هوش موسیقایی چیست؟
فهرست مطالب
- 1 هوش موسیقایی چیست؟
- 2 چند نمونه از افراد مشهور دارای هوش موسیقایی بالا
- 3 پرورش هوش موسیقایی
- 3.1 داشبورد کالاهای مصرفی تندگردش – Brand and Product Portfolio Analysis Power BI Template
- 3.2 داشبورد مدیریت فروش، مشتری، محصول، مالی و حسابداری
- 3.3 داشبورد منابع انسانی – HR Analytics in Power BI
- 3.4 قالب داشبورد شاخص های مدیریت عملکرد منابع انسانی
- 3.5 بسته کامل شرح شغلی برای سازمان ها و شرکت ها
- 3.6 قالب اکسل داشبورد مدیریت منابع انسانی
- 3.7 قالب اکسل داشبورد درآمد و هزینه
- 3.8 داشبورد شاخص های کلیدی عملکرد تولید و برنامه ریزی | KPI
- 3.9 قالب اکسل داشبورد مدیریت کارکنان
- 3.10 داشبورد تولید، برنامه ریزی تولید، نگهداری و تعمیرات
- 3.11 داشبورد فروش و بازاریابی – Sales Dashboard in Power BI
- 3.12 داشبورد مالی و بهای تمام شده – Working Capital in Power BI
- 3.13 بسته کامل فرم ها، شاخص ها و شرح شغل های کسب و کاری
هوش موسیقایی یکی از هوشهای بین فردی و یکی از انواع هوشهای چندگانه گاردنر محسوب میشود. گاردنر معتقد است که هوش موسیقایی توانایی انسان در درک اصوات و الگوهای شنیداری است. افرادی با هوش موسیقایی بالا میتوانند اصوات و نواهای موسیقی را به راحتی درک کنند. این هوش نه تنها موجب تشخیص اصوات و نواهای موسیقی میشود، بلکه به تولید اصوات موسیقی نیز کمک میکند. برای این که مطمئن شوید که به این هوش مجهز هستید لازم نیست که حتما خواننده یا نوازنده باشید.
درک و بخاطر سپاری انواع آواها و نواهای موسیقی نشانگر هوش موسیقایی بالا است و میتوانید آن را به روشهای مختلفی تقویت کنید. هوش موسیقایی یکی از ملاکهای گاردنر است و قبل از او اسپیرمن، هوش عمومی را مطرح کرد که برای هر کسی متناسب با میزان هوش او، عددی تعریف میشود.
موسیقی زبان مشترک همه مردم دنیا است و با احساس و خلاقیت ترکیب میشود. هنوز کسی درباره نحوه ساخت موسیقیها چیزی نمیداند. دانشمندان معتقدند که هوش موسیقایی از ابتدا وجود داشته و در بخشی از مغز انسان جای گرفته است. باستان شناسان توانستهاند که فلوتهای 40 هزار سال قبل را کشف کنند. انسانهای نخستین با سوراخ کردن استخوان حیوانات مرده، آهنگهایی را مینواختند. موسیقی در بسیاری از مراسم مذهبی و جادوگری نیز نواخته میشد.
هدف از موسیقی، ایجاد اتحاد در گروههای اجتماعی بود.
هوش موسیقایی با نوازندگی و خوانندگی هیچ ارتباطی ندارد و فردی که بتواند نواها و آواها را تشخیص دهد، هوش موسیقایی بالایی دارد. این نوع هوش در نیمکره راست مغز جای گرفته است و لازم است تقویت شود. موسیقی موجب تغییرات بسیار زیادی در مغز انسان میشود و موجب بهبود سلامتی جسمی و روانی و بهبود سیستم خواب انسان میشود.
افراد با هوش موسیقایی بالا میتوانند از طریق شنیدن و صحبت کردن مطالب را یاد بگیرند و با خواندن و نوشتن زیاد سر و کاری ندارند. آنها در تقلید صدای دیگران مهارت بالایی دارند و در آواز و رقص نسبت به دیگران برتری دارند. در بیشتر اوقات به آرامی آواز میخوانند. آنها انواع سبکهای موسیقی و آلات موسیقی مختلف را به خوبی میشناسند، کنسرت رفتن در برنامههایشان قرار دارد و با شرکت در کنسرتهای موسیقی نواهای مختلف را میآموزند.
روشهای افزایش هوش موسیقایی
هوش موسیقایی را میتوان با روشهای مختلفی تقویت کرد. بازیهای حدسی آهنگ، شرکت در مراسم موزیکال، یادگیری موسیقی جدید، آشنایی با اصوات مختلف، گوش دادن به اصوات طبیعت، تشخیص ریتم و اصوات موسیقی، آشنایی با نتهای موسیقی و ایجاد آهنگهای مختلف با آلات موسیقی در دسترس از جمله روشهای تشخیص این نوع هوش است که میتوان نام برد.
هوش موسیقایی با مشاغل آهنگ ساز، رهبر ارکستر، مجری برنامههای موسیقی، مربی موسیقی، نوازنده گروه موسیقی، ناظر گروه موسیقی، خواننده و ترانه سرا، فروشنده آلات موسیقی و صدا بردار در ارتباط است و از جمله مشاغلی است که برای افرادی با هوش موسیقایی بالا مناسب است.
هوش موسیقایی را بیشتر تقویت کنید و هر چقدر که این کار را انجام دهید به همان اندازه میتوانید نواهای مختلف و مشاغل مربوطه مناسب خود را کشف کنید.
هوش موسیقایی موجب ایجاد جنبش اصلاحات آموزشی در سالهای اخیر و جستجو برای رویکردهای نوآورانه در آموزش شده است؛ نظریهای که طراحی بسیاری از مدارس و برنامههای درسی را تحت تاثیر قرار داده است.
هوش موسیقایی با نظریه هوش چندگانه (MI) مرتبط بوده که توسط هوارد گاردنر (1983) ارائه شده است. این نظریه نشان میدهد که چندین هوش انسانی وجود دارد که نسبتاً مستقل از یکدیگر هستند. با وجود این نظریه بسیاری از مدارس اصلاح شدهاند و در برخی موارد ایجاد شدهاند تا روشهای تدریس و فعالیتهای یادگیری و ارزیابیهای پیشنهاد شده در ادبیات نظریه MI را در بر گیرند.
تقویت هوش موسیقاییی در مدارس
این نوع هوش با بسیاری از اساتیدی که هوش موسیقایی را تشخیص داده یا میل به توسعه آن دارند و مربیان موسیقی ارتباط دارد. معلمان در مدارس هوش موسیقایی به افزایش رشد هوش موسیقایی به روشی آگاهانه و مؤثر تاکید دارند. با این حال، این امکان نیز وجود دارد که شیوههای آنها کمک چندانی به افزایش چنین رشدی نکند. اگر مورد دوم درست باشد، پس ضروری است که مدارس مبتنی بر تئوری هوشهای چندگانه، آموزش موسیقی کودکان را با کار با متخصصان تکمیل کنند تا رشد کافی حاصل شود.
هوش موسیقایی و افزایش آن موجب یادگیری بهتر خواهد شد. به نظر میرسد دو جنبه مهم از نظریه MI بر ماهیت هوش موسیقی تأثیر قابل توجهی دارد. اول این است که هوشها را میتوان از طریق مدرسه و یادگیری پرورش داد یا توسعه داد. به عنوان مثال، اگر کسی نواختن یک ساز را یاد بگیرد، دانشی که باید به دست آورد، موسیقی و یادگیری مطالبی که کاملاً در حوزه هوش موسیقی قرار میگیرند. ثانیاً هر یک از انواع هوشها ممکن است به عنوان وسیله ای برای انتقال مورد بهره برداری قرار گیرند، که اغلب به عنوان کاتالیزور عمل میکند.
میزان موفقیت و تاثیر هوش موسیقیایی
این نوع هوش اغلب به عنوان استعدادی برآمده از توانایی طبیعی یا موهبتی است که فقط افراد خاصی از آن برخوردارند. هوش موسیقی همیشه به سطوح برتر موفقیت در سایر زمینههای تحصیلی مربوط نمیشود. با این حال، این نظریه معتقد است آن چه که در یادگیری موسیقی رخ میدهد، مستقل است با فرآیندهایی که در مطالعه زبانها، ریاضیات و علوم اتفاق میافتد.
هوش موسیقیایی میتواند هم به عنوان شکل یا وسیله یادگیری و هم به عنوان پیام یا محتوای آموخته شده عمل میکند.
این نوع هوش در چهارچوب نظریه هوش موسیقایی تنها توسط چند محقق به طور کامل بررسی و گزارش شده است. در تمام موارد ذکر شده در بالا، موسیقی به عنوان پیام یا محتوای آموخته شده به طور کامل مورد بحث قرار گرفت. این در تضاد کامل با تاکید بر موسیقی به عنوان فرم یا وسیله در بیشتر مقالات هوش موسیقی است.
هوش موسیقایی به میزان مهارت یک فرد در اجرا، آهنگسازی و درک موسیقی گفته میشود.
هوش موسیقایی به میزان مهارت یک فرد در اجرا، آهنگسازی و درک موسیقی گفته میشود. هاوارد گاردنر در تئوری هوشهای چندگانه خود، به هوش موسیقیایی پرداخته است. به نظر او هوش موسیقیایی توانایی ذاتی برخی از انسانها در درک الگوهای شنیداری، آهنگها و صداها است. به نظر گاردنر افرادی که دارای هوش موسیقیایی بالا هستند، بیشتر از سایرین، توانایی تشخیص صداها و اوزان آهنگین را دارند. آنها نه تنها میتوانند ملودی و صداها را به خوبی درک کنند، بلکه گوش موسیقایی قوی نیز دارند و زمانی که کسی به اصطلاح “فالش” میخواند، خیلی راحت متوجه میشوند. بعضی از این افراد در آهنگسازی، آواز خواندن و نوازندگی استعداد بسیار زیادی دارند.
البته برای آنکه هوش موسیقیایی داشته باشید نیازی نیست که حتماً یک آهنگساز، خواننده یا نوازنده مطرح باشید، بلکه حتی انسانهای عادی که شاید هرگز کاری با موسیقی نداشته باشند، نیز ممکن است دارای هوش موسیقیایی بالایی باشند. این افراد کسانی هستند که قدرت شنوایی بالایی دارند، مطالب را به صورت آهنگین در ذهن خود میسپارند و برای به یادآوری به لحن و وزن آهنگین کلمات یا خاطرات به طور ناخودآگاه در ذهن خود رجوع میکنند.
خصوصیات موسیقیدانان:
Yehudi Menuhin، ویولونیست و رهبر ارکستر آمریکایی قرن بیست و یکم، در سن 3 سالگی در کنسرتهای ارکستر سانفرانسیسکو شرکت کرد. صدای ویلون لوئیس اولزینگر به قدری او را تحت تأثیر قرار داد که خانوادهاش را وادار کرد تا برای روز تولدش برای او ویلون بخرند و لوئیس هم معلمش باشد و همین طور هم شد. در سن ده سالگی او یک نوازنده بینالمللی شده بود. گاردنر، استاد دانشکده دانشگاه هاروارد، میگوید: «پیشرفت سریع منوهین در نوازندگی نشان میدهد که او از نظر زیست شناختی برای زندگی موسیقایی آماده بوده است. “منوهین یک نمونه از افرادی است که قضیه هوش موسیقایی را اثبات میکند.
چند نمونه از افراد مشهور دارای هوش موسیقایی بالا
لودویگ ون بتهوون: اوی یکی از آهنگسازان بزرگ تاریخ موسیقی بود. بتهوون بهترین آثار خود را زمانی ثبت کرد که ناشنوا شده بود. او میگفت ملودیها و سازها را در ذهن خود می شنیده و تصور میکرده است.
مایکل جکسون: خواننده موسیقی پاپ که با غلبه بر ریتم، تواناییهای موسیقایی و نقض قوانین فیزیک در رقصهایش، میلیونها نفر را شیفته خود کرده است.
ولفگانگ آماده موتزارت: یکی دیگر از آهنگسازان بزرگ تاریخ. موتزارت نمونه کامل یک کودک اعجوبه با هوش موسیقایی بسیار بالا بوده است.
پرورش هوش موسیقایی
افرادی که هوش موسیقی بالایی دارند، از ریتم یا موسیقی برای یادگیری بهتر استفاده میکنند، شنیدن موسیقی و آهنگسازی برایشان لذت بخش است و اشعار ریتمیک را دوست دارند و زود یاد میگیرند. شما به عنوان یک معلم میتوانید هوش موسیقایی دانش آموزان خود را از طریق روشهای زیر تقویت کنید:
مطالعات نشان میدهد که گوش دادن به موسیقی کلاسیک به بهبود مغز، الگوی خواب، سیستم ایمنی و سطح استرس کمک میکند.
به طور خلاصه، در کلاسی که دانشآموزی با هوش موسیقایی بالا حضور داشته باشد، موسیقی رواج پیدا میکند و کلاس درس را به محیطی دلپذیر برای همه تبدیل میکند.
منبع: thoughtco
مظاهری میگه:
Mz میگه:
مشاوره مدیریت رخ میگه: