بالا رفتن عملکرد تحصیلی دانشآموزان باعث میشود در آینده نیروی کار بهتری در جامعه پدید آید
برای سالها مدرسه ابتدایی استفانوس که در منطقهای از روتردام با درآمد پایین واقع شده است، تلاش میکرد تا عملکرد دانشآموزان خود را بهبود ببخشد. سپس در سال ۲۰۱۵ این مدرسه به مؤسسه مکنسی پیوست تا بتواند از طریق آموزش بهتر به دانشآموزان، عملکرد آنها را توسعه ببخشد.
این ابتکار عمل به معلمان کمک کرد تا بتوانند مربیان خوبی باشند. اما چطور؟ معلمان پا به پای دانشآموزان با آنها همکاری کردند و مهمتر از همه به حرفهایشان گوش میدادند، حرفهای کسانی که هدفشان تغییر زندگیشان بود.
از طریق این برنامه، مدیریت استفانوس کمکم احساس توانمندی کرد و تلاش کرد بیشتر در کلاسها حضور داشته باشد تا بتواند عملکرد مدرسه را بهبود ببخشد. آنها بیشتر از قبل به آموزش فکر میکردند و اهمیت میدادند.
امروزه استفانوس یکی از ۷۵۰ مدرسه هلند است که بهبودی و پیشرفتش از جانب معلمان صورت گرفته است، نه مدیران، و تلاش میکند استاندارهای آموزشی را نیز در سطح کشور افزایش دهد.
یکی از صاحبنظران مکنسی میگوید:
معتقدم که معلمان باعث ایجاد تغییرات شدهاند، نه ساختمان و تجهیزات مدرسه و نه حتی پول.
این طرح و ابتکار عمل برگرفته از یک مطالعهای بود که سیستم آموزشی آلمان را با استانداردهای بینالمللی مقایسه میکرد که بیشتر تمرکز آن نیز بر روی سه دهه رکود این کشور بود:
نظام آموزشی خوب بود، اما علیرغم تلاشهای بیشماری که صورت میگرفت، نتوانست پیشرفت را به وجود بیاورد. تیم مکنسی تلاش کرد تا علت این موضوع را دریابد.
یکی از مدیران مکنسی که در این پروژه شرکت داشت، گفت:
چیزی که مشخص شد این بود که معلم بودن یک شغل تنها و فردی است. تمام روز، هنگام تدریس تلاش میکنید که با تکیه بر مهارتها و ایدههای خود و به اندک کمک خارجی، بر روی دیگران تأثیر بگذارید.
این تیم متوجه شد که با پیشرفت مستمر و دنبالهدار در زمینه آموزش، میتوان ذهنیت و تفکر کارمندان را تغییر داد، حتی میتوانند نحوه انجام وظایف معلمان را نیز تغییر دهند.
پل راتن، از عوامل مکنسی در آمستردام، گفت: معلمان دوست ندارند پاسخها به آنها دیکته شود. آنها بیشتر دنبال چالش هستند. آنها دوست دارند فرآیندهای اداری را کاهش دهند و بیشتر وقت خود را به کمک به دانشآموزان اختصاص دهند.
به اشتراک گذاشتن یادداشتها و گوش دادن به دانشآموزان
برای پاسخ به تمامی سؤالها، این پروژه تحقیقاتی در سال اول خود با ۱۶ مدرسه همکاری داشت و تلاش کرد تا مواد و لوازمی را که برای پیشرفت متدهای تدریسی به معلمان و مدیران کمک میکند توسعه دهد.
در قلب این برنامه، یک سری برنامهریزی های اشتراکی وجود دارد که معلمان میتوانند بازخوردهای خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند و بگویند که از تجربیات کلاس درس خود چه چیزهایی یاد گرفتهاند.
همچنین، آنها از کلاسهای درس یکدیگر بازدید میکردند تا ببینند همکارانشان چگونه کلاس درسی درگیرانه خلق میکنند. در نهایت، معلمان هر هفته در گروههایی با یکدیگر ملاقات میکنند تا در مورد چگونگی رسیدن به اهدافی که تعیین کرده بودند، صحبت کنند و پیشرفت هر یک را بررسی کنند.
جفری دی جانگ، معلم کلاس ششم مدرسه استفانوس، تأیید کرد که اوایل کار نسبت به بررسی و مشاهده کلاس درسش توسط معلمان دیگر و دادن بازخورد، کمی نگران بود، اما به گفته خودش، این حس کمکم برایش طبیعیتر و عادیتر شد.
شاید مهمترین عنصر این پروژه، ورودی دانشآموزان بود که از طریق جلسات مشخص شدهای مطرح میشد. برای مثال، در یک مورد ۵ تا ۶ دانش آموز تفکر و ذهنیت خود را در مورد مدرسه مطرح میکردند، درحالیکه معلم پشت سرشان نشسته بود و حق نداشت اظهار نظری بکند.
زمانی که دانشآموزان کلاس را ترک میکنند، تازه نقش معلم پررنگ میشود و در مورد آنچه شنیده است، صحبت میکند.
عملکرد بالا، نمرات بالا
امسال پروژه LeerKracht بر روی ده درصد از دانشآموزان هلند، از کودکستان تا راهنمایی، مستقیماً تأثیر گذاشته بود که این روند همینطور ادامه خواهد داشت و بیشتر هم خواهد شد. در طول شش سال، این پروژه به یکی از پروژههای بزرگ هلند تبدیل شد که بر روی بیش از ۳۰۰ هزار جوان اثر گذار بوده است.
علاوهبراین، بیش از ۹۵ درصد از مشارکتکنندگان در این پروژه، این برنامه را به سایرین نیز پیشنهاد کردهاند و ۸۰ درصد از معلمان گزارش دادهاند که یادگیری دانشآموزانشان پیشرفت و بهبود داشته است.
اما مهمترین چیزی که این پروژه در بر داشت، شاید فقط معلمان متوجه شوند. تا قبل از این پروژه، معلمان در اتاق خود بیشتر در مورد کارهایی که شب گذشته و یا آخر هفته انجام دادهاند، صحبت میکردند. اما حالا موضوع صحبتها هم تغییر کرده است و فعالیتهای دانشآموزان در رأس صحبتها قرار دارد.
کار کردن بر روی بچهها در سنین پایین سبب میشود در سنین بالاتر و هنگام ورود به جامعه، با یک فرد با پتانسیلهای متفاوت روبهرو شویم. همیشه هر آموزشی از مدرسه شروع میشود.
منبع: Mckinsey