استراتژی رقابتی در بسیاری از ساختارهای اقتصادی، از جمله نظام سرمایهداری، رایج است. شرکتها میتوانند از استراتژیهای رقابتی برای ادامهی تولید و افزایش سود و گسترش عملیات خود استفاده کنند. یادگیری دربارهی استراتژی رقابتی میتواند به شما در اجرای انواع خاصی از آن در تیمهایتان کمک کند.
در این مقاله، ما به شرح این موضوع میپردازیم که استراتژی رقابتی چیست، چرا مهم است و برخی از انواع رایج استراتژیهای رقابتی را معرفی میکنیم.
ماهیت استراتژی رقابتی چیست؟
فهرست مطالب [hide]
- 1 ماهیت استراتژی رقابتی چیست؟
- 2 چرا استراتژی رقابتی اهمیت دارد؟
- 3 ۴ نوع استراتژی رقابتی
- 4 عوامل مؤثر بر انتخاب استراتژی رقابتی
- 5 چگونه یک استراتژی رقابتی را پیادهسازی کنیم؟
- 6 نتیجهگیری
- 6.1 داشبورد منابع انسانی – HR Analytics in Power BI
- 6.2 بسته کامل شرح شغلی برای سازمان ها و شرکت ها
- 6.3 داشبورد کالاهای مصرفی تندگردش – Brand and Product Portfolio Analysis Power BI Template
- 6.4 قالب اکسل داشبورد درآمد و هزینه
- 6.5 داشبورد مالی و بهای تمام شده – Working Capital in Power BI
- 6.6 قالب داشبورد شاخص های مدیریت عملکرد منابع انسانی
- 6.7 بسته کامل فرم ها، شاخص ها و شرح شغل های کسب و کاری
- 6.8 داشبورد فروش و بازاریابی – Sales Dashboard in Power BI
- 6.9 داشبورد تولید، برنامه ریزی تولید، نگهداری و تعمیرات
- 6.10 قالب اکسل داشبورد مدیریت کارکنان
- 6.11 داشبورد شاخص های کلیدی عملکرد تولید و برنامه ریزی | KPI
- 6.12 قالب اکسل داشبورد مدیریت منابع انسانی
- 6.13 داشبورد مدیریت فروش، مشتری، محصول، مالی و حسابداری
استراتژی رقابتی مجموعهای از سیاستها و رویههایی است که یک کسبوکار برای دستیابی به مزیت رقابتی در بازار به کار میبرد. این فرآیند شامل شناسایی و اجرای اقداماتی است که به کسبوکار امکان میدهد موقعیت رقابتی خود را بهبود بخشد. کسبوکارها ممکن است از استراتژیهای رقابتی مختلف برای افزایش ارزش محصولات و خدمات خود برای مصرفکنندگان، سرمایهگذاران و کارمندان استفاده کنند. همچنین آنها این استراتژیها را برای دستیابی به جریانهای درآمدی پایدار اجرا میکنند.
چرا استراتژی رقابتی اهمیت دارد؟
استراتژی رقابتی مهم است، زیرا بر کل استراتژیهای یک کسبوکار تأثیر میگذارد. اگر کسبوکاری استراتژی رقابتی نداشته باشد، ممکن است نتواند برتری منحصربهفردی در برابر رقبا پیدا کند. استراتژی رقابتی در یافتن و توسعه ایدههای جدید برای محصولاتی که شرکت میتواند ارائه دهد، حیاتی است. مزایای دیگر اجرای یک استراتژی رقابتی عبارتند از:
- کاوش فرصتهای جدید
- حفظ وفاداری مشتری با محصولات و خدمات بهتر
- نوآوری برای همگام شدن با تغییرات تکنولوژی در بازار

۴ نوع استراتژی رقابتی
در اینجا چهار نوع استراتژی رقابتی به همراه یک مثال برای هر کدام آورده شده است:
۱. استراتژی رهبری هزینه (Cost Leadership Strategy)
استراتژی رهبری هزینه، قیمت محصولات و خدمات را نسبت به رقبا پایین نگه میدارد تا مشتریان را به خرید محصولات ارزانتر برای صرفهجویی در هزینه تشویق کند. کسبوکارها از این استراتژی در صنایعی با کشش قیمتی بالا، مانند انرژی و حملونقل، استفاده میکنند. این استراتژی برای شرکتهایی که میتوانند حجم زیادی از محصولات را با هزینه کم تولید کنند، مؤثرتر است. این کسبوکارها اغلب دارای روشهای تولید در مقیاس بالا، بهرهوری ظرفیت بالا و کانالهای توزیع متنوعی هستند که با آنها کار میکنند.
مثال: شرکت «محصولات آرچیبالد» یک خردهفروش آنلاین کالاهای خانگی است و از استراتژی رهبری هزینه برای حفظ هزینههای حملونقل پایینتر برای مشتریان و هزینههای تولید رقابتی استفاده میکند. این شرکت مقادیر زیادی از محصولاتی را که میفروشد خریداری میکند تا بتواند آنها را به سرعت در اختیار مشتریان قرار دهد. همچنین با آموزش چند کارمند برای رسیدگی به تمام مراحل فرآیند توزیع، هزینههای سربار خود را پایین نگه میدارد تا بتواند سفارشات عمدهای ثبت کند و با سایر خردهفروشان آنلاین رقابت کند.
۲. استراتژی رهبری تمایز (Differentiation Leadership Strategy)
کسبوکارها ممکن است از استراتژی تمایز برای متمایز کردن محصولات خود از رقبا با تأکید بر ویژگیهای خاصی از محصولاتشان استفاده کنند. این استراتژی ممکن است شامل طراحی یا عملکرد یک محصول باشد. شرکتی که مدتی است فعالیت میکند، ممکن است از این استراتژی برای نشان دادن این موضوع استفاده کند که یک محصول اصلی نسبت به محصولات جدیدتر بهتر است. از طرف دیگر، یک شرکت تازهتأسیس ممکن است از این استراتژی برای نشان دادن این موضوع استفاده کند که یک اختراع جدید نسبت به محصولات موجود مفیدتر است. هدف این است که با ارائه ویژگیهای منحصر به فرد و کیفیت، مشتریان بیشتری را جذب کند و در عین حال از سهم بازار بیشتر رقبا برای محصولات جلوگیری کند.
مثال: «لودو» یک موتور جستجو است که از استراتژی تمایز محصول برای جذب مشتریان خاص از طریق محصولات و خدمات خود استفاده میکند. برای موفقیت جستجوهای «لودو»، از فیلتر جستجوی شخصیسازیشده بر اساس نیازهای مشتریان استفاده میکند. این به شرکت اجازه میدهد تا مشتریان خود را وفادار نگه دارد و از استفاده آنها از موتورهای جستجوی دیگر جلوگیری کند.
۳. استراتژی تمرکز بر هزینه (Cost Focus Strategy)
استراتژی تمرکز بر هزینه شبیه به استراتژی رهبری هزینه است، اما استراتژی تمرکز بر هزینه به تأمین نیازهای یک بازار خاص اشاره دارد. این استراتژی همچنان بر تلاش برای ارائه پایینترین قیمت تمرکز دارد، اما سعی میکند با بخشبندی منحصربهفردی از بازار با ترجیحات و نیازهای خاص، مشتریان هدف را جلب کند. هنگامی که یک شرکت یک استراتژی تمرکز بر هزینه را اجرا میکند، میتواند آگاهی از برند را در یک بازار جغرافیایی خاص به راحتی ایجاد کند.
مثال: «وراندو» یک فروشگاه لباس است که از استراتژی تمرکز بر هزینه برای ایجاد فروش از طریق تبلیغ به والدین شاغل با فرزندان خردسال استفاده میکند. این فروشگاه پوشاک مقرونبهصرفه برای والدین و کودکان خردسال میفروشد. این شرکت به دلیل کاهش هزینههای خود با خرید اقلام پوشاک از تولیدکنندگان به صورت عمده و برونسپاری فرآیند توزیع خود به موفقیت میرسد تا بتواند کارمندان خود را برای خدمت به مشتریان در فروشگاههایش اختصاص دهد. والدین میتوانند در یک مکان برای خود و فرزندانشان خرید کنند و به لباسهای مقرونبهصرفهای دسترسی پیدا کنند که ممکن است در سایر فروشگاههای بزرگ منطقه با قیمتهای بالاتری به فروش برسند.
۴. استراتژی تمرکز بر تمایز (Differentiation Focus Strategy)
استراتژی تمرکز بر تمایز شبیه به استراتژی رهبری تمایز است زیرا هر دو تلاش میکنند تا ویژگیها و قابلیتهای منحصر به فرد محصول را برجسته کنند. تفاوت بین آنها این است که در حالی که استراتژی رهبری تمایز ممکن است شامل جذب بازار گستردهتری باشد، استراتژی تمرکز بر تمایز شامل جذب بخش خاصی از بازار است. این استراتژی معمولاً اولویت دادن به قیمت محصولات شرکت نیست، زیرا تلاش میکند بر چگونگی منحصر به فرد بودن محصولات نسبت به رقبا تأکید کند.
مثال: «Windy Skies Resorts» یک تفرجگاه جزیرهای است که دارای هتل، استخر شنا و فعالیتهای ماجراجویانه مانند زیپلاین است. این تفرجگاه تصمیم میگیرد با تبلیغ نحوه ارائه خدمات به زوجهای بالغ بدون فرزند، استراتژی تمرکز بر تمایز را اجرا کند. این استراتژی تبلیغاتی به آن کمک میکند تا خود را از سایر تفرجگاههای منطقه که پذیرای خانوادههای پرجمعیت هستند، متمایز کند. در «Windy Skies Resorts»، زوجها میتوانند از اقامت خود لذت ببرند و با زوجهای دیگر دوست شوند. آنها میتوانند از تعطیلات خود بدون اینکه نگران محیطی پر سر و صدا باشند که آرامش آنها را برهم میزند، لذت ببرند.

عوامل مؤثر بر انتخاب استراتژی رقابتی
تصمیمگیری در مورد استراتژی رقابتی مناسب برای یک شرکت ممکن است نیازمند آزمایش و تفکر دقیق باشد. در اینجا برخی از عواملی که هنگام انتخاب استراتژی رقابتی باید در نظر گرفت آورده شده است:
- اندازه کسبوکار: یک کسبوکار کوچکتر ممکن است یکی از استراتژیهای تمایز را برای جذب بازارهای محلی خاص ترجیح دهد.
- منابع در دسترس شرکت: شما میتوانید یکی از استراتژیهای هزینه را به کسبوکاری پیشنهاد دهید که منابع کافی برای تولید انبوه محصولات را داشته باشد.
- شهرت موجود شرکت: یک شرکت با شهرت و اعتبار طولانیمدت ممکن است اجرای یکی از استراتژیهای تمایز را در نظر بگیرد، زیرا تلاش میکند به بازارهای مختلفی نفوذ کند.
چگونه یک استراتژی رقابتی را پیادهسازی کنیم؟
هر سازمانی هنگام تدوین استراتژی رقابتی خود، چند مرحله اساسی را دنبال میکند. این مراحل به دامنه و وسعت یک کسبوکار و همچنین چشمانداز و محصولات آن مربوط میشود.
در ادامه، میتوانید مراحل اصلی که یک شرکت برای تدوین استراتژی رقابتی طی میکند، بیابید:
۱. تعریف هدف تجاری شرکت
شناسایی این نکته که شرکت برای کمک به زندگی و تجربیات مصرفکنندگان چه کاری انجام میدهد، بسیار مهم است. این همان دلیلی است که مشتریان محصولات یا خدمات آن را خریداری میکنند.
۲. شناسایی توانمندیهای محوری
در مرحله بعد، باید ویژگیهای منحصر به فرد مشهود و نامشهود یک شرکت را تعریف کنید. این ویژگیها میتوانند شامل سرعت تحویل محصول و خدمات، تخصص کارکنان، طراحی محصول و هر چیزی باشد که باعث میشود مشتری شما را به رقبایتان ترجیح دهد.
۳. تعیین روش اصلی رشد کسب و کار
در مرحله بعد، صاحبان کسب و کار باید در مورد استراتژی رشد و جهتگیری کسب و کار تصمیم بگیرند. بدیهی است که ادغام به استراتژی رقابتی متفاوتی نسبت به گسترش بازار نیاز دارد.
۴. تعیین اولویتهای کلیدی بازار و محصولات
در این مرحله، شرکتها محصولات و بخشهایی از بازار را که به طور قابل توجهی به درآمد کمک میکنند، تعیین میکنند و مشخص میکنند که در این زمینه چه چیزی هنوز جای بهبود و بازنگری دارد.
۵. تعیین اهداف برای آینده
اهداف باید چیزهایی را که یک شرکت برای دستیابی به آنها تلاش میکند، با در نظر گرفتن ماموریت و چشمانداز آن توصیف کند.
۶. شناسایی موانع بالقوه
شرکتها باید به اندازهای پیشقدم باشند که مشکلات آینده را پیشبینی کنند و در زمان مناسب آنها را به سرعت حل کنند. به این ترتیب، میتوانند سازگاری استراتژی رقابتی خود را با یک مانع خاص در بلندمدت ارزیابی کنند.
۷. بازنگری استراتژیهای بازاریابی موجود
تمرکز بازار و اهداف فعلی شرکت باید با استراتژی رقابتی آن همسو باشد. در غیر این صورت، باید آنها را بازنگری کرد.
۸. استفاده از قدرت هوش رقابتی
هوش رقابتی، مفهومی نسبتاً مدرن، شامل جمعآوری دادهها در مورد رقبا و تجزیه و تحلیل داخلی آن است. توجه داشته باشید که این عمدتاً شامل اطلاعات در دسترس عموم میشود که مطابق با سیاستهای حفاظت از داده است. برای مثال، بررسی گزارشهای سالانه رقبای شما به ارزیابی موقعیت بازار و موقعیت مالی آنها کمک میکند.
نتیجهگیری
استراتژی رقابتی که یک شرکت انتخاب میکند، صرفنظر از نوع آن، به ایجاد وفاداری به برند، افزایش سود و ایجاد تفاوت برای مصرفکنندگان منتهی میشود. برخی از شرکتها ممکن است ترکیبی از استراتژیهای موجود را انتخاب کنند، در حالی که برخی دیگر استراتژیهای خاص خود را توسعه میدهند. در نهایت، اهداف ثابت میمانند؛ این منحصربهبودن رویکرد است که تغییر و اجرای مؤثر را به همراه میآورد.
منبع: indeed
محمدمهدی صفایی میگه:
مظاهری میگه:
Mz میگه: