جان اف. کندی زمانی گفت: «تغییر قانون زندگی است و کسانی که تنها به گذشته و حال نگاه می کنند، آینده را از دست خواهند داد.» و این موضوع در هیچ کجا به اندازه حوزه مدیریت پروژه مشهود نیست.
در طول سال ها، چشم انداز مدیریت پروژه شاهد تغییرات چشمگیری بوده است که باعث شده سازمان ها از استیکی نوتها به SaaS روی بیاورند. با ظهور فناوری های جدیدتر و پارادایم های مدیریتی، مدیریت پروژه همچنان به تکامل قابل توجهی ادامه می دهد و سازمان ها باید با این تغییرات همگام شوند یا با خطر شکست روبرو شوند. با در نظر گرفتن این موضوع، به دنبال محبوب ترین ترندهای مدیریت پروژه که در سال 2024 شکل گرفتهاند گشتیم و بر همین اساس، 14 ترند برتر را در زمینه مدیریت پروژه گردآوری کرده ایم.
14 مورد از محبوب ترین ترندهای مدیریت پروژه در سال 2024
فهرست مطالب
- 1 14 مورد از محبوب ترین ترندهای مدیریت پروژه در سال 2024
- 1.1 1. تمرکز بیشتر بر اتوماسیون
- 1.2 2. هوش مصنوعی تولیدکننده به عنوان یک رویه عادی
- 1.3 3. نرمافزار مدیریت منابع و پروژه پیشرفته
- 1.4 4. افزایش کار ترکیبی (دورکاری و حضوری)
- 1.5 5. افزایش تقاضا برای رهبران با هوش هیجانی
- 1.6 6. تمرکز بیشتر بر تجزیه و تحلیل داده برای مدیریت پروژه مبتنی بر داده
- 1.7 7. مدیریت پروژه ترکیبی
- 1.8 8. تاکید بیشتر بر مهارتهای نرم
- 1.9 9. همگرایی پروژهها و استراتژی سازمانی
- 1.10 10. رویکرد ابری در حال تبدیل شدن به استاندارد
- 1.11 11. توجه فزاینده به سلامت روان
- 1.12 12. تمرکز بر مدیریت تغییر
- 1.13 13. اجرای اقدامات قوی امنیت سایبری
- 1.14 14. ورود بلاکچین به مدیریت پروژه
- 1.15 بسته کامل شرح شغلی برای سازمان ها و شرکت ها
- 1.16 داشبورد مالی و بهای تمام شده – Working Capital in Power BI
- 1.17 داشبورد تولید، برنامه ریزی تولید، نگهداری و تعمیرات
- 1.18 داشبورد منابع انسانی – HR Analytics in Power BI
- 1.19 بسته کامل فرم ها، شاخص ها و شرح شغل های کسب و کاری
- 1.20 قالب اکسل داشبورد مدیریت منابع انسانی
- 1.21 داشبورد مدیریت فروش، مشتری، محصول، مالی و حسابداری
- 1.22 قالب اکسل داشبورد درآمد و هزینه
- 1.23 قالب داشبورد شاخص های مدیریت عملکرد منابع انسانی
- 1.24 داشبورد فروش و بازاریابی – Sales Dashboard in Power BI
- 1.25 قالب اکسل داشبورد مدیریت کارکنان
- 1.26 داشبورد شاخص های کلیدی عملکرد تولید و برنامه ریزی | KPI
- 1.27 داشبورد کالاهای مصرفی تندگردش – Brand and Product Portfolio Analysis Power BI Template
1. تمرکز بیشتر بر اتوماسیون
تیلو هولمن، مدیر ارشد فناوری در Levity.ai، خاطرنشان میکند که اتوماسیون قرار است به تغییرات زیادی منجر شود.
«با خودکار کردن کارهای کمارزش، مدیران پروژه میتوانند تلاش و انرژی خود را بر روی وظایفی متمرکز کنند که بیشترین تأثیر را بر کسبوکارشان داشته باشد و به آنها اجازه میدهد تغییرات بیشتری ایجاد کنند و احتمال رسیدن هر پروژه به اهداف استراتژیک را افزایش دهند.»
در زمینه اتوماسیون، سازمانها در سالهای اخیر به طور گستردهتری از هوش مصنوعی برای اطمینان از تکمیل موفقیتآمیز پروژه به روشهای مختلف استفاده میکنند. روشهایی مثل:
- ایجاد بینش عملکرد
- پشتیبانی از فرآیندهای تصمیمگیری
- برآورد و پیشبینی
- بهینهسازی زمانبندی منابع
- امکان تجسم دادهها
- انجام تجزیه و تحلیل ریسک
موسسه مدیریت پروژه خاطرنشان میکند که ۸۱ درصد از متخصصان میگویند هوش مصنوعی بر سازمانهایشان تأثیر میگذارد. به احتمال زیاد این عدد در سال ۲۰۲۴ و سالهای آینده بیشتر هم خواهد شد.
2. هوش مصنوعی تولیدکننده به عنوان یک رویه عادی
در حالی که هوش مصنوعی همچنان یکی از مهمترین ترندهای مدیریت پروژه به شمار میرود، هوش مصنوعی تولیدکننده (Generative AI) با توجه به ماهیت رادیکال و تحولآفرین این فناوری، نیاز به توجه ویژهای دارد. با ظهور هوش مصنوعی تولیدکننده، تغییر بنیادی در نحوه عملکرد مدیران پروژه رخ خواهد داد.
هوش مصنوعی تولیدکننده از مرحله برنامهریزی پروژه تا اجرا و تحویل، پتانسیل متحول کردن همه جنبههای مدیریت پروژه را دارد. به عنوان مثال، ابزارهای هوش مصنوعی تولیدکننده میتوانند به مدیران پروژه در طراحی سریع برنامههای پروژه با در نظر گرفتن ریسکها و سناریوهای بالقوه کمک کند.
این ابزارها میتوانند با تخصیص منابع بر اساس نیازمندیها و اهداف پروژه، فراتر از این عمل کنند. مدیران پروژه همچنین ممکن است بتوانند از هوش مصنوعی تولیدکننده برای نظارت پیشگیرانه بر پیشرفت پروژه و ارائه آمار و ارقام زنده و توصیههایی برای اصلاح مسیر استفاده کنند.
البته، این ابزارها حتی میتوانند با تولید محتوای باکیفیت برای گزارشدهی و مستندسازی، مجموعهای از وظایف پروژه را به طور خودکار انجام دهند. بنابراین، مدیران پروژه در سالهای آینده ناگزیر از افزودن ابزارهای بیشتری از هوش مصنوعی تولیدکننده به مجموعه خود خواهند بود.
3. نرمافزار مدیریت منابع و پروژه پیشرفته
گزارشی از Wellingtone در سال ۲۰۲۰ خاطرنشان میکند که ۵۴ درصد از سازمانها به شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) لحظهای برای پروژههای خود دسترسی ندارند و بیش از یکسوم آنها بیش از ۲۴ ساعت را صرف جمعآوری داده میکنند. این امر تاکید میکند که دیگر نمیتوانند ابزارهای مدیریت پروژه را نادیده بگیرند.
نرم افزار مدیریت پروژه با ترکیب با قابلیتهای اتوماسیون مبتنی بر هوش مصنوعی، میتواند تغییرات مثبتی در نحوه مدیریت پروژههای سازمانها، بدون توجه به پیچیدگی آنها، ایجاد کند.
در اینجا چند راه وجود دارد که نرم افزار مناسب میتواند تفاوت عظیمی ایجاد کند:
- استفاده از دادههای پروژههای گذشته برای ارائه پیشنهادات و برنامهریزیهای بهتر برای پروژههای آینده
- مشاهده در دسترس بودن منابع، مهارتها و سایر جزئیات برای سادهسازی فرآیندها
- ردیابی خودکار زمان صرف شده برای وظایف و پروژهها از طریق هوش مصنوعی
- تخصیص و ردیابی سریع بودجه برای کنترل امور مالی
- ثبت تمام هزینهها با فاکتورها برای همه پروژهها به صورت لحظهای
- ردیابی تمام پروژهها از طریق داشبوردهای قابل تنظیم و تصمیمگیری آگاهانه در لحظه
- اطلاعرسانی لحظهای به همه ذینفعان و اعضای تیم در مورد وضعیت پروژه، پیشرفت و تغییرات انجام شده
4. افزایش کار ترکیبی (دورکاری و حضوری)
همهگیری کرونا سازمانها را مجبور کرد تا به دلیل مسائل ایمنی کارمندان خود را دورکار کند. دیگر چنین نیست و بسیاری از سازمانها در تلاش هستند تا کارمندان را به دفتر بازگرداند کارها را حضوری کنند. با این حال، با توجه به انعطافپذیری بیشتری که کارمندان در حین دورکاری از آن لذت میبردند، مقاومتهایی از طرف کارمندان وجود داشته است.
در واقع، مطالعهای از موسسه گالوپ نشان داد که ۶ نفر از هر ۱۰ کارمند ترجیح میدهند به صورت ترکیبی کار کنند و یکسوم از پاسخدهندگان به این نظرسنجی ترجیح میدهند به طور کامل دورکار باشند.
در نتیجه، مدیران پروژه و منابع باید به توسعه استراتژیهای خود برای مدیریت نیروی کار پراکنده و حل چالشهای مرتبط ادامه دهند.
نرم افزار مدیریت پروژه مبتنی بر ابر میتواند در این شرایط نقش اساسی داشته باشد. این ابزارها را میتوان به راحتی در اختیار نیروهای کار گذاشت تا به طور یکپارچه روی وظایف و پروژههای خود متمرکز شوند.
این نرمافزار میتواند تمام دادههای مرتبط مورد نیاز برای ردیابی، تأیید و استفاده توسط مدیران پروژه را ثبت کند. از این طریق مدیران پروژه میتوانند بدون توجه به زمان شیفت و مکان افراد، تصمیمات آگاهانهتری در زمان واقعی بگیرند.
5. افزایش تقاضا برای رهبران با هوش هیجانی
در حالی که مهارتهای سازمانی و تحلیلی برای مدیران پروژه ضروری است، تقاضا برای هوش هیجانی در سالهای اخیر به طور فزایندهای افزایش یافته است. گزارش «آینده مشاغل» توسط مجمع جهانی اقتصاد، تقاضای روزافزون کارفرمایان را برای هوش هیجانی و سایر مهارتهای اجتماعی تأیید میکند.
این موضوع مرتبط با مدیران پروژه است، زیرا ماهیتاً کار آنها مستلزم درک عمیق از افراد است. آنها برای رهبری موفقیت آمیز پروژهها، باید منابع انسانی خود را به طور مؤثرتر مدیریت کنند که برای انجام این کار، ابتدا باید آن افراد را درک کنند.
توانایی ارتباط و همدلی با دیگران بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است. و این به دلیل یکی دیگر از ترندهای مدیریت پروژه است – افزایش دورکاری.
Dave Birdsall، مدیر ارشد در The Parker Avery Group، نمونه عالی از استفاده از هوش هیجانی برای انجام کارها را ارائه میکند. او متوجه این ترند مدیریت پروژه در برنامهریزی جلسات شده است.
«… دیگر دستور کار این جلسات روزانه فقط در مورد کار نیست. این جلسات نه تنها به عنوان ابزاری برای نظارت بر کارها عمل میکند، بلکه به افراد فضایی برای معاشرت نیز میدهد. با انجام این کار، توانستهام از کارهایی که افراد روی آن کار میکنند مطلع شوم و اطمینان حاصل کنم که تعادل کار و زندگی آنها لطمهای نمیخورد.»
6. تمرکز بیشتر بر تجزیه و تحلیل داده برای مدیریت پروژه مبتنی بر داده
سازمانها در هر اندازهای، روزانه مقادیر زیادی داده تولید میکنند. بنابراین، استفاده از آن دادهها برای هدایت تصمیمگیریها کار هوشمندانه است. تجزیه و تحلیل دادهها و گزارشگیری میتواند به مدیران پروژه در شناسایی نشانههای اولیهی افزایش دامنه پروژه، اندازهگیری نرخ پیشرفت پروژه و موارد دیگر کمک کند.
تجزیه و تحلیل مبتنی بر هوش مصنوعی تصویری کامل از کل سازمان و تمام پروژهها ارائه میدهد. آنها دید دقیقی از فعالیتها ارائه میدهند و گزارشهای سفارشی برای کمک به تجسم دادهها همانطور که مدیران پروژه به آنها نیاز دارند، تولید میکنند. با استفاده از این ابزارها، مدیران پروژه میتوانند به جای اتخاذ تصمیمات احساسی بر اساس گزارشهای گردآوری شده به صورت دستی، تصمیمات آگاهانهای در زمان واقعی بگیرند.
7. مدیریت پروژه ترکیبی
در دوران پس از همهگیری کرونا، تلاشهای جدیدی برای یافتن روشی مطمئنتر و کارآمدتر برای موفقیت پروژه صورت گرفته است. برای این منظور، سازمانها آزمایش رویکرد ترکیبی را آغاز کردهاند که در آن عناصر مختلفی از دو یا چند متدولوژی مدیریت پروژه را ترکیب میکنند.
دیگر مسئله صرفاً در مورد چابک، اسکرام یا ناب نیست، بلکه در مورد کنار هم قرار دادن ویژگیهای خاص برای افزایش انعطافپذیری در هدایت پروژه به سمت موفقیت است. انجام این کار به سازمانها این امکان را داده است تا رویکردهای منحصربهفردی را برای صنایع و پروژههای خاص پیدا کنند.
مفهوم ترکیبی به توسعه ساختار تیمهای پروژه نیز گسترش مییابد. الیویا مونتگومری، کارشناس مدیریت پروژه در Capterra، اخیراً مقالهای در مورد مدیریت پروژه ترکیبی نوشته است.
او به این موضوع اشاره میکند که نظرسنجی نشان داد که «۳۷ درصد از تیمها برونسازمانی هستند که توسط یک مدیر پروژه اختصاصی رهبری میشوند. علاوه بر استفاده از مهارتهای کشفنشده اعضای جدید تیم، تیمهای برونسازمانی میتوانند بهترین شیوههای بخش خود را با تیم پروژه به اشتراک بگذارند تا سپس تصمیم بگیرند که آیا میخواهند آنها را در فرآیندهای خود بگنجانند یا خیر.»
8. تاکید بیشتر بر مهارتهای نرم
به طور سنتی، ارزش مدیران پروژه به گواهینامهها و مهارتهای آنها در اجرای متدولوژیهای مختلف بستگی داشت. با این حال، اکنون سازمانهای بیشتری تمرکز خود را بر مهارتهای نرم معطوف کردهاند.
این ترند مدیریت پروژه قابل درک است، زیرا راهحلهای مبتنی بر هوش مصنوعی به اندازهای توانمند شدهاند که بتوانند بخشهای فنی پیچیدهتر مدیریت پروژه را مدیریت کنند. مدیران آزادند بر سایر مسئولیتها تمرکز کنند و در اینجاست که مهارتهای نرم ضروری میشوند.
مدیران پروژه باید تمرکز خود را بر تقویت مهارتهای نرم خود مانند حل تعارض، مشارکت ذینفعان، مذاکره، راهنمایی و آموزش، تصمیمگیری و تیمسازی افزایش دهند. توسعه این مهارتها به مدیران پروژه کمک میکند تا ارزش بیشتری به سازمان خود ارائه دهند.
9. همگرایی پروژهها و استراتژی سازمانی
پروژهها و استراتژی سازمانی به طور سنتی حوزههای جداگانهای بودهاند. اساسا، نقش یک مدیر پروژه تنها اجرای پروژهها به سمت نتیجهگیری موفقیتآمیز بود. با این حال، روندهای فعلی در مدیریت پروژه نشان میدهد که این نقش اکنون در حال گسترش است. مدیران پروژه نقش عملیتری در اجرای استراتژی گستردهتر سازمان بر عهده میگیرند.
این وضعیت قابل درک است، زیرا سازمانها در اجرای استراتژی خود و عمل به آنها با مشکلاتی روبرو بودهاند. به همین دلیل، از مدیران پروژه به طور فزایندهای خواسته میشود که بر درک ارتباط بین مدیریت برنامه، پرتفولیو و پروژه تمرکز کنند.
این امر به سازمان این امکان را میدهد تا ببیند که پروژههای فردی چگونه به هم و با اهداف استراتژیک کلی سازمان مرتبط هستند.
10. رویکرد ابری در حال تبدیل شدن به استاندارد
تقاضا برای راهحلهای رایانش ابری به سرعت در حال افزایش است و سازمانهای بیشتری برای همگام شدن با تغییرات نحوه عملکرد خود به سمت ابر حرکت میکنند. سازمانها برای گسترش عملیات خود به دنبال اقدامات مقرون به صرفه هستند که عملکرد یا کارایی را قربانی نکند. این امر رایانش ابری را به راهحل ایدهآل تبدیل میکند.
افزایش محیطهای کاری ترکیبی و دورکاری نیز باعث افزایش تمرکز بر راهحلهای ابری شده است. این راهحلها به منابع انسانی امکان میدهند از هر مکانی بدون از دست دادن دسترسی به برنامههای کاربردی حیاتی کسب و کار کار کنند.
علاوه بر این، راهحلهای ابری در حال حاضر در دسترستر و انعطافپذیرتر شدهاند که پذیرش آنها را آسانتر میکند. با در نظر گرفتن همه این تغییرات، به احتمال زیاد رویکرد اولویت با ابر به استاندارد جدیدی برای مدیریت هوشمندانه پروژهها در سازمانهای سراسر جهان تبدیل خواهد شد.
11. توجه فزاینده به سلامت روان
در سالهای اخیر توجه به سلامت روان افزایش یافته است. با بازگشایی دفاتر کار یا تغییر به سمت کار ترکیبی یا دورکاری، کارکنانی که باید با این تغییرات سازگار شوند، به طور قطع با سطوح بالاتری از استرس مواجه خواهند شد. سازمانها برای حفظ انگیزه و بهرهوری کارکنان خود، باید به دنبال راههایی برای کمک به آنها در مدیریت مؤثر استرس و سلامت روان باشند.
چندین گام وجود دارد که سازمانها میتوانند برای اولویت دادن به سلامت روان کارکنان خود بردارند. برای شروع، سازمانها میتوانند با اجرای ساعات کاری انعطافپذیر، آزادی بیشتری به کارکنان خود در «نحوه» کار کردن بدهند. برنامههای تناسب اندام نیز گزینه خوبی هستند.
علاوه بر آن، از منظر مدیریت پروژه، مدیران باید انتظارات شفافی در مورد ضربالاجلها و اهداف پروژه تعیین کنند و در عین حال تلاش کنند تا بیشتر از انتقاد، از کارکنان تعریف و تمجید کنند. اینها تنها چند گام هستند که سازمانها میتوانند برای بهبود سلامت روان کارکنان خود شروع به اجرای آنها کنند.
12. تمرکز بر مدیریت تغییر
انعطافپذیری بیشتر ناشی از کار دورکاری و ترکیبی، در عین حال که مزایای قابل توجهی به همراه دارد، چالشهای متعددی را نیز در زمینه همکاری و ارتباط ایجاد کرده است. این چالشها در صورت عدم توجه، به راحتی میتوانند برنامههای پروژهای که به خوبی طراحی شدهاند را از مسیر خارج کنند. برای اجتناب از چنین سناریوی مخربی، داشتن مدیریت تغییر مناسب ضروری است. این امر با توجه به چالشهای کلان اقتصادی جهانی در حال انجام که سازمانها را در همه جا تحت تأثیر قرار میدهد، اهمیت دارد.
مدیران پروژه با توسعه مهارتهای مورد نیاز برای مدیریت تغییر مؤثر، میتوانند به سرعت استراتژیها را برای اجرای موفقیتآمیز پروژهها در مواجهه با حواسپرتی یا اختلال تعدیل کنند. بررسی و ارزیابی عملکرد مدیریت تغییر به طور منظم برای تعیین زمینههای بهبود حیاتی است.
بازخورد اعضای تیم یک جزء ضروری برای اصلاح فرآیندهای مدیریت تغییر است. مدیران همچنین برای تصمیمگیری سریعتر و مؤثرتر به دادههای لحظهای نیاز دارند. با گذشت زمان و توسعه مهارت مناسب، مدیران پروژه میتوانند بدون آسیب رساندن به عملکرد یا بهرهوری تیمهای خود، برنامههای تغییر عمده را آغاز کنند.
13. اجرای اقدامات قوی امنیت سایبری
طبق آمار استاتیستا، پیشبینی میشود هزینه جرائم سایبری در سطح جهان با سرعتی نگرانکننده افزایش یابد – از ۸.۴۴ تریلیون دلار در سال ۲۰۲۲ به رقم حیرتانگیز ۲۳.۸۴ تریلیون دلار تا سال ۲۰۲۷. با حرکت سازمانها به سمت دیجیتالی کردن اکوسیستمهای خود و پذیرش مدلهای کاری ترکیبی و دورکاری، امنیت سایبری از همیشه حیاتیتر شده است.
محافظت از سازمان در برابر همه اشکال حملات سایبری مستلزم برنامهریزی و آموزش پیشگیرانه است. مدیران پروژه میتوانند با ایجاد فرهنگ آگاهی و مسئولیت مشترک، از ابتکارات امنیت سایبری حمایت کنند. آنها میتوانند برای اجرای بهترین شیوهها و جلسات آموزشی برای تیمهای پروژه با تیمهای فناوری اطلاعات، منابع انسانی و امنیت سایبری همکاری کنند.
حتی اقدامات به ظاهر ساده، مانند استفاده از مجوزهای مبتنی بر نقش برای مدیریت پروژه و سایر ابزارها، میتواند در محافظت از سازمان و دادههای آن بسیار مؤثر باشد.
14. ورود بلاکچین به مدیریت پروژه
در سالهای اخیر، بلاکچین به یکی از فناوریهای پرطرفدار در جهان تبدیل شده است. این فناوری همچنین در دنیای مدیریت پروژه در حال کسب اعتبار قابل توجهی است، جایی که میتواند با تمرکززدایی بر حاکمیت پروژه، بر یکپارچگی و امنیت دادهها بیافزاید.
مزیت اصلی بلاکچین توانایی آن در ایجاد سوابق پروژه است که در برابر دستکاریهای احتمالی ایمن هستند. سوابق پروژه و تراکنشهای مالی در برابر دسترسی غیرمجاز ایمن میمانند و تضمین میکنند که تمام مستندات پروژه قابل اعتماد باقی میمانند.
خطر بالقوه خطاهای داده و دستکاریها کاهش مییابد و به فرآیندی شفافتر و پاسخگوتر برای مدیریت پروژه منجر میشود.
این ترندهای مدیریت پروژه همچنین باید به مدیران پروژه کمک کند تا گامهای لازم برای هدایت اثربخشی عملیاتی را درک کنند. این امر به ویژه برای سازمانهای صنعت خدمات حرفهای اهمیت دارد.
مظاهری میگه:
Mz میگه:
مشاوره مدیریت رخ میگه: