«سیاست و رفتار سیاسی به سیاستمداران اختصاص ندارد.» هرکسی که مدتی در یک سازمان یا حتی کسب و کار کوچک فعالیت کرده باشد قطعا با تمام وجود این مطلب را درک کرده است. بیشتر سازمانها محیطی سیاسی، متشکل از رفتارهای سیاسی هستند. رابینز میگوید: روی کاغذ و به شکل تئوریک میتوان یک سازمان بدون رفتار سیاسی تصویر کرد، اما در عمل چنین امری ممکن نیست. برای مشاهده ردپای رفتار سیاسی نیازی به کار کردن در یک سازمان بزرگ با نیروی چند هزار نفری نیست. این رفتار به قدری فراگیر است که حتی در کارهای تیمی 3 نفره هم میتوان آن را درک کرد.
تعریف رفتار سیاسی در سازمان
فهرست مطالب
- 1 تعریف رفتار سیاسی در سازمان
- 2 ویژگیهای مدیریت سیاسی نادرست در سازمانها
- 2.1 داشبورد کالاهای مصرفی تندگردش – Brand and Product Portfolio Analysis Power BI Template
- 2.2 قالب اکسل داشبورد مدیریت کارکنان
- 2.3 داشبورد تولید، برنامه ریزی تولید، نگهداری و تعمیرات
- 2.4 قالب اکسل داشبورد درآمد و هزینه
- 2.5 قالب اکسل داشبورد مدیریت منابع انسانی
- 2.6 داشبورد شاخص های کلیدی عملکرد تولید و برنامه ریزی | KPI
- 2.7 داشبورد مالی و بهای تمام شده – Working Capital in Power BI
- 2.8 بسته کامل شرح شغلی برای سازمان ها و شرکت ها
- 2.9 داشبورد مدیریت فروش، مشتری، محصول، مالی و حسابداری
- 2.10 داشبورد فروش و بازاریابی – Sales Dashboard in Power BI
- 2.11 بسته کامل فرم ها، شاخص ها و شرح شغل های کسب و کاری
- 2.12 داشبورد منابع انسانی – HR Analytics in Power BI
- 2.13 قالب داشبورد شاخص های مدیریت عملکرد منابع انسانی
رفتار سیاسی را میتوان به این صورت تعریف کرد:
رفتارهای سیاسی رفتارهایی هستند که در شرح وظایف فرد هیچ اشارهای به آنها نشده است. فرد با تکیه بر این رفتارها سعی میکند تا با نفوذ در افراد دیگر در آنها تاثیر بگذارد. هدف از تاثیرگذاری در رفتارهای سیاسی، بهرهمندی از دیگران یا تغییر در تصمیمهای سازمان در راستای پیشبرد منافع شخصی است.
البته برای رفتار سیاسی در سازمان تعاریف دیگری هم ارائه شده است. تعارف ارائه شده برای این موضوع در حین اختلافات جزئی که با یکدیگر دارند، به یک مفهوم مشترک اشاره دارند آن هم این که: «هدف رفتارهای سیاسی، تامین منافع شخصی است». شایان ذکر است که سازمان خالی از رفتارهای سیاسی تقریبا در هیچ جامعهای وجود ندارد. پس منظور از محیطهای سیاسی، جوامع و سازمانهایی است که چنین رفتاری در آنها به وفور دیده میشود.
به تعبیر رابینز، کارمندان در محیط سازمان خیلی زود به این نتیجه میرسند که هرچه هست، تفسیر است و چیزی به نام «فکت» و «واقعیت» وجود ندارد.
وقتی سخن از عملکرد خوب یک فرد به میان میآید، منظور عملکرد فرد از نظر مدیر سازمان است. همچنین زمانی که گفته میشود فلانی از اعضای مؤثر تیم است، باز هم منظور از مؤثر بودن از نظر یک شخص و بر اساس قضاوت و تفسیر شخصی است. مؤثر بودن، عملکرد، وفاداری، همدلی و همراهی از جمله مفاهیمی هستند که با معیار مشخص نمیتوان میزان آنها را سنجید.
همین عامل کارکنان را به ترسیم تصویر کار کردن بهجای فعالیت بیرونی سوق میدهد و این نقطه آغاز شکل گیری رفتار سیاسی در سازمان است.
مثالهایی از مدیریت سیاسی در سازمان
هر یک از رفتارهای زیر را میتوان نمونهای از مدیریت سیاسی در سازمان به حساب آورد:
ریشههای سیاسی کاری در سازمان
بعضی از افراد ذاتا رفتار سیاسی دارند. این افراد نسبت به سایرین برای سیاسی بازی و سیاسی کاری آمادهتر هستند و هرجا هم که بروند با رفتارهای سیاسی خود، آن محیط را هم به بازی سیاست آلوده میکنند. بنابراین بخشی از رفتارهای سیاسی سازمانها را باید در کارمندان و افراد آن سازمان جستجو کرد. افراد قدرت طلب نمونه بارزی از اشخاصی هستند که به رفتار سیاسی تمایل دارند. قدرت برای قدرت طلبان به قدری جذاب است که حاضر نیستند به هیچ قیمتی آن را از دست بدهند.
ماکیاولیستها دومین گروه از افراد مذکور هستند. سیاست و سیاسی کاری یکی از مشخصههای بارز ماکیاولیستها است که در هر مکان از جمله محیط کار از خود نشان میدهند. البته گاهی برخی از ویژگیهای شخصیتی فرد را به سمت سیاسی کاری سوق میدهند. به طور مثال رابینز معتقد است افراد دارای مرکز کنترل درونی از جمله افرادی هستند که به سراغ سیاسی کاری میروند.
شرایط سازمانی نیز در کنار موارد گفته شده میتواند زمینه ساز سیاسی کاری افراد باشد. پس چنین نیست که تمام رفتارهای سیاسی ریشه در ویژگیهای فردی داشته باشند.
بدون مدیریت سیاسی هیچ استاندارد نوشته شدهای برای پذیرش یا عدم پذیرش عملی در سازمان وجود ندارد.
سیاست و رفتار سیاسی از جنبههای مهم و حساس هر سازمانی است، چراکه مرزهای رفتاری هر فرد، فرآیندها، روابط و معاملات را مشخص میکند. درواقع سازمان شما به همچین چارچوبی نیاز دارد. اگر سیاستهای رفتاری بهدرستی طرح شوند، موارد زیر در سازمانتان رخ میدهد:
ویژگیهای مدیریت سیاسی نادرست در سازمانها
متأسفانه بیشتر سازمانها ایدهای برای تنظیم سیاستهای رفتاری سازمان خود ندارند. بدون سیاست هیچ استاندارد نوشته شدهای برای پذیرش یا عدم پذیرش عملی وجود ندارد؛ یک سازمان میتواند خیلی سریع تبدیل به چیزی شود که به هیچ عنوان قصدش را نداشته است. سیاست همچنین میتواند از سازمانتان محافظت کند و آن را از خطرات احتمالی دور نگه دارد. مدیریت نامطلوب میتواند باعث ایجاد بدهی و مسئولیتهای حقوقی شود و سازمان را دچار مشکلات مدنی و حتی جنایی کند.
پس متوجه شدیم سیاست رفتاری امری مهم در هر سازمان و شرکت است، اما با این حال، در بیشتر سازمانها سیاستهای رفتاری نامربوط هستند. یک سازمان معمولی احتمالاً سیاستی با ویژگیهای اشتباه زیر دارد:
سازمانها معمولاً از نبود یک استراتژی مدون و تنظیم شده برای خلق سیاست رفتاری خود رنج میبرند. یک سیاست تکبعدی سازمانتان و مدیریت سیاستتان را ناکارآمد نشان میدهد. این ناکارآمدی در دنیای امروز نهتنها بر روی کارمندانتان تآثیر میگذارد، بلکه میتواند بر مشتریانتان هم تأثیرگذار باشد.
برای اینکه از این اتفاق جلوگیری کنیم، سازمان باید بتواند جزئیات تاریخچه سیاستنامه خود را نشان دهد، چه سیاستی تأثیرگذار است، چگونه با افراد ارتباط برقرار میکند، چه کسی آن را میخواند، چه کسی برای آن آموزش دیده است، چه کسی آن را تأیید کرده است، برطرف کردن کدام انتظارات تضمین شده است و در نهایت تخدی از این سیاستها چگونه نظارت و تنبیه میشود. بنابراین داشتن مدیریت سیاسی از چنبههای مهم و تأثیرگذار سازمان و شرکت شما است که میتواند اساس و شالوده کسب و کارتان را نیز خلق کند.
منبع: tallyfy
مظاهری میگه:
Mz میگه:
مشاوره مدیریت رخ میگه: