانشمندان موفقی می‌شوند.

هوش کلامی – زبانی

دومین مولفه در نظریه انواع هوش گاردنر، هوش کلامی – زبانی است. این هوش به توانایی موثر فرد در استفاده از کلمات اشاره دارد. ممکن است چنین تصور شود که افراد مسلط به دو یا چند زبان مختلف، از هوش کلامی – زبانی بالایی برخوردارند. این تصور صحیح است، اما کامل و جامع نیست. به عبارت دیگر نمی‌توان گفت صرفا افرادی که به دو زبان مختلف تسلط دارند دارای هوش کلامی – زبانی هستند. بسیاری از افراد وجود دارند که مهارت بالایی در استفاده از کلمات دارند، اما فقط به یک زبان مسلط اند.

در نتیجه هوش کلامی – زبانی را باید به توانایی فرد در انتخاب کلمات مناسب جهت ابراز عقاید خود، تعریف کرد.

خصوصیات زیر از جمله ویژگی‌های بارز افراد دارای هوش کلامی – زبانی است:

  • با استفاده از کلمات، افراد را به انجام کاری تشویق می‌کنند. همچنین از کلام و زبان خود برای پیشبرد اهداف و مقاصدشان کمک می‌گیرند.
  • از سطح دانش واژگانی بالاتری برخوردارند. این افراد زمان و مکان و موقعیت صحیح برای استفاده از کلمات را می‌دانند.
  • نویسندگی و مطالعه از علایق این افراد است.
  • به انجام بازی‌های واژگانی و بازی‌های دیگر مرتبط با کلمات علاقمند هستند.
  • زبان‌ها و گویش‌های مختلف را به راحتی درک می‌کنند.

نویسنده‌ها، شاعران، روزنامه نگاران، سخنران‌ها، رمان نویس‌ها از جمله افراد دارای هوش کلامی – زبانی هستند. شاید بتوان سیاستمداران را هم به این لیست افزود، اما سیاستمدار شدن مستلزم وجود سایر انواع هوش نیز هست.

هوش تصویری – فضایی

گاردنر در نظریه خود، هوش تصویری – فضایی را نیز یکی از انواع هوش معرفی می‌کند. توانایی درک و تصور دنیای پیرامون به شکل سه بعدی تعریفی از هوش تصویری – فضایی است. در تصور جهان به شکل سه بعدی موارد زیر در نظر گرفته می‌شود:

  • تصویرسازی ذهنی یا توانایی ترسیم تصاویر فیزیکی در ذهن. فردی که دارای این توانایی باشد به راحتی قادر به تصور خاطرات یا تجربیات خود از اجسام و مکان‌های مختلف خواهد بود.
  • ادراک فضایی یا سه بعدی، توانایی درک و تصور اجسام به صورت سه بعدی. این توانایی به فرد کمک می‌کند تا با وجود اطلاعات کم درباره یک جسم یا مکان، باز هم قادر به تصویرسازی آن باشد. به طور مثال فردی که با شنیدن کلمه مکعب به سرعت تصویر مکعب را در ذهن خود ترسیم می‌کند، واجد این توانایی است. توانایی تصویرسازی به کمک اطلاعات موجود را نیز می‌توان مصداقی برای ادراک فضایی در نظر گرفت.
  • تغییر تصاویر یا توانایی مشاهده اجسام در حالت تغییر. یکی از انواع هوش، توانایی تصور اجسام در حال تغییر است. به عبارت دیگر این که فرد بتواند به راحتی جسمی را تصور کرده و شکل آن را در ذهن و تصور خود تغییر دهد، دارای هوش تصویری – فضایی می‌باشد.
  • مهارت‌های هنری یا توانایی خلق آثار هنری. شاید در نظریه‌های دیگر مربوط به انواع هوش، خلاقیت جدای از مهارت‌های تصویری در نظر گرفته شود. اما در نظریه هوش گاردنر، خلاقیت و مهارت‌های تصویری و گرافیکی در یک طبقه قرار دارند. این دو مولفه نه تنها در نظریه گاردنر بلکه در بسیاری از مشاغل نیز با یکدیگر مرتبط اند.

افراد دارای هوش تصویری – فضایی نظریه انواع هوش گاردنر، علاوه بر قدرت تخیل فعال واجد خصوصیات زیر هستند:

  • آگاهی آن‌ها از محیط اطرافشان بسیار زیاد است.
  • در مسیریابی و جهت‌یابی مهارت زیادی دارند.
  • علاقمند به انجام بازی‌های دارای مسیرهای پیچیده هستند.
  • تمایل زیادی به کشیدن تصویر و یا استفاده از تصاویر دارند.
  • به رویاپردازی و خلق موقعیت‌های گوناگون ذهنی علاقه زیادی دارند.

افرادی که هوش تصویری – فضایی داشته باشند معمولا در مشاغلی مانند نقاشی، مجسمه سازی، معماری و طراحی موفق عمل می‌کنند. خلبان‌ها و دریانوردان نیز علاوه بر سایر انواع هوش، دارای هوش تصویری – فضایی هستند، زیرا این افراد دائما با مسیرها و فواصل سروکار دارند.

هوش طبیعت گرا

توانایی برقراری ارتباط با طبیعت و موجودات زنده‌ای که در آن زندگی می‌کنند، نشان از وجود یکی از انواع هوش در فرد است. هوش طبیعت گرا یکی از انواع هوش در نظریه هوش چندگانه گاردنر است که حساسیت‌هایی نسبت به موجودات جاندار و بی جان در فرد ایجاد می‌کند.

افراد با خصوصیات زیر از هوش طبیعت گرای بالایی برخوردارند:

  • به طبیعت و هرآنچه در طبیعت وجود دارد علاقمند هستند و زمان زیادی در طبیعت سپری می‌کنند.
  • واجد مهارت برقراری ارتباط با حیوانات هستند.
  • توانایی پرورش حیوانات و گیاهان را دارند.

گیاه شناسی، کشاورزی و جنگلبانی از مشاغل مناسب برای افراد دارای هوش طبیعت گرا به حساب می‌آیند.

انواع هوش را بشناسید تا با تیم خود بهتر ارتباط برقرار کنید

هوش موسیقایی

حساسیت نسبت به ریتم صدا و قدرت تشخیص و تحلیل جزئیات صدا، مشخصات وجود هوش موسیقایی که یکی از انواع هوش به شمار می‌رود، در افراد است. افراد دارای هوش موسیقایی از خصوصیات مختلف برخورداند. از جمله:

  • قدرت تشخیص و تحلیل صداهای مختلف.
  • علاقمندی به خلق موسیقی و توانایی انجام این کار.
  • تمایل به شنیدن موسیقی همزمان با رسیدگی به امور دیگر.
  • حساسیت نسبت به صداهای کوچکی که سایر افراد حتی قادر به شنیدین آن‌ها نیستند.

از میان مشاغل مناسب برای افراد دارای هوش موسیقیایی می‌توان به موسیقی دان، آهنگساز، خواننده، رهبر ارکستر و صدابردار اشاره کرد.

هوش وجودی یا هستی گرا

بررسی مسائل فلسفی به یکی از انواع هوش نیاز دارد که گاردنر آن را هوش هستی گرا می‌نامد. این هوش حساسیت فرد را درباره طرح سوالات عمیق و فلسفی بر می‌انگیزد. افراد دارای هوش هستی گرا دائما به دنبال مسائل فلسفی هستند. دیگر خصوصیات این افراد نیز عبارتند از:

  • تمایل و علاقه شدید برای پاسخ دادن به سوالات فلسفی دارند. سوالاتی مانند ” معنای زندگی چیست؟ ” ” دلیل مرگ انسان چیست؟ ” ” پس از مرگ چه اتفاقی برای انسان می‌افتد؟ ” و … .
  • حساسیت بسیار نسبت به مسائل مرتبط با هستی و وجود انسان دارند.

وجود این نوع هوش در افراد باعث علاقمندی آن‌ها به مباحث روانشناسی و الهیات می‌شود. سخنرانان و مشاوران انگیزشی در کنار سایر انواع هوش، از سطوح بالای هوش هستی گرا برخوردارند.

هوش بدنی – جنبشی

شاید بسیاری از افراد از وجود یکی از انواع هوش در ورزشکاران که باعث موفقیت آن‌ها شده است، بی اطلاع باشند. در حالی که برقراری ارتباط و تعادل میان دست و چشم، خود نشان از وجود یکی از انواع هوش است. این هوش که به هوش بدنی – جنبشی شناخته می‌شود، میان ذهن و بدن فرد هماهنگی ایجاد می‌کند. در نتیجه این هوش ارتباط زیادی با مهارت‌های جسمی و نحوه استفاده از اندام‌های بدن دارد.

افراد دارای هوش بدنی – جنبشی دارای خصوصیات زیر هستند:

  • نسبت به توانایی‌های بدنی و محدودیت‌های جسمی خود آگاهی کامل دارند.
  • قادر به انتقال پیام خود با استفاده از حرکات هستند. به عبارت دیگر مهارت برقراری ارتباط غیر کلامی با دیگران را دارند.
  • توانایی برقراری تماس بدنی با دیگران را دارند.
  • در رابطه با فعالیت‌ها و ورزش‌های جسمی از زمان بندی دقیقی برخوردار هستند.
  • مهارت و توانایی زیادی در کار با دست و استفاده از ابزارها و تجهیزات گوناگون دارند.
  • علاقه زیادی به ساخت وسایل با استفاده از دست دارند.

این افراد غالبا به فعالیت‌های بدنی مانند ورزش، رقص، ژیمناستیک و اجرای نمایش تمایل زیادی دارند. صنعتگران و جراحان از جمله افراد دارای هوش بدنی – جنبشی هستند، زیرا حرکت دستان در چنین مشاغلی بسیار حائز اهمیت است.

هوش میان فردی

همانطور که می‌دانید، هوش احساسی یا هیجانی (EQ) یکی از انواع هوش است. بنابراین عواطف و احساسات انسان بی ارتباط با هوش نیستند. حال توانایی درک احساسات و تمایلات دیگران، از نظر گاردنر همان هوش میان فردی است.

افراد دارای هوش میان فردی مهارت بالایی در برقراری ارتباط کلامی و غیر کلامی با دیگران دارند. در نتیجه هوش میان فردی با سایر انواع هوش از جمله هوش کلامی مرتبط است. اولین چیزی که در سنجش هوش میان فردی افراد مورد توجه قرار می‌گیرد، ارتباط آن‌ها با دیگران است.

خصوصیات افراد دارای هوش میان فردی به شرح زیر است:

  • به راحتی متوجه تفاوت‌های میان افراد می‌شوند.
  • این افراد دوستان زیادی دارند و علاقمند به سپری کردن وقت خود در کنار دوستانشان هستند.
  • حساسیت زیادی نسبت به حالت‌های روحی و خلق و خوی افراد دیگر دارند.
  • قادر به بررسی و ارزیابی مسائل مختلف از دیدگاه‌ها و چشم اندازهای مختلف هستند.

معلمان، مددکاران اجتماعی و سیاستمداران افراد دارای هوش میان فردی بالا هستند. بازیگری نیز از جمله مشاغل نیازمند به هوش میان فردی است. زیرا بازیگر باید توان درک نقش‌های مختلف و تصور خود در این نقش‌ها را داشته باشد.

هوش درون فردی

خودآگاهی نیز یکی از انواع هوش محسوب می‌شود. فردی که درک درستی از خود، احساسات و عواطف و دلیل بروز آن‌ها داشته باشد، خودآگاه بوده و در نتیجه می‌توان گفت دارای هوش درون فردی است. البته نباید هوش درون فردی را با خودپسندی و خودشیفتگی اشتباه گرفت. افراد دارای هوش درون فردی، خود را با توجه به دیدگاه سایر افراد ارزیابی می‌کنند. این افراد قدردان دیگران هستند و برای همنوعان خود احترام قائلند.

افراد دارای هوش درون فردی، خصوصیات زیر را دارند:

  • این افراد خودانگیخته هستند. به عبارت دیگر در مواجهه با مسائل و رویدادهای مختلف زندگی، پس از ارزیابی موقعیت‌ها، خود را در اولویت قرار می‌دهند.
  • قادر به آموختن و انجام کارهای مختلف بدون کمک دیگران هستند و به نوعی می‌توان گفت اراده قوی دارند.
  • احساسات خود را می‌شناسند و بدون وابستگی به دیگران، برای آینده و زندگی خود برنامه ریزی می‌کنند.
  • تنهایی و اندیشیدن به مسائل مختلف در تنهایی را دوست دارند و بسیار درونگرا هستند.

فیلسوف‌ها، رهبران معنوی، مشاوران و روانشناس‌ها از افراد دارای هوش درون فردی هستند.

این که تمام انواع هوش (9 مورد گفته شده) در یک فرد وجود داشته باشند امر محال و غیر ممکنی نیست. بسیاری از روانشناسان معتقدند که همه افراد تا حدی از انواع هوش بهره‌مند هستند؛ اما میزان آن در افراد مختلف متفاوت است.

امروزه در جلسات مشاوره و دوره‌های آموزش منابع انسانی که در سازمان‌های مختلف برگزار می‌شوند، شناسایی انواع هوش در افراد مورد توجه قرار می‌گیرد. زیرا با شناسایی میزان هوش هر فرد در هر یک از مولفه‌های مذکور می‌توان مسئولیتی مناسب برای او در نظر گرفت.

هوش ریاضی یا منطقی چیست؟

امروزه هزاران تست و آزمون استخدامی وجود دارد که با کمک آنها می‌توان تا حدی افراد مختلف را شناخت

این روزها فرآیند استخدام و به‌کارگیری افراد به سادگی گذشته نیست. حالا در سازمان‌ها و شرکت‌های کوچک و بزرگ بخشی وجود دارد به نام منابع انسانی که یکی از وظایف آن جذب و استخدام افراد است. با پیشرفت علم، مخصوصاً علم روانشناسی، شناخت انسان از خودش بیشتر شده است. امروزه هزاران تست و آزمون استخدامی وجود دارد که با کمک آنها می‌توان تا حدی افراد مختلف را شناخت، استعداد آنها را کشف کرد، توانایی‌هایشان را بررسی کرد و مشخص کرد که چه کاری برای این افراد مناسب‌تر است و حتی آیا این فرد مناسب کار در این مجموعه هست یا نه. در مطالب پیشین در مورد آزمون‌های مختلف هوش و استعداد صحبت کردیم و نحوه سنجش هرکدام را توضیح دادیم. در مطلب ۹ هوش گاردنر را بشناسیم؛ افراد باهوش چه کسانی هستند؟ نیز از ۹ هوشی که گاردنر ادعا می‌کرد در انسان وجود دارد صحبت کردیم و متوجه شدیم که هرکسی می‌تواند در زمینه‌ خاصی باهوش باشد.

در این مطلب قصد داریم در مورد ۵ نوع از انوع مختلف هوش صحبت کنیم. امید است با شناحت آنها بتوانید ارتباط بهتری با هم‌تیمی‌ها، همکاران و کارمندان خود برقرار کنید.

هوش راهبردی

هوش استراتژیک ابزار تصمیم‌گیری‌ای است که برای مدیریت شرکت‌ها و سازمان‌ها استفاده می‌شود. این هوش شامل مراحلی همچون فریم‌بندی، جمع‌آوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل، به اشتراک‌گذاری، همکاری و انتشار اطلاعات است.

هوش موسقیایی

افرادی که از هوش موسیقیایی بهره‌مندند صداها را به خوبی تشخیص می‌دهند. آنها موسیقی را ستایش می‌کنند. آنها قدرت شنیداری خوبی دارند و به راحتی می‌توانند صداها و ملودی‌ها را فرابگیرند. افرادی که هوش موسیقیایی خوبی دارند، به راحتی می‌توانند صداهای دیگران را تقلید کنند. هوش موسیقیایی از جمله هوش‌های چندگانه است.

هوش عاطفی

هوش عاطفی درواقع توانایی و ظرفیت هر فرد برای شناخت احساسات خود و دیگران است. هوش عاطفی این قابلیت را به افراد می‌دهد که بین احساسات مختلف تمیز قائل شوند و از اطلاعات احساسی برای کنترل رفتار، تفکر و مدیریت احساسات استفاده می‌کنند. در مورد هوش عاطفی یا EQ  و نحوه سنجش آن به طور مفصل در مطلب تست هوش معنوی جامع (Spiritual Intelligence) چیست؟ صحبت کرده‌ایم.

هوش ریاضی

شاید اسم هوش ریاضی بیشتر از سایر انواع هوش‌ها به گوشتان خورده باشد. همان‌طور که گفتیم در گذشته فردی باهوش بود که می‌توانست مسائل ریاضی را به سرعت حل کند و قانون و قواعد دنیا را کشف کند. اما امروزه شاید به لطف گاردنر، این هوش تنها بخشی از هوش انسان را شامل می‌شود. هوش ریاضی توانایی فرد برای حل مسائل مختلف منطقی و فرآیندهای ذهنی است.

هوش تاکتیکی

هوش تاکتیکی بیشتر در موقعیت‌ها و محیط‌های نظامی استفاده می‌شود و کاربرد دارد. این هوش بیشتر در مقابل هوش استراتژیک قرار می‌گیرد که در مطلب ۵ تفاوت مهم هوش استراتژیک با هوش تاکتیکی به طور مفصل به تفاوت‌هایشان پرداختیم. هوش تاکتیکی با فرآیندهای تاکتیکی سروکار دارد و درواقع توانایی ذهنی فرد برای پاسخ سریع به نیازها و عکس‌العمل به فرآیند انجام کار است.

نوشته‌های تازه

آخرین دیدگاه‌ها

دسته‌ها

تازه ها

YektanetPublisher

آنچه مدیر منابع انسانی بهتر است بداند

آنچه مدیر مالی و بهای تمام شده بهتر است بداند

آنچه مدیر بازاریابی بهتر است بداند

آنچه مدیر تولید بهتر است بداند

آنچه مدیر توزیع و فروش بهتر است بداند

آنچه مدیر زنجیره تامین بهتر است بداند

آنچه مدیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بهتر است بداند

آنچه مدیر ارتباط با مشتری بهتر است بداند

 

انتشار در شبکه‌های اجتماعی!

دیدگاه خود را بنویسید

رفتن به بالا