در این مطلب قصد داریم تا شما را با تفکر تصویر بزرگ آشنا کنیم. در دنیای کسبوکارها افرادی با ویژگیهای مختلف به چشم میخورند. برخی از این افراد کلی نگر و برخی دیگر نیز جزئی نگر هستند. در حوزههای گوناگونی با این دسته از افراد روبهرو خواهید شد. فرض کنید به عنوان یک رهبر مدیریت پروژه را برعهده گرفتهاید. باید با کمک مدیریت استراتژی بتوانید این افراد را از یکدیگر شناسایی کنید. بعد از شناسایی نیاز است تا دست به مدیریت منابع انسانی بزنید. هر کدام از این افراد ویژگیهایی دارند. برای اینکه بتوانید با این افراد بیشتر آشنا شوید و کلینگر و جزئینگر بودن را بهتر درک کنید، قصد داریم تا به صورت یک داستان به بررسی این موضوعات بپردازیم؛ پس تا انتهای مطلب همراه ما باشید.
فرد جزئی نگر چه کسی بوده و چه ویژگیهایی دارد؟
فهرست مطالب [hide]
- 1 فرد جزئی نگر چه کسی بوده و چه ویژگیهایی دارد؟
- 2 کلی نگری چیست؟
- 3 ویژگیهای افراد با تفکر تصویر بزرگ
- 4 ویژگیها افراد جزئی نگر
- 4.1 بسته کامل شرح شغلی برای سازمان ها و شرکت ها
- 4.2 قالب اکسل داشبورد درآمد و هزینه
- 4.3 داشبورد کالاهای مصرفی تندگردش – Brand and Product Portfolio Analysis Power BI Template
- 4.4 بسته کامل فرم ها، شاخص ها و شرح شغل های کسب و کاری
- 4.5 قالب داشبورد شاخص های مدیریت عملکرد منابع انسانی
- 4.6 داشبورد تولید، برنامه ریزی تولید، نگهداری و تعمیرات
- 4.7 داشبورد منابع انسانی – HR Analytics in Power BI
- 4.8 قالب اکسل داشبورد مدیریت کارکنان
- 4.9 داشبورد شاخص های کلیدی عملکرد تولید و برنامه ریزی | KPI
- 4.10 داشبورد فروش و بازاریابی – Sales Dashboard in Power BI
- 4.11 داشبورد مالی و بهای تمام شده – Working Capital in Power BI
- 4.12 قالب اکسل داشبورد مدیریت منابع انسانی
- 4.13 داشبورد مدیریت فروش، مشتری، محصول، مالی و حسابداری
برای اینکه با مبحث تفکر تصویر بزرگ بیشتر آشنا شوید، قصد داریم در قالب یک داستان بگوییم که فرد جزئینگر چه کسی بوده و چه ویژگیهایی دارد. تمامی مواردی که با شما به اشتراک میگذاریم، طیفی از رنگهای سفید تا سیاه را به خود اختصاص دادهاند. میان این طیف، رنگ خاکستری قرار گرفته است. در واقع هر چقدر از رنگ سیاه دورتر میشویم، یعنی نزدیک به سفید هستیم.
در واقع جزئی و کلی نگری نیز به همین شکل عمل میکنند. هیچ فردی را نمیتوانید پیدا کنید که به صورت مطلق جزئینگر باشد. زمانی که صحبت از جزئینگر بودن یک فرد میشود، به این معنا بوده که درصد جزئینگری نسبت به کلینگری بیشتر است. شما نباید در این دام بیفتید و به این موارد به صورت دو عدد صفر و یک نگاه کنید. در واقع هیچ کدام از جنبههای شخصیتشناسی دارای صفر و یک نیستند. در ادامه چند داستان را با شما به اشتراک میگذاریم تا بهتر بتوانید این موضوع را درک کنید.
درباره جزئینگر بودن
فرض کنید در یک سیستم بانکی مشکلی به وجود آمده است. در حال حاضر ساعت نه صبح است. ناگهان خبر میرسد تمامی اطلاعات ثبتشده در ساعت 8، پاک شدهاند. باجه شماره یک به فردی تحت عنوان سپهر اختصاص دارد. این فرد دارای ویژگی جزئینگر است. همچنین این فرد در آستانه 40 سالگی است و یک حافظه بسیار عجیب و غریب دارد. سپهر میگوید برخی از خاطرات او متعلق به سن سه سالگی هستند. سپهر بسیار دقیق بوده و از انجام دادن کارها لذت بسیار زیادی میبرد. رابطه این فرد با ایدهها چندان جالب نیست. تنها در صورتی با ایدهها ارتباط برقرار میکند که عملی بودن آنها به اثبات رسیده باشد. سپهر به زمان حال توجه زیادی دارد و به آینده چندان زیاد فکر نمیکند. زمانی که این فرد میخواهد لباسی بخرد، با دقت آن را بررسی میکند و سوالاتی درباره محل دوخت، تولیدکننده و… میپرسد.
سپهر به ظاهر خود اهمیت زیادی میدهد و سعی میکند لباسهایی را به تن کند که بسیار چشمنواز هستند. پسر سپهر درباره پدرش اینطور میگوید: پدر من در کارهایش به شدت دقت دارد. اگر برای انجام کاری به صورت یواشکی به وسیلههایش دست بزنم، متوجه این موضوع میشود. در واقع او یک مشاهدهکننده بسیار فوقالعاده است. برای درس علوم به پدرم یک گل دادم و از او درخواست کردم تا به توصیف آن بپردازد. توصیف پدرم به این شکل بود: نام گل رز و دارای رنگ قرمز است. گلبرگهای آن بسیار لطیف هستند؛ گویا عمر چیده شدن آن به دو روز هم نمیرسد.
حافظه جزئی نگر در قالب تفکر تصویر بزرگ
حالا در قالب تفکر تصویر بزرگ قصد داریم حافظه جزئی نگر را بررسی کنیم. اطلاعاتی که در بانک پاک شدهاند، باعث مشکل شدن کار سعید شدهاند. البته یادمان نرود سعید در این لحظه بسیار خوششانس است؛ چرا که تعداد مراجعهکنندگان به باجه او تنها 4 نفر بودند. هر چند حافظه عجیب و غریبی دارد اما تک تک آنها را به یاد میآورد. سعید تمام تلاش خودش را به کار میگیرد تا اطلاعات مشتریان را پیدا کند. در ابتدا کارهای بانکی را یاد میآورد و خوشبختانه به جز انجام چند واریز ساده، فعالیت دیگری رخ نداده است. این مسئله با توجه به حافظه سعید، ختم به خیر میشود. سعید بعد از اینکه کارش در بانک را تمام میکند، به سمت خانه حرکت میکند. تقریبا عصر است و عقربههای ساعت 7 را نشان میدهند. سعید برای باز کردن در سمند از دزدگیر خود استفاده میکند.
برای همین کنترل خود را در میآورد، در را میزند و سپس بعد از سوار شدن کنترل را بر روی صندلی پشتی ماشین میگذارد. در راه برگشت در منطقهای که بسیار ترافیک است، گیر میافتد. این موضوع تعجب او را بر میانگیزد؛ چرا که همیشه این مسیر بسیار خلوت بود. صدای آژیر آمبولانس به گوشش میخورد. یک تصادف سنگینی رخ داده است. بعد از حداقل 30 دقیقه معطلی، سعید موفق میشود به محل حادثه نزدیک شود. دو خودرو که پراید و پارس بودهاند، با یکدیگر برخورد کردهاند. سعید با کمک نگاه ریزبین خود، صحنه را زیر نظر میگیرد و سپس از کنار آن رد میشود. به خانه میرسد، با کمک ریموت در را باز کند. خانه او واقع شده در یکی از طبقات آپارتمان سه طبقه است. بعد از پارک کردن ماشین در داخل خانه، به سمت آپارتمانش راه میافتد.
تصورات سپهر را بخوانید
شاید فکر کنید رسیدن به خانه در مقاله تفکر تصویر بزرگ، بخشی از کار سعید بود؛ در حالی که چنین نیست. در واقع سپهر به آپارتمان سه طبقه وارد شده و همسرش بعد از دیدن او جویای این موضوع میشود که چرا تا این حد دیر کرده است. سپس سپهر شروع به پاسخ دادن میکند. در اتوبان یک تصادف وحشتناکی رخ داده بود. پژو پارس مشکی با پراید سفید با همدیگر تصادف کرده بودند. خودرو پراید به احتمال قوی برای سال 94 بود، ولی از ظاهر پارس مشکی مشخص بود که قدیمیتر است. مقصر تصادف در نظر من خودرو پراید بود؛ چرا که خط ترمزها این موضوع را نشان میدادند. سرعت غیرمجاز علت اصلی تصادف بود. همسر سپهر بعد از شنیدن جزئیات خندهاش میگیرد و در نهایت او را به خوردن شام دعوت میکند.
کلی نگری چیست؟
حالا در مقاله تفکر تصویر بزرگ قصد داریم به بررسی کلی نگری بپردازیم. در واقع دومین جنبه از شخصیت شناسی به شیوهای بر میگردد که هر فردی از طریق آن اطلاعات را جمعآوری میکند. کلینگرها این تمایل را دارند تا هر چیزی را کلی ببینند. در واقع رابطه چندان خوبی با جزئیات موجود ندارند. جزئینگرها نیز توجه زیادی به جزئیات دارند. فرض کنید اگر به این افراد تصویر جنگل را نشان دهند به درختان توجه میکنند، اما اگر همان تصویر را در اختیار کلینگرها قرار دهید، تنها به خود جنگل توجه نشان میدهند. حالا یک داستانی را برای شما روایت میکنیم که نشاندهنده افراد کلینگر است.
داستان تفکر تصویر بزرگ برای افراد کلینگر
یکی از کارخانههای صنعتی برای تکمیل کادر خود، نیاز به نیروی جوان دارد. نوع همکاری، میخواهند به صورت پارهوقت باشد. مدیریت روابط عمومی این کارخانه برعهده آقای کریمی بوده که از جمله استادان دانشگاه شهید بهشتی است. آقای کریمی، سعید را برای این کار در نظر گرفته است. سعید دانشجو بوده و در ترم 2 کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل است. در واقع سعید یکی از شاگردان آقای کریمی بوده است. رشته او در دانشگاه مدیریت پروژه بود. سعید یک نگاه و نگرش به آینده دارد. دوست دارد هر روز تایمی را برای فکر کردن به آینده اختصاص دهد. سعید از بچگی علاقه داشته تا کارها را به صورت خلاقانه به انجام برساند. تمایل او به سمت خلاقیت بوده و سعی خود را میکند از روزمرگی فاصله بگیرد. او استقبال زیادی از ایدهها دارد.
در کارهای روزمره از خود نمیپرسد که الان چه داریم؟ در واقع این سوال را مطرح میکند که چه چیزهایی میتوانیم داشته باشیم؟ این مثال میتواند شما را به درک تفکر تصویر بزرگ برساند. سعید توجه چندانی به لباس ندارد و به ظاهر اهمیت زیادی نمیدهد.
ارتباط خیالپردازی و کلینگری
در ادامه مقاله تفکر تصویر بزرگ نظر دوست سعید را خواهید خواند. از دوست سعید پرسیده شد که سعید چگونه آدمی است؟ او پاسخ داد: سعید یک فرد عجیب و غریبی است. خیالپردازی بالایی دارد و مرتبا به دنبال این است که رابطهها چه چیزی هستند و چه معنایی دارند؟ فرض کنید یک گل به او میدهید تا به توصیف آن بپردازد. او به این شکل آن را توصیف خواهد کرد: این گل بوی بسیار خوبی دارد و یادآور باغچه مادربزرگم است؛ چرا که در باغچه او نیز این گلها رویش داشتند. فقط هم فصل بهار شاهد این گلها بود. زمانی که عید میرسید، حیاط مادربزرگ سرشار از عطر آنها میشد.
ترس از آینده
بعد از تمام شدن کلاس، استاد به سمت سعید میرود و نظرش را درباره کار جویا میشود. سعید هم میگوید: علاقهای به کار در کنار تحصیل ندارم و گرفتاریهای دیگری در زندگی دارم. میدانم اگر هم اکنون وارد کاری شوم، به درسم لطمه وارد میشود. سعید نگاهی به آینده دارد؛ به همین دلیل ترس از شکست در دلش ریشه میکند. هر چند استاد سعید از این موضوع ناراحت میشود، ولی سعی میکند به دنبال فرد دیگری باشد. بعد با یکدیگر از کلاس خارج میشوند. همه جا رو برف پوشانده است و رد لاستیک ماشینها بر روی زمین دیده میشود. سعید بر روی برفهایی راه میرود که کسی تا به حال از روی آنها رد نشده است. صدایی که به گوش میرسد، او را به دوران کودکی میبرد. زمانی که با خواهرش یک آدم برفی درست میکرد.
پسرخاله سعید همان روز به خانه میآید و بعد از دیدن آدم برفی نقشهای برای خراب کردن آن میکشد. نقشه با موفقیت طی میشود. در حال دوره کردن خاطراتش بود که خواهرش با او تماس میگیرد. غرق در تفکر تصویر بزرگ بود؛ برای همین به خواهش میگوید که از سامان ناراحت است. در واقع سعید به این شکل، به مسائل نگاه میکند.
تصویر بزرگ در واقع شبیه به طوفان فکری با هزاران فکر و ایده است.
تفکر تصویر بزرگ راه و روشی است که فرد با کمک آن مشکلات، فرصتها و موقعیتها را بررسی میکند. تصویر بزرگ در واقع شبیه به طوفان فکری با هزاران فکر و ایده است؛ ایدههایی که به فکر تغییرات بزرگ و خلق ارزش هستند، پروژههای عظیمی که در راه خلق کسب و کارهای جدید ایجاد میشوند. نوآوری، خلاقیت و ایدههای بزرگ چیزی است که تفکر تصویر بزرگ را در یک فرد تعریف میکند.
در تفکر تصویر بزرگ جزئیات چندان جایی ندارند. برنامهریزیها و لیست کارها در این حیطه قرار نمیگیرند. آنها ایده را خلق میکنند و اجرای آن را به فردی بهتر و کاراتر میسپارند.
افرادی که تفکر تصویر بزرگ دارند اغلب خلاق، استراتژیک و آیندهنگر هستند و چشمانداز برای آنها اهمیت فراوانی دارد، اما در مقابل میتوانند شلخته، بینظم و فراموشکار هم باشند و به سیاستگذاری چندان اهمیتی ندهند. افرادی که در مقابل این دسته قرار دارند، افراد جزئی نگر هستند افرادی وظیفهشناس، دقیق و برنامهریزند، اما نمیتوانند اولویتبندی کنند و دور اندیشی ندارند. این دو گروه در کار میتوانند مکمل یکدیگر باشند.
ویژگیهای افراد با تفکر تصویر بزرگ
ویژگیها افراد جزئی نگر
در این مطلب بیشتر قصد داشتیم تعریف کلی از تصویر کلی و ویژگیهای افرادی را که تصویر کلی نگر هستند ارائه دهیم. پس از آن با مقایسه کوچکی با افراد جزئی نگر سعی کردیم تفاوتها را واضحتر برایتان شرح دهیم. در واقع وجود هر دو گروه برای تیم و سازمان شما لازم و واجب است. با وجود هر دوی آنها میتوان پروژههای خیلی خوبی را پیش برد. در مطالب آینده سعی میکنیم به صورت جزئیتر به این دو گروه بپردازیم.
منبع: quickbase
محمدمهدی صفایی میگه:
مظاهری میگه:
Mz میگه: